خانه » نقد و بررسی پایان یک زیبایی | نقدی بر عنوان Uncharted 4: A Thief’s End × توسط نیما امامی در ۱۳۹۵/۰۲/۲۹ , 12:13:49 38 از زمانی که بازی به دستم رسید تا وقتی که آن را شروع کنم هیجان وجودم را فرا گرفته بود؛ نمیدانستم آنچارتدی که قرار است شروع کنم میتواند جوابگوی باری باشد که در ذهنم برایاش ایجاد کرده بودم یا نه. بازی شروع شد و من در میانهی دریا و داستان رها شدم، کمی زد و خورد آنچارتدی انجام دادم و بازی مرا پرت کرد به ابتدا و یا بهتر است بگویم گذشتهی خود، گذشتهای که باعث شد به پهنای صورت اشک بریزم. فکر اینکه دیگر «نیتن دریک» را نخواهیم دید که از این صخره به دیگری بپرد و از لبههای تنگ و باریک عبور کند؛ دیگر نیتن دریک را نخواهیم دید که به سمت دشمنانش بدود و آنها را از میان بردارد؛ دیگر نیتن دریک را نخواهیم داد که با دیدن گنجی بزرگ چشمانش بدرخشد؛ غمگینم میکرد. آنچارتد به چهارمین شمارهی خود رسیده و قرار است که داستان نیتن دریک را تمام کند و ما را با خاطراتمان رها کند. ناتیداگ داستانی ساخته بود که اینگونه مرا درگیر کرده و حال قرار است که از آن جدا شوم. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید تا با هم «آنچارتد ۴: پایان یک دزد» را بررسی کنیم و از آخرین داستان نیتن دریک برایتان بگوییم. در شمارهی چهارم آنچارتد و همان ابتدای بازی یک مورد بیش از همهچیز به چشم میآید؛ رابطه نیتن و «النا فیشر». این دو که در پایان شمارهی سوم با یکدیگر ازدواج کردند در آنچارتد ۴ یک خانواده خوب و آرام را تشکیل دادهاند. نیتن یک زندگی ساده برای خود ایجاد کرده و قصد ماجراجوییهای پرخطر را ندارد؛ اما زندگی طبق نقشه پیش نمیرود و ناگهان سروکلهی «سم دریک»، برادر نیتن، که تصور میشد مرده پیدا میشود و نیتن را به یک ماجراجویی بزرگ دیگر دعوت میکند. سم از نیتن میخواهد که به دنبال گنج بزرگ و گمشدهی دزدان دریایی بروند تا او بتواند حسابش را با یکی از تبهکارهای بزرگ که برایاش دردسر درست کرده صاف کند. در آنچارتد ۴ دیگر خبری از آن نیتن دریک کلهشق شمارههای قبلی نیست؛ حالا نیتن حساب شدهتر عمل میکند و مراقب است تا خود و اطرافیانش را به خطر نیندازد. ویکتور سالیوان هم مانند همیشه خوب و خونسرد وارد داستان میشود و در مواقع حساس با حضورش ما را نجات میدهد. و در نهایت در بازی سم دریکی آمده که میخواهد بعد از پانزده سال زندان کشیدن به دنبال گنجی بزرگ برود و در میانهی مسیر با بذلهگوییهایش حسابی سرحال میآوردمان؛ حضور سم ریز قصهها و امکان جدیدی برای قصهگویی و تعریف داستانی جدید است که به شدت جواب داده است. در شمارهی چهارم دشمنان ما دو شخصیت «ریف ادلر» و «ندین راس» هستند؛ اولی به دنبال اثبات کردن خودش است و دومی با ارتشش به دنبال یافتن گنجی بزرگ. در طول داستان این شخصیتها به قدری خوب وارد داستان میشوند که تا مدتها در ذهنتان باقی میمانند و شما را درگیر میکنند. نگاههای نیتن و النا به یکدیگر و حرفهایشان ساخته و پرداخته شدهاند تا دل ما را خون کنند. گیمپلی بازی ترکیبی از آنچارتدهای قبلی و «آخرین ما» است؛ در شمارههای قبل دیدید که سنگر گرفتن پشت جانپناهها در بازی نقشی اساسی داشت. در آنچارتد ۴ نیز ماجرا بدینگونه است و شما در مبارزات بیشتر زمانتان را پشت سنگر سپری میکنید اما در این میان یک تفاوت وجود دارد؛ در چهارمین شماره دیگر شاهد این نخواهید بود که دشمنان فوج فوج بهتان هجوم