خانه » مقالات بازی ده برتر | ده نقش آفرینی برتر نسل هفتم کنسولها × توسط حامد محمدپور در ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ , 14:00:00 149 در ادامه انتخاب برترینهای نسل هفتم میرسیم به انتخاب برترین بازی سبک «نقش آفرینی» (Role-Playing Game) در نسلی که گذشت. انتخاب بهترین بازی در این سبک واقعا کاری سخت و طاقت فرسایی بود٬ چرا که اکثر عناوین منتشر شده در این سبک در سطح بسیار بالایی ظاهر شده و هر کدام در جایگاه خود میتواند به یکی از بهترین بازیهای این سبک انتخاب و شناخته شوند. با گردآوری لیستی از نقشآفرینیهای برتر این سبک را گردآوری کردیم و با در نظر گرفتن اولویتهای اصلی انتخاب در این سبک از جمله داستان٬ گیمپلی٬ نوع و گستردگی سطح انتخابها و همچنین ارائه یک بازی منحصر به فرد سعی کردیم تا لیستی منطقی و درست را گلچین کرده و انتخاب کنیم؛ پس با دنیای بازی همراه باشید برای ده برتر نسل هفتم. فهرست محتوا۱۰- بازی Valkyria Chronicles۹- بازی Fallout: New Vegas۸- بازی Deus Ex: Human Revolution۷- بازی Diablo III۶- بازی Xenoblade Chronicles ۵- بازی Mass Effect ۲۴- بازی Dragon Age: Origins۳- بازی The Witcher ۲: Assassins of Kings۲- بازی The Elder Scrolls V: Skyrim۱- بازی Dark Souls ۱۰- بازی Valkyria Chronicles «والکریا کرانیکلز» را میتوان یک نقشآفرینی تاکتیکی که از ابتدا تا آخر بازی مخاطب را غرق در انتخابها و تمهیدات نظامی میکند دانست. در واقع این بازی ترکیبی از سبک استراتژیک و نقشآفرینی را پیش روی مخاطب قرار داده و در کنار عناصر نقشآفرینی گیمپلیای مبتنی بر رعایت اصول استراتژیکی نیز ارائه میدهد٬ بنابراین در این بازی باید حواسمان جمع بازی باشد که اندکی لغزش باعث از بین رفتن تیم، خودمان و مراحلی که پشت سر گذاشتهایم میشود. هوش مصنوعی قوی به همراه داستان و شخصیتپردازی خوب در این بازی باعث شده که کرانیکلز به عنوان یکی از منحصر به فردترین و البته نابترین ایدههایی دانست که در چند سال اخیر منتشر شده است، لذا به پاس همین ایده خوب لایق قرار گرفتن در میان جمع ده برتر ما را دارد. ۹- بازی Fallout: New Vegas وقتی «آبسیدین» (Obsidian) بازی و از همه مهمتر یک نقشآفرینی میسازد باید خیالمان راحت باشد که با یک اثر خوب و موفق و البته دلچسب برای عاشقان سبک اصیل نقشآفرینی روبهرو هستیم. بعد از موفقیت بسیار زیاد قسمت سوم «فالاوت»، اینبار آبسیدین یک بازی مجزا با نام فالآوت میسازد که با اینکه سبک و استایل گیمپلی را از فالآوت وام گرفته است اما شخصیتها و داستان بازی هیچ ارتباطی به بازی اصلی ندارد؛ اما فضا و جو بازی به اثر فوق شبیه است. به نظر من آبسیدین با «فالآوت: نیو وگاس» سعی کرده است تا با ترکیب المانهای فالآوت ۳ و تزریق یک داستان با گستردگی و پیچیدگی خاص و مخصوص عناصر نقشآفرینی٬ یک عنوانی در خور و البته مخصوص عاشقان سریهای گذشته فالآوت ساخته باشد. از این رو این عنوان نسبت به فالآوت ۳ ترجیح داده شده و در لیست ده برتر ما قرار میگیرد. ۸- بازی Deus Ex: Human Revolution قسمت اول این مجموعه که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد توانست عناصر جدیدی به سبک نقشآفرینی تزریق کند، داستان و گیمپلی منحصر به فرد این بازی از نکات کلیدی و به نام بازی به حساب میرود. بعد از گذشت بیش از یک دهه قسمت جدید از این مجموعه با عنوان Deus Ex: Human Revolution منتشر شد و توانست موفقیت این مجموعه را ادامه دهد. در کنار این مسیر موفق بازی با ارائه یک جو تاریک و سنگین و همچنین یک داستان با جزییات فراوان، دست مخاطب را با مسیرها و راههای مختلفی برای ادامه بازی باز گذاشت. از طرفی گیمپلی بازی با همراه داشتن قابلیتهای خاص شخصیت بازی یعنی، Adam Jensen، و با وارد کردن مخفی کاری به بازی توانسته یک اکشن نقشآفرینی-مخفیکاری را ارائه دهد که باعث شده این بازی به عنوان یکی از بازیهای برتر این سبک شناخته و انتخاب شود. ۷- بازی Diablo III مگر میشود مخاطب بازی و نقشآفرینیباز باشید و دیابلو بازی نکرده باشید؟ مگر میشود دیابلو بازی کرده باشید و آن را دوست نداشته باشید؟ مگر میشود دیابلو در لیست بهترین ها نباشد؟ نسخه سوم این مجموعه پس از سالها عرضه شد و میلیونها نفر را به خود معتاد کرد. میدانید؟ کلا خاصیت بلیزارد همین است. این را زمانی کاملا حس کردم که همین امروز داشتم با دوستانم Dota بازی میکردم. سالها و نسلها میگذرد اما بازیهای بلیزارد همچنان جذاب و اعتیاد آورند. با وجود اعتراضهای بسیار گیمرهای پیشکسوت و بزرگتر به سومین دیابلو، خیلیها مثل من عاشق این بازی هستند. گیمرهایی مثل بنده نهایت تعاملشان با رایانههای شخصی برای بازی کردن، به گیمنت و کانتراسترایک محدود میشود. شاید یک طرفدار کامپیوترهای شخصی از دیابلو ۳ خیلی شاکی باشد اما بسیاری از آن لذت بردند و بالاخره توانستند دیابلو بازی کنند. کنسولی شدن این عنوان اتفاق جذابی بود. گرچه که عناصر نقشآفرینی بازی واقعا درخور نامش نبود ولی باز هم دیابلو است! بگذارید با یک مثال شخصی عمق علاقهی بنده به این عنوان را برایتان روشن کنم. بعد از تجربهی این بازی تقریبا تمام حسابهای کاربری من در بازیهای مختلف، از کانتر و دوتا تا کلش رویال به لقب گیمی جدید و محبوبم یعنی Mathael مزین شده است! «دیابلو، درد و رنج ابدی هم برای تو کم است» ۶- بازی Xenoblade Chronicles «زینوبلید کرانیکلز» (Xenoblade Chronicles) یک اثر زیبا و تمام عیار است. دنیایی بزرگ مملو از شخصیتهای دوستداشتنی با قدرتها و اخلاق و خصوصیات مختلف که از بابت طراحی شخصیت به مانند بزرگانی همچون شخصیتهای دنیای «فاینال فانتزی» بوده و همزادپنداری بسیار قدرمند و خاصی با مخاطب برقرار میکند. زینوبلید برگرفته از نبوغ سازندگان ژاپنی است و دنیای بازی سرشار از شخصیتهای ریز و درشت در مناطق و محیطهای مختلف که هر کدام دارای ذائقه و خصوصیات خاصی هستند که منحصر به منطقه و کشور خودشان است. این تفاوت خصوصیات باعث میشود بازی به مانند اثار کلاسیک در این سبک عمل کرده و یاد و خاطره عناوین درخشان در گذشته را زنده میکند. اگر عاشق سبک نقشآفرینی هستید حتما زینوبلید کرانیکلز را بازی کنید. ۵- بازی Mass Effect ۲ قسمت دوم «اثر جرمی» نه تنها یکی از بهترین بازیهای این سبک است بلکه به راحتی میتوان از آن به عنوان یکی از بهترین بازیهای نسل هفتم نیز نام برد. قسمت اول این مجموعه با این که از جزییات نقشآفرینی بهتر و گستردهتری برخوردار بود اما در قسمت دوم با اضافه شدن یک گیمپلی قوی و جذاب به همراه شخصیتهای زیاد باعث شده که اثر نهایی به یک عنوان طولانی و در خور توجه تبدیل شود. ترکیب درست و پرجزییات اکشن و نقشآفرینی و همراه کردن شخصیتهای متعدد در طول بازی و حضور در کهکشانی مملو از ستارگان و سیارات به همراه گرافیکی چشم نواز از اثر جرمی یک عنوان تمام عیار خلق کرده که مطمئنا باعث خواهد شد در نهایت در بین برترینهای بازی نسل هفتم نیز قرار بگیرد. ۴- بازی Dragon Age: Origins اژدها، آتش و پرواز در آسمان همیشه در افسانهها وجود داشته و این افسانهها پایه و اساس آثار هنری بسیاری شدهاند. یکی از این آثار هنری