خانه » اخبار بازی از ریمن با عشق | نقد و بررسی بازی «خاله قزی» × توسط علی فتحآبادی در ۱۳۹۷/۰۲/۱۵ , 21:17:23 3 بسیاری از بازیکنهای ایرانی در مواجهه با بازیهای وطنی سلسله رفتارهای مشابهی از خود بروز میدهند. یه عده حتی گوشه چشمشان را نیز از این محصولات ساخت داخل محروم میکنند و کمترین وقعی به آنها نمینهند. عدهای دیگر با نگاهی تماما انتقادی و منفی به آنها مینگردند و مدام دنبال پیدا کردن وجهه اشتراکاتشان با عناوین شاخص خارجی هستند. تکتک بخشهای بازی را زیر تیغ تند و برنده انتقاد خود میبرند و حتی کوچکترین ضعفهای بازی را نیز بهمثابه پتکی چند تنی بر سرش میکوبند. در این بین عدهای هم هستند که نگاه تامل برانگیزتری نسبت به این آثار دارند. با کنکاش و مکاشفه بررسیشان میکنند و سعی بر سنجش عیار حقیقیشان دارند. اینکه در نهایت چه تصمیمی در خصوص آن محصول اتخاذ میکنند دیگر بستگی به کیفیت و بار هنری آن اثر دارد. در ادامه با نقد و بررسی بازی «خاله قزی» همراه دنیای بازی باشید. بررسی این چند قسم واکنش نسبت به صنعت بازیسازی داخلی خودش نمایاننده بسیاری از موضوعات است. از بیاعتمادی و دستپایین گرفتن بازیکنها به کیفیت و خروجی نهایی بازیهای داخلی و مقایسه تمام مدتشان با عناوین درجه یک خارجی، تا کیفیت واقعا پایینتر این محصولات در قیاس با رقیبان قدر قدرتی که در سرتاسر دنیا پیشرویشان قرار دارند. صنعت بازیسازی ایران بنظر بنده همچنان جوان است؛ نه، به جوانی نیز نرسیده و شاید هنوز نوجوانیش نیز شروع نشده باشد، بررسی چرایی این مساله و مغز پخت نشدناش، با وجود وجودیت رسمی این صنعت در کشور و حتی بودن یک نهاد رسمی و دولتی مختص به آن، خودش موضوع بحث بسیار خوبیست برای ساعتها گفتوگو و صحبت که متاسفانه جایش لااقل در این متن نیست؛ ولی بهعنوان اثری ایرانی که در همین کشور پا گرفته و به مرحله انتشار رسیده، و تمامی این مشکلات و دشواریها را پیشپای خود دیده و همچنان برای اثبات وجودیت خود جنگیده تا امروز توانسته ساعاتی من و شما را با هنر و عشق سازندههای جوان و هنرمندش سرگرم کند، علیت و دلیل کافیست که هرچند خرد و کوتاه، باب این بحث را پیش بیاریم و اندکی در خصوصاش صحبت کنیم. برخورد با عناوینی مثل «خاله قزی»، بسیار مایه افتخارم است. اینکه میبینم جوانهای هنرمند، در همین همسایگی خودمان، با همین مشکلات و سختیها و سنگاندازیهای تمامنشدنی اجتماعی، اقتصادی و هزاران بدبختی و تُنها فشار دیگر، توانستهاند اینچنین با پافشاری و قدرت، بر سر عشق و میل خود باقی بمانند و اثری در این سطح از کیفیت، با وجود تمامی ضعفها و ایرادات ریز و درشتاش، بسازند و به دست من و شما برسانند. اینکه در این محدودیت و فشار و کبمودهای بسیاری که گریبان بخشهای مختلف کشور را گرفته و از سر و کولش بالا میرود، اثری اینچنینی پا به هستی میگذارد و ما را با این سوال بزرگ روبهرو میسازد؛ اگر این مشکلات وجودیت نداشتند، چه اتفاقی میافتاد؟ وقتی در شرایط کنونی، محصولاتی در کیفیت «خاله قزی» توانایی هستی یافتن پیدا میکند، با هر میزان کمبود کمیت کیفی در عناوین دیگر وطنی، اگر نباشند، این پتانسیل و خلاقیت بیمثال تا کجاها میتوانست بالهایش را بگسترد و عروج نورانی خود بهسوی آسمانهای هنر و عشق را طی کند؟ صحبت در خصوص وضعیت صنعت بازیسازی ایران، اگر بشود ناماش را صنعت گذاشت، کافیست. قصد سیاهنمایی هم ندارم و حرکات بسیار خوبی نیز در این سالها، مشابه TGC و دیگر همایشها و ورکشاپها برگزار شده که در پیشرفت و یاریرسان به آن نیز کمک شایانی کرده، ولی همچنان، همانطور که در ابتدای متن به آن اشاره داشتم، تا رسیدن به سطحی اعلا و پختگی تام و لایق قرار گرفتن نام صنعت و هنر روی آن، فاصله بسیاری دارد. فاصلهای که گهگاهی به لطف عناوینی مثل «خاله قزی»، «انگاره»، «شبان» و دیگر محصولات حقیقتا زیبای این سالهای بازیسازان وطنی، گاهی یادمان میرود اصلا وجود دارد. برویم سراغ خود این بازی که مسبب این سخنبافیهای طولانی شد. «خاله قزی»، اولین بازی استودیو «آنو رسانه هنر» است که وظیفه نشر و تبلیغاتاش بر عهده «آریو» بوده. آریو که در کارنامهاش نشر محصولاتی مثل «شیطنتهای علیمردان خان»، «بالهای تاریک»، «بیداری: خاکسترهای سوزان»، «گربه قجری» و چند محصول دیگر به چشم میخورد و از این حیث جزو گروههای بسیار خوب ایران از حیث فعالیت در این حوزه بهحساب میآید. از همان اولین تریلرها و عکسهای بازی، شباهت بسیارش با عنوان نامی و محبوب شرکت یوبیسافت و استودیو «مونتپلیر»، «ریمن» (Rayman) قابل مشاهده بود. خصوصا با دوگانه Origins و Legends که برعکس چند نسخه پیشین سری، مجدد این شخصیت دوستداشتنی را مشابه نخستین قسمت، تماما وارد بعد دوم کردند و روح و هستی دوباره در کالبد رنگین و پر احساساش دمیدند. شباهتهای «خاله قزی» به این سری، از همان ابتدا من را به نگرانی انداخت. از طرفی، آنطور که از نمایشها بر میآمد، بازی از کیفیت فنی و هنری قابل قبولی برخوردار بود و زحمت و عرق جبین سازندههایش بهوضوح قابل مشاهده بود و تصور یک محصول تماما کپی پیست و عدم برخورداری از هویتی مختص به خود، بسیار نگرانم کرده بود. بازخورد قالب بازیبازان داخلی نیز که قابل حدس بود. چسباندن برچسب و نادیده گرفتن این محصول زیبا که البته اصلا هم قابل نادیده گرفته شدن نیز نیست. اتفاقا تماما نیز صحیح است، بازی شباهت بسیاری به مراحل «ریمن: ریشهها» و خصوصا مراحل ابتدایی و جنگلش دارد، از سیستم کلی گیمپلی مشابهی بهره میبرد و طراحی و گرافیکاش نیز در کثری از ثانیه آن بازی را یادآوری میکند. با ترکیب تمامی این بخشها و کنار هم قرار گرفتنشان، اصلا قابل تعجب نیست که بازیباز بلافاصله بهیاد سری محبوب یوبیسافت بیافتد و شروع به برچسبزنی و مقایسه بکند. این شباهت، خودش از چند منظر قابل کنکاش است. از یکسو، بازی در سبک پلتفرمر دوبعدی دنبال میشود و همین مساله، خودش بهتنهایی این بازی را با صدها اثر همسبک دیگر شبیه میکند؛ ولی موضوعی که واقعا قابل اهمیت است و بهوسیله آن باید عیار حقیقی بازی را سنجید، کیفیت و محتوایش است که بعد از چند ساعت تجربه این اثر و سر و کلهزدن با گرگهای بدجنس و بالا و پایین پریدنهای مادربزرگ پر انرژیاش، جوابم را گرفتم. بازی شاید شبیه به ریمن باشد، شاید الهامگیریش توی چشم باشد، که اصلا هم خوب نیست -چون مدام بازیبازی را که دو ریمن آخر را تجربه کرده در جدالی ذهنی به مقایسه مداوم بین این آثار میاندازد- ولی از هویت خاص خودش نیز بهره میبرد. این بازی، «خاله قزی» است؛ دنیاسازی و حس و حال مختص به خود را دارد و محتوای کلیاش تماما بوسیله هنر و خلاقیت سازندههایش خوبش خلق شده و از این حیث، جوابیه محکمیست به تمامی آن وامداریهای کیفی و هنری و آن سری اعتراضات و نقدهای بعضا توخالی دیگران. گیمپلی بازی، جمع و جور مختص به چند حرکت کلیست. خاله قزی داستان ما میتواند بپرد، بدود، در هوا به لطف چوب دستیاش که بهمثابه ملخک هلیکوپتری عمل میکند، مدت کوتاهی معلق بماند و در نهایت مشت و لگدهای کوبندهاش را نثار دشمنان بازی کند. حرکات کلی که در بیشتر محصولات این سبک شاهدشان هستیم. همین گیمپلی کلی ساده یادآور این مهم است که در این قبیل آثار این طراحی مرحله و کیفیت آن است که عیار و ارزش واقعی آن را نمایان میسازد و آن گیمپلی ساده امکان درخشش و تعالی پیدا میکند. با نگاهی به عناوین پلتفرمر دوبعدی شاخص این هنر نیز این موضوع را به ذهن متبادر میکند. پس طراحی مراحل «خاله قزی» جاییست که باید در آن بهدنبال کیفیت حقیقی بود. موضوعی که سازندههای خوب این اثر، در بخش قابل توجهی از آن توانستهاند کار خود را در سطحی قابل قبول به انجام برسانند که مشخصا عاری از ایراد نیز نیست. از ایرادات گیمپلی بازی میشود به سرعت بسیار پایین حرکت معمولی پیرزن قصه اشاره داشت. این حرکت کند در ترکیب با پرش معمولی کوتاه مرگهای پیدرپی را برایتان به ارمغان میآورد که در بعضی مراحل به لطف طراحی مرحله نهچندان خوب این موضوع در حالتی مستمر برایتان رخ میدهد و بر روی ذهنتان رژه میرود. همین کند بودن حرکت، شما را مجاب میکند که مدام در حالت دویدن قرار داشته باشید که این کار نیز با خودش مرگهای دیگری را مهمانتان میکند. چون بعضی وقتها بهخاطر سرعت بالایتان متوجه پرتگاهها نمیشوید و یا زمانبندی دقیقی برای پرش انجام نمیدهید و ناچارا باری دیگر به نیستی سلام عرض میکنید. اگر به ریمنها نگاه کنید، سازندهها خیلی هوشمندانه سرعت حرکت معمولی ریمن را در حدی معمول و خوب قرار دادهاند و دویدناش فقط مقداری بر سرعت حرکتاش میافزاید و قرار داشتن در هیچکدام از دو حالت معایب خاصی را برایتان به همراه ندارد. ترکیب این دو نوع حرکت با طراحی خوب مراحل و همسویی مناسبشان، از جمله دلایلیست که گیمپلی ریمن را اینچنین بینقص و دوستداشتنی ساخته و تجربهاش را برای عملا هر سنی دلپذیر و زیبا. «خاله قزی» توانایی دستیابی به این سطح از کیفیت در گیمپلی را ندارد، ولی این مساله اصلا دلیل بر ضعفاش نیست و اتفاقا سازندهها توانستهاند گیمپلی بسیار خوب و مفرحی را برای اثرشان خلق بکنند. از جمله دیگر ایرادات گیمپلی میشود به گیرکردن شخصیت اصلی بازی اشاره کرد. بنده بهشخصه در چند جا شخصیتم فریز شد و امکان هرگونه حرکت و پرشی از وی سلب شد و مجبور شدم مرحله را مجدد از ابتدا شروع کنم. در بخش تنظیمات نیز متاسفانه امکان تغییر دکمههای کنترلر و یا صفحهکلید وجود ندارد و مجبورید با همان تنظیمات پیشفرض بازی را به انجام برسانید. اتمام هر