خانه » بیوگرافی
بیوگرافی جوزف فارس(Josef Fares)، سفری است از دل جنگ و مهاجرت تا صحنه درخشان مراسم The Game Awards. مردی که نهتنها موجی از توجه جهانی را به سمت خودش جلب کرد، بلکه ثابت کرد که بازیهای ویدیویی چیزی فراتر از صرفا یک سرگرمی هستند. جوزف با پیشینهای که در سینما دارد، بازیهایی ساخته است که احساسات را برمیانگیزند و خاطره میسازند.
در بیوگرافی جوزف فارس، ما قصد داریم تا به بررسی زندگی و دستاوردهای مهم این کارگردان در بازی سازی بپردازیم پس در این بخش از بیوگرافی، تا انتهای مطلب همراه وبسایت دنیای بازی باشید.
جوزف فارس یکی از برجستهترین و نوآورترین چهرهها در صنعت بازیسازی مدرن است؛ شخصیتی الهامبخش که مسیر حرفهای خود را از دنیای سینما آغاز کرد و سپس با دیدگاهی متفاوت و جسورانه وارد عرصهی بازیهای ویدئویی شد.
جوزف فارس با ساخت آثاری که ساختار سینمایی داشتند اما در بستر تعاملی روایت میشدند، مرز میان تماشا و تجربه را از میان برداشت و کاری کرد که گیمرها نهتنها شاهد داستان باشند، بلکه بخشی جداییناپذیر از آن شوند. جوزف در سال ۱۹۷۷ در بیروت، پایتخت لبنان، در خانوادهای هنرمند و اهل فرهنگ متولد شد؛ خانوادهای که هنر در رگهایش جریان داشت و همین ویژگی از همان ابتدا بذر خلاقیت را در وجود او کاشت.
سالهای ابتدایی زندگی جوزف فارس همزمان با شعلهور شدن آتش جنگ داخلی لبنان سپری شد؛ دورهای پرتنش و خطرناک که امنیت و آرامش را از بسیاری خانوادهها گرفت. جوزف در آن زمان تنها ده سال داشت، اما خاطرات آن دوران، تاثیر عمیقی بر ذهن و نگاه او به دنیا گذاشت.
در بحبوحهی این ناآرامیها، خانوادهی فارس تصمیم گرفتند وطنشان را ترک کنند. آنها راهی کشوری شدند که شاید در ظاهر از نظر فرهنگی و جغرافیایی دنیایی متفاوت با لبنان بود، اما قرار بود به بستر پرورش خلاقیتهای آیندهی جوزف تبدیل شود، کشور سوئد. مهاجرت به سوئد نهتنها نقطهی پایانی بر روزهای سخت جنگ بود، بلکه دریچهای تازه به سوی افقهای روشنتر برای خانوادهی فارس گشود.
جوزف فارس بعدها در مصاحبههای مختلف، بارها از این مهاجرت بهعنوان یکی از مهمترین و تعیینکنندهترین اتفاقات زندگیاش یاد کرده است. او از مواجههی کودکانهاش با غربت و تفاوتهای فرهنگی سخن گفته و تاکید کرده که همین تجربه، پایهگذار شخصیت مقاوم و کنجکاو او شد.
فضای جدید اگرچه ابتدا برای کودکی ده ساله پر از سردرگمی و چالش بود، اما خیلی زود به فرصتی برای کشف دنیای جدید و شکوفایی استعدادهایش تبدیل شد. جوزف از همان سنین نوجوانی، بهجای فاصله گرفتن از ریشههایش، سعی کرد با ترکیب تجربیات شرقی و غربی، نگاهی منحصربهفرد به داستانگویی و روایت خلق کند؛ نگاهی که بعدها هستهی اصلی آثار هنری او را شکل داد.
جوزف فارس در خانوادهای بزرگ شد که جمعی از فرزندان با استعداد و متفاوت را در خود جای داده بود. او پنج خواهر و برادر دارد که هرکدام مسیری متفاوت را در زندگی انتخاب کردهاند، اما بیشک مشهورترین چهره در میان آنها، برادرش فرس فارس(Fares Fares) است.
