بر شانههای پرومتئوس؛ چکش در مشت، آتش در دل
خانه » نقد و بررسی » نقد و بررسی بازی
استودیوی اسپانیایی MercurySteam که حالا ۲۳ سال از تاسیس آن میگذرد، پس از ساخت Castlevania: Lords of Shadow به شهرت رسید. اعتباری که به سختی کسب شده بود، پس از شکست نسخه دوم زیر سوال رفت. با بررسی بازی Blades of Fire همراه بخش نقد و بررسی بازی وبسایت دنیای بازی باشید.
برخی موفقیت Lords of Shadow اول را مدیون حضور کوجیما پروداکشنز که آن روزها بخشی از کونامی بود، به عنوان مشاور در این پروژه میدانستند. اما سالها بعد با همکاری نینتندو، استودیوی اسپانیایی دو نسخه متروید شاهکار خلق کرد و استعداد خود در بازیسازی را نشان داد. مدتی قبل اما، بالاخره MercurySteam سنت شکنی کرد و برخلاف ساخت بازیهای لایسنس شده، از آیپی جدید خود با نام Blades of Fire پرده برداشت. یک اکشن سوم شخص کلاسیک، با تم دارک فانتزی که از سری سولز الهام گرفته است.
ساختار داستانی بازی Blades of Fire با تمرکز بر روایتی مبتنی بر یک قصه پریان تاریک، نوشته شده است. داستانی که در یک ستینگ دارک فانتزی، روایتی از سفر ادیسهوار «آران د لیرا» برای گرفتن انتقام از دوستی قدیمی قلمداد میشود که به دشمن جدیدی تبدیل میشود. قصهای که در مراحل خلق تحت تاثیر رمان فرانسوی معروف «کنت مونت کریستو» قرار گرفت تا داستانی انتقام جویانهای روایت شود.
بنابراین محدود شباهتهای «آران» به عنوان کارکتر اصلی بازی با «ادموند دانتس» شخصیت محوری رومان نوشته شده توسط الکساندر دوما موضوع دور از ذهنی نبود. جایی که حس انتقامجویانه ممکن است از حد همه قوانین انسانی و الهی فراتر رود و مانند تقدیر، بیرحم و تزلزلناپذیر باشد. در این راه اما کارکتر «آدسو» به عنوان همراه همیشگی شما حضور دارد تا تلاشی باشد برای انسانیتر کردن شخصیتهای بازی. همچنین از انرژی جوانی او برای تضاد با شخصیت «بیاحساس» آران استفاده میشود.
کلیت داستان بازی Blades of Fire بر این پیرنگ استوار است که در دنیای فانتزی و خیالی، نژادی باستانی به نام Forgers بشر را خلق کرد و دانش استفاده از فولاد برای ساخت سلاح را به آنها آموخت. ملکه «نریا» اما پس از به قدرت رسیدن، نفرینی میکند که فولاد به سنگ تبدیل میشود تا همه سلاحها در برابر نیروهای ملکه بیفایده باشد.
همانطور که گفته شد؛ بازی Blades of Fire به داستان جنگجویی به نام «آران د لیرا» میپردازد که با چکش مقدسی که به او داده شده، میتواند سلاحهای فولادی خود را بسازد و در تلاش است تا راه خود را به کاخ سلطنتی برای ترور ملکه پیدا کند. «آدسو د زلک»، محقق جوانی که سفر او را مستند میکند نیز آران را همراهی میکند.
جز الگوبرداریهایی که نویسندهها در آفرینش داستان داشتهاند، روایت Blades of Fire برای من نهفقط یک قصهی قهرمانی دیگر، بلکه یادآور اسطورهایست که ریشه در ژرفترین لایههای تاریخ ذهن انسان دارد. در آنجا که پرومتئوس در اسطورهی یونانی، آتش را بهعنوان ابزار دانایی، پیشرفت و شورش از خدایان دزدید و به انسانها بخشید، آران دِ لیرا نیز در دل جهانی سرد و سنگی، چکش مقدسی را حمل میکند که به او اجازه میدهد دوباره فولاد را بیافریند؛ فولادی که دیگران را از آن محروم کردهاند.