آورند، بلکه در این میان آنها با بهرهگیری از یک هوش مصنوعی خوب و فضای باز بازی در مسیرهای مختلف حرکت کرده و شما را غافلگیر میکنند و همین مبارزات را سختتر کرده است. یکی از لذتهای این بازی، کشتن مخفیانه دشمنان است؛ در شمارهی چهارم بخش مخفیکاری بازی به قدری خوب کار شده که شما تنها در مواقعی که بازی مجبورتان میکند به تیراندازی و برخورد فیزیکی روی میآورید. وجود گیاهانی بلند و ساختمانها و صخرهها در بازی، محیطی مناسب برای کشتن مخفیانه دشمنان را فراهم آورده است. از طرفی ابزار مورد نیاز و مکانیکهای شسته و رفته برای انجام مخفیکاری را هم در اختیار دارید و تنها هنر شما در اینجا مشخص میکند که چگونه از این موارد استفاده کرده و دشمنان را بکشید. برخورد فیزیکی هم که یکجورهایی امضای ناتیداگ بر پای بازیهایش محسوب میشود در شمارهی چهارم نیز حضور دارد و این بار با همکاری سم میتوانید دشمنان را به زیبایی هرچه تمام از پای دربیاورید. شاید تنها ضعف سیستم مبارزات را بتوان در هوش مصنوعی یارتان دانست؛ گاهی در حال مخفی جلو رفتن هستید و ناگهان یکی از همراهانتان را میبینید که از مقابل چشمان یک سرباز میگذرد و او نیز انگار که چیزی ندیده است به مسیر خود ادامه میدهد، درحالیکه شما باید مراقب باشید تا مبادا نوار توجه دشمنانتان را پر کنید و محل حضورتان لو برود؛ این مشکل در دیگر ساختهی ناتی داگ یعنی آخرین ما هم وجود داشت و باعث گلایههای زیادی شده بود. چه کسی میتواند آنچارتد را بدون صخرهنوردی و حل معما تصور کند؟ این مکانیک جذاب در آنچارتد ۴ هم وجود دارد و بسیار کار شده و تمیز از آب درآمده است. در این میان یک طناب هم به وسایلتان اضافه شده تا سکوبازیهایتان را جذابتر و کمی راحتتر کند. اما متاسفانه این بار دیگر با معماهای سخت و درگیرکننده شمارههای قبل طرف نیستیم و هر معمایی که با آن روبهرو میشوید با کمی فکر کردن حل میشود. در این میان اضافه شدن مواردی چون راندن ماشین و قایق تنوعی خیلی خوبی به بازی داده و شما از ثانیه ثانیه راندن آنها لذت میبرید؛ البته در بخش ماشین رانی هم گاهی اوقات پیدا کردن مسیر مناسب برای جلو رفتن کمی سخت میشود که همین بهانهای است برای گشتوگذار در دنیای زیبا بازی. بالا رفتن از یک ساختمان نیمه خراب ولی باشکوه و تاب خوردن در بالاترین نقطهی آن؛ نفستان بند نیامد؟ حرف از زیبایی بازی شد؛ به جرات آنچارتد ۴ را میتوانم زیباترین بازیای بنامم که تا کنون انجام دادهام. هر صحنه از بازی به قدری زیبا است که شما را مبهوت خود میکند و مجبورتان میکند که لحظهای آرام بایستید و از مناظر لذت ببرید. وجود قابلیت عکاسی هم در بازی به شما اجازه میدهد تا عکسهایی زیبا از صحنهها و محیطهای بازی بیاندازید؛ به هر محیطی که پای می گذارید جزییات و ساخت عالی آنها شما را تحت تاثیر قرار میدهد و هرگز از نگاه کردن به آنها خسته نمیشوید. این زیبایی را با بزرگترین دنیایی که تا به حال در آنچارتدها دیدهاید ترکیب کنید تا متوجه شوید چه ترکیب اغواگرانهای انتظارتان را میکشد؛ البته بزرگ شدن دنیای بازی برای کسانی مثل من که دوست دارند تمام گنجینههای بازی را بیابند کمی آزاردهنده است ولی خب زیبایی محیط و سازهها این مورد را از ذهنمان بیرون میکند. ناتیداگ با ساخت آنچارتد ۴ سرانجام قدرت واقعی نسل هشتم را به ما نشان داد و فهماند اگر استودیوها از قدرت واقعی کنسولها استفاده کنند چه بازیها زیبایی را جهت