خانه » مقالات بازی پیش نمایش Metal Gear Solid V: The Phantom Pain | مار زخمی × توسط John Doe در ۱۳۹۳/۰۹/۰۵ , 21:30:06 35 پیش نمایش Metal Gear Solid V The Phantom Pain دوست گرمابه و گلستاناش را از دست میدهد، رابطهاش را با رئیساش که نیمی از وجوداش است قطع میکند، به عملیات دشوار و خونین فرستاده میشود، مورد هجوم تشعشعات خطرناک قرار میگیرد، بازیچه دست دولت میشود و سپس بعد از تجاربی به سراغ ساخت یک ارتش خصوصی میرود تا آرمانهایاش را محقق کند. احساس میکند از زندگی لذت میبرد و از تجربیات گذشته درسهای کامیابی آموخته است اما مشکلات زنجیروار به یک دیگر وصل هستند و باری دیگر مشکلات؛ مانند یک سیل سهمگین ارزشهای مادی و معنوی او را مورد هجوم قرار میدهند. بذر انتقام، کینه، خشم در دلاش کاشته میشود. تبدیل به ماری زخمی میشود که تنها مسکن درداش، یک انتقام دلچسب است؛ انتقامی که عاقبت خوبی نخواهد داشت. نخستین نسخه از سری بازیهای Metal Gear در سال ۱۹۸۷ برای MSX ساخته شد و در خلال این سالها ۴ نسخه اصلی و بنیادین عرضه و چندین نسخهی فرعی دیگر نظیر Peace Walker, Snake’s Revenge, Ground Zeroes و… روانه بازار شدند. در سالهای اولیهی انتشار بازی، اغلب بازی تلاش برای اتکا روی گیمپلی داشت اما متال گیر سعی کرد تا علاوه بر بدعتگذاری یک سبک و اسلوب جدید به نام مخفیکاری، همراهِ آن یک داستان فوقالعاده با شخصیتهایی به یادماندنی به جامعهی گیمرها ارایه کند. باید گفت سازنده و خالق این اثر یعنی Hideo Kojima کاملاً در این زمینه کامروا شد. به طوری که امروزه ناظر هستیم از سری Metal Gear Solid به عنوان موفقترین مجموعههای تاریخ صنعت بازیسازی یاد میشود! عنوان: Metal Gear Solid V: The Phantom Pain سازنده: Kojima Productions ناشر: Konami کارگردان: Hideo Kojima آهنگسازان: Harry Gregson-Williams, Akihiro Honda, Ludvig Forssell موتور گرافیکی: Fox Engine پلتفرمها: Microsoft Windows, PlayStation 3, PlayStation 4, Xbox One, Xbox 360 تاریخ انتشار: 2015 ژانر: Action-Adventure, Stealth, Open World هیدئو کوجیما کیست؟ هیدئو کوجیما؛ بازیساز بدیع و افسانهای عناوینی چون Metal Gear, Zone of Enders Snatcher, Policenauts و Boktai، در سال ۱۹۶۳ در پایتخت ژاپن؛ یعنی Tokyo چشم به عالم گشود. زندگی شخصی وی در عهد کودکی با دشواریهای فراوانی همراه بود. خانواده وی، همیشه مشغول جابهجایی بودند و همین عاملی شده بود تا کوجیما فردی تنها و گوشهگیر شود که تنها همدماش تلویزیون و کارتون و فیلمهای سینمایی باشد! اشتیاق کوجیما به سینما به حدی استوار و ثابتقدم بود که در دوران طفولیت با یکی از دوستاناش تصمیم به ساخت یک فیلم با دوربینی کوچک گرفتند. کوجیما چندین سال بعد تصمیم گرفت وارد عرصهی سینما شود ولی مشکلات فروان وی و عدم بودجه کافی، باعث شد کوجیما به سراغ این رشته نرود. تا اینکه در روزگاری با Marioی معروف نینتندو آشنا شد و تصمیم گرفت تا با بازیهای رایانهای سراغ داستانسرایی برود؛ چرا که اولین کتابی که نوشت ۴۰۰ صفحه داشت که نشان از ذهن خلاق و گسترده او در ساخت و پرداخت داستان میداد. در انتها، کوجیما توانست به شرکت Konami بپیوندد اما از آنجایی که رشتهی بازاریابی را برگزیده بود در برنامهنویسی ناکام ماند. ولی همچنان به تلاش خود در این زمینه ادامه داد تا در پایان توانست پروژه Last Warld را خلق کند که آن هم نتوانست رضایت کونامی را برآورده کند. کوجیما با پروژهای کنسل شده مواجه شد. بههمین خاطر عنوان Metal Gear را خلق کرد که میتوان از آن به عنوان اولین عنوان مخفیکاری در صنعت بازیسازی یاد کرد که با داستانی زیبا (حداقل در آن زمان) همراه بود. کوجیما در طی این سالها چندین بار سعی کرد تا این مجموعه را کنار بگذارد و به سراغ دنبالههای بیشتری برود اما تا حالا این سری را ادامه داده و طبق گفته وی، MGSV: TPP آخرین متال گیری خواهد بود که میسازد. عنوان Metal Gear Solid V: Ground Zeroes که ارتباط تنگاتنگی با MGSV: TPP دارد و اوایل با نام Project Ogre شناخته میشد، در مارچِ سالِ ۲۰۱۴ برای پلتفرمهای نسل هفت و هشتم منتشر شد و برای PC در ماه جاری منتشر خواهد شد. این بازی یک پیش در آمد (Prologue) بسیار کوتاه (در حد یک ساعت) برای آشنایی بازیکنان با MGSV: TPP بود و در اوایل توسعه قرار بود جزئی از MGSV: TPP باشد اما بنابر تصمیم تیم بازاریابی شرکت Konami به عنوانی مستقل مبدل گردید. MGSV: GZ علیرغم نمرات نهچندان رضایتبخشی که دریافت کرد (به دلیل قیمت نسبتاً بالای آن) ولی در زمینه فنی توانست به خوبی عمل کند و عطش طرفداران را برای MGSV: TPP دوچندان کند. مروریبر وقایع Ground Zeroes (خطر اسپویل و لو رفتن داستان GZ) MGSV: GZ در حقیقت عنوانی بوده که از نظر داستانی دقیقاً دنبالهی MGSV: TPP است؛ بنابراین برای استنباط بهتر داستان باید فهمید در MGSV: GZ چه رویدادهایی به واثعیت پیوسته. سرگذشت MGSV: GZ مدتی پس از Peace Walker در سال ۱۹۷۵ رخ میدهد. Paz Ortega (جاسوس دوگانهی میهنپرستان و Force Operation X) به دلایلی در کمپی با نام Omega زندانی شده است. به همین دلیل یکی از سربازان ارتش مستقل و بدون مرزِ Militaires Sans Frontieres، با نام Chico برای نجات وی سعی در نفوذ به داخل کمپ را دارد اما توسط سربازان آنجا دستگیر میشود. اینجاست که شخصیت نخست بازی، Big Boss به کمپ اعزام میشود تا بتواند چیکو و پاز را از آنجا خارج کند. در نهایت، او پس از یک عملیات نسبتاً کوتاه که برایاش بسیار آسان اس، چیکو و پاز را از کمپ نجات میدهد. ولی این یک حسن ختام بر داستان نیست؛ چرا که بیگ باس پس از رسیدن به پایگاه خود، Mother Base (واقع در دریای کارائیب) جزء آتشهای زوزه کشیده بر فراز آب و قرارگاهی در شرف سقوط چیزی نصیباش نمیشود. تمام تلاشاش بر این است تا پایگاه را سامان بدهد اما جزء نجات دادن دوست صمیمیاش Kazuhira Miller کار دیگری نمیتواند بکند. هنوز شعلههای آتش بر چشمان بیگ باس رنگ بسته بود که پاز بیدار میشود. به