مرحله به چند دقیقه زمان نیاز دارد و در هرکدام از آنها چند بچه و نامه برای پیدا کردن وجود دارند. در کل، در بازی چهارده نامه برای جمع کردن وجود دارد که هرکدام از آنها حاوی گفتوگوی خاله قزی درخصوص موضوعات مختلف اعم از دشمنان، تکنیکهای مبارزه فوقالعادهاش، سرزمین بازی و دیگر موضوعات است. جمع کردن تمامی آیتمهای هر محیط و دستیابی به حداقل زمان اتمام، ستارههای امتیاز مختلفی را برایتان به همراه دارند. بخش مبارزهای نیز برای بازی در نظر گرفته شده که متاسفانه هنوز قابل دسترس نیست. گویا بخش آنلاین بازیست که در آیندهای نزدیک با بهروز رسانیهایی که برای بازی عرضه خواهد شد به بازی افزوده میشود. بخش گالری بازی هم که با پیشروی در بازی کامل میشود، شامل طراحیهای هنری ابتدایی تیم سازنده است و تماشایشان و مشاهده مسیر شکلگیری محصول نهایی از دل آن طراحیهای اولیه و ابتدایی بسیار دلانگیز و خاص است. گرافیک و طراحی هنری بازی واقعا عالیاند و باید به تیم سازنده برای دستیابی به این سطح کیفی آفرین گفت. همانند ریمن، «فرزند روشنایی» (Child Of Light) و سری «تراین» (Trine)، چند لایهاند و همین مساله بسی بر زیبایی بصری و تاثیرگذاری محیطهای بازی بر بازیکن افزوده. محیطهای متنوعی نیز در بازی برای کاوش وجود دارد؛ از جنگل گلهای آفتاب گردان گرفته تا درختان انبوه و در هم تنیده و دیگر محیطهای بکری که سازندهها با صرف وقت و هنر بسیار موفق به خلقشان شدهاند. گرافیک دو و نیم بعدی نیز که برای بازی در نظر گرفته شده بسیار به کار نشسته و جای ایراد خاصی را باقی نمیگذارد. واقعا توقع نداشتم که این بازی از موسیقی خاص و یا چشمگیری بهره ببرد. با خودم گفتم حتما یکی را از گوشهای گیر آوردهاند و طرف هم به جان FL Studio افتاده و هر خزعبلی را به اسم موسیقی متن که توانسته ساخته و به تنبان بازی بسته که خوشبختانه اصلا و ابدا اینطوری نبود. موسیقیهای بازی زیبا، متنوع و اغلبا (!) همسو با اتمسفر و جو کلی بازیاند و در انجام فریضه خود تماما موفقاند. استفاده از سازهای ایرانی نیز در موسیقیهای بازی از جمله نکات بسیار خوبیست که در آن به چشم میخورد و بیش از پیش آن را شنیدنی و زیبا میگرداند. این قبیل آثار طبق عرفی رایج و معمول، از داستان خاصی بهره نمیبرند و قصه صرفا ماده محرکیست برای جمعآوری حداقل عدلهای بهمنظور فرستادن قهرمان به ماجراجوییهای هیجان انگیزش. این موضوع در خصوص خاله قزی نیز صادق است؛ ولی با این وجود سازندهها از کنار این مساله بهسادگی عبور نکردهاند و با خلق انیمیشنهایی زیبا، قصه ساده بازیشان را روایت کردهاند. علاوه بر این، چهار نامهایی که در بازی برای پیدا کردن وجود دارند، با وجود کلیت و محتوای ساده و کودکانهشان، در بسط دنیا و شخصیت خاله قزی نقش بهسزایی ایفا میکنند. «خاله قزی» را بازی کنید. نه صرفا بهخاطر اینکه محصولی ایرانیست و بهمنظور حمایت و پشتیبانی و سایر حرفهای اینچنینی؛ بلکه به این خاطر که میتواند روی پاهای خودش بایستد و از موجودیت خودش دفاع کند. شاید هویتاش بسیار وامدار محصولی دیگر باشد، ولی تمامی هویت خویش را به آن واگذار نمیکند و هستی خاص خود را حفظ میکند. سرگرمکننده و دوستداشتنی است و بهوضوح میشود زحمت و هنری که سازندهها صرف تکتک مراحل و بخشهای بازی کردهاند را دید و وقتی به وضعیت کلی بازیسازی در ایران و شرایط بسیار سخت زندگی بهعنوان یک بازیساز فکر میکنیم، بیشتر متوجه ارزش واقعی و حقیقی نهفته در این اثر میشویم و بیش از پیش قدرش را میدانیم. امیدوارم که خلق و بازیسازی برای سازندههای خلاق این اثر در این نقطه متوقف نشود و در مسیری که پا نهادهاند، با تجربه و دقتنظر بیشتر، به حرکت خود ادامه بدهند و دست به خلق محصولات زیبا و با کیفیت دیگری بزنند و ما را نیز در این مسیر رو به رشدشان با خود همراه سازند. نویسنده علی فتحآبادی بازی ایرانیپی سی گیمینگ (PC Gaming)صنعت بازی ایران 3 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید یک نقد جامع و منصفانه و یک بازی جذاب و سرگرم کننده فقط اینکه بازی رو از چه سایتی باید بگیریم؟ نسخه رایانه ای ۰۰ پاسخ از وبسایت آریو. وارد وبسایت که بشید، بعد از انجام ثبت نام، میتونید اپلیکیشن این شرکت رو دانلود و از طریق اون اقدام به دانلود و نصب این بازی بنمایید. ۰۰ ممنون بابت نقد خوبتون… خسته نباشید انتقاد همه جا هست ولی تمسخر و توهین چیزی هست که ما ایرانی ها به اسم انتقاد ازش استفاده می کنیم دلیلشم می تونه خیلی چیزا باشه که از حوصله این بحث خارجه… استفاده از ایده ها و ساختار گیمپلی شاهکاری مثل ریمن برای ساخت یه بازی پلتفرمر قابل تحسین هستش و صنعت بازی سازی ما که هنوز به قول شما دوران نوجوانی رو هم تموم نکرده چاره ای جز الگو قرار دادن و حتی تقلید نداره و به روی این همه بی تجربگی فاکتور محدودیت رو هم اضافه کنید تا شاید بتونیم رنجی که یه بازی ساز داره تو ایران متحمل میشه رو درک کنیم… عاشق اتمسفر بازی ریمن هستم و ظاهرا اون چیزی که از تریلر ها پیدا بود و الان با نقد جناب عالی مشخص شد ٬تونستن اون اتمسفر رو ولو نصفه و نیمه ایجاد کنن و این یعنی پیشرفت :۱۵: ۱۰ پاسخ
یک نقد جامع و منصفانه و یک بازی جذاب و سرگرم کننده فقط اینکه بازی رو از چه سایتی باید بگیریم؟ نسخه رایانه ای ۰۰ پاسخ
از وبسایت آریو. وارد وبسایت که بشید، بعد از انجام ثبت نام، میتونید اپلیکیشن این شرکت رو دانلود و از طریق اون اقدام به دانلود و نصب این بازی بنمایید. ۰۰
ممنون بابت نقد خوبتون… خسته نباشید انتقاد همه جا هست ولی تمسخر و توهین چیزی هست که ما ایرانی ها به اسم انتقاد ازش استفاده می کنیم دلیلشم می تونه خیلی چیزا باشه که از حوصله این بحث خارجه… استفاده از ایده ها و ساختار گیمپلی شاهکاری مثل ریمن برای ساخت یه بازی پلتفرمر قابل تحسین هستش و صنعت بازی سازی ما که هنوز به قول شما دوران نوجوانی رو هم تموم نکرده چاره ای جز الگو قرار دادن و حتی تقلید نداره و به روی این همه بی تجربگی فاکتور محدودیت رو هم اضافه کنید تا شاید بتونیم رنجی که یه بازی ساز داره تو ایران متحمل میشه رو درک کنیم… عاشق اتمسفر بازی ریمن هستم و ظاهرا اون چیزی که از تریلر ها پیدا بود و الان با نقد جناب عالی مشخص شد ٬تونستن اون اتمسفر رو ولو نصفه و نیمه ایجاد کنن و این یعنی پیشرفت :۱۵: ۱۰ پاسخ