متعدد Dragon Age: Origins است که در نوع خود یک بازی نقشآفرینی فوقالعاده و خاطرهانگیز به حساب میآید. اژدهایان و دیگر موجودات افسانهای، جادوگرها و انواع و اقسام طلسمها در بازیهای نقشآفرینی، مخصوصا نقشآفرینیهای تاریخی و باستانی نقش به سزایی ایفا میکنند. در «عصر اژدها: ریشهها» شما انتخابهای متفاوت و مختلفی داشتید و از بدو آغاز بازی با آنها روبهرو هستید. و تمامی این تصمیمات در پیشروی و آیندهی شما در بازی تاثیرگذار بودند. به شخصه به عنوان یک اشرافزاده که خانهی وی توسط دشمنان و رقبای سلطنتی نابود شد شروع به بازی کردم و کمی بعد به گروه «مراقبان خاکستری» (Grey Wardens) ملحق شدم؛ گروهی که سالها مقابل تهدیدات گروهی از موجودات خبیث افسانهای به نام The Blight ایستاده و فداکاریهای زیادی کرده است. در راه خود در بازی، با شخصیتهای مختلف و متفاوتی با پس زمینههای خاص خودشان روبهرو میشدید و با توجه به انتخابات خودتان، برخی از آنها به شما ملحق و با آنها در این راه و سفر لذت بخش همراه میشدید و خاطره سازی میکردید. ۳- بازی The Witcher ۲: Assassins of Kings مجموعه بازیهای «ویچر» (The Witcher) دیگر امروزه در زبان همهی مخاطبان میچرخد و دیگر کمتر کسی است که نام این عناوین را نشنیده باشد. شخصیت اصلی و قهرمان داستان «گرالت ریویا» یا ملقب به «گرگ سفید» است که از گذشتهی زندگی خود خاطرات زیادی را به یاد نمیآورد و میان جادوگران بزرگ شده است. در دنیا و داستان بازی، جادوگرها و موجودات افسانهای در میان مردم جایگاه خوب و محبوبی ندارند و جماعت طرد شدهای هستند، ولی برخلاف باورهای عامه، جادوگران یا Witcherها آنقدر هم نفرتانگیز و پلید نیستند. در نسخهی دوم از بازیهای این مجموعه، یعنی The Witcher 2: Assassin of Kings گرالت که به پادشاه خدمت میکند، به قتل وی متهم شده و باید برای دستگیری قاتل واقعی و رفع گناهش تلاش کند. این بازی و در کل بازیهای این مجموعه به کارگردانی قوی، خط داستانی غنی و تصمیمات حساس و فوقالعاده تاثیرگذار مشهور هستند. امکان ندارد به بازی کردن این عنوان بنشینید و لحظهای به چالش کشیده نشوید؛ چه در تصمیم گیری و مکالمات، و چه در مبارزات و عبور از موانع. این مجموعه بازی با نسخهی سوم و فوق العادهی خود در نسل جدید، یک پایان حماسی و شاهکار را رقم زد. ۲- بازی The Elder Scrolls V: Skyrim اژدهایان کمیاب و نادر شدهاند، و تهدید و خطری دیگر بشریت و قلمروهایش را در حالت آماده باش قرار داده است. فکرش را بکنید که یک اژدهای خطرناک، قدرتمند و انتقامجو و تعدادی از هم پیمانانش میخواهند نابودی و ویرانی بوجود بیاورند، و شما تنها کسی هستید که میتوانید مقابل آنها بایستید، حتی اگر به جرمی دستگیر شده باشید و فرد خطرناکی قلمداد شوید؛ شرایط، شما و جامعه چارهای دیگر به جز اتحاد و ایستادگی در برابر تهدید ندارند. «کتیبههای بزرگان: اسکایریم» The Elder Scrolls V: Skyrim نسخهی پنجم در مجموعهی این بازیها است که گذشته از مشکلات و باگهای فراوان، بسیار محبوب شد و تقریبا هر سلیقه و هر مخاطبی را به خودش جذب کرد. یک سرزمین افسانهای، با موجودات افسانهای و ماجراهای مختلف و متنوع در دستان شماست تا به عنوان آخرین اژدهازاده در آن جولان دهید، و تاریخ و افسانه خلق کنید. با خواندن و فریاد وردهای باستانی نه تنها اژدهایان، بلکه دیگر دشمنان خود را به انواع و اقسام شکلهای مختلف مجازات کنید و شکست دهید. به شخصه با اسکایریم زندگی کردم، اگر میتوانستید از برخی مشکلات چشمپوشی کنید -که گاهی نیز بسیار آزاردهنده