فرس نیز مانند جوزف از دنیای هنر سر برآورد، اما مسیر خود را در دنیای بازیگری دنبال کرد. او بهسرعت به یکی از چهرههای شناختهشده سینمای سوئد و سپس بینالمللی تبدیل شد. نقشآفرینی در فیلمهای تحسینشدهای همچون “Zero Dark Thirty”، “Safe House”، “Child 44” و همچنین حضور در سریال محبوب “Westworld” از جمله افتخارات بازیگری اوست. فرس نهتنها بهعنوان یک بازیگر شناخته شده، بلکه در مواردی در پروژههای جوزف نیز حضور داشته و این دو برادر، در کنار هم، قدرت داستانسرایی خانوادهی فارس را به تصویر کشیدهاند.
علاقهی جوزف فارس به هنرهای نمایشی، از همان سالهای ابتدایی نوجوانی در سوئد شکل گرفت و بهمرور زمان، در اوج خود به فیلمسازی منتهی شد. او در گفتوگوهای مختلف اشاره کرده که همیشه مجذوب قدرت قصهگویی و تاثیرگذاری احساسات از طریق تصویر بوده است. این اشتیاق باعث شد که او در همان دوران جوانی، با استفاده از دوربینهای ویدیویی خانگی، نخستین تجربههای خود را در فیلمسازی آغاز کند. فیلمهای کوتاه ابتداییاش هرچند خام و ابتدایی بودند، اما سرشار از خلاقیت، و دقت در روایت بودند؛ عناصری که بعدها در آثار بلند او نیز مشهود شدند.
با گذشت زمان و روشنتر شدن مسیر حرفهایاش، جوزف تصمیم گرفت بهصورت آکادمیک این هنر را دنبال کند. او وارد موئسسهی معروف “Dramatiska Institutet” یا همان موئسسه دراماتیک استکهلم شد؛ جایی که بسیاری از فیلمسازان مطرح سوئدی از آن فارغالتحصیل شدهاند. تحصیل در این موئسسه، نهتنها تکنیکهای فیلمسازی را به جوزف آموخت، بلکه او را با دنیای عمیقتری از هنر و بیان خلاقانه آشنا کرد. فضای باز، خلاق و آزمایشی این مرکز آموزشی، بستری شد برای رشد ذهن جستوجوگر جوزف، که همیشه بهدنبال عبور از چارچوبهای معمول بود.
پیش از آنکه نام جوزف فارس بهعنوان یکی از پیشگامان خلاق صنعت بازیهای ویدیویی در جهان مطرح شود، او در مقام یک فیلمساز موفق در سوئد شناخته میشد. ورود جوزف به دنیای سینما، قدم نخست در مسیر حرفهای پرفرازونشیب او به حساب میآید؛ مسیری که از ابتدا با داستانسرایی پر احساس گره خورده بود.
نخستین فیلم بلند سینمایی جوزف با عنوان “!Jalla! Jalla” در سال ۲۰۰۰ اکران شد. این فیلم در ژانر کمدی-رمانتیک ساخته شده بود و قصهی مرد جوانی لبنانیسوئدی را روایت میکرد که میان عشق و سنت، در کشاکشی احساسی و فرهنگی گرفتار شده بود. شخصیت اصلی فیلم با چالشهایی همچون تفاوت فرهنگی میان نسلها، نگاه بستهی خانوادهاش و فشارهای اجتماعی روبهرو بود؛ چالشهایی که بیتردید از تجربیات شخصی فارسها در دوران مهاجرت الهام گرفته شده بودند.
در این فیلم، برادر بزرگتر جوزف، یعنی فرس فارس، نقش اصلی را ایفا کرد و با بازی دقیق و باورپذیرش، تحسین تماشاگران و منتقدان را برانگیخت. این همکاری برادرانه، یکی از نخستین نمونههای موفق از پیوند سینمایی میان آن دو بود؛ پیوندی که بعدها نیز در آثار دیگر ادامه پیدا کرد. “!Jalla! Jalla” در زمان خود بهسرعت توجه رسانهها و منتقدان سوئدی را جلب کرد، نهتنها به دلیل موضوع بکر و متفاوتش، بلکه بهخاطر جسارت در بازتاب زندگی مهاجران نسل دوم در جامعهای مدرن. فیلم در گیشه نیز موفق بود و همین موفقیت باعث شد نام جوزف بهعنوان کارگردانی جوان و با آیندهای درخشان مطرح شود.
