سوغات راه ابریشم
خانه » نقد و بررسی
در سالهای اخیر دو موج مهم صنعت بازیهای ویدئویی را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. یکی ساخت بازیهای سولزلایک است و دیگری بازیهایی که در کشور چین تولید میشوند. با بررسی بازی Wuchang: Fallen Feathers، همراه بخش نقد و بررسی بازی رسانه دنیای بازی باشید.
اولی قدمت بیشتری دارد و از بیش از یک دهه است که با موفقیت اولین نسخههای دارک سولز و بعد هم بلادبورن، به مرور بازیسازهای بیشتری به استفاده از مکانیکها و سیستمهای استفاده شده در بازیهای میازاکی روی آوردند. یکی سیستم مبارزاتش را تقلید کرد، یکی فرم قصهگویی و یکی هم شکل طراحی مراحل بازیاش را برداشت. از سوی دیگر هم استودیوهایی تلاش کردند تا دقیقا نمونههایی مشابه بسازند که به نمونههای موفقی مثل Lies of P هم ختم شد.
از سوی دیگر هم استودیوهای چینی هستند که به سرعت در حال رشد و توسعه بوده و بازیهای خود را به بازاراهای جهانی میرسانند. استودیوهایی که سالها با هزینههای بسیار پایین کار گِل استودیوهای غربی را انجام دادند و حالا در حال ساخت بازیهای مورد نظر خودشان هستند. بازیهایی که شاید از نظر گیمپلی و داستان، اتفاق بزرگی در صنعت به شمار نمیروند، ولی میتوانند با حال و هوای تازه خود، جانی به هنر-صنعت مورد علاقه همه ما تزریق کنند.
آخرین بازی تولید و منتشر شده در کشور چین، بازی Wuchang: Fallen Feathers است. عنوانی که به شکل همزمان از هر دو ترندی که بالاتر به آنها اشاره شد پیروی میکند. همراه ما باشید تا ببینیم آیا اولین ساخته مهم و بزرگ استودیو Leenzee یک بازی مهم در زیرژانر خود است یا عنوان معمولی دیگری که به سرعت فراموش خواهد شد.
داستان بازی Wuchang: Fallen Feathers در سالهای پایانی پادشاهی مینگ در چین جریان دارد. امپراتوری که بین سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۶۴۴ میلادی بر بخش بزرگی از سرزمین چین حکومت میکرد. پادشاهی رو به زوال با بیماری اسرارآمیزی مواجه شده و روند این سقوط را تسریع کرده است.بیماری که مبتلایان به خود را به جنون میرساند و مردم آن را Feathering یا «پرریزان» میخوانند. آنان که اسیر این بیماری میشوند، به جنون میرسند و در نهایت به هیولاهایی بیشاخ و دم تبدیل میشوند و شروع به کشتن همنوعان خود میکنند.
بازی با بیدار شدن شما در یک غار آغاز میشود. شما ووچانگ هستید، یک دزد دریایی که به بیماری پرریزان مبتلا شده و حافظه خود را نیز از دست داده است. او به سرعت متوجه میشود که باید راهی برای درمان این بیماری پیدا کند وگرنه هم خودش و هم تمام چین برای همیشه از بین خواهند رفت. البته ابتلا به این بیماری عجیب برای ووچانگ فقط یک بیماری و نفرین نیست، بلکه قدرتی است که میتواند در این مسیر طولانی، به وو چانگ کمک کند.
داستان بازی بیش از هر چیز وامدار شاهکار جاودان میازاکی یعنی Bloodborne است. آنجا هم با نوعی بیماری و جنون طرف بودیم که مردم شهر را اسیر خود و آنها را تبدیل به هیولاهایی دهشتناک کرده بود. همچنین رد پای بازی محبوب دیگری از میازاکی را نیز میتوانید در بازی Wuchang: Fallen Feathers ببینید. مشخصا بازی Sekiro: Shadows die twice منبع الهام مهم دیگری برای سازندگان بوده است. آنجا هم با پادشاهی رو به سقوطی طرف بودیم و تعداد مرگهای ما به عنوان بازیکن اصلی، بر جهان بازی تاثیر میگذاشت.
