قلبهای روشن و سیاهچالهای تاریک
خانه » نقد و بررسی » نقد و بررسی بازی
اگر از طرفداران بازیهای نقشآفرینی رومیزی باشید بهطور حتم این هوس به دلتان زده که کاش میتوانستید محدودیتهای فیزیکی را کنار زده و با دوستان خود از راه دور به بازی بپردازید. سری بازی Dark Quest تنها با همین هدف توسعه یافته و این فرصت را برایتان به ارمغان میآورد. با بررسی بازی Dark Quest 4 به سراغ جدیدترین نسخه از این فرانچایز رفته و جزئیات آن را مورد موشکافی قرار میدهیم. با بخش نقد و بررسی بازی در رسانهی دنیای بازی همراه باشید.
مجموعه بازی ماموریت تاریک برای نخستین بار در سال ۲۰۱۵ با الهامگیری از بازی رومیزی HeroQuest بر روی پلتفرمهای اندروید و ویندوز منتشر شد. سازندهی این عنوان یعنی استودیو Brain Seal با هدف ترکیب عناصر بهکار رفته در بازیهای رومیزی و ویدیویی قصد به از میان برداشتن محدودیتهای فیزیکی و جذب مخاطبان بردگیمهای ماجراجویی (که تعدادشان کم هم نیست) کرده و در این مسیر نیز موفق شد.
پس از دریافت بازخوردهای مثبت، نسخه دوم از این مجموعه در سال بعد با تغییرات بسیاری نسبت به نسخه اول منتشر شد. طراحی و گرافیک بهتر و مکانیکهای جذابتر، همگی عنوان دوم را تبدیل به اثری پیشرفتهتر کردند. همین امر موجب شد تا Brain Seal برای ساخت نسخه بعدی که در سال ۲۰۲۲ روانه بازار گردید، تشویق شود. در این شماره نیز با حذف و اضافه شدن المانهای مختلف شاهد شکلگیری اثری متفاوت نسبت به پیشینیان خود باشیم.
تقریبا تمامی عناوین این سری (همه بهجز نسخه اول) توسط موتور بازیسازی Unity توسعه یافته و در ساخت هرکدام از آنها از طراحی دستی بهره برده شده است. تمام بازیهای این سری با دریافت بازخوردهای مثبت نشان دادهاند که میتوان با هدفگرفتن جامعهی مخاطبانی خاص و ارائه عنوانی استاندارد به موفقیت رسید حتی اگر در مقیاسی کوچک.
و اما میرسیم به جدیدترین نسخه از سری بازی دارک کوئست که با فاصلهای سه ساله از عنوان قبلی روانه بازار شده است. در بررسی بازی ماموریت تاریک ۴ میپردازیم به جزئیات مختلف این اثر در چهار وجه داستان، گیمپلی، طراحی و موسیقی و مقایسهی کلی این بازی با شمارههای قبلی در سری. با توجه به این که در هر نسخه از این فرانچایز شاهد تغییرات بزرگ و کوچکی نسبت به پیشینیان آن بودیم، نمیتوان از Dark Quest 4 نیز انتظاری جز این داشت.
اما آیا سازندگان بازی نیز با چنین دیدگاهی دست به ساخت چهارمین نسخه از سری زدهاند و یا صرفا قصد تثبیت و بهبود عناصر قبلی را داشته و از نوآوری جا ماندهاند؟ این سوالی است که در ادامه به پاسخ آن خواهید رسید. معمولا چیزی که با شناخت این سری بازی به مخاطب ثابت شده، وجود المانهای سرگرمکننده است و عدم وجود چنین عنصری میتواند باعث دلسردی مخاطبان ثابت از یک فرانچایز شود.
ماجرا از این قرار است که جادوگری شرور به نام Gulak که خود دستپروردهی شروری بزرگتر به نام جادوگر سیاه (که در نسخههای گذشته نیز حضور داشته و نقش ارباب سیاهچال را ایفا میکند) کمر به ایجاد نظم و آشوب بسته و با دزدیدن مردمان این سرزمین شادی و آسایش را از آنها ربوده است. شما در نقش قهرمانان همیشه در صحنه فراخوانده شدهاید که با این تهدید بزرگ روبرو شده و به دسیسههای جادوگران بدطینت پایان دهید.
و همانطور که خواندید، دوباره با داستانی کلیشهای طرف هستیم که پیش از این بارها و بارها به روشهای مختلف شنونده آن بودهایم. درست است که نباید از یک بازی رومیزی انتظار داستانی چند لایه و پر شاخ و برگ داشت، اما وجود پیشینهی داستانی قوی و ساخت چهانی پرجزئیات چیزی بود که میشد در چهار نسخه از بازی به آن رسید.