جوزف در ادامه مسیر فیلمسازیاش، در سال ۲۰۰۳ با ساخت فیلم Kopps توانست موفقیت خود را تثبیت کند. این فیلم نیز در ژانر کمدی ساخته شده بود، اما این بار فضای آن به یک شهر کوچک و اداره پلیسی منتقل شد که نیروهایش، بهدلیل نبود جرم و جنایت، کار خاصی برای انجام دادن نداشتند! در نتیجه، برای حفظ شغلشان دست به اقدامات عجیبی میزنند. این فیلم با طنزی خاص، نگاهی انتقادی و سرگرمکننده که به ساختارهای اجتماعی داشت یک بار دیگر نشان داد که جوزف در استفاده از طنز برای پرداختن به مسائل جدی، استاد است. استقبال مثبت منتقدان و فروش خوب فیلم، او را در میان فیلمسازان شاخص دههی ۲۰۰۰ سوئد قرار داد.
اما نقطهی اوج این دوران از کارنامهی جوزف، بدون تردید فیلم Zozo بود که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. این فیلم، بیش از آنکه یک اثر سینمایی معمولی باشد، روایتی شاعرانه و تاثیرگذار از دوران کودکی خود جوزف بود. داستان پسرکی لبنانی به نام زوزو که در میان آتش جنگ داخلی، خانوادهاش را از دست میدهد و ناگزیر به تنهایی راهی کشوری ناشناخته یعنی سوئد میشود.
فضای سنگین، و لحظات احساسی فیلم باعث شد Zozo با استقبال گستردهای مواجه شود. این اثر نهتنها تحسین منتقدان داخلی را بهدست آورد، بلکه در جشنوارههای بینالمللی نیز درخشید و جایزهی بهترین فیلم سوئدی را از جشنوارهی معتبر فیلم گوتنبرگ از آن خود کرد. این فیلم نمادی از ادغام خاطره و خیال بود؛ تجربهای شخصی که توانست از مرزهای فرهنگی عبور کند و جهانی شود.
پس از موفقیت Zozo، جوزف فیلم Leo را در سال ۲۰۰۷ کارگردانی کرد. این اثر فضایی جدیتر داشت و با تمرکز بر درامی خانوادگی، نگاه عمیقتری به مسائل روانشناختی و عاطفی انداخت.
هرچند این فیلم درخشش فیلم قبلیاش را تکرار نکرد، اما از نظر ساختار روایی و شخصیتپردازی، گام دیگری در مسیر بلوغ هنری جوزف به شمار میرفت. سپس در سال ۲۰۱۰، فارس فیلمی با عنوان Balls ساخت که باز هم با نگاهی طنزآمیز به مسائل هویتی، تفاوتهای فرهنگی، و روابط انسانی پرداخت؛ موضوعاتی که همواره در هستهی آثار او حضور پررنگی داشتند. همهی این فیلمها، پیش از ورود جوزف به صنعت بازیهای ویدیویی ساخته شدند، اما جرقهی همان ذهنی بودند که بعدها مسیر ساخت بازیهایی چون Brothers: A Tale of Two Sons و It Takes Two را هموار کرد.
وجه مشترک تمامی این آثار، تمرکز عمیق بر روایتها، تضادهای فرهنگی، تجربهی مهاجرت و تلاش برای درک هویت در جهانی متغیر بود. جوزف با دوربینش، داستانهایی را تعریف میکرد که اگرچه از دل تجربهی شخصیاش برمیآمدند، اما قابلیت جهانیشدن داشتند. این نشان میداد که او تنها یک کارگردان نیست، بلکه راویای است که احساسات، روابط و چالشهای درونی را به زبان تصویر ترجمه میکند.
در این میان، برادرش فرس فارس نیز در مسیر بازیگری به موفقیتهای بزرگی دست یافت. او در بسیاری از آثار جوزف از جمله Jalla! Jalla!، Kopps و Zozo ایفای نقش کرد، اما به این فیلمها محدود نماند.
فرس با چهرهی متمایز، توان بازیگری بالا و لهجهی منحصربهفردش، توانست توجه فیلمسازان بینالمللی را نیز جلب کند. او بعدها در آثار برجستهای همچون The Nile Hilton Incident و The Contractor خوش درخشید و حتی در سریالهای آمریکایی همچون Westworld و Tyrant حضور یافت. نقشآفرینیهای او اغلب با تحسین منتقدان همراه بود و بارها برای جوایز مختلف اروپایی نامزد یا برنده شد. این دو برادر، هر یک در مسیر خود، بهخوبی نشان دادند که ترکیب ریشههای فرهنگی متنوع و تجربهی مهاجرت، میتواند بستری برای خلق هنرهایی باشد که از مرز جغرافیا فراتر میروند.