تجربهی ما عرضه میکنند؛ ولی شاید این زیبایی به خاطر جادوی خاص ناتیداگ باشد، استودیویی که در آخر عمر نسل هفتم کنسولها آخرین ما را عرضه و همه را شگفتزده کرد. نقطهی قوت بعدی آنچارتد ۴ صداگذاری و موسیقی است؛ «نولان نورث» و «تروی بیکر» باری دیگر در هنرنماییای مثال زدنی یک زوج بسیار عالی را تشکیل دادهاند و دیالوگهایی که بینشان رد و بدل میشود فوقالعاده جذاب از آب درآمده است. در این بین «امیلی رز» با صداگذاری النا و حس فوقالعادهای که به نقشش داده است و «ریچارد مکگونگل» با صداگذاری سالی لذت ما را از بازی دو چندان کردهاند. صداهای محیط و تیراندازیها به بهترین نحو ممکن پیاده سازی شدهاند و گاهی همراهانتان با جملههایشان شما را راهنمایی میکنند تا این بخش کاملا بینقص شود. موسیقی بازی هم که توسط «هنری جکمن» ساخته شده فوقالعاده است؛ جکمن در عین وفادار بودن به موسیقی شمارههای قبلی نواهایی ساخته سرشار از تازگی و در لحظههای خاصشان که پخش میشوند نفس را بند میآورند. به خودتان میآیید و میبینید با هر صحنهی بازی وارد قابلیت عکاسی آن شدهاید و دارید تصاویری ناب میسازید. در بخش چند نفره و در ابتدای مسیر، شما چند مد مسابقه مرگ گروهی، تصاحب کردن مناطق و غارت را در دسترس دارید و میتوانید در نقشههایی که به هنرمندی هر چه تمام از مناطق اصلی بازی گرفته شدهاند به کشت و کشتار تیمهای حریف بپردازید. اعضای تیمهای پنج نفره که در دو گروه قهرمانان و ضد قهرمانان با یکدیگر به انجام بازی میپردازند را میتوان از میان شخصیتهای این شماره و شمارههای قبلی انتخاب کرد. در این بخش با اسلحهها، کلاسها و موارد جادویی چون مجسمه الدورادو میتوانید یک درگیری جذاب را آغاز کنید و لذت ببرید. در این میان محتواهای قابل دانلود بخش چند نفره بازی را هم میتوانید بدون هیچگونه هزینهی اضافی و تنها با بازی کردن در این بخش دریافت کنید. در چند روزی که مشغول امتحان کردن بخش چند نفرهی بازی بودم قطع شدنهای پیدرپی ارتباطم با سرور باعث میشد روند بازی از دستم در برود. این برای منی که بتلفرانت و دیویژن را به راحتی و با قطعی کم بازی میکنم امری عجیب بود، شاید این مسئله در آینده و با قویتر شدن سرورها درست شود. رسیدیم به پایان داستانمان، پایانی که ناتیداگ توانست با هنرنمایی هر چه تمام آن را خلق و نیتن دریک را در یادها جاودانه کند. در این شماره شما یک نیتن دریک پخته را میبینید که تنها میخواهد زندگی برادرش را نجات دهد و هیچ توجهای به گنجی که پیش رویاش قرار دارد نمیکند. شما سرانجام از گذشته و داستان زندگی نیتن دریک باخبر میشوید، شما میبینید که نیتن دریک یک خانواده خوب و یک زندگی آرام تشکیل داده و تلاش میکند که آن را حفظ کند. آنچارتد ۴ یک عنوان زیبا و شسته و رفته است. شما در هیچ جای بازی لحظهای آرام نمیگیرید و هر لحظه، بازی یک چالش جدیدتر و بزرگتر در مقابلتان قرار میدهد و شما را به درون آن پرتاب میکند؛ احساس میکنید که ریتم بازی کند شده است که ناگهان تعقیب و گریزی جذاب با ماشینها حالتان را جا میآورد، در حال بالا و پایین رفتن از در و دیوار هستید و فکر میکنید همین روند ادامه خواهد داشت که ناگهان زمین و زمان بر سرتان خراب میشود تا بدانید که در بازی لحظهای شما به حال خود رها نخواهید شد. چند مرحلهی اول بازی تقابل اشکها و لبخندها است؛ شما مواردی را میبینید که تکانتان میدهد و وقایع شمارههای قبلی مجموعه را بهتان