شخصیتهای معرفی شده همگی ظاهری نمادین داشته و از ضعف کلی شخصیت پردازی رنج میبرند. عدم وجود دیالوگ و یا سرنخهای داستانی که میتوانستند در مراحل بازی و کاتسینهای کوتاه آن وجود داشته باشد شاید بزرگترین لطمه را به روایت کلی و شخصیت پردازی بازی زده است.
رویهمرفته، داستان این بازی تنها وسیلهای است برای توجیه وجود داشتن آن. درست که در بازیهای نقشآفرینی رومیزی عمده وظیفهی ساخت داستان بر دوش بازیکنان است، اما این امر به شرطی به بهترین شکل خود میرسد که جهان بازی دارای غناعت کافی برای جا دادن به داستانهای ساختگی هر مخاطب را بدهد. و این چیزی نیست که شاه حضورش در دارک کوئست ۴ باشیم.
شاید مهمترین مبحث مورد بحث در بررسی بازی Dark Quest 4 چیزی نباشد جز گیمپلی آن. در وهله اول باید گفت که با عنوانی سرگرمکننده طرف هستیم که از هر نظری در سبک نقشآفرینی رومیزی استاندارد طراحی شده است: گیمپلی نوبتی با گروهی از قهرمانان در سیاهچالهایی که ممکن است در هر گوشه و کنار خود یک تهدید و یا پاداشی مفید داشته باشند.
تنها چیزی که گروه شما پس از پایان هر دور از بازی به دست میآورد چیزی نیست جز سکههای طلا. بله… درست است؛ خبری از سیستم تجربه و یا کارنسیهای دیگر و حتی آیتمهای مختلف نیست و همهچیز صرفا با طلا پیش میرود. این موضوع شاید بزرگترین صدمه را به گیمپلی این بازی وارد کرده و بهشدت از عمقی که به آن نیازمند است محروم میکند.
از طرف دیگر، تعداد کلاسهای داخل بازی و مهارتهای هرکدام از تنوع قابل قبولی برخوردار بوده و دست بازیکن را در انتخاب استراتژی درست باز میگذارد. شما همچنین میتوانید با خرید معجون و آپگریدهای مختلف به مبارزان محبوب خود قدرت بیشتری ببخشید. نکتهای که در طراحی کلی سیستم قهرمانان به کار برده شده است و شما را تا حدودی وادار به ایجاد تنوع در قهرمانان منتخب میکند سیستم خستگی، استراحت و مرگ است که هرکدام در قدرت نهایی شخصیت شما تأثیرگذار خواهد بود.
تلهها، صندوقها، غذا برای احیای سلامتی و جمجهی شانس همگی از مواردی هستند که برای تنوع بیشتر و کمک به ادامه مسیر و یا جلوگیری از آن در مسیر گنجانده شدهاند. البته این را باید گفت که تمامی آنها پس از مدتی جذابیت خود را از دست داده و صرفا هستند که عریضه خالی نماند! همچنین، عدم وجود عمق و محتوای پایانی مناسب برای بازی ارزش تکرار آن را تا تنها برای بازی در جمع دوستانه و ساخت کوئستهای شخصی پایین میاورد.
بگذارید اول از همه از طراحی هنری بازی شروع کنیم؛ جایی که همهچیز بسیار زیباست و فریبنده. تمام عناصر بصری موجود روی صفحه حاصل طراحی با دست بوده و هر فریم از انیمیشنهای محیط و شخصیتها با عشق به تصویر کشیده شدهاند. طراحی شخصیتها و دشمنان و محیط بازی همگی مملو از جزئیاتی کافی و دوستداشتنی هستند که تجربهی بصری این عنوان را تبدیل به معجونی دلانگیز میکنند.
از منظر طراحی مراحل اما با چیزی طرف هستیم که قرار است حسابی دلتان را بزند. کمبود تنوع در طراحی مراحل و محیطها بیداد میکند؛ بهطوری که پس از گذشت مدت کوتاهی از بازی حسابی از نگاهکردن به آن خسته خواهید شد. این در حالیست که در نسخههای پیشین شاهد مراحلی نسبتا مختلف بودیم و این مسئله یکی از بزرگترین عقبگردهای این عنوان نسبت به پیشینیان خود است.