در اوایل دههی ۲۰۱۰، جوزف فارس تصمیمی گرفت که برای بسیاری از فعالان حوزهی سینما و حتی مخاطبانش، غافلگیرکننده بود، او قصد داشت وارد دنیای بازیهای ویدیویی شود. حرکتی که شاید در نگاه اول، عبور از قلمروی آشنا و ورود به زمینی ناشناخته بهنظر میرسید؛ اما برای جوزف که همواره شیفتهی کشف قالبهای نوین روایتگری بود، این تصمیم کاملا طبیعی جلوه میکرد.
بازیهای ویدیویی، برخلاف سینما که مخاطب را در مقام تماشاگر نگه میدارد، امکانی فراهم میکند تا افراد به بخشی از روایت تبدیل شوند؛ نه فقط شاهد، بلکه فعال و تصمیمگیرنده. همین عنصر تعاملی، جادویی تازه در چنتهی یک داستانگو مانند فارس بود.
او با همکاری استودیوی Starbreeze، نخستین پروژهی خود در این زمینه را کلید زد، یعنی بازی Brothers: A Tale of Two Sons. عنوانی که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و بلافاصله با استقبال خیرهکنندهی منتقدان و بازیبازان مواجه شد. Brothers فراتر از یک بازی سادهی ماجراجویی بود؛ این اثر، تجربهای عاطفی، نمادین و منحصربهفرد از پیوند خانوادگی ارائه میداد.
مکانیزم کنترل خاص بازی(که در آن بازیکن همزمان دو برادر را با آنالوگهای چپ و راست کنترل میکرد) نهتنها نوآورانه، بلکه به شکلی نمادین با روایت داستان تلفیق شده بود. این طراحی هوشمندانه، استعارهای از وابستگی عاطفی میان دو برادر بود؛ گویی بازی از مخاطب میخواست تا برای درک کامل داستان، بهلحاظ ذهنی و احساسی نیز دوپاره شود.
داستان بازی، قصهی ساده اما عمیق دو برادر را روایت میکرد که برای نجات جان پدر بیمارش، سفری پرخطر را آغاز میکنند. در طول این مسیر، نهتنها با چالشهای فیزیکی و محیطی، بلکه با فقدان، رشد، و مسئولیت مواجه میشوند. Brothers با لحظاتی ناب و احساسی، بار دیگر ثابت کرد که بازیهای ویدیویی ظرفیت آن را دارند تا همچون سینما، حتی فراتر از آن، مخاطب را درگیر و متأثر کنند.
بازی جوایز متعددی را از آن خود کرد، از جمله جایزهی بهترین نوآوری در طراحی گیمپلی؛ اما مهمتر از آن، این اثر نام جوزف فارس را بهعنوان یک خلاق چندرسانهای در جهان بازیهای ویدیویی مطرح کرد. او با همان نگاه هنری و داستانپردازانهای که در سینما داشت، به گیمدیزاین نزدیک شد و این، همان چیزی بود که Brothers را به اثری ماندگار بدل کرد.
پس از موفقیت چشمگیر بازی Brothers: A Tale of Two Sons، جوزف فارس تصمیم گرفت راهی مستقلتر را در پیش بگیرد؛ راهی که کنترل کامل خلاقانه را برای او تضمین کند و اجازه دهد تا بلندپروازیهایش در زمینهی روایت و گیمپلی بیواسطه اجرا شوند. نتیجه، تاسیس استودیوی اختصاصی او به نام Hazelight در سال ۲۰۱۴ بود.
هدف اصلی فارس با Hazelight از همان ابتدا مشخص بود، خلق بازیهایی که بر همکاری میان بازیکنان، داستانگویی احساسی و نوآوری در طراحی متمرکز باشند. او میخواست بازیهایی بسازد که نهفقط تجربهای سرگرمکننده، بلکه تجربهای معنادار باشند. درست مانند فیلمهایی که روزی روی پرده نقرهای سینماها اکران میشد، با این تفاوت که اینبار مخاطب بخشی از روایت است.