در این جهان، ملکه نریا همان زئوسِ داستان است؛ خدایی که با طلسمی فولاد را به سنگ بدل کرده و انسان را از ابزار ارادهاش خلع کرده است. این طلسم، همچون خشم خدایان المپ، مجازاتی است بر علیه استقلال بشر؛ نوعی سرکوب کسی که میخواهد برخیزد، فکر کند و بجنگد.
اما در برابر این جبر و تحمیل، آران چون پرومتئوسی نوین، چکش را به دست میگیرد و با آن، آتش ـ یا اینجا «فولاد» ـ را بازمیگرداند به انسان. روایت این قصه پرومتهای که به سمت انتقام سوق پیدا میکند، به شکل جذابی با تمرکز بر تنها دو کارکتر جریان پیدا میکند. در ادامه شخصیتهای فرعی اندکی هم به داستان اضافه و از داستان کم میشوند؛ اما تاکید راویان Blades of Fire بر آران و آدسو است.
این استمرار بر روایت با دو کارکتر در سفری که هدف منتهی به آن در شروع چندان واضح نیست، کمی یادآور Enslaved: Odyssey to the West نیز هست. البته که در بازی Blades of Fire علاوه بر اینکه کلیت داستان روی کاغذ جذابیت زیادی ندارد، پرداخت شخصیتها هم در حد استانداردهای روز نیست. هم از نظر داستانی، هم صداگذاری و هم طراحی ظاهری آنها همه چیز میتوانست بهتر باشد.
با این اوصاف چرا باید بازی Blades of Fire را برای داستان انجام داد؟ نحوه روایت غیرمستقیم محیطی و از طریق دیالوگهای اختیاری، حس جالبی میدهد که مخاطب را ذره ذره با دنیا و اتفاقاتی که در آن در جریان است، آشنا میکند. شاید کمی شبیه به آثاری که سالهاست میازاکی خلق میکند.
تعدادی از سازندگان اصلی Severance: Blade of Darkness از بنیانگذاران اصلی MercurySteam هستند. اثری که در زمان انتشار با عدم استقبال مخاطبان روبرو شد و شکست خورد. اما استقبال اخیر آن به دلیل سختی بالا، دنیای فانتزی تاریک و مکانیکهای گیمپلی بسیار مورد توجه قرار گرفت.
این موضوع تا جایی پیش رفت که بسیاری این بازی را پیشگام سابژانر سولز لایک میدانند؛ البته که این واقعیت که Blade of Darkness هشت سال قبل از Demon’s Souls منتشر شد، برجسته است. حالا پس از این همه سال، بازی Blades of Fire به عنوانی همزمان دنباله معنوی و تجدیدنظر در Blade of Darkness به حساب میآید.
سیستم مبارزه در بازی Blades of Fire بهگونهای طراحی شده که هر حرکت، هر ضربه و هر دفاع معنایی عمیق دارد. برخلاف بازیهایی که صرفا بر سرعت واکنش و فشار دکمهها تاکید دارند، این بازی نیازمند تفکر، برنامهریزی و انتخاب هوشمندانه است.
نحوه کنترل اکشنها کاملا خلاقانه است، به شکلی که هر چهار دکمه سمت راست کنترلر برای حمله در نظر گرفته شدهاند و میتوان به طور کلی ۸ نوع ورودی به شکل حملات سبک و سنگین با فشردن یا نگه داشتن دکمهها اعمال کرد. به این شکل که X و B به ترتیب برای ضربه زدن به سمت چپ و راست دشمنان، دکمه Y برای حمله به سر و A برای ضربه زدن به بدن دشمنان به کار میرود.