سمت محل خروج هلیکوپتر میرود. توضیح میدهد که پس از جراحی یک بمب دیگر در بدن وی جا مانده است، به همین دلیل خود را از هلیکوپتر به پایین پرتاب میکند ولی بمب زمانی که پاز معلق در هوا و زمین بود منفجر میشود. بدشانسی زمانی رخ میدهد که یک بالگرد دشمن پیدایاش میشود میشود. انفجار این بمب باعث چرخش هلیکوپتر دشمن شده و سبب برخورد با هلیکوپتر بیگ باس میشود و در پایان فاجعه اندر فاجعه رخ میدهد! سربازانی بسیار مجهز که به طور قطع، در MGSV: TPP با آنها درگیر خواهیم شد. قبل از پرداختن به دیگر مسائل، بهتر است به نکاتی که در این بخش حائز اهمیت است بپردازیم. اول از همه باید گفت مسبب بخش اعظمی از این اتفاقات ناگوار، زیر دست یک Villain و آنتاگونیست دیگر به نام Skull Face است. مشخصههای بیشتری از او در دسترس نیست ولی مشخص است که این شخص صورت سوخته، پایهگذار و موسس گروهی جدید به نام XOF بوده که معکوس نام گروه Force Operation X است؛ رهبر آن فردی است به نام David Oh (با نامهای مستعار “O”, Major Tom, Major Zero و Cipher)؛ بنابراین میتوان اینگونه برداشت کرد که FOX برای اسکال فیس فرقهای ننگین تلقی میشود. البته این احتمال هم وجود دارد که هنوز عضو FOX بوده و بهطور مخفیانه سعی بر پیشروی در ماموریت خود دارد. همچنین باید به پایان مرموز بازی اشاره کرد که هنوز هم ظن و گمانهای بسیاری ایجاد کرده است. همانطور که در پایان GZ نظارهگر بودید، خیل عظیمی از دشمنان به Mother Base به طرز وحشیانهای حمله و مشغول قلع و قمع سربازان بیگ باس بودند. سوالی که اینجا مطرح میشود این است چه کسی چنین عملی را انجام داده است؟ از آن جهت که قرار بوده آژانس انرژی اتمی از این پایگاه بازدید کند (طبق تاییدیهی Huey Emmerich) میتواند دال بر حمله آنان باشد که تقریباً بعید است اما حدس معقولتری که در این مورد میتوان زد، این است که این حمله زیر سر اسکال فیس بوده و سعی داشته تا با مشغول کردن بیگ باس در کمپ امگا به راحتی عملیات خود؛ یعنی منهدم ساختن Mother Base را انجام دهد. این گمان از جایی بیش از پیش قوت میگیرد که Skull Face خطاب به چیکو میگوید: .Give my regards to your boss, when you get home وقتی رسیدی خونه سلامِ منو به رئیست [به احتمال بسیار بالا اشاره به بیگ باس دارد] برسون. بنابراین میتوان حدس زد اسکال فیس پیش از این موضوع، میدانسته بیگ باس به این کمپ خواهد آمد و این قضیهی دستگیری میتواند یک دستگرمی برای سرگرمی بیگ باس باشد. به طور کلی اسکال فیس را میتوان مقصر نابودی پایگاه مادر دانست از همین حیث، یک سوال دیگر به وجود میآید و این است که اسکال فیس چگونه از این موضوع خبر داشته است؟ به نظر میرسد وی با استفاده از هیوئی، از این موضوع مطلع شده یا شاید هم شخصی دیگر که احتمال میدهیم یک جاسوس در بین افراد بیگ باس باشد. یک مبحث دیگر نیز میتواند درباره هویت اسکال فیس شکل گیرد و آن هم پیشگویی یا خواندن ذهن افراد است. شاید اصلاً موضوعات مذکور در کار نبوده و اسکول فیس یک نمونه پیشرفته از Psycho Mantis (شاید هم پدرش) باشد که توانسته ذهن بیگ باس را بخواند. البته این موضوع از اعتبار پایینی برخوردار است؛ چرا که این دو ملیتی کاملاً متفاوت از هم دارند. درباره پایان Ground Zeroes یک حدس دیگری که میتوان زد این است که مسبب این موضوع میهنپرستان بودهاند؛ چرا که بیگ باس و زیرو افکاری کاملاً در تضاد یک دیگر داشتهاند به طوری که پس از چندین سال دوستی بخاطر عقاید به شدت متفاوتی که داشتهاند از یک دیگر جدا میشوند. مسالهی پایانی این بخش، مربوط به زمانی بوده که اسکال فیس پس از پاک کردن علامت XOF از روی بالگرد خود، از جملهی “Trojan Horse is in” استفاده میکند که در ادامه میتوانید درباره آن بیشتر بخوانید. [box type=”note” ] معنی اصلی این موضوع که احتمال بسیار زیاد به همین موضوع اشاره دارد، به یک شیوه قدیمی در جنگ مربوط است که یونیان سالیان پیش برای جنگ با دشمنان خود ابداع کردند؛ بدین معنا که دشمنان سوار بر اسبی بزرگ و چوبی به عنوان یک مکان تفریحی وارد شهر میشدند اما در حقیقت این یک حیله برای قایم کردن سربازان در آن بود. در لغتنامه برای این واژه توضیح داده میشود که هر ترفند یا حیلهی جنگی برای نابودی دشمن مساوی است با Trojan Horse و از این رو میتوان این برداشت را داشت که اسکول فیس قصد داشته با کشاندن بیگ باس به کمپ امگا و حذف کردن مارکهای XOF (که اشاره به استتار دشمنان دارد) Mother Base را نابود نماید. (در ادامه و بیوگرافی اسکول فیس توضیحات بیشتری در این مورد داده خواهد شد.)[/box] به هر حال، پایان GZ و قضایای مربوط به آن سوالاتی به وحود آورده است اما تاییده شده در TPP بار دیگر به ملاقات کمپ امگا خواهیم رفت. مطمئناً در TPP حقایق بیشتری از این عملیات فاش خواهد شد. بیوگرافی اشخاص نام اصلی وی، نامشخص است. ولی در جای جایِ بازی نام اصلی او John و Jack صدا شده و فامیلیاش هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. بدون شک، این شخصیت یکی از برترین Protoganistهای خلق شده در صنعت بازیسازی است که به لطف کوجیما از شخصیت پردازی غنیای بهرهمند است. القابی که جان/جک دارد فوقالعاده زیاد است؛ برای نمونه، میتوان به نامهای Naked Snake, Snake, Vic Boss, Punished Snake, The Legendary Soldier, The Legendary Mercenary, Saladin و The One Eyed Man اشاره کرد. اما در این نسخه با دو لقب جدید همراه خواهیم بود که اولین آنها، Punished Snake بوده و به نظر میرسد به کمای طولانی اسنیک و تنبیه کردنش اشاره داشت! نام دیگر Venom Snake بوده که به معنی مار سمی یا مار کینهایست. شاید دلیل انتخاب این نام تغییر شخصیت اسنیک به انسانی نابودگر باشد که مانند مار سمی، هر جا که رود آنجا را خراب و منهدم میکند! اما از جهتِ دیگری بخواهیم نگاه کنیم، نام مار کینهای برای وی معقولانهتر است چون هدف اسنیک در این نسخه چیزی نیست جزء انتقام گرفتن! در ادامه، شما متوجه خواهید شد که اسنیک دیگر آن شخص سابق نیست. فکر