نقطهی عطف واقعی برای Hazelight و خود جوزف، با انتشار اولین پروژهی این استودیو یعنی بازی A Way Out در سال ۲۰۱۸ رقم خورد. اثری که از همان نخستین نمایشها بهعنوان تجربهای متفاوت در صنعت گیم شناخته شد. جوزف و تیمش جسورانه تصمیم گرفتند که A Way Out فقط به صورت دونفره قابل بازی باشد(چه به صورت افلاین و چه آنلاین). این تصمیم، در صنعتی که اغلب به بازیهای تکنفره یا رقابتی گرایش دارد، حرکتی غیرمتعارف بود. اما در عین حال، دقیقا همان چیزی بود که هویت فارس را بهعنوان یک خالق نوآور شکل میداد.
بازی داستان دو زندانی به نامهای لئو و وینسنت را روایت میکرد که ناچار میشوند برای فرار از زندان و پس از آن، مقابله با دشمنی مشترک، با یکدیگر همکاری کنند. با طراحی گیمپلی بر پایهی تعامل واقعی و تصمیمگیری مشترک، A Way Out مرز میان روایت و مشارکت را شکست و تجربهای خلق کرد که در آن، هر بازیکن نهفقط کنترل یک شخصیت، بلکه بخشی از روایت را در اختیار داشت.
استفاده خلاقانه از تقسیم صفحهنمایش، دوربینهای پویا، و روایت سینمایی باعث شد تا A Way Out به یکی از منحصربهفردترین بازیهای داستانمحور دهه تبدیل شود. اوج بازی، با پایانی احساسی و شگفتانگیز، بسیاری از مخاطبان را غافلگیر کرد و نشان داد که چگونه میتوان از بستر تعاملی بازیها برای خلق لحظات احساسی بهره برد.
اما جوزف فارس تنها با آثارش نبود که توجهات را جلب کرد. در مراسم The Game Awards 2017، در حالیکه مشغول معرفی A Way Out بود، سخنرانی پرشور و بیپروایی کرد که جملهی مشهورش”F*** the Oscars” بهسرعت در فضای مجازی ترند شد. این عبارت، اگرچه جنجالی بود، اما بازتابی صادقانه از دغدغههای فارس بود، اعتراض به نادیدهگرفتهشدن بازیسازان و قدرت روایتگری این مدیوم در مقایسه با سینما. این لحظه به نمادی از عصیان بازیسازان در برابر ساختارهای سنتی تبدیل شد و چهرهی جوزف را برای همیشه در حافظهی جمعی صنعت گیم حک کرد.
A Way Out نهتنها موفق شد تحسین منتقدان و بازیبازان را بهدست آورد، بلکه اولین آجر از بنای سبک منحصربهفرد فارس را در روایتهای مشارکتی گذاشت, سبکی که در آثار بعدیاش، مانند It Takes Two و Split Fiction به بلوغ رسید و جایگاه او را بهعنوان یکی از خلاقترین چهرههای نسل جدید صنعت گیم تثبیت کرد.
در سال ۲۰۲۱، استودیوی Hazelight و جوزف فارس با انتشار بازی It Takes Two بار دیگر مرزهای خلاقیت را در دنیای بازیهای ویدیویی جابهجا کردند. این بار داستان بر محور زوجی به نام کودی و می قرار داشت. زن و شوهری که در آستانهی طلاق هستند، اما به واسطهی جادویی عجیب وارد دنیایی فانتزی میشوند و مجبورند برای بازگشت به واقعیت، با یکدیگر همکاری کنند.
اما آنچه بازی را فراتر از یک داستان ساده زناشویی جلوه میداد، تلفیق هوشمندانهی روایت، شوخطبعیهای خاص، و طراحی گیمپلیای بود که به شکلی مستمر و خلاقانه تغییر میکرد. هر مرحله، نهتنها مکانیک جدیدی در دست بازیکنان قرار میداد، بلکه به شیوهای دقیق با داستان و رابطهی این زوج گره خورده بود؛ به شکلی که هر چالش، استعارهای از پیچیدگیهای روابط آنها بود.