طراحی دشمنان اما در سطحی قابل قبول قرار دارد. با ۴۰ نوع متفاوت از دشمنان طرف هستیم که شامل رنج تقریبا متنوعی از رفتارها خواهد شد. با این که این موضوع میبایست در طراحی محیط نیز نمود پیدا میکرد اما حداقل میتوان گفت که این تنوعبخشی اندکی از تکراریشدن کلی تجربه میکاهد. علاوهبراین، افکتهای بهکار رفته در تواناییهای قهرمانان نیز رنگ و لعابی جذاب داشته و بخش دیگری از بار زیبایی بصری را به دوش میکشند.
در طراحی المانها و مکانیکهای گیمپلی و بازی اما شاهد سادهسازی آزاردهندهای هستیم. کیست که بخواهد یک نقشآفرینی رومیزی بازی کند و تاس نیندازد؟ بله، مکانیک تاس انداختن که در بازیهای قبل شاهد آن بودیم جای خود را به گردونهی شانسی در پشت پرده داده است. بهطور کلی، در بازی دارک کوئست ۴، عنصر شانس آنطور که باید و شاید در بطن بازی گنجانده نشده و بیشتر با اثری استراتژیک طرف هستیم.
درمورد صدا باید گفت که DQ4 کارش را تقریبا خوب انجام داده است. نوای موسیقی شاید کم، اما زیبا و متناسب با حال و هوا و محیط بازی است. هرچند که مشکل کمبود تنوع در اینجا نیز دیده میشود، اما نمیتوان چندان به آن خرده گرفت. صرفا باید گفت که موسیقی پس زمینه کارش را انجام داده و از حضورتان مرخص میشود.
صداگذاری ولی یکی از نقاط قوت این اثر محسوب میشود. از صداگذاری حرفهای شخصیتها گرفته تا عناصر موجود در صحنه و افکتهای تواناییهای قهرمانان، همگی تجربهای گوشنواز و خشنودکننده ارائه میدهند. هر قابلیت و شخصیت و دشمنی که در صفحه میبینید صدای مخصوص خودش را داشته و به غرقشدن بازیکن در محیط بازی کمک شایانی میکند.
نکتهای که شاید جایش خالی باشد وجود روایت مستقیم ارباب سیاهچال است که جزو لاینفکی از ماهیت بازیهای نقشآفرینی رومیزی است. این امر همچنین میتوانست دری باشد به سوی روایت نکات بیشتر داستانی که با این کار هم به حال و هوای بازی رومیزی شبیه شود و هم در غنیسازی داستان و جهان بازی نقش بزرگی ایفا میکرد.
بازی Dark Quest 4 تجربهایست شیرین و مدرن از بازیهای رومیزی محبوب. تجربهای که شاید اگر دارای تنوع و پرداخت مناسبتری بود میتوانست به اثری درخور توجه و ماندگار تبدیل شود. اما با وجود پسرفتها و سادهسازیهایی که نسبت به نسخههای پیشین خود دارد نتوانسته پای خود را از حد یک بازی متوسط فراتر گذاشته و شاید حتی نسبت به تجربیات قبلی عنوانی ضعیفتر باشد. طراحی هنری جذاب، صداگذاری مناسب و کلاسهای قابل بازی متنوع و دلنشین آماده هستند تا ساعات مفرحی چه به صورت تکنفره و چه به صورت آنلاین همراه دوستانتان برایتان رقم بزنند. این درحالی است که این تجربه درگیر عدم تنوه شده و ارزش تکرار خود را به دلیل محتوای پایانی ناکافی از دست میدهد.
Dark Quest 4 is a sweet and modern take on popular board games . An experience that could have been a noteworthy and memorable work if it had had more variety and a more appropriate finish. However, due to its regressions and simplifications compared to its previous versions, it has not been able to rise above the level of an average game and may even be a weaker title than previous experiences. Attractive art design, suitable sound, and diverse and enjoyable playable classes are ready to provide you with hours of fun whether solo or online with your friends. However, this experience suffers from a lack of depth and loses its replay value due to insufficient end-game content.
بررسی بازی Dark Quest 4 بر اساس نسخه منتقدین پیسی که از سوی ناشر بازی برای دنیای بازی ارسال شده بود به رشته تحریر درآمده است.
ممنون از شما همراهان همیشگی دنیای بازی که نگاه گرم خود را به بررسی بازی دارک کوئست ۴ در وبسایت دنیای بازی ارزانی داشتید.
اگر جویای صلح هستی، آمادهی جنگ شو ...
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.