قصد توضیح داستان بازی را ندارم ولی میتوانم این موضوع را به وضوح بیان کنم که قرار نیست در روند بازی غافلگیر شوید. همانجایی که انتظار پیچش داستانی دارید، همان را در روند بازی میبینید و اگر هم انتظار خیانت داشته باشید، از همان کاراکتری در داستان خیانت میبینید که از آن توقع داشتید. بنابراین انتظارات خود را از داستان و هر چهار پایانبندی آن پایین بیاورید و سعی کنید از گیمپلی بازی لذت ببرید که البته آن هم کار سادهای نیست.
شاید مهمترین بخش در بررسی بازی Wuchang: Fallen Feathers، گیمپلی این اثر باشد. جایی که البته ایرادهای زیادی هم دیده میشود. در بازی پنج نوع سلاح تعریف شده که هر کدام انیمیشنها و استراتژیهای خاص خودشان را برای مبارزه طلب میکنند. شمشیرهای بزرگ و تبرها سرعت پایینی دارند و قدرتمند هستند، و همچنین سلاحهایی مثل دو شمشیر کوچک، سرعت بالاتری دارند ولی خسارت کمتری وارد میکنند. هرکدام از این سلاحها هم حرکات ویژهای دارند که برای استفاده از این حرکات باید از پرهای روی دست وو چانگ استفاده کنید.
همانطور که گفته شد، ووچانگ هم مثل بسیاری از مردم، به این بیماری مبتلا شده و پرهایی روی دست چپش رشد کرده است. این پرها منبع اصلی شما برای اجرای حرکات قدرتمند با سلاحها و یا استفاده از جادوهای متفاوت هستند. هر کدام از این حرکات یا جادوها، میزان مشخصی پر را استفاده میکنند تا اجرا شوند و این پرها با وارد کردن ضربات به دشمنان به دست میآید. روندی که به تعادل خوبی در مبارزات میرسد و بازیکن همیشه با استفاده از کمی دقت، پرهای کافی برای اجرای حرکات و استراتژیهای مورد نظر خود را خواهد داشت.
در بخش ابتدایی متن بررسی بازی Wuchang: Fallen Feathers به منبع الهام بودن دو بازی Bloodborne و Sekiro اشاره شد. این الهامگیری تنها به داستان و روایت آن خلاصه نمیشود و به راه خودش را به گیمپلی بازی هم باز کرده است. در بازی Wuchang: Fallen Feathers هم مثل دو عنوان مذکور، بازی به شدت بازیکن را تشویق به بازی تهاجمی میکند.
شما هیچ ابزاری برای دفاع از خود ندارید و دکمه جاخالی دادن بهترین دوست شما در طول بازی خواهد بود. حتی بازی با اعطا کردن پرهای بیشتر در زمان انجام دقیق جاخالی، بازیکن را تشویق به استفاده دقیق از این ویژگی میکند. شما میتوانید با مدیریت درست منابع خود (نوار استامینا، پرها و…) به ترکیبهای تهاجمی بسیار خوبی برسید و آسیبهای شدیدی به دشمنان سرسخت بازی وارد کنید.
همچنین با به دست آوردن امتیاز کافی با از بین بردن دشمنان، میتوانید به ارتقا شخصیت خود بپردازید. جایی که بازی بیشترین وجه تمایز خود را نمایش میدهد. در بازی Wuchang: Fallen Feathers به جای ارتقای ویژگیهای اساسی شخصیت، به یک درخت مهارت کلاسیک دسترسی دارید که باید در شاخه یا شاخههای مورد نظر خود پیشروی کنید. سیستم مهارتی که بیشترین فاصله را با بازیهای میازاکی دارد و بیشتر به عناوینی مثل Nioh نزدیک است.