It Takes Two فراتر از انتظارات ظاهر شد. منتقدان از آن بهعنوان یکی از کاملترین و متنوعترین بازیهای کوآپ تاریخ یاد کردند, تجربهای که ژانرهای مختلف را در هم آمیخته و آن را با لحنی همزمان احساسی و طنزآمیز روایت میکرد. در حرکتی طنازانه، حتی جملهی معروف “F*** the Oscars” که جوزف در The Game Awards 2017 به زبان آورده بود، در یکی از مراحل بازی قرار داده شد؛ ادای احترامی خودآگاه به لحظهای که او را به نمادی از عصیان و نوآوری تبدیل کرد.
در نهایت، It Takes Two موفق شد در مراسم The Game Awards 2021 عنوان «بهترین بازی سال» را از آن خود کند. موفقیتی بینظیر برای عنوانی که بهشکلی کامل حول تجربهی دونفره ساخته شده بود. این جایزه نهفقط تأییدی بود بر استعداد جوزف فارس در روایت و طراحی، بلکه نشانی بود از پذیرش و درخشش بازیهایی که بر تعامل، رابطه و احساس تاکید دارند. از نگاه بسیاری، It Takes Two بهنوعی تجسم فلسفهی کاری فارس بود, اینکه بازیها میتوانند همزمان هنر و سرگرمکننده باشند.
اما فارس در همانجا متوقف نشد. در سال ۲۰۲۵، او و Hazelight با اثری کاملا جدید و متفاوت با عنوان Split Fiction بازگشتند. این بازی، نخستین گام فارس بهسوی تجربههای پیچیدهتری از روایت بود. Split Fiction با روایتی چندشاخه، عناصری روانشناختی و درونمایههایی از واقعیتهای موازی، قلمروهای تازهای از ذهن و احساس را کاوش میکرد. بازی از همان لحظهی عرضه، بهدلیل شخصیتپردازیهای چندلایه و جهانسازی منحصربهفردش تحسین شد.
Split Fiction بیش از هر چیز، نشاندهندهی بلوغ فکری و هنری جوزف فارس بود؛ سازندهای که حالا نهفقط بهعنوان یک نوآور در زمینهی طراحی کوآپ، بلکه بهعنوان داستانگویی بلندپرواز و پیشرو شناخته میشود. با این اثر، فارس بار دیگر اثبات کرد که بازیهای ویدیویی، در دستان درست، میتوانند به بسترهایی عمیق برای کندوکاو احساس، هویت و معنا تبدیل شوند و او همچنان در صف اول این تحول فرهنگی و هنری ایستاده است.
یکی از ویژگیهای شاخص آثار جوزف فارس، تمرکز عمیق بر روایت و پیوندهای احساسی میان کاراکترهاست. چه در سینما و چه در بازی، هدف او فراتر از صرفا یک سرگرمی است؛ او میخواهد تجربهای صمیمی و بهیادماندنی خلق کند. بازیهایش معمولا بر پایهی روابط، همکاری و عبور از بحرانهای مشترک بنا شدهاند، و بهجای تمرکز بر سیستمهای پیچیده گیمپلی، به دنبال ایجاد تجربهای یکپارچه و معنادار است.
فارس بهشدت از کپیبرداری و فرمولگرایی در صنعت بازی انتقاد میکند. او معتقد است که بازی، یک مدیوم هنری مستقل محسوب میشود که باید با آزادی، جسارت و خلاقیت کامل دنبال شود, حتی اگر این به قیمت قطع همکاری با ناشر یا سرمایهگذار تمام شود. نگاه هنری و سرسخت او در حفظ استقلال خلاقانه، جایگاه ویژهای برایش میان بازیسازان معاصر ساخته است.
امروز، جوزف فارس نهفقط یک سازندهی موفق بلکه نمادی از پلی میان سینما و گیم است, پلی که بر پایهی احساس، صراحت و تجربهگرایی بنا شده است. گذشتهی مهاجرتی، علاقهاش به انسانها و ارزش خانواده، به وضوح در آثارش منعکس کرد. بیتردید، او یکی از چهرههای تاثیرگذار نسل جدید به حساب میآید و نامش با نوآوری و روایتهای احساسی گره خورد است.
این بود از بیوگرافی زندگی آقای جوزف فارس، بازیسازی که با سبک خاص و جسورانهاش تعریف تازهای به روایت در بازیهای ویدیویی داد.نظر شما همراهان همیشگی وبسایت دنیای بازی راجع به مسیر حرفهای آقای فارس و تاثیراتش در صنعت بازیهای ویدیویی چیست؟
🎮🕹gaming for life
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.