علاوه بر اینکه برخی از سلاحها دو نوع حالت حمله دارند که هر کدام برای استراتژی خاصی کاربرد دارد. مثلا میتوان با لبه شمشیر یا با نوک تیغه آن ضربه زد. در سه حالت برش، ضربه یا کوبیدن که هر کدام مخصوص یک نوع سلاح است، انیمیشنهای خاص خود را دارد. با توجه به شناخت این سبک، حرفهایهای این ژانر میدانند که نحوه عملکرد انیمیشنها با توجه به وارمآپ و کولداون هر ضربه تا چه حد میتواند مهم باشد.
یک سیستم عمیق برای ساخت سلاح با آهنگری در بازی تعریف شده که هر بخش سلاح را میتوان تغییر داد. حتی نوع آلیاژ و متریال استفاده شده در تیغه و دسته هر سلاح بر نحوه عملکرد آن تاثیر دارد. اسلحه از کلاسهای متفاوتی در بازی Blades of Fire به کار گرفته شدهاند. با شکست دشمنان خاص در یک تعداد مشخص، میتوان به فرمول ساخت سلاح آنها دست پیدا کرد. سپس با یافتن مجسمههایی از دوران کهن، قابلیتهای بیشتری برای شخصیسازی هر سلاح اضافه میشود. بعد از آن، مکانیک آهنگری با ترکیبات مختلف و مینیگیم کوبیدن فولاد آغاز به کار میکند.
در حالی که بعد از انتشار پیشنمایشها انتقاداتی به این بخش وارد بود، اما به شخصه با این قسمت مشکلی نداشتم. هر چه قدر مینیگیم کوبیدن فولاد را بهتر انجام دهید، شانس بیشتری برای تعمیر اسلحه وجود دارد. اسلحهها بر یک سیستم Durability استوار هستند که این دوام با نوع زره دشمنان و انتخاب حمله و سلاح، بیشتر یا کمتر میشود. با قفل کردن مبارزه روی یک دشمن، یک هایلایت رنگی بخشهای مختلف بدن او را با توجه به مقاومتش به نوع ضربات سلاح شما نشان میدهد. سبز، زرد و قرمز سه سطح مقاومت زره یک دشمن در برابر سلاح شماست که تاثیر بهسزایی در میزان آسیب وارده به دشمن و البته سلاح شما دارد.
در کنار اینکه سلاحها بعد از مدتی استفاده، کند میشوند و با تیز کردن آنها میزان آسیب به حالت اولیه برمیگردد، اما میزان دوام سلاح کمتر میشود. سلاحهای سرد متنوع بازی با توجه به تنوع ۵۰ عددی دشمنان و نحوه حملات، بخشی از هویت مبارزهی او را شکل میدهند. این سیستم نه تنها تنوع را افزایش میدهد بلکه حس خلاقیت و مالکیت را در بازیکن بیدار میکند.
جای دیگری که بازی Blades of Fire در آن به راستی درخشیده، طراحی جهانبازی و رویکرد آن به Level Design پیچیده است. دنیای Blades of Fire با الهام آشکار از سبکهای طراحی بصری و محیطی دو بازی برجستهی God of War (نسخهی ۲۰۱۸) و سری Dark Souls، تصویری زیبا و در عین حال چالشبرانگیز خلق کرده است.
مانند آنچه که سانتامونیکا در سال ۲۰۱۸ انجام داد، بازی از محیطهایی گسترده و پرجزئیات بهره میبرد که هر گوشه آن پر از داستان و رمز است. در هر منطقه، نه فقط یک فضای گرافیکی بلکه یک روایت محیطی وجود دارد که بازیکن را به کندوکاو و کشف تشویق میکند. حس ماجراجویی عمیق و احساس حضور در جهانی که زنده است. از سوی دیگر، همانند Dark Souls، بازی بر حس مخاطرهآمیز و چالشبرانگیز تاکید دارد.