میشدند- یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی را تجربه میکردید. فریاد دُواکین هیچ وقت از یادها نخواهد رفت. بر این اساس این عنوان لایق قرار گرفتن در رتبه دوم لیست برترینهای نسل ما است. ۱- بازی Dark Souls نوبت به انتخاب گزینه اول و رتبه یک لیست میرسد، احتمالا به یاد کنترلهای شکسته و یا کیبوردهای پرت شده خود افتادهاید، به یاد از دست دادنهای بیشمار از روح های خود افتادهاید که توسط یک دشمن ساده و کوچک از دستتان پریده است و بعضا حتآ در مقابل یک اسکلت ساده و نحیف چندین بار زمینگیر شده و صرفا برای کنترل اعصاب و روان خود چندین بار نفس عمیق کشیدهاید. همه این اتفاقات تنها مختص شما نیست؛ چرا که من٬ شما و دیگر دوستانی که با این مجموعه و این بازی آشنا شدهاند و تنشان به تن غولهای بزرگ بازی خورده است کاملا درک میکنند که چه میگوییم و داستان از چه قرار است. باید اعتراف کرد که این کشته شدنها و مردنهای پیدرپی را میتوان یکی از لذت بخش ترین کشته شدنهای تاریخ بازیها قلمداد کرد. این کشته شدنها نه تنها مخاطب را از ادامه کار باز میداشت بلکه او را پرشورتر میکرد تا ادامه بازی را با قدرت بیشتر طی کند. «ارواح تاریکی» (Dark Souls) فقط به خاطر چند خطی که در بالا اشاره کردیم عالی نیست، بلکه این بازی مجموعهای است از یک بازی کامل و منحصربهفرد که باعث شده ما با یکی از بهترین بازیهای تاریخ نیز روبهرو باشیم. گیمپلی حرف اول آخر را میزند و در کنار آن با یک داستان بسیار پرجزییات و غنی روبهرو هستیم که در قالب جلوههای بصری منحصربهفرد در جایجای بازی نهفته شدهاند و شما باید برای پی بردن به رازهایشان ساعتها در دنیای بازی بچرخید و رابطهای میان حوادث بازی بیابید تا داستان برایتان روایت شود. ارواح تاریکی به به راحتی بهترین انتخاب برای رتبه یک لیست ما خواهد بود. نویسنده حامد محمدپور من قهرمان نیستم، نبودم و نخواهم بود، من فقط یک قاتل پیر هستم که برای انجام کارهای کثیف استخدام میشم. RPG مقالات بازی 149 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید ویچر بالاتر از فال اوت و دراگون ایج و مس افکت و دئوس ایکس :۲۶: خیلی ها دیگه :۲۶: تو کل دنیای بازی های نقش آفرینی شرقی و غربی پست ترین و بدترین جاش آخر بدترین نقطه دنیای نقش آفرینی اگر یه دیوار باشه سری ویچر پشت اون دیوار هستند ۲۳ پاسخ نگا چه میخنده. انگار به خر تیتاپ دادن. ۰۰ هیچ زلدایی تو لیست نیستش… ویچر ۲ بالاتر از فال اوت و مس ایفکت و دراگون ایج. به کاربرای جدید هم هر چی گفتن احترام بذاریم… ۰۰ پاسخ آقا محمد پرونده ایشون رأست می گن. پدر بازی های نقش آفرینی تو این لیست نیست Zelda twilight باید می بود ۰۰ آقا محمد پور ایشون رأست می گن. پدر بازی های نقش آفرینی تو این لیست نیست Zelda twilight باید می بود ۰۰ بنظرم مس ایفکت میتونست رتبه ش بهتر از اینا باشه. درسته بین این بازی ها کمترین تعداد طرفدار رو داره ولی خب … خیلی بازی کم نقصی بود. و یه سوال : فال اوت ۳ کو ؟ ۰۰ پاسخ نیو وگاس به جاش هس ۰۰ مگه میشه؟ مگه داریم؟ ۰۰ بله می شه آقا میلاد امکانش هم صد در صده نیو وگاس بهتر نبود??????? ۰۰ برای من که برترین نقش آفرینی نسل هفتم قطعا Final Fantasy XIII هستش :*: :*: ساعت ها وقت گذاشتم تا تونستم تمام شکاراشو تکمیل کنم انصافا کل این سری مکانیزم Level Upش خیلی اعتیاد آوره البته شایدم به خاطر اینه که سونی فن های قدیم مثل من از زمان ps1 باهاش خو گرفتن ارتباط برقرار کردن باهاش راحت شده از زمان شاهکار تاریخی Final Fantasy VII که اولین Final Fantasy پلی استیشن بود :*: :*: :*: رتبه ی بعد هم برای من قطعا بوردرلندز هست مخصوصا نسخه ی دوم که اونم ترکیبی از FPS و RPG هست چون مکانیزم Level Up داره و Gunplay واقعا شیرین و لذت بخشی داشت این بازی :*: :*: :*: مس افکت هم جذاب بود شاید المان های نقش آفرینی زیاد توش بکار نرفته باشه ولی اکشنش جذاب بود :*: با سه تای اول لیست اصلا حال نکردم: ویچر ۲: گیم پلی خشک و کسل کننده بزرگترین مشکلش این بود که Quest میداد هیچ مکانی رو روی نقشه مشخص نمیکرد باید همینجور بچرخی تا یک چیزی پیدا شه اسکایریم: ارتباط برقرار کردن باهاش سخته و نیاز به صبر و حوصله ی زیادی داره که هی از این منطقه بری به اون منطقه از ۳۰۰ ساعت گیم پلیش ۲۵۰ ساعتش راه رفتنه البته من ۷-۸ ساعت بیشتر بازیش نکردم سعی کردم به گفته ی دوستان ده ها ساعت بازی کنم تا بفهمم این بازی دقیقا چجوریه ولی طاقت نیاوردم دارک سولز: بازی کردنش خیلی اعصاب میخواد حتی اگه صد تا قرص آرام بخش قبلش بخوری ۳۴ پاسخ خدا لعنتتون نکنه الان یادم افتاد Kingdom of amular reckoning هم مال نسل سوم بود اعصابم داغون شد باز :۲۵: ۰۰ پاسخ باو چه حالی دارید شما با چند تا ترول سر و کله میزنید! وقتی طرف میگه دارکسولز داستان نداره و گیمپلیش فقط چپ راست رفتنه غوله نخورتت(!) وضعش خراب تر از ایناست که بخواد با کامنت شما درست شه. ——- ممنون از پست. تقریبا با رتبه ها موافقم. فقط به نظرم یکم به ویچر ۲ زیادی لطف شده. گیم پلی این بازی خیلی مشکل داشت. ۱۰ پاسخ خداییش …. این که میگن دارک سولز داستان نداره واقعاً مسخرس… من هنوز تو کف داستان و روایتشم…چجوری یه سری میگن داستان نداره… گیم پلی هم که طرّاحی مراحل اش رو تو نسل قبل تقریباً ۹۵ درصد بازی ها ازش محروم بودن… طرّاحی مراحلی که باعث میشد سه دور بازی رو بری و هر دفعه لذّت دوباره ای ازش ببری… ۰۰ واقعا” جایه افسوس داره که بازیایی مثل Diablo و mass effect تو رده های پایین تر از junk game هایی مثل dark souls و witcher گذاشته شده، قدیما یه منطقی واسه رده بندی وجود داشت نه صرف سلیقه فقط…. ۰۰ پاسخ از فردا واجب شد یه نسخه از کپی کارت ملی و شناسنامه از اعضا دریافت بشه سن هر کس رو کنار اسم پروفایلش بزنن همه تبدیل به بزرگه شدن دارن به هم میگن بچه :۲۵: :۲۶: یه چند جایی هم بهمن گفتن :lol: ۱۰ پاسخ چقدر کامنت….پسر …بعدم یکی بیاد به ما معنی Role Playing Games رو توضیح بده میترسم دارک سولز ها و الدر اسکرولز هایی که بازی میکردیم RPG نبوده باشند :۱۸: اون جیوونی هم که گفت شخصیت های صامت به درد نخورن هم بره بمیره رسماً… الآن داره میگه لینک شخصیّت بدیه…؟ آخه چرا چیزی نمیدونی حرف میزنی…این که طرف صامته دلیل نیست شخصیّت پردازیش ضعیف باشه…اتّفاقاً خیلی هم تعامل با شخصیّت های صامت در گذشته تو بازی ها مرسوم بوده الانم تو بازی های ایندی هست…پس اگه مشکلی با شخصیّت های صامت دارید لطفاً خفه شید…ممنونم :۱۴: ۱۱ پاسخ واو واقعا جه کامنت پرباری دمت گرم پسر جون دمت گرم اولا که سعی کن الفاظی رو که معمولا تو خونتون بکار میبری اینجا بکار نبری سعی کن اینجا یه چیز بهتر باشی دوما کسی حرفی از لینک و رفقاش نزد سوما نوب گرامی شخصیت صامت توی ایندی کاملا قابل تحمله اما برای کمپانی بزرگی مثل بتزدا؟ اصلا قابل قبول نیست هیچ دلیلی هم نداره دفعه ی دیگه هم اول کامنت ملت رو درست بخون بعد دست به کیبرد ببر پسر خوب افرین الانم برو بخواب که از وقت خوابت گذشته ۲۴ اِ پس اون شما بودید…مهم نیست فرقی نمی کنه… لینک و دواکین هم خیلی تفاوتی نمی کنه همون قدر که بتزدا استدیوی بزرگیه نینتندو هم استدیوی بزرگیه و فکر نکنم دیالوگ گفتن شخصیّت های بزرگی سازنده شون رو تعیین کنه چه بسا فریمن هم از سری هاف لایف هم شخصیّت صامتیه امّا به شدّت محبوبه…والو هم شرکت محبوبیه…(اونم اگه کسی توش شک داره بره یا بمیره یا ملاکاشو از شرکت بزرگ و اینا مشخّص کنه…) بنده هم با افتخار نوب ام… :۱۸: ترجیح میدم صد سال سیاه به یه پلیر پرو تبدیل نشم تا بخوام همچین نظرات گهرباری ارائه بدم که یه جمعی از خنده مستفیض شن :۲۴: ۲۰ فری من شخصیت بازی شوتر اول شخصه برادر من دواکین نقش افرینیه :/// بعدم دواکین واقعا شخصیت پردازی نداشت ناموسا نداشت :// :۲۳: ۰۱ از قدیم الایّام تو بازی های نقش آفرینی تا جایی که یادم میاد قصّه همیشه قصّه ی The Chosen One ها بوده… و هنوزم هست…تغییرات زیادی تو سبک صورت گرفته و شخصیّت اوّل های از پیش تعیین شده نقش های پر رنگ تری تو بازی های نقش آفرینی گرفتند(نمونه ها فاینال فانتزی ۶ به بعد و مس افکت و ویچر)… این هم هیچ وقت نقطه ضعفی برای بازی های RPG نبوده و نیست… بازی های RPG باید یه دنیای خفن و بزرگگگگگگگگگ(این بزرگ خیلی مهمه) با شخصیّت ها وقایع و تاریخچه عظیم باشه…مس افکت همچین چیزی رو داره…ویچر هم به واسطه رمان قدرتمندش داره، دراگون ایج شدیداً داره…ولی بیشتر از اون ها…حدود بیشتر از بیست ساله که سری الدر اسکرولز ـه که با همچین بستر داستانی ای مدام سبک نقش آفرینی رو تعریف میکنه و استاندارد های داستانیش رو تعیین میکنه دنیای تامریل سری الدر اسکرولز واقعاً بزرگه و وقایع و تاریخچه خلی خفنی داره که کلّاً از جوصله ی مطلب خارجه…هم دارک سولز هم الدر اسکرولز مشکلشون اینه که داستانی که شروع میکنن بر اساس شخصیّت اصلی نیست(اونا فقط انتخاب شده و The Chosen One اند همین!!) و بر اساس وقایع و پرس وجوی گیمر و تحقیق در مورد وقایع اتّفاق افتاده تو بستر داستان و گرفتن نشونه ها برای فهمیدن وقایعی ـه که داره تو داستان مستقیماً اتّفاق می افته چیده شده و داستانشو اون جوری روایت میکنه…اگه کسی بزرگی داستان رو از این روش نفهمه واقعاً دلیلی نیست که داستان اون کار ضعیف باشه…حتّی اگه بخوایم این رو معلول شخصیّت اوّل هیچ کاره ی بازی بدونیم بازم اشتباهه(که اصّن از نظر من دواکین و انتخاب شده ها اسم اند که گمیر رو تو موقعیّت قرار بدن همین و بستر داستان رو جلو ببرن) پس نگید داستان نداره…گیم پلی هم من نمیدونم شما چی انتظار دارید…RPG ها الان خیلی زیرمجموعه دارند و قطعاً Action RPG یکی از اون هاست…و پرطرفدارترین اون هاست…حالا چون غلت شخصی سازی ها و استراتژی هاش در حدّ نقش آفرینی های نوبتی نیست دلیل نیست که نقش آفرینی نباشه بابت کامنت طولانی شرمنده ۰۰ داداش ناموسا فکر کردی من میام کل اینو میخونم؟ :lol: ۰۳ دمت گرم اگه بعد این همه بحث بازم همچین فکری کردی :۲۳: ۰۳ از نویسنده های کودک دیبازی بیش ازین انتظار نیست ۱۴ پاسخ کودک عکس بیگ باس برا پروفایلش انتخاب می کنه? :۲۶: :۲۵: ۰۰ حجی تو از نویسنده بزرگسال چه انتظاری داری؟ :۲۳: ۱۰ از لحاظ شعور منظورم بود. دو تا از نویسنده هارو بیرون ببینم چوب میزنم ۰۰ نمایش بیشتر
ویچر بالاتر از فال اوت و دراگون ایج و مس افکت و دئوس ایکس :۲۶: خیلی ها دیگه :۲۶: تو کل دنیای بازی های نقش آفرینی شرقی و غربی پست ترین و بدترین جاش آخر بدترین نقطه دنیای نقش آفرینی اگر یه دیوار باشه سری ویچر پشت اون دیوار هستند ۲۳ پاسخ
هیچ زلدایی تو لیست نیستش… ویچر ۲ بالاتر از فال اوت و مس ایفکت و دراگون ایج. به کاربرای جدید هم هر چی گفتن احترام بذاریم… ۰۰ پاسخ