و ذکرش انتقام و رساندن دشمنان به سزای اعمالشان است. اسنیک در این نسخه بعضی مواقع به یک هیولا شباهت پیدا میکند. کمتر احساسات خود را بروز میدهد. تا جایی که ممکن است ساکت میماند. انتقام در واقع اسنیک را کور کرده است. دیگر نمیخواهد سربازانی را که گرد هم آورده از دست بدهد. این شدتِ انتقام تا جایی شدت میگیرد که در نهایت احتمال اینکه اسنیک و کاز که پس از وقایع Snake Eater بهترین دوستهای هم بودند از یکدیگر جدا شوند شدت بگیرد. تمامی این موارد، جدا از اینکه توسط کوجیما تایید رسمی شدهاند، به گفته اسنیک، او به یک شیطان تبدیل شده است! (Kaz, I’m Already a Demon). متن موسیقی Nuclear از مایک اودفیلد در نمایش بازی در E3 2014 که درباره پدربزرگاش بود که پس از جنگ به شخصیتی متفاوت تبدیل شده بود، مهرِ تایید تغییر شخصیت اسنیک از بسیاری جهات شده است. طبق گفته کوجیما، اسنیک؛ مانند شخصیت والتر وایت در Breaking Bad میماند. صداپیشه وی در این نسخه، برخلاف نسخههای قبلی دیگر دیوید هیتر افسانهای نیست؛ مانند GZ، وظیفه صداپیشگی را آقای کیفر ساترلند که قبلاً در سریال ۲۴ ایفای نقش کرده به عهده دارد؛ هر چند طرفداران با صدای آقای هیتر خاطرات بیشتری دارند اما از حق نگذریم، صداپیشهی جدید اسنیک نیز با GZ به نحو احسن کار خود را انجام داده است. مطمئناً اولین چیزی که ذهن شما را مشغول به خود خواهد کرد، اسم عجیب و شبهژاپنی اوست؛ زیرا وی زادهی مادری ژاپنی و پدری آمریکایی است. در سال ۱۹۴۶ در ژاپن چشم به جهان گشود و پیش از پیوستن به ارتش خصوصی MSF، در یکی از ارتشهای کشور ژاپن مورد تعلیم نظامی قرار میگیرد. پس از آن به ارتش خصوصی بیگ باس؛ یعنی MSF میپیوندد و بسیاری از امور را در دست میگیرد. کاز، تنها دوست اسنیک پس از جدایی از FOX است. از وقایع Peace Walker تا به حال به اسنیک کمکهای زیادی کرده و در این نسخه نیز قرار است بیش از پیش شاهد حضور وی در صحنههای بازی باشیم. در این نسخه، او یک دست و یک پای خود را در جریان زندانی بودناش در افغانستان از دست داده است؛ مانند اسنیک به دنبال انتقام گرفتن از کسانی است که در این موضوع نقش داشتهاند اما احتمال دارد اینبار شاهد تنشهایی بین او و اسنیک باشیم؛ چرا که اسنیک فانتوم پین با اسنیک Peace Walker تفاوتهایی دارد! نام واقعیاش Admaska است. در کنترل و استفاده سلاح Revolver تخصص بالایی دارد. به همین دلیل به وی لقب Revolver Ocelot هم داده شده و زمانی هم که در افغانستان بوده، بخاطر شکنجههای دشمنانش به Shalashaska نیز معروف است. آسلات، فرزند استاد اسنیک یعنی The Boss است. وظیفه صداپیشگی او بر عهدهی آقای Troy Baker معروف است. (که از مهمترین کارهایش میتوان به نقشِ Joel در The Last of Us و Booker Dewitt را در Bishock: Infinite اشاره داشت). در این نسخه، برخلاف Snake Eater که یکی از دشمنان سرسخت ما بود، (اما در پایان وضعیتش تغییر میکند) برای ما شبیه به یک یار و معاون عمل خواهد کرد. آسلات پس از آن، کسی است که نقش مهمی برای دو فرزند خونخواه اسنیک؛ یعنی سالیدوس و لیکوئید ایفا کرده بود. با پیوند دست برادرش لیکوئید به بدن خود، به دشمنی سرسخت برای سالید اسنیک در نسخه چهارم مبدل گردید ولی در این نسخه همانطور که گفته شد برای اسنیک یک یار خوهد بود. البته شاید هم بعداً به یک دشمن تبدیل شود. یکی دیگر از شخصیتهای جدیدِ این سری که شاید ازنوادگان Sniper Wolf باشد Quiet نام دارد؛ دختری لال که قادر به حرف زدن نیست اما میتواند بدن خود را نامرئی کند. در استفاده از سلاحهایی مانند تکتیرانداز مهارت ویژهای دارد و سیاهی دور چشمانش مواقع تیراندازی، شما را یادِ یکی از برترین باسفایتهای MGS3: Snake Eater؛ یعنی The End میاندازد. تئوری و نظریههای دیگری درباره این کارکتر وجود دارد که شاید جنجالبرانگیزترین آنها، این باشد که Chico در واقع همان Quiet است. البته این موضوع توسط کسی که وظیفهی موشن کپچر بازی را داشته یعنی خانم Stefanie Joosten رسماً در برنامهی Kojima Station رد شده است. احتمال اینکه او یکی از دشمنان اسنیک باشد بالاست چون در برخی از صحنهها به سربازان اسنیک حمله کرده بود. از آن جهت که توسط Ocelot و یکی از افراد Diamond Dogs مورد شکنجه قرار گرفته بود باید پذیرفت که دشمن بیگ باس است. البته در جایی دیگر، شاهد دستگیر شدن Quiet در Mother Base هستیم و زمانی که سربازان قصد کشتن وی را دارند، بیگ باس آنها را متوقف کرده و زیر لب به او چیزی میگوید که دقیقاً معلوم نیست چیست! اما این حرف باعث میشود تا در ماموریتی با اسنیک همکاری کند. کوجیما تایید کرده بستگی به تصمیمگیری شما وی با شما همراه خواهد شد اما اگر نخواهید میتوانید مراحل را تکنفره انجام دهید. به طور کلی یکی از شخصیتهای بسیار مرموز بازی است که دقیقاً معلوم نیست جزوی ارتش خیر است یا شر! یکی دیگر از مرموزترین شخصیتهای معرفی شده بازی، Eli نام دارد که یک بچه ارتشی است! برای درک بهتر موضوع بهتر است نگاهی به این دو فرزند داشته باشیم. سالید اسنیک و لیکوئید اسنیک؛ در حقیقت، دو برادر ژنتیکی هستند؛ بدین معنا که وقتی اسنیک در عملیاتی حاضر شد، زیرو با کمک Dr. Clark یا همان Paramedic کلون بیگ باس را در رحم زنی به اسم Eva (در MGS4: Guns of the Patriots با نام Big Mama شناخته میشود) قرار میدهد. از این کلون، ۸ فرزند متولد میشوند اما برای قویتر کردن دو تای دیگر، ۶ کلون دیگر قربانی میشوند. آن دو سرباز به جای مانده از این پروژه، همان لیکوئید اسنیک و سالید اسنیک هستند که به نظر میرسد لیکوئید همان Eli است. دربارهی هویت اصلی Ishmael حدس و گمانهای فراوانی وجود دارد. با اینحال مدت زیادی است که از این قضیه گذشته و کوجیما سعی کرده تا اطلاعاتی از این کارکتر مرموز بروز ندهد. اما همچنان ظن و گمانهای فروانی پیرامون او وجود دارد. احتمال اول این است که چیکو شاید همان Ishmael است و در طی این ۹ سال بزرگ شده است ولی از سویی دیگر رنگ پوست این دو کاملاً با هم فرق دارند. بنابراین زیاد نمیتوان