محیطها و معابر پرخطر با دشمنانی که همواره میتوانند بازیکن را غافلگیر کنند، همه به ایجاد جوی از ترس و هیجان کمک میکنند. این حس با ورود بازیکن به قلعه Crimson تشدید میشود. یک قلعه عظیم و چند سطحی با ظاهری قرونوسطایی و فانتزی که از نظر هنری فوقالعاده است و از نظر طراحی، مسیرهای متعددی که گاها با یک راه مخفی به یک آیتم برای بهبود سطح مقاومت و سلامتی کاربرد دارد یا یک میانبر را برای پیشروی باز میکند.
به جای بونفایرها، در اینجا سندان آهنگری یا Anvil وجود دارد. میتوان بین سندانها فست تراول کرد، اسلحه جدید ساخت، سلاحها را تعمیر کرد و البته استراحت کرد. با هر بار استراحت حداقل سه معجون بهبود سلامتی به شما داده میشود و البته به رسم این سبک، دشمنان محیطی دوباره ظاهر خواهند شد.
بر خلاف سولز اما، در اینجا یک نقشه وجود دارد که به شما کمک میکند تا بدانید که در کدام نقطه هستید و کنترل بهتری برای اکتشافات داشته باشید. پس از هر بار مرگ هم، سلاحی که در دست دارید در محیط رها میشود و به سندان قبلی باز میگردید. شانس مجدد این را دارید که برگردید و سلاح خود را بازیابی کنید.
نکته بسیار مهمی که باید مد نظر داشت، این است که بازی Blades of Fire به هیچ وجه به سمت ژانر نقش آفرینی نمیرود. یعنی خبری از افزایش سطح، بهبود ویژگیها و درخت مهارت آنچنانی نیست. عمده تمرکز بازی بر سیستم مبارزات و ساخت سلاح است که در این بخش با همسبکان خود کاملا متفاوت کار شده و بهتر است مقایسه نشود.
بازی با انجین اختصاصی Mercury Engine 6 ساخته شده و عملکرد فنی آن در ثبات فریم و نبود باگها جالب توجه است. از نظر بصری، طراحی هنری زیبای آن واقعا جای بحثی باقی نمیگذارد و بین عناوینی با این بودجه، جز بهترینهای حاضر در بازار محسوب میشود.
هرچند باز هم باید تاکید کنم که مدلسازی و ظاهر شخصیت اصلی و مکمل بسیار بسیار میتوانست بهتر باشد و به نظر در این بخش مانند کارگردانی سینمایی بازی، کمکاریهایی صورت گرفت. موسیقی متن هم به نوعی زبانِ بیکلام بازی است که احساسات را به بهترین شکل ممکن منتقل میکند. ترکیب سازهای زهی با آوازهای گروهی، نوعی حس آیینی و کهن را به وجود میآورد که کاملا در هماهنگی با فضای بازی Blades of Fire است.
در صنعتی که بیشتر سازندهها به سمت ساخت بازیهای سرویس محور یا داستانی سینمایی رفتهاند، رویکرد یک استودیو برای ساخت یک اثر جدید با تاکید بر سیستمها و گیمپلی خلاقانه، بسیار ارزشمند است. اثری در عین مدرن بودن، گویا از دل تاریخ بیرون آمده و بدون راهنماهای مرسوم بازیهای امروزی و با چالشهای جذابش، به تواناییهای مخاطب اعتماد میکند.
In an industry increasingly dominated by service-based games and cinematic storytelling, the approach of a studio choosing to craft a new experience centered around innovative systems and gameplay mechanics stands out as truly valuable. This is a game that, while undeniably modern, feels as though it has emerged from the depths of gaming history. eschewing contemporary hand-holding in favor of trusting the player’s instincts and abilities. With its compelling challenges and minimalist guidance, it offers a refreshing reminder of what interactive entertainment can be when design dares to be bold
بررسی بازی Blades of Fire بر اساس نسخه منتقدین که برای تحریریه دنیای بازی ارسال شده بود به رشته تحریر درآمده است.
این بود از بررسی بازی Blades of Fire، ممنون از شما که همراه وبسایت دنیای بازی بودید. نظر شما درمورد بازی Blades of Fire چیست؟ با ما به اشتراک بگذار
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.