اما این گیمپلی خالی از اشکال نیست. اولین ایراد مهمی که توجه شما را به خود جلب خواهد کرد، دوربین بازی خواهد بود. دوربینی که بسیار لجباز و بدقلق است. دوربین اصلا با بازیکن همراهی نمیکند و در تمام موقعیتها باید به شکل دستی تنظیم شود، همچنین در زمان مبارزات و مخصوصا باسهایی که اندازه بزرگی دارند، همیشه در بدترین جای ممکن قرار میگیرد و حسابی بازیکن را به دردسر میاندازد.
همچنین انیمیشنهای طراحی شده برای دشمنان بازیکن را بسیار به خطا میاندازد. انیمیشنهای بسیار طولانی و زنجیروار که وانمود میکنند به اتمام رسیدهاند ولی به سرعت ضربه دیگری را روانه بازیکن میکنند. روندی که ممکن است تا ۶ الی ۸ ضربه به درازا بکشد و به سادگی به مرگ بازیکن ختم شود.
از سوی دیگر با بیتجربگی سازندگان در طراحی مراحل هستیم. بارها میشود که میانبرهایی را پیدا میکند که وجودشان هیچ ضرورتی ندارد یا مسیری را کوتاه نمیکنند. همچنین فواصل میان مقبرهها (که حکم همان بونفایرها را دارند) هیچ تعادلی ندارد. گاهی ممکن است در فواصل بسیار کوتاه، دو یا حتی سه مقبره ببینید و گاهی مسیر بسیار طولانی را بدوید و دریغ از یک مقبره. این موضوع نشاندهنده بیتجربگی تیم سازندگان بازی Wuchang: Fallen Feathers است. یقینا آنها بازیهای سولزلایک زیادی را تجربه کردهاند و در نهایت به فرمول فعلی رسیدهاند ولی هنوز باید تجربیات زیادی کسب کنند تا به یک پروژه پخته برسند.
تمامی این ایرادها میتوانند به مرگهای بیجهت بازیکن ختم شوند، مرگهایی که هزینهای بیشتر از صرفا از دست رفتن امتیازهای جمعآوری شده در پی دارد. گفتیم که بیماری پرریزان به جنون انسانها ختم میشود. در بازی هم نواری تحت عنوان Madness یا همان جنون وجود دارد که با هر بار مرگ بازیکن مقداری از آن پر میشود و با پر شدن آن، گذشته از تغییر شرایط بازی، تغییراتی در ظاهر وو چانگ نیز اعمال میشود.
در حالتی که جنون بازیکن به حد نهایت خود برسد، ووچانگ ضربات مهلکتری به دشمنان وارد میکند ولی به همان نسبت هم ضربات سختتری را دریافت میکند. البته که غیر از مرگهای پیدرپی، میتوانید با invoke کردن برخی آیتمها، جنون خود را افزایش دهید و زودتر به حد نهایت جنون برسید. حالا شاید این سوال مطرح شود که چطور میتوان این نوار را خالی یا تاثیر آن را از بین برد؟ خب پاسخ این است که باید در مسیر با شبح خود مواجه بشوید.
در بازی شما یک شبح دارید. شبحی که حاصل شکستهای ووچانگ است. منطق ماجرا این است که با شکستهای پیدرپی وو چانگ و مرگهای او، شبحی از جنون او شکل میگیرد و تنها راه جلوگیری از سقوط کامل به ورطه جنون، مواجه شدن با تجسم این شکستها و از بین بردن آن است. کاری که باقی مردم از عهده آن بر نیامدهاند و به جنون محض رسیدهاند. پس فراموش نکنید که مراقب نوار جنون بازی باشید و متناسب با نیاز و سبک بازی خود، آن را مدیریت کنید.
در بحثهای مرتبط با وجوه فنی در بررسی بازی Wuchang: Fallen Feathers، باید به این نکته اشاره کنیم که مدلها و محیطهای بازی به خوبی طراحی شدهاند. درست است که هیچ محیط یا مدلی در بازی وجود ندارد که چشمان را به خود خیره و بازیکن را وادار به تحسین خود کند ولی از سویی، نکتهی منفی ویژهای هم در این بخش دیده نمیشود. معماری خاص چینی در کنار محیطهایی که از طبیعت این کشور الهام گرفتهشدهاند، همگی در شرایط استانداردی به سر میبرند. محیطها گاهی بسیار تاریک و خشن میشوند و گاهی هم طبیعت چشمنوازی را پیشروی مخاطب میگذارد و از این حیث نمره قبولی میگیرد.