از این موضوع مطمئن بود. حدس بعدی که محتملترین حدس پیرامون اسماعیل بوده، درباره جراح شکم پاز در GZ است؛ چرا که در پایان GZ شاهد بودیم زمانی که بمب در شکم پاز منفجر شد و آتش به روی صورت اسنیک زبانه کشید جراح شکم پاز سریعاً خود را به جلوی بیگ باس انداخت تا صورت وی از معرض سوختگی در امان بماند. از آن جهت که اسماعیل صورتی باندپیچی شده دارد، به نظر میرسد اسماعیل همان جراحی میباشد که در GZ دیده بودیم. اما آخرین حدس دربارهی توهم ذهن اسنیک است. به هر حال اسنیک ۹ سال در کما بوده و در اولین تریلر شاهد بودیم چیزهای بسیار عجیبی را مشاهده میکند؛ مانند Colonel Volgin سوخته و نهنگی که بالگردی در هوا بلعید! البته تمامی این موارد در تریلر دوم که در GDC 2013 بود با جمله Those who don’t exist (چیزهایی که حقیقت ندارند) تایید شدند که غیرواقعی هستند و وجود اسماعیل نیز میتواند در این دسته قرار گیرد. شخصیتی عجیب که اصالتاً گرجستانی است. گذشتهای مبهم دارد. (سوختن دهکدهاش و از بین رفتن خانوادهای که داشته و کسی که توانسته از دهکده خارج شود). شباهت این دو مورد، شاید به جمله “From FOX Two Phantoms Were Rebon” ربط داشته باشد؛ یعنی از گروه FOX، دو فرد متولد شدند؛ زیرا اسنیک و اسکال فیس زمانی عضو گروه FOX بودهاند. شاید اسنیک و اسکال فیس افرادی باشند که در قدیم یا با یکدیگر دوست یودهاند یا دشمن! با توجه به یکی از نوار کاستهای GZ، اسکال فیس با اشاره به قضیه “روابط من و رئیست به زمانهای قبل برمیگرده” میتوانیم بفهمیم که در گذشته، آنها با یکدیگر ارتباط مستقیم داشتهاند! در یکی دیگر از نوار کاستهای GZ، وی اشاره میکند از سایفرها یا میهنپرستان متنفر است و قبلاً با آنها همکار بوده است؛ پس میتوانیم نتیجه بگیریم اسکال فیس علاوه بر دشمنی با اسنیک با میهن پرستان نیز مشکلاتی دارد. در E3 2014، در نمایش بازی اسکال فیس و اسنیک را در کنار یک دیگر دیدیم که قطعاً یکی از بحثبرانگیزترین صحنههایی بود که در تاریخ تریلرهای MGS دیده شد! دلیل اینکه آنها با یک دیگر همراه شدهاند چیست؟ آیا برای نابودی میهنپرستان متحد شدهاند؟ کوجیما تا این لحظه سعی کرده تا هویت این شخص را در هالهای از ابهام قرار دهد و از بروز جزئیات بیشتر خودداری کرده است. حواشی و معرفی حواشی و معرفی MGSV: TPP بسیار جالب است به طوری که به این سادگیها نمیتوان از آن گذشت! کوجیما کلاً انسان شوخی طبعی است و به کارهای عجیب علاقه دارد. این امر کاملاً در Easter Eggهای سری MGS که واقعاً کم نظیراند کاملاً مشهود و واضح است. اولین نمایش بازی در مراسم ۲۰۱۲ VGA (که اکنون به VGX تغییر نام داده) صورت گرفت. البته گفته شده MGSV: TPP پروژهای است که ۵ سال در دست ساخت بوده. بنابراین میتوان اینگونه برداشت کرد که پیش از این نمایش، از یکی دو سال پیش پروژه ساخت بازی کلید خورده است. زمانی که اولین نمایش بازی برروی صفحهی موجود در VGA نقش بست و هیچکس خبر نداشت نسخهی جدید MGS است؛ چرا که اسم بازی تنها The Phantom Pain بود. کارگردان بازی شخصی بود به نام Joakim Mogren و سازندهی بازی D*ck 13 اعلام شد! با این حال جالب است بدانید Joakim Mogren؛ در حقیقت نامی است که شباهت فراوانی به Kojima دارد. اگر هم حروف M و N را از فامیلی آن حذف کنیم به واژهی Ogre میرسیم که مربوط به پروژه MGSV میشود. بازمیگردیم به نمایش بازی؛ جایی که بیگ باس چشمان خود را باز میکند. از همان گشودن چشم Big Boss، شاهد چهرهی شخصی آشنا به اسم Dr. Kio Marv هستیم که در MG2: Solid Snake نقش بسزایی ایفا کرده بود. بلافاصله پس از این صحنه، شاهد حضور دو شخص هستیم که در تصادفی سهمگین گرفتار شدهاند. یکی از آنها رنگ و مدل مویی بسیار شبیه به بیگ باس دارد و اینجاست که آغاز زمزمهها و شک و شبهها آغاز میشود. پس از این صحنهی غیرقابل هضم، یک دست مصنوعی را میبینیم و گلبرگهایی پرپر شده و سفید! مطمئناً این صحنه برای کسانی که پایان تراژدی و فوقالعادهی MGS3: Snake Eater را دیدهاند سکانسی کاملاً آشناست. بیگ باس پس از مشاهدهی گلبرگهای سفید شخصی را میبییند که تمام صورتاش باندپیچی شده است. او به اسنیک توضیح میدهد تمام این سالها از وی مراقبت کرده بود. این شخص باندپیچی شده، کسی نیست جزء Ishmael که بالاتر دربارهاش توضیح داده شد. در صحنه بعد شاهد اسنیکی هستیم که بسیار نحیف و لاغز شده و برای حرکت کردن از اجسام محیط استفاده میکند. با این حال با مشقت فراوان، همراه با اسماعیل شروع به حرکت میکند. در طی این نمایش، شاهد جملهی سربازانی هستیم که لباس آنها شباهت فراوانی به افرادی دارد که Mother Base را نابود کردهاند. آنها بدون ذرهای رحم تمام پرسنل را میکشند. در نهایت اسنیک را در منطقهای، زحمی مشاهده میکنیم که روی صورتاش توده عظیمی از نور چراغ قوه سلاح سربازان نشانه رفته که ناگهان شخصی مانند Psycho Mantis ظاهر شده و نمایش با هزاران سوال مختلف به پایان میرسد. شاید در نگاه اول تصور کنید داستان MGSV: TPP از شالودهی تکراری به نام انتقام رنج میبرد. اما فرمول و نبوغ کوجیمایی باعث شده تا حتی در میانپردههای نمایشهای بازی، شاهد تعامل عالی کارکترها باشیم که نظیر آنها را تنها میتوان در فیلمها دید. انتقام به کار برده شده در MGSV: TPP، به معنای واقعی نسل هشتمی است. نه برای ملتی، نه برای ایدئولوژیای، نه برای آزادی، نه برای افتخار، نه برای قدرت، نه برای آینده، نه برای عشق، نه برای صلح، فقط برای انتقام! انتقام با فرمول کوجیما کوجیما داستانهایی که برای عناوین خود تدارک میدیده، همیشه جزئی از برترین داستانها تلقی میشوند؛ داستانهایی که همراه با شخصیتپردازیهایی گسترده و واقعی، دیالوگهایی جاودان و تاثیرگذار و میانپردههایی سینمایی باعث شدهاند تا سالیان سال در ذهن بازیکنان حک شوند. به جرات میتوان گفت داستان این سری گاهاً چنان اوج میگرفته که از فیلمهای سینمایی نیز توانسته فراتر رود. داستان MGSV: TPP نیز در این زمینه چیزی کمتر از نسخِههای پیشین ندارد با این تفاوت که با ورود به نسل