خانه » مقالات بازی پانوشت اختتامیه پنجمین جشنواره ویدئوگیم تهران × توسط آرش حکیمی در ۱۳۹۴/۰۶/۰۵ , 16:49:51 3 پانوشت اختتامیه پنجمین جشنواره ویدئوگیم تهران آیا حق جایزه دستاورد بازینامه شهربختکها ضایع شد؟ (نوشته امیر محمد رضایی داور بخش بازی نامه پنجمین جشنواره ویدئوگیم تهران) عوامل و دست اندرکارانی که کارهای خود را در جشنواره شرکت میدهند جایزه خود را از جشنواره میگیرند و داوران فقط انتقال دهندهی جوایز هستند. داوری بخش داستان بنظر ساده میرسد اما اگر دسته بندی و الویت گذاری در انتخاب بهترینها در نظر گرفته نمیشد کار انتخاب بهترین داستان خیلی سخت و سلیقهای میشد. این یک واقعیت بسیار تلخ است که داستانگویی در گیم ایران یکی از بخشهای نادیده گرفته شده بین تیم های بازیسازی در ایران است و ما انگشت شمار بازیهایی با داستانهای قابل قبول میتوانیم نام ببریم. یکی از دلایلش این است که اکثر تیمها ابتدا از گیم دیزاین شروع به کار میکنند و سپس بفکر نوشتن داستان میافتند. این نقطه ضعفها در مورد بازیهای ارسال شده به جشنواره بارها دیده شد. به علت نبود بودجه و عدم اعتماد به نویسندهها در مورد تجربهشان در زمینه گیم، داستانها به نویسندهها سفارش داده نشده بود و توسط خود اعضای تیم و اکثراً توسط گیم دیزاینرها نوشته شده بود. شخصیت پردازی ضعیفترین بخش کارهای ارسالی بود و اکثر کارهای فرستاده شده فقط دو کاراکتر خوب و بد داشتند حتی در آثار ارسالی در بخش بازینامهها، اگر نام گوینده متن حذف میشد، نمیتوانستیم بفهمیم چه کسی چه دیالوگی را گفته، حتی اگر دوبار داستان را میخواندیم. بیشتر داستانهای نوشته شده شامل دلنوشتههای نویسندهها بودند و بیشتر دیالوگهای داستانهای ساخته شده یا رجز خوانی بودند و یا توضیح داستان در غالب دیالوگ. این به استثناء داستانهایی بود که کاملاً غیرقابل بحث بودند و هنوز لزوم شرکت داده شدن این آثار ضعیف از نظر داستانی را در بخش داستان را متوجه نمیشوم. در مورد آثار برگزیده استثنا وجود داشت. وقتی جایزهای به بازیای داده میشود نقد آن توسط داوران پس از اختتامیه جشنواره حرفهای نیست و باعث ضایع شدن ارزش آن جایزه میشود. در کل در مورد جوایز دستآورد داستان باید بگویم که هر دو بازی جنون سیاه و قتل در کوچههای تهران در بخش صداپیشگی حرفهای کار شده بودند و شخصیتها قابل قبول و داستان با المانهای بومی و دارای تم و هیجان قابل قبولی برای کسب جایزه بودند. اما شهربختکها درواقع بزرگترین غافلگیری من در این جشنواره بود. تقریباً هیچکس در مورد بازی شمشیر تاریکی سورپرایز نشد. نه داوران و نه سایر شرکت کنندگان در مسابقه. من شنیده بودم این بازی تولید شده اما انتظار نداشتم اینقدر تحت تأثیر بازی شهر بختکها قرار بگیرم. در کنار گیم پلی دوستداشتنی و فضاسازیها و آرت بامزه بازی نکته بسیار بسیار مهم این بازی، نوشتههای متین ایزدی بود. درواقع بازی شهر بختکها از جمله بازیهای اندک ایرانی است که من میتوانم به غیر گیمرها هم پیشنهاد بدهم. کمتر گیمی میتوانیم پیدا کنیم که دیالوگها بتوانند به این اندازه در تولید طنز موفق باشند. من در مثالهای خارجی هم مثالهای کمی سراغ دارم که شاید سم و مکس یکی از آنها باشد. با این تفاوت که دیالوگهای فارسی و بومی و بسیار دلنشینی که در این بازی وجود دارد برای من هیچ مشابهی باقی نمیگذارد. دیالوگهایی که به بهترین شکل با صداپیشه های خوب بازی به ما منتقل میشود و در کمتر بازی ای این اتفاق میافتد که از خنده چندلحظه عقب بنشینیم و بازی را رها کنیم. نقدهایی هم به گیم وارد است که وارد مسائل داوریهای گیم دیزاین میشود که میتوانم به تنبیه کردن گیمر با همان دیالوگهای خوب بازی اشاره کنم و باگهای (level design) و مچ نبودن پخش صدا و انیمیشن که خارج از بحث است. اما هنر متین ایزدی در کجاست؟ از نظر من هنر او در ابتدا داشتن آرشیو غنی از کلمات فرهنگ عامه است. کلماتی که گاهی انگار خیلی شنده ایم اما در همانلحظه میخواهیم جایی یادداشت کنیم که فراموش نکنیم. این بانک بزرگ کلمات حتی در نوشتن داستان جدیای که کاراکتر غیر ایرانی داشت (بازی بیداری) هم به او کمک میکرد که دیالوگها را شنیدنی کند. در شهر بختکها او دو شخصیت کاملاً متضاد میآفریند که از دو دنیای مختلف در حادثهای به هم پیوند خوردند که هرکدام هدف متضادی با دیگری دارند و همین موضوع باعث کشمکها و موقعیت های بسیار دوستداشتنی داستان میشود. کاراکترهای جانبی و حتی اشیاء درون محیط بهانهای برای متین ایزدی است تا کاریکاتوری از دنیای بازی بسازد، دنیایی که انگار همین نزدیکی هاست. بحث داوری قبل از هر چیز ما امتیازها را به برگزار کننده ها اعلام میکردیم سپس نوع و تعداد جوایز را به بحث میگذاشتیم. طی مشورتی که من با استاد دهستانی انجام دادم، برندهها به ترتیب شهربختکها، جنون سیاه و قتل در کوچه های تهران ۲ اعلام شدند. در همان جلسه نهایی ابتدا جناب آشتیانی معترض شد که شاید این جایزه ایراد داشته باشد چون سال پیش متن داستان شهر بختکها جایزه اول را گرفته بود. اما برای شخص من مهم این بود که حق اشخاص شرکت کننده ضایع نشود و قوانین جشنواره و چک کردن آنها را اشخاص دیگری در جریان جشنواره انجام میدادند. نتیجه به ما اعلام شد که شهر بختکها را از دور مسابقه کنار بگذاریم. این درحالی بود که من شخصاً میدانستم متین ایزدی از این بابت خوشحال نخواهد شد که کاری که به جشنواره فرستاده و میداند که اول شده اکنون باید کنار گذاشته شود اما به عنوان داور هم حق دخالت در مسائل برگزاری و قوانین جشنواره را بخودم نمیدادم. با جناب دهستانی مشورت کردیم که آیا اصلاً بازیهای بعدی بدون حضور شهر بختک ها هم شایسته گرفتن جایزه هستند یا خیر که قرار شد جایزه اول و دوم داده شود. اگر من قرار بود جایزه اول را اعلام کنم به این نکته اشاره میکردم که بازی شهر بختک مقام اول بود اما کنار گذاشته شد. اما با تجربه و تدبیری که از جناب استاد دهستانی سراغ داریم حدس میزنم نخواستند ارزش جایزه جنون سیاه ضایع شود و فقط اشاره کردند که شهر بختک ها به این علت که پارسال اول شد، کنار گذاشته شد بنابراین جنون سیاه اول شد. این نکته هم قابل ذکر است که اهمیت چندکلمه جا افتاده از قبل برای من مشخص بود و میدانستم که خود متین ایزدی که مدیر برگزاری جشن اختتامیه هم بود نمیتوانست به علت اخلاقی که از او سراغ داریم موضوع را در تمرینهای قبل مراسم با ما مطرح کند. در نتیجه تصمیم گیرنده نهایی جناب دهستانی بود. شاید هم اگر من قبل از پایین رفتن و پس از صحبت جناب جعفری این نکته را واضح تر بیان میکردم نقطه مبهم این جایزه از بین میرفت. یا اینکه شاید باعث اعتراضهای احتمالی نویسندههای جنون سیاه میشد. چون بهرحال دو بازی بعدی، بدون در نظر گرفتن بازی شهر بختکها کاملاً شایسته گرفتن جایزه شان بودند در غیر اینصورت ما جایزه اول را اعلام نمیکردیم و تنها جایزه دوم میدادیم. من بعنوان داور نمیتوانم منکر اهمیت موضوع برای شرکت کنندگان شوم و در انتها این سؤال باقی میماند که آیا حقی از شهر بختکها ضایع شد؟ آیا سارندههای آیندهی بازینامه نبرد حران که امسال جایزه متن بازینامه را گرفته میدانند که دیگر هیچوقت نباید منتظر گرفتن جایزهی دستاورد بازینامه باشند؟ یا ندادن جایزه بخاطر این بود که حرف و حدیثی بابت دادن جوایز به دست اندرکاران جشنواره بوجود نیاید؟ واگر چنین بوده، آیا ما پس از چندسال به یاد خواهیم آورد که متین ایزدی در این سال شایسته گرفتن غزال زرین بود؟ امیر محمدرضایی نویسنده آرش حکیمی There are only 10 types of people in the world: those who understand binary, and those who don't. مقالات بازی 3 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید یه سری قانون بین المللی برای بحث داوری توی هر بخش موجوده ولی نمیدونم چرا اینا فقط ادای داورا رو درمیارن و اصلاً و ابداً یک خط از این قانونا رو نخوندن؛ توهین به افراد سرشناسی چون آقای رسولی و افراد خبره ای از این دست نشود ولی کلاً گفته باشم؛ تا یک عطم جدی و قانون مند روی بحث داوری نباشه ، نتیجش سال به سال بدتر و بازخورداش منفی تر از قبل خواهد شد. خلاصه از ما گفتن بود :۲۳: ۰۰ پاسخ به نظر من اصلا برگزار نشه بهتر هست ۰۰ پاسخ با این وضعیت بهتره جشنواره هر ده سال یه بار برگزار بشه ۰۰ پاسخ
یه سری قانون بین المللی برای بحث داوری توی هر بخش موجوده ولی نمیدونم چرا اینا فقط ادای داورا رو درمیارن و اصلاً و ابداً یک خط از این قانونا رو نخوندن؛ توهین به افراد سرشناسی چون آقای رسولی و افراد خبره ای از این دست نشود ولی کلاً گفته باشم؛ تا یک عطم جدی و قانون مند روی بحث داوری نباشه ، نتیجش سال به سال بدتر و بازخورداش منفی تر از قبل خواهد شد. خلاصه از ما گفتن بود :۲۳: ۰۰ پاسخ