در سمت دیگر وجوه بصری بازی، بخش فنی آن ایستاده که اصلا نمیتواند صفتی به جز «بد» را دریافت کند. نسخه رایانه شخصی بازی که در زمان انتشار آن شرایط بسیار وخیمی را تجربه میکرد. اما در نسخههای کنسولی، بازی ووچانگ شرایط بهتری دارد و بازی با سه حالت گرافیکی عرضه شده است.
یکی متمرکز بر فریمریت، یکی بر رزولوشن و یکی هم جایی بین این دو حالت ایستاده است. بازی در هر حالتی که آن را تجربه کنید، افت فریم گاه و بیگاه خود را عیان میکند. افت فریمی که منطق و دلیل خاصی هم ندارد و گاهی ممکن است رخ دهد. یعنی ممکن است نرخ فریم بازی در شلوغترین مبارزات ثابت باشد ولی ناگهان در زمان عبور از یک گذرگاه خالی و خلوت، به شدیدترین شکل ممکن رخ دهد.
به این مشکل استاترهای گاه و بیگاه و برخی از لودینگهای طولانی را نیز اضافه کنید. مواردی که همگی به کمکاری و یا شاید باز هم بیتجربگی تیم فنی استودیو اشاره میکند و ممکن است تا الان که شما این خطوط را میخوانید، با انتشار بهروزرسانیهایی، رفع شده باشند.
در بخش صوتی هم شرایط خیلی متفاوت نیست و همه چیز در بهترین لحظاتشان «استاندارد» هستند. موسیقیهای بازی در زمان خوبی حاضر میشوند و روند مبارزات را مهیجتر میکنند ولی احتمالا بعد از پایان بازی، هیچکدام از قطعات آن را به یاد نخواهید آورد. اتفاقی که نه به خودی خود بد است و نه خوب. صرفا استاندارد است. درست مثل صداپیشگان. افرادی که چه به زبان چینی و چه انگلیسی بازی را صداگذاری کردهاند، کار خود را به خوبی انجام دادهاند و تا پایان بازی باعث دلسردی شما نمیشوند ولی از طرفی هم نباید منتظر دیالوگهای درخشان و اجراهای حیرتانگیزی مانند بازیهای From Software باشید.
در بررسی بازی Wuchang: Fallen Feathers، بایستی اشاره شود که این عنوان، یک بازی استاندارد است. نه قرار است رکوردی بشکند و نه میخواهد مرزهای ژانر و زیرژانر خود را گسترش دهد. قصد دارد طرفداران خاص خودش را پیدا کند و تبدیل به یکی از پلههایی شود که سازندگانش برمیدارند تا به بازیهای بزرگتر، جاهطلبانهتر و در نهایت خلاقانهتر برسند.
روندی که استودیوهای چینی در سالهای اخیر آغاز کردهاند، نوید موج جدیدی از استودیوهای خلاق را میدهند که شاید در ابتدا به دنبال تقلید از فرمولهای موفق باشند ولی در نهایت به جایی میرسند که شجاعتر و خلاقتر از همیشه باشند. ولی تا آن روز برسد باید عناوینی مثل بازی Wuchang: Fallen Feathers را بسازند، تجربه کنند و بهتر شوند. شما هم اگر به بازیهای سولزلایک علاقه دارید، احتمالا از تجربهی بازی Wuchang: Fallen Feathers کم و بیش لذت خواهید برد، تنها به شرطی که توقعات خود را پایین بیاورید.
این بود از بررسی بازی Wuchang: Fallen Feathers، ممنون از توجه شما مخاطبان حرفهای دنیای بازی.
1 دیدگاه ثبت شده است
انتشار نخستین نوشته جناب فراهانی عزیز در دنیای بازی را تبریک عرض میکنم.
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.