یادآوری میکند؛ آنچارتد ۴ در نهایت زیبایی نوستالژیهایش را در برابرتان قرار میدهد و شما را غرق خاطره میکند و در نهایت، وقتی بازی تمام میشود، شما نمیدانید از پایان یافتن داستان نیتن دریک ناراحت باشید یا خوشحال؛ اما مطمئنید که دلتان برای این شخصیت دوستداشتنی و همراهان خاصش بسیار تنگ خواهد شد. خدانگهدار نیتن دریک. نویسنده نیما امامی به پایان برس، ای بی پایانترین پایانها... Uncharted 4Uncharted 4 : A Thief's Endشرکت سونی (Sony) نقد و بررسی 38 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید تستستتس ۰۰ پاسخ ” نگاههای نیتن و النا به یکدیگر و حرفهایشان ساخته و پرداخته شدهاند تا دل ما را خون کنند. ” میشه بگید منظورتون از این چیه؟ البته اگه تراژیک نیست ۰۰ پاسخ یه شاهکار دیگه از ناتی داگ :۱۵: ۱۰ پاسخ هیچ وقت نتونستم با این بازی ارتباط برقرار ?? ۰۰ پاسخ :۱۲: :۱۲: :۱۲: :۲۱: والا من یه بار دیگه توی یه نقد دیگه هم (فک کنم متال بود)تو گفتی خوشت نمی یاد ۰۰ متال بازیه خوبیه من نبودم احتمالا ۰۰ خب نقد رو خوندم و لذت بردم و تاحدودی هم باهاش موافقم همونطور که قول داده بودن اون چیزی که ازشون انتظار میرفت رو تونستن تحویل بدن .گیم پلی به شدت بهبود پیدا کرده نسبت به نسخه های قبلی و دلنشین تر شده. داستان رو تونستن شخصی تر کنن تو این نسخه طوری که واقعا به نظرم جذاب شده بود صدا گزاری محشر و تحسین بر انگیز بخش موسیقی بازی هم به لطف جکمن قابل ستایش بود و هماهنگ بود با ریتم بازی. درمورد گرافیکش هم که دیگه جای حرف زدن باقی نزاشتن…یه جاهایی واقعا باور نمیکنی که همچین چیزی داره رو یه کنسول ۴۰۰ دلاری اجرا میشه …وارد ماداگاسکار که شد میتونم بگم یک دیقه اول فقط دسته رو زمین بود و به محیط خیره شده بودم باورش سخت بود همچین گرافیکی . واقعا غیر قابل باور بود….جزییات جزییات و جزییات…از این جزییات میشه کلا یه کتاب نوشت…. بازی رو تموم کردم میتونم بگم واقعا بهترین انچارتدی بود که بازی کردم. همه چی به اوج خودش رسیده بود از گرمی دیالوگ ها و باور پذیرتر شدن شخصیت ها گرفته تا اون طنابی که تو این نسخه اضافه شده و لذت انچارتد رو دو چندان کرده.به شدت راضی بودم از این نسخه …بعضی از دوستان از میل کردن بازی به سمت لست خیلی انتقاد کردن به نظر من نه تنها این اسیبی به بازی وارد نکرده بلکه تو مواردی تونسته عملا سطح انچارتد رو بالا ببره قبلا هم اعلام کرده بودن که انچارتد ۴ لست اف اس جدید با افنجار های بیشتر نیست اما مواردی که باعث بهبود بازی میشه رو ما سعی میکنیم منتقل کنیم به انچارتد و به نظرم کاملا موفق بودن تو این زمینه و جای ایرادی نیست…درمورد داستان هم چیزی نمیگم اما به نظرم داستان هم طوری تموم شد که نشون داد انچارتد لست اف اس نیست و کاملا به ریشه های خودش پایبنده…درکل بهترین انچارتدی بود که تجربه کردم از همه لحاظ خصوصا این مکانیزم طناب خیلی جالب بود وهیجان انگیز. شخصیت پردازی سم هم که تازه وارد ماجرا شده بود فوق العاده تاثیر گزار و عالی بود .همونطور که اشاره شد یه ایراداتی تو هوش مصنویی همراه ها بود که با وجود این عظمت بازی زیاد به چشم نمیاد …صبر کردن تا پروژه بعدی این استدیو افسانه ای واقعا سخته . امیدوارم لااقل دی ال سی داستانی که قول داده بودن براش در نظر گرفته باشن ۰۰ پاسخ خب بدون اینکه نقد و نظرات دوستان رو بخونم اومدم که بگم:تابستون بر می گردم :۲۴: ۰۰ پاسخ ی بازی ک خاسته بود از شماره دومش جلو بزته اما حتی بهش نزدیک هم نشده بود!!!