آقا محمد پرونده ایشون رأست می گن. پدر بازی های نقش آفرینی تو این لیست نیست Zelda twilight باید می بود ۰۰
آقا محمد پور ایشون رأست می گن. پدر بازی های نقش آفرینی تو این لیست نیست Zelda twilight باید می بود ۰۰
بنظرم مس ایفکت میتونست رتبه ش بهتر از اینا باشه. درسته بین این بازی ها کمترین تعداد طرفدار رو داره ولی خب … خیلی بازی کم نقصی بود. و یه سوال : فال اوت ۳ کو ؟ ۰۰ پاسخ
برای من که برترین نقش آفرینی نسل هفتم قطعا Final Fantasy XIII هستش :*: :*: ساعت ها وقت گذاشتم تا تونستم تمام شکاراشو تکمیل کنم انصافا کل این سری مکانیزم Level Upش خیلی اعتیاد آوره البته شایدم به خاطر اینه که سونی فن های قدیم مثل من از زمان ps1 باهاش خو گرفتن ارتباط برقرار کردن باهاش راحت شده از زمان شاهکار تاریخی Final Fantasy VII که اولین Final Fantasy پلی استیشن بود :*: :*: :*: رتبه ی بعد هم برای من قطعا بوردرلندز هست مخصوصا نسخه ی دوم که اونم ترکیبی از FPS و RPG هست چون مکانیزم Level Up داره و Gunplay واقعا شیرین و لذت بخشی داشت این بازی :*: :*: :*: مس افکت هم جذاب بود شاید المان های نقش آفرینی زیاد توش بکار نرفته باشه ولی اکشنش جذاب بود :*: با سه تای اول لیست اصلا حال نکردم: ویچر ۲: گیم پلی خشک و کسل کننده بزرگترین مشکلش این بود که Quest میداد هیچ مکانی رو روی نقشه مشخص نمیکرد باید همینجور بچرخی تا یک چیزی پیدا شه اسکایریم: ارتباط برقرار کردن باهاش سخته و نیاز به صبر و حوصله ی زیادی داره که هی از این منطقه بری به اون منطقه از ۳۰۰ ساعت گیم پلیش ۲۵۰ ساعتش راه رفتنه البته من ۷-۸ ساعت بیشتر بازیش نکردم سعی کردم به گفته ی دوستان ده ها ساعت بازی کنم تا بفهمم این بازی دقیقا چجوریه ولی طاقت نیاوردم دارک سولز: بازی کردنش خیلی اعصاب میخواد حتی اگه صد تا قرص آرام بخش قبلش بخوری ۳۴ پاسخ
خدا لعنتتون نکنه الان یادم افتاد Kingdom of amular reckoning هم مال نسل سوم بود اعصابم داغون شد باز :۲۵: ۰۰ پاسخ
باو چه حالی دارید شما با چند تا ترول سر و کله میزنید! وقتی طرف میگه دارکسولز داستان نداره و گیمپلیش فقط چپ راست رفتنه غوله نخورتت(!) وضعش خراب تر از ایناست که بخواد با کامنت شما درست شه. ——- ممنون از پست. تقریبا با رتبه ها موافقم. فقط به نظرم یکم به ویچر ۲ زیادی لطف شده. گیم پلی این بازی خیلی مشکل داشت. ۱۰ پاسخ
خداییش …. این که میگن دارک سولز داستان نداره واقعاً مسخرس… من هنوز تو کف داستان و روایتشم…چجوری یه سری میگن داستان نداره… گیم پلی هم که طرّاحی مراحل اش رو تو نسل قبل تقریباً ۹۵ درصد بازی ها ازش محروم بودن… طرّاحی مراحلی که باعث میشد سه دور بازی رو بری و هر دفعه لذّت دوباره ای ازش ببری… ۰۰
واقعا” جایه افسوس داره که بازیایی مثل Diablo و mass effect تو رده های پایین تر از junk game هایی مثل dark souls و witcher گذاشته شده، قدیما یه منطقی واسه رده بندی وجود داشت نه صرف سلیقه فقط…. ۰۰ پاسخ
از فردا واجب شد یه نسخه از کپی کارت ملی و شناسنامه از اعضا دریافت بشه سن هر کس رو کنار اسم پروفایلش بزنن همه تبدیل به بزرگه شدن دارن به هم میگن بچه :۲۵: :۲۶: یه چند جایی هم بهمن گفتن :lol: ۱۰ پاسخ
چقدر کامنت….پسر …بعدم یکی بیاد به ما معنی Role Playing Games رو توضیح بده میترسم دارک سولز ها و الدر اسکرولز هایی که بازی میکردیم RPG نبوده باشند :۱۸: اون جیوونی هم که گفت شخصیت های صامت به درد نخورن هم بره بمیره رسماً… الآن داره میگه لینک شخصیّت بدیه…؟ آخه چرا چیزی نمیدونی حرف میزنی…این که طرف صامته دلیل نیست شخصیّت پردازیش ضعیف باشه…اتّفاقاً خیلی هم تعامل با شخصیّت های صامت در گذشته تو بازی ها مرسوم بوده الانم تو بازی های ایندی هست…پس اگه مشکلی با شخصیّت های صامت دارید لطفاً خفه شید…ممنونم :۱۴: ۱۱ پاسخ