هشتم، کوجیما سعی کرده یک داستان قویتر نشان دهد؛ داستانی از جنس نسل هشتم! کما داستان بازی دقیقاً ادامهایبر GZ است. پس از نابودی مقر اصلی اسنیک و سقوط بالگرد آنها، افراد به شدت صدمه میبینند. به همین دلیل همگی به بیمارستانی در انگلستان (با توجه به پرچم موجود در بیمارستان) اعزام میشوند. از بین این تعداد، ما تنها اسنیک و کاز را میبینیم که زنده ماندهاند و هنوز معلوم نیست چه بر سر چیکو آمده است و آیا زنده مانده یا خیر. به هر حال، تمام دکترها سعی بر این دارند تا اسنیک را مداوا کنند ولی عجل به وی فرصت نداده و اسنیک به یک کما ۹ ساله فرو میرود. ۹ سال بعد 9 سال میگذرد و بیگ باس به هوش میآید اما دقیقاً در چنین روزی سربازانی مشابه سربازانی که به مادر بیس حمله کردند به این بیمارستان نیز رحم نمیکنند و برای کشتن بیگ باس اعزام میشوند ولی بیگ باس با کمک اسماعیل فرار میکند. البته اسنیک به دلیل حرکت نکردن در طی ۹ سال بسیار نحیف و لاغر و شده است. با این حال کمکهای اسماعیل افاقه کرده و با مشفتهایی فراوان با یک ماشین از بیمارستان پا به فرار میگذارند. در میانِ رانندگی شاهد یک تصادف سهمگین هستیم که احتمالاً بخاطر حمله سربازان بوده یا شاید هم به دلیل هوشیار نبودن بیگ باس پس از کما. اسنیک از ماشین بیرون آمده و Ocelot به طوری ناگهانی وارد ماجرا میشود. او اسنیک را سوار بر اسبی کرده و فراری میدهد. هرچند بسیاری از موارد تا این لحظه فاش شد اما هنوز هم یک حفره داستانی وجود دارد و این است که چه بر سر چیکو آمده است؟ او میتواند پس از صانحهی GZ مرده باشد یا همان شخصی باشد که کاز در بیمارستان به آن اشاره میکند. البته شاید هم مانند کاز پس از ۹ سال توسط سربازان دستگیر شده و به منطقهای دیگر فرستاده میشود. به هر حال، چیکو بچه سربازی بود که روابط نسبتاً عاطفیای با پاز برقرار کرده بود و میتوان حدس زد پس از مرگ پاز، به ارتش اسنیک پیوسته تا به سراغ انتقام از مسببان این عمل برود. البته این موارد تنها حدس بوده و شاید با قضایای دیگری روبهرو شویم. E3 2013 اسنیک هوشیاری خود را به دست میآورد و باز هم همان Legendry Soldier (یکی از القاب وی) سابق میشود. اسنیک و آسلات پس از ماجرای فرار بیمارستان، به سراغ ساخت یک پایگاه و گروه جدید میروند؛ Diamond Dogs، نام همان گروه جدیدی است که اسنیک و آسلات دست به ساخت آن زدهاند. اما کاز گم شده است! به همین خاطر اسنیک و آسلات برای نجات وی، به افغانستان سفر میکنند. آسلات به بیگ باس توضیح میدهد تنها ۳ روز زمان برای نجات کاز وجود دارد و اگر این ۳ روز به پایان برسد، آنها شانس خود برای انتقام را از دست خواهند داد. بیگ باس به سراغ عملیات رفته و در نهایت کاز را در حالی مییابد که یک دست و یک پای خود را از دست داده است. هنوز معلوم نیست چرا کاز دستگیر شده و نیروهای موجود در افغانستان چه کسانی بودهاند اما احتمالاً در کنار مبارزه با اسکال فیس، با نیروهای دیگری وارد مبارزه شویم که احتمالاً همان میهنپرستان خواهند بود؛ چرا که سربازانی که به مادر بیس جمله کردند هویت خود را از بین برده بودند؛ بنابراین بیگ باس ممکن است تصور کرده باشد عاملان این موضوع میهنپرستان بوده و جنگی دوجانبه شکل گیرد. گفتههای بالا، برگرفته از نمایش بازی در E3 2013 بود و تنها کلیاتی از این نمایش مربوط به داستان بود ولی در این نمایش شاهد تغییراتی عجیب اما جالب هستیم. اولین خلاء داستانی بازی، مربوط به دستمصنوعی بیگ باس است. این در حالی است که بیگ باس در آینده دستانی کاملاً سالم دارد. از آنجایی که کوجیما تایید کرده تغییراتی جزئی در داستان بازی داده است، به نظر میرسد قطع شدن دستِ اسنیک نیز جزئی از این مسئله است. البته شاید هم دست اسنیک بخاطر کما قطع شده و موجود بودن دست وی در سالهای بعدی، بخاطر پیوند بدن او با بدن لیکوئید و سالیدوس بوده است؛ چرا که در MG2: Solid Snake شاهد سوختن بدن بیگ باس هستیم. (این مسئله درباره شاخ موجود در صورت وی نیز صادق است.) شاخ اسنیک بحثهای زیادی به میان آورده است. هنوز معلوم نیست دقیقاً منشاء این شاخ چیست و از کجا آمده است اما دو احتمال در این مورد وجود دارد. یکی اینکه این شاخ بر اثر ترکش بالگرد دشمن بوده که به صورت بیگ باس برخورد کرده است. دلیل دوم مدعیِ یک بیماری طبیعی به نام شاخ پوستی است که در دنیای واقعی نیز برخی از افراد به آن مبتلا شدهاند. جدا از تغییرات فیزیکی بیگ باس، در این بین شاهد یک تغییر روحی و روانی از سوی اسنیک هستیم. بیگ باس به شخصی کاملاً ساکت مبدل گردیده و در نمایش E3 2013، در ضمن صحبتهای آسلات که برای آن میتوان چندین جواب آورد هیچ پاسخی نداد. البته این رفتار عجیب وی بیدلیل نیست. جنگیدن در دوران نوجوانی، از دست دادن دوستی صمیمی، جدایی از رئیس، کشتن رئیس و بازیچه شدن در دست دولت، اختلافاتی بزرگ بین میهنپرستان، ماجراهای Portable Ops، نابودی Mother Base و سپس رفتن به کمایی ۹ ساله همگی از جمله دشواریهایی بوده که اسنیک از ۱۹۳۵ (آغاز تولد) تا بدین سال (۱۹۸۴) تحمل کرده است. به همین دلیل، وضعیتی مشابه به Walter White در Breaking Bad پیدا کرده است و تنها در مواقع لازم شروع به صحبت میکند. بیگ باس در ادامه شاهد از دست رفتن تعدادی دیگر از یارانش خواهد بود. با توجه به اتفاقاتی که برای وی در این نسخه خواهد افتاد، واقعاً القاب Venom Snake و Punished Snake به خوبی با اتفاقات رخ داده منطبق است. E3 2014 در ادامه، بیگ باس کاز را از افغانستان خارج میکند و به Mother Base بازمیگردند. با توجه به نمایش بازی در E3 2014، وی احتمالاً مانند گذشته نقش دست راست اسنیک را ایفا خواهد کرد. نمایش داستانی بازی در E3 2014، مطمئناً مبهمترین نمایش اجرا شدهی بازی است اما جدا از حدسهای مختلف، جزئیاتی جدید از بازی را آشکار میکند. در این جا ما شاهد هستیم اسنیک در میان اجساد فراوانی در حال قدم زدن است. شایان ذکر بوده که لباس سربازان سوخته شده، شباهت فراوانی به افراد خود بیگ باس دارد و از آن جهت که در صحنهای دیگر شاهد خاکسپاری سربازانی از سوی Diamond Dogs هستیم، احتمال دارد که بار دیگر شاهد جنگی خونین در حد پایان GZ باشیم. (در صحنهای که ناظر خاکسپاری سربازان Diamond Dogs هستیم، هرچه صحنه جلوتر میرود اسنیک دست خود را بیشتر مشت میکند و بیش از پیش بذر انتقام گذشته رشد میکند. این همان توجه به جزئیات بوده که کوجیما در داستان از آن چشمپوشی نکرده است.) شاهد صحنهای دیگر هستیم که کوجیما بیش از پیش نبوغ خود را در داستانسرایی نشان میدهد. اسنیک خاکستر سربازاناش را به نشانهای ادای احترام به صورت خود میمالد. این صحنه، به خوبی نشانگر غمگینی بیگ باس برای از دست رفتن افراداش است. صحنههای تریلر تکه تکه شده و مبهمتر میشود. در این بین، ناظر فعل و انفعالات و تمرینهای بسیار افراد بیگ باس هستیم که بیانگر سرسختی کار بیگ باس برای انتقام است. کازِ سوار بر بالگرد را میبینیم؛ پس اینطور میتوان برداشت کرد که بسیاری از صحنههای این نمایش، مدتی پس از نجات کاز به وقوع میپیوندد؛ به این دلیل که لباس وی دقیقاً همان لباسی است که در نمایش قبلی بر تناش بود. کینهتوزی و حس تنفر بیگ باس، در E3 2014 بهتر از قبل آشکار شد. تصور اینکه کوجیما قرار است چه سرنوشت شومی را برای این کهنهسرباز افسانهای رقم بزند واقعاً تماشایی است. شاهد کودکی سیاهپوست هستیم که به نظر میرسد برای تعلیم نظامی به Mother Base اعزام شده است؛ پس باید نظریهی کشتار کودکان (E3 2013) توسط اسنیک را منتفی خواند. برای چندمین بار، Heuy را در حال شکنجه میبینیم. اینطور که به نظر میرسد هیئویی رازهای مهمی دربارهی اسکال فیس و میهنپرستان میداند. پس از دیدار اسنیک با اسکال فیس، مبهمترین قسمت به نمایش در آمده، زمانی است که اسنیک چاقوی یار خود را در قلباش فرو میکند. این موضوع دقیقاً معلوم نیست که به چه معناست. شاید به این اشاره دارد که بیگ باس دیگر قلب و احساسی ندارد یا آتش انتقام باعث شده تا واهمهای از ضربات دشمن نداشته باشد. بیگ باس را در حالی مشاهده میکنیم که طول شاخ خود بدون هیچ اغراقی ۲ برابر شده است! به نظر میرسد با پیشروی در طول بازی شاهد بزرگتر شدن شاخ اسنیک هستیم. به همان قسمتی میرسیم که بیگ باس و اسکال فیس در کمال آرامش کنار یک دیگر هستند! البته یک Metal Gear Rex نیز مشاهده میکنیم. همچنین، افراد اسکال فیس در آن حوالی پرسه میزنند. اینطور که به چشم میآید، اسکال فیس از یک نیروی نظامی کاملاً مجهز و قوی بهرهمند است. درباره اینکه چگونه بیگ باس و اسکال فیس کنار یک دیگر هستند دلیل واضحی موجود نیست ولی از آن سو که بیگ باس پیش از این، چهره اسکال فیس را مشاهده نکرده میتوان گفت احتمالاً اسکال فیس با ظاهرسازی بیگ باس را خام کرده است. به این دلیل که هر دو خواهان نابودی میهنپرستان هستند به همین دلیل اسکال فیس به اسنیک ملحق شده تا میهنپرستان را نابود نماید. و اما آخرین قسمت این نمایش که بازهم آفرینندهی یک حفره داستانی است. بیگ باسی را مشاهده میکنیم که کاملاً عصبانی سربازانی (نیروهای خودی) که وی را نگه داشتهاند میکشد. سپس یکی از سربازانی را میبینیم که بیتفاوت و سرمست از این صجنه میگذرد و بیگ باس او را هم به درک واصل میکند! این موضوع دقیقاً معلوم نیست به چه معناست. MGSV: TPP چهره دیگری از جنگ و خونریزی را به تصویر خواهد کشید؛ برخلاف عناوین جنگ محور که این عامل را مرحمی برای تسکین درد دولت و دنیا میدانند، کوجیما سعی میکند با نشان دادن چهره جنگ به شکل واقعی، سیاستهای خارجه دولتهای غربی را به زیر سوال ببرد و از کلیشهها دوری کند، درست مانند کاری که در نسخههای قبلتر انجام داده بود! در MGSV: TPP نظارهگر هستیم آمریکا مورد انتقاد قرار میگیرد، سلاحهای هستهای مضر خوانده میشوند و جنگ ابرقدرتها در کشورهای رده پایینتر مورد هجوم سیل عظیمی از نکوهش قرار خواهد گرفت. بزرگواری که در تصویر نظارهگر هستید، آقای Harry Gregson-Williams هستند. ایشان در تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۶۱ (۵۲ ساله) در انگلستان متولد شدند و از جمله آهنگسازان سرشناس سریالها و فیلمهای تلویزیونی بودهاند که دستآوردهای فراوانی به دست آوردهاند. او به جزء نسخهی اول Metal Gear Solid، تاکنون برای تمامی نسخ MGS وظیفه آهنگسازی را داشته است. وی قرار است با کمک دیگر دوستان، آفرینندهی حماسهای دیگر در موسیقیهای MGSV: TPP باشد. آوای حماسهای دیگر موسیقی و صداگذاری همیشه جزئی از ارکان مهم این سری به شمار میرفته است. MGSV: TPP نیز از این قائده مستثنی نخواهد بود و کوجیما اهمیت زیادی به این مورد داده است. قسمت ششم از این مجموعه یک قسمت خوب از این مجموعه زیباست که اینبار در رابطه به موسیقیهای سری Metal Gear Solid بوده و در آن، Hideo Kojima، Akihiro Teruta و یکی از آهنگسازان بازی با نام Ludvig Forssell به طور خاصی در رابطه با موسیقیها و آواهای به کار گرفته شده در عنوان Metal Gear Solid V: The Phantom Pain و سری MGS بحث میکنند که در زیر، میتوانید متن این مصاحبه را مشاهده کنید. من هیدئو کوجیما هستم. یک بازیساز که بازیهایی نظیر Metal Gear Solid را در کونامی خلق کردم. من در اصل قصد داشتم یک کارگردان شده و دست به خلقِ فیلم بزنم، اما بودجه کافی برای انجام این کار را پیدا نکردم. زمانی که NES وارد بازار شد من هم پا به عرصه بازیهای ویدئویی گذاشتم و متوجه شدم داستانهای بیشتر و روایتهایی نظیر فیلمها را حتی در بازیها میتوان به تصویر کشید و این باعث شد تا به صنعت بازیسازی روی باورم. در آن زمان، شما نمیتوانستید صداگذاری و صدای زیادی در بازی قرار دهید و این یک چالش بزرگ بود اما در عین حال ساده و بیآلایش به نظیر میرسید و برای من بسیار سرگرم کننده بود. Metal Gear Solid 2 موسیقیهای زیبا و واقعیای داشت که به اطلاح گفته میشد از کیفیت “CD” بهرهمند است. زمانی که Harry Gregson-Williams از هالیوود بیرون آمد من این شخص را به روی کار برای ساخت موسیقیهای واقعی به روی کار آوردم و آن زمان حین ساخت موسیقیها من احساس میکردم موسیقیها به فیلمهای