همچنیت ی کپی فوق العاده از آخرین ما !!! فقط گرافیکش عالی بود. داستانش سطحی.اکشنش خیلی کم شده بود.کلا من ۵ میدم اونن فقط بخاطر گرافیکش ۰۱ پاسخ بی*اخ ۰۰ قطعا همینطوره که شما میگی :lol: :26: ۰۰ به بهترین شکل تموم کردن داستان نیتنو و به بهترین شکل تموم نکردن سری آنچارتدو :۱۴: ۰۰ پاسخ “پایان یافتن داستان نیتن دریک . . . ” نقد خوب و مختصری بود . ۰۰ پاسخ … ۰۰ پاسخ :۲۱: :۱۲: :۲۳: :۱۴: :۱۴: :۱۴: ۰۰ این اسپم می ده تو دیگه چرا اسپم می دی :lol: الان منم دارم اسپم می دم گند زدی تو پست :lol: ۱۰ کامنت پرباری دیدم ابراز احساسات کردم ۰۰ نمایش بیشتر
” نگاههای نیتن و النا به یکدیگر و حرفهایشان ساخته و پرداخته شدهاند تا دل ما را خون کنند. ” میشه بگید منظورتون از این چیه؟ البته اگه تراژیک نیست ۰۰ پاسخ
خب نقد رو خوندم و لذت بردم و تاحدودی هم باهاش موافقم همونطور که قول داده بودن اون چیزی که ازشون انتظار میرفت رو تونستن تحویل بدن .گیم پلی به شدت بهبود پیدا کرده نسبت به نسخه های قبلی و دلنشین تر شده. داستان رو تونستن شخصی تر کنن تو این نسخه طوری که واقعا به نظرم جذاب شده بود صدا گزاری محشر و تحسین بر انگیز بخش موسیقی بازی هم به لطف جکمن قابل ستایش بود و هماهنگ بود با ریتم بازی. درمورد گرافیکش هم که دیگه جای حرف زدن باقی نزاشتن…یه جاهایی واقعا باور نمیکنی که همچین چیزی داره رو یه کنسول ۴۰۰ دلاری اجرا میشه …وارد ماداگاسکار که شد میتونم بگم یک دیقه اول فقط دسته رو زمین بود و به محیط خیره شده بودم باورش سخت بود همچین گرافیکی . واقعا غیر قابل باور بود….جزییات جزییات و جزییات…از این جزییات میشه کلا یه کتاب نوشت…. بازی رو تموم کردم میتونم بگم واقعا بهترین انچارتدی بود که بازی کردم. همه چی به اوج خودش رسیده بود از گرمی دیالوگ ها و باور پذیرتر شدن شخصیت ها گرفته تا اون طنابی که تو این نسخه اضافه شده و لذت انچارتد رو دو چندان کرده.به شدت راضی بودم از این نسخه …بعضی از دوستان از میل کردن بازی به سمت لست خیلی انتقاد کردن به نظر من نه تنها این اسیبی به بازی وارد نکرده بلکه تو مواردی تونسته عملا سطح انچارتد رو بالا ببره قبلا هم اعلام کرده بودن که انچارتد ۴ لست اف اس جدید با افنجار های بیشتر نیست اما مواردی که باعث بهبود بازی میشه رو ما سعی میکنیم منتقل کنیم به انچارتد و به نظرم کاملا موفق بودن تو این زمینه و جای ایرادی نیست…درمورد داستان هم چیزی نمیگم اما به نظرم داستان هم طوری تموم شد که نشون داد انچارتد لست اف اس نیست و کاملا به ریشه های خودش پایبنده…درکل بهترین انچارتدی بود که تجربه کردم از همه لحاظ خصوصا این مکانیزم طناب خیلی جالب بود وهیجان انگیز. شخصیت پردازی سم هم که تازه وارد ماجرا شده بود فوق العاده تاثیر گزار و عالی بود .همونطور که اشاره شد یه ایراداتی تو هوش مصنویی همراه ها بود که با وجود این عظمت بازی زیاد به چشم نمیاد …صبر کردن تا پروژه بعدی این استدیو افسانه ای واقعا سخته . امیدوارم لااقل دی ال سی داستانی که قول داده بودن براش در نظر گرفته باشن ۰۰ پاسخ
ی بازی ک خاسته بود از شماره دومش جلو بزته اما حتی بهش نزدیک هم نشده بود!!!همچنیت ی کپی فوق العاده از آخرین ما !!! فقط گرافیکش عالی بود. داستانش سطحی.اکشنش خیلی کم شده بود.کلا من ۵ میدم اونن فقط بخاطر گرافیکش ۰۱ پاسخ