واو واقعا جه کامنت پرباری دمت گرم پسر جون دمت گرم اولا که سعی کن الفاظی رو که معمولا تو خونتون بکار میبری اینجا بکار نبری سعی کن اینجا یه چیز بهتر باشی دوما کسی حرفی از لینک و رفقاش نزد سوما نوب گرامی شخصیت صامت توی ایندی کاملا قابل تحمله اما برای کمپانی بزرگی مثل بتزدا؟ اصلا قابل قبول نیست هیچ دلیلی هم نداره دفعه ی دیگه هم اول کامنت ملت رو درست بخون بعد دست به کیبرد ببر پسر خوب افرین الانم برو بخواب که از وقت خوابت گذشته ۲۴
اِ پس اون شما بودید…مهم نیست فرقی نمی کنه… لینک و دواکین هم خیلی تفاوتی نمی کنه همون قدر که بتزدا استدیوی بزرگیه نینتندو هم استدیوی بزرگیه و فکر نکنم دیالوگ گفتن شخصیّت های بزرگی سازنده شون رو تعیین کنه چه بسا فریمن هم از سری هاف لایف هم شخصیّت صامتیه امّا به شدّت محبوبه…والو هم شرکت محبوبیه…(اونم اگه کسی توش شک داره بره یا بمیره یا ملاکاشو از شرکت بزرگ و اینا مشخّص کنه…) بنده هم با افتخار نوب ام… :۱۸: ترجیح میدم صد سال سیاه به یه پلیر پرو تبدیل نشم تا بخوام همچین نظرات گهرباری ارائه بدم که یه جمعی از خنده مستفیض شن :۲۴: ۲۰
فری من شخصیت بازی شوتر اول شخصه برادر من دواکین نقش افرینیه :/// بعدم دواکین واقعا شخصیت پردازی نداشت ناموسا نداشت :// :۲۳: ۰۱
از قدیم الایّام تو بازی های نقش آفرینی تا جایی که یادم میاد قصّه همیشه قصّه ی The Chosen One ها بوده… و هنوزم هست…تغییرات زیادی تو سبک صورت گرفته و شخصیّت اوّل های از پیش تعیین شده نقش های پر رنگ تری تو بازی های نقش آفرینی گرفتند(نمونه ها فاینال فانتزی ۶ به بعد و مس افکت و ویچر)… این هم هیچ وقت نقطه ضعفی برای بازی های RPG نبوده و نیست… بازی های RPG باید یه دنیای خفن و بزرگگگگگگگگگ(این بزرگ خیلی مهمه) با شخصیّت ها وقایع و تاریخچه عظیم باشه…مس افکت همچین چیزی رو داره…ویچر هم به واسطه رمان قدرتمندش داره، دراگون ایج شدیداً داره…ولی بیشتر از اون ها…حدود بیشتر از بیست ساله که سری الدر اسکرولز ـه که با همچین بستر داستانی ای مدام سبک نقش آفرینی رو تعریف میکنه و استاندارد های داستانیش رو تعیین میکنه دنیای تامریل سری الدر اسکرولز واقعاً بزرگه و وقایع و تاریخچه خلی خفنی داره که کلّاً از جوصله ی مطلب خارجه…هم دارک سولز هم الدر اسکرولز مشکلشون اینه که داستانی که شروع میکنن بر اساس شخصیّت اصلی نیست(اونا فقط انتخاب شده و The Chosen One اند همین!!) و بر اساس وقایع و پرس وجوی گیمر و تحقیق در مورد وقایع اتّفاق افتاده تو بستر داستان و گرفتن نشونه ها برای فهمیدن وقایعی ـه که داره تو داستان مستقیماً اتّفاق می افته چیده شده و داستانشو اون جوری روایت میکنه…اگه کسی بزرگی داستان رو از این روش نفهمه واقعاً دلیلی نیست که داستان اون کار ضعیف باشه…حتّی اگه بخوایم این رو معلول شخصیّت اوّل هیچ کاره ی بازی بدونیم بازم اشتباهه(که اصّن از نظر من دواکین و انتخاب شده ها اسم اند که گمیر رو تو موقعیّت قرار بدن همین و بستر داستان رو جلو ببرن) پس نگید داستان نداره…گیم پلی هم من نمیدونم شما چی انتظار دارید…RPG ها الان خیلی زیرمجموعه دارند و قطعاً Action RPG یکی از اون هاست…و پرطرفدارترین اون هاست…حالا چون غلت شخصی سازی ها و استراتژی هاش در حدّ نقش آفرینی های نوبتی نیست دلیل نیست که نقش آفرینی نباشه بابت کامنت طولانی شرمنده ۰۰