سینمایی بسیار شباهت دارد. بازیهای ویدئویی یک فیلم نیستند، اما مانند آن هستند. من فکر میکنم صداها ۸۰% از آن را تشکیل میدهند. کوجیما معتقد است شیوه ساخت موسیقی برای MGSV: TPP به دلیل محیط-باز بودن بازی وقت و کاری دشوار را میطلبد. وی توضیح میدهد: The Phantom Pain یک بازی جهان باز و غیر خطی است. بازیهای خطی؛ مانند فیلمها هستند. دوربین همراه بازی بوده و در شرایط واحدی قرار دارید؛ بنابراین قرار دادن موسیقی در اینجا بسیار آسانتر است اما زمانی که بازی در محیطی بسیار بزرگ جریان داشته باشد و شما ناگهان با رویدادهایی ناگهانی؛ مثلِ زمانی که عاطفی شوید، چیز مهمی را کشف کنید، غمگین یا عصبانی شوید یا توسط دشمن شناسایی شوید کار سختتر شده و در اینجا افزودن و تغییر ریتم و ملودی یک چالش جدید به شمار میرود. Akihiro Teruta جدا از مبحث موسیقی، آقای Akihiro Teruta نیز توضیحاتی درباره افکتهای صداگذاری میدهد که مانند گذشته نوید یک صداگذاری بینقص را خواهد داد. Kojima Productions به تازگی برای این کار سعی کرده تا به سمت اقتباس از متدهای فیلمها برای صداها استفاده کند و Foley یک نمونه از این موضوعست. در اینجا آرشیو رایگانی از افکتهای صوتی موجود است، اما مزیت استفاده از Foley این است که موج همان صدا دو بار به یک شکل نخواهد بود و غیرقابل تکثیر است. در اینجا Teruta عکسها و ابزاری نشان میدهد که نشان از راههای عجیب قرارگیری صداها در بازی میدهد. این بخش از عکسها مربوط به قرار دادن صداها در نمایش بازی در فستیوال Entertainment Electronic Expo (E3 2013) است و مربوط به زمانی است که بیگ باس وارد کمپ دشمنان میشود. Ludvig Forssell، سرپرست آهنگسازان بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain Ludvig Forssell، سرپرست آهنگسازان بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain نیز در راستای موضوعِ موسیقیهای بازی میگوید: ما از تعداد زیادی جلوههای صوتی و آواهای مختلف استفاده کردهایم به طوری که بازیکن احساس کند در منطقه درستی قرار دارد و در حال پیمودن راه درستی است. به سختی مشغول کار هستیم و به دنبال تعدادی ارکستر بازی برای این بخش. باید بگویم اینکه چه چیزی میسازیم بسیار مهم است؛ چرا که باید کوجیما را نیز راضی نگه داریم و باید بگویم او سرسخت در حال نظارت و کار است. این یکی از بهترین توسعهها در صنعت موسیقی در بین بازیهای ویدئویی بوده و بخاطر افراد به رسمیت شناخته شدهی هالیوود است. کاری که John Williams و Hans Zimmer کردهاند، Harry Gregson-Willaims دارد برای ما انجام میدهد که تعداد زیادی از مردم را میتواند به خود درگیر کند. طرفداران هیچگاه آن خش و بلندی مخصوص صدای David Hayter در مجموعهی Metal Gear Solid را از یاد نخواهند برد؛ کسی که در ۹ نسخه از MGS در نقش شخصیت اصلی ایفای نقش کرد. ولی دیگر باید خود را با صداپیشهای جدید به نام Kiefer Sutherland وقف دهیم. البته جایگزینی کیفر ساترلند به جای دیوید هیتر هر چند از نظر تعداد کثیری یک نکته منفی تلقی میشود اما کیفر ساترلند هرگز یک انتخاب اشتباه نبود. خوشبختانه کیفر ساترلند قبل از صداپیشگی برای اسنیک، پیش از آن عهدهدار صداپیشگی برای کارکترهایی نظیر Jack Bauer (در بازی ۲۴) و Sgt. Roebuck (در بازی Call of Duty: World at War) بوده است. بنابراین در این زمینه پیشینهی نسبتاً خوبی را دارد. طبق آنچه در GZ دیدیم و تریلرهایی که از TPP دیدهایم، کیفر ساترلند به خوبی از صداگذاری برای اسنیک برآمده است؛ یعنی گویش او کاملاً با شخصی رنج دیده و میانسال همخوانی دارد. در کل، کوجیما هر چند میتوانست با نگه داشتن هیتر موجهای منفی را از خود دور کند اما اکنون که صداپیشهای جدید را اختیار کرده، میتوان گفت ایدهآلترین انتخاب ممکن را انجام داده است. انیمیشنهای زیادی برای چهره کارکترها در نظر گرفته شده است. این جزئیات گاهاً آنقدر زیبا هستند که ممکن بوده با نگاهی به چهره شخصیتها، ناخودآگاه یادِ تکنولوژی MotionScan در L.A Noire بیافتید. به همین دلیل به لطف انیمیشنهای بالای صورت اشخاص در بازی به راحتی میتوانیم متوجه حالات آنها شویم. جلای یک دنیا گرافیک MGSV: TPP به عنوان یک بازی Cross-Gen و وسیع مانند نسخههای پیشین خود کاملاً معقول و زیباست. موتور پایهی استفاده شده برای بخش گرافیک Fox Engine است که پیش از آن قدرت خود را در GZ نشان داده بود. این موتورگرافیکی قدرتمند برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ رونمایی شد و با دموی تکنیکی خود نظرات بسیاری را جلب کرد. از جمله ویژگیهای مثبت گرافیک در خلق نورپردازیهای بسیار زیباست و سعی شده در استفاده از افکتهای گرافیکی مانند Glow یا Bloom بالانس ایجاد شود. به جرئت میتوان گفت GZ یکی از بهترین نورپردازیهای امسال را در بین عناوین دارا خواهد بود و MGSV: TPP در سال ۲۰۱۵ نیز از این قائده مستثنی نخواهد بود. سایهزنی با ظرافت تمام برای بازی به کار گرفته شده است. تلاش شده تا برای هر یک از اشیاء ممکن در محیط سایههای مختلف در نظر گرفته شود. حتی برای لایههای سنگ رسوبی یا یک تکه سنگ! گرافیک در زمینهی فنی برای یک بازی جهانباز مناسب است. جزئیات موجود در محیط غوغا میکند. تنها کافی است تا نمایش بازی در آفریقا را به یاد آورید که در هر گوشهای از آن شاهد علفزار و بوتههایی مختلف بودیم. پارتکیلها و ذرات معلق در هوا نیز به چشمنوازتر کردن محیط کمک زیادی کرده است و شما را یاد عناوینی نظیر Crysis میاندازد. البته Draw Distance فوقالعادهی بازی را که با جزئیات کامل تمامی دورنماها را نشان میدهد نمیتوان فراموش کرد که تقریباً مثبتترین نکتهی بخش گرافیک است. خوشبختانه بازی با فریمریت ۶۰ و رزولوشن 1080p برروی PS4 اجرا خواهد شد و در پلتفرم PC نیز میتوانید با وضوح 4K به انجام بازی بپردازید. با تغییر عنوان همیشگی (Tactical Espionage Action) به Tactical Espionage Operations تغییراتی بنیادی گیمپلی آغاز شد. کوجیما سعی کرد از ایدههای تقریباً منسوخ شدهی قدیمی فاصله بگیرد و تغییراتی ناب در گیمپلی ایجاد کند. این تغییرات از MGS: Peace Walker آغاز شدند اما به دلیل ضعف کنسول PSP آنطور که باید و شاید گیمپلی نتوانست نبوغ خود را در معرض نمایش بگذارد. ولی MGSV: TPP با قدرت کنسولهای نسل جدید، گیمپلی فوقالعادهتری را ارائه خواهد داد. Tactical Espionage Operations گیمپلی MGSV: TPP نسبت به نسخِ پیشین، روند سریعتریخواهد داشت. این امر، باعث شده تا تازهکاران مخفیکاری که قرار است تجربه خود را با این نسخه رقم بزنند بهتر از قبل با گیمپلی ارتباط برقرار کنند. به طور خلاصه، گیمپلی سبک و سیاق عامهپسندتری به خود گرفته است اما این به این معنا نیست که بازی از ریشههای خود فاصله گرفته است. برخلاف GZ که شاهد منطقه بسیار کوچکی بودیم (به دلیل پیشدرآمد بودن بازی) اینبار یا محیطهای گسترده، چشمنواز و غنی برخورد خواهیم کرد که میتواند ساعتهای طولانی شما را مشغول کند. محیطهای بازی تقریباً ۲۰۰ برابر بزرگتر از GZ خواهند بود؛ یعنی نقشهی این بازی متشکل از ۲۰۰ کمپ امگا است! البته این سرزمینها تفاوت بسیار فاحشی با کمپ پیشین دارند. اسنیک اینبار به اقصی نقاط جهان برای انتقام خواهد رفت. تا بدین لحظه، دو منطقه متفاوت نشان داده شده که اولین آنها افغانستان است. شما در این محیط بسیار وسیع، شاهد مناطق بیابانی، پست و گاهاً مرتفع خواهید بود که از آب و هوایی خشک بهرهمند است. در سویی دیگر، محیطهای گرمسیر استوایی نظیر آفریقا به بازی افزوده شده است که از نظر اقلیمی، کاملاً در تضاد با افغانستان است. به همین خاطر شما اصلاً احساس نفستنگی (!) نخواهید کرد و محیطهای متفاوت بازی کاملاً شما را ارضا میکند. جهانباز شدن گیمپلی، از جمله تغییرات بسیار بزرگی بوده که در بازی ایجاد شده است. البته نباید فراموش کرد با یک متال گیر طرف هستیم نه یک Grand Theft Auto! به رقم این جهش و تغییر بزرگ، تغییرات زیادی نیز در بازی به وجود آمده است. بازیکنان در پایان بخشیدن به مراحل دستشان بسیار بازتر خواهد بود. تا به حال، ۳ تریلر از یک مرحله یکسان نشان داده شده است. هدف از این عمل، نشان دادن باز بودن دست بازیکن برای پیشروی در مراحل است. شما ممکن است یک مرحله را به بهترین شکل و با آخرین رنک ممکن (S) به اتمام برسانید اما متوجه بعضی عناصر در طول این مرحله نشوید؛ برای مثال، در یکی از تریلرها خبری از خمپارهانداز نبود ولی در تریلر بعدی شاهد یک خمپارهانداز بودیم. در تریلر بعدی هم تعدادی گرگ دیدیم یا حتی زندانیهایی اسیر شده. بنابراین ممکن است با اتمام یک مرحله نتوانید متوجه تمامی موارد شوید و این باعث میشود تا ارزش تکرار مراحل دوچندان شود. مانند گذشته به وفور شاهد Easter Egg و عناصر عجیب در طول گیمپلی خواهیم بود که دیگر یک نشانه مخصوص برای MGS تلقی میشود. کوجیما همچنان از المانهایی تخیلی در بازی استفاده خواهد کرد؛ مانند مدفوع کردن اسب و چپ شدن ماشین با برخورد با آن! یا حتی بادکنکی به شکلی بیگباس که حواس دشمنان را میتواند به سوی خود جلب کند. عکسهای جالب روی جعبهها نیز از این قائده مستثنی نیستند. البته تا انتشار بازی مدت نسبتاً زیادی مانده و ممکن است با المانهای دیگری با سبک کوجیما (!) روبهرو شویم. بیگ باس به هیچوجه یک پارکورکار حرفهای مانند اساسینهای شهیر در این زمینه نیست اما به عنوان یک سرباز مخفیکار در بالارفتن از صخرهها مهارت خوبی را دارد. کوجیما هرچقدر که سعی کرده تا المانهای تخیلی به بازی بیفزاید، در جایی دیگر به واقعیت مطلق اتکا کرده است. هرچند کوجیما اعتراف کرده قابلیت صخرهنوردی افزوده شده از سری Assassin’s Creed الهام گرفته شده اما نمونهای کامل شده از مورد مذکور است. شما گاهاً در AC شاهد جهشهای تخیلی هستید که شباهت زیادی به یک پارکور واقعی ندارد ولی کافی است به صخرهنوردی و تعامل اسنیک با سنگ توجه کنید که با واقعیت بسیار منطبق است. مانند MGS: Peace Walker شاهد Fulton Recovery خواهیم بود؛ این قابلیت، به شما اجازه خواهد داد تا با استفاده از آن دشمنان یا حیواناتی را که بیهوش کردهاید به پایگاه خود بفرستید. سربازانی که شما به پایگاه مادر خواهید فرستاد، در نهایت به ارتش شما اضافه خواهند شد. البته گاهاً ممکن است هنگام فرستادن آنها به پایگاه مادر شرایط آب و هوای طوری شود که Fulton خراب شده و دشمن کشته شود. بنابراین هنگام استفاده از این قابلیت باید به آب و هوا توجه داشته باشید. جدا از این موارد، فولتون یک استفادهی دیگر نیز دارد. از آن جهت که سربازان همواره در محیط مشغول حرکت هستند، اگر جنازه دشمن را ببینند شک خواهند کرد و به دنبال شما خواهند گشت؛ بدین سبب شما با استفاده از این ویژگی میتوانید جنازه را به هوا فرستاده و به نحوی قایم کنید! علاوه بر آن، شما میتوانید ماشین یا حتی کانتینرهای دشمن را با این بالونگازی به پایگاه مادر بفرستید. توجه داشته باشید که تمامی آنها به درد شما خواهند خورد و باعث میشود تا در مراحل بعدی از آنها استفاده کنید. به طور کلی فولتون آیتمی بسیار حیاتی برای شما است. مانند MGS: Peace Walker باید به شکلی بسیار بهینه و مستمر از آن استفاده کنید. قابلیت جدیدی که به گیمپلی افزوده شده استفاده از Phantom Cigar است. از آن جهت که یک شبانهروز در MGSV: TPP هفت ساعت در دنیای واقعی به طول خواهد انجامید و مراحل در شب آسانتر خواهد بود، میتوانید با استفاده از آن و سیگار کشیدن زمان را سریع کنید و در هر حالتی از روز به سراغ ماموریت خود روید. برخلاف GZ که هیچ Boss Fightای را شاهد نبودیم، اینبار در MGSV: TPP مانند نسخِههای پیشین تعداد زیادی باسفایت بسیار چالشبرانگیز خواهیم دید. با توجه به تریلرهای اخیر شاهد اشخاص منفی و قدرتمندی هستیم که سوژه بسیار مناسبی برای یک باسفایت خواهند بود. جدا از اینکه باسهای بازی انسان هستند با توجه به تریلر بازی در آفریقا، به نظر میرسد با آهنپاره (!)هایی نظیر بالگرد یا شاید هم تانک به عنوان یک باسفایت روبهرو شویم. یکی از ویژگیهای جالب افزوده شده به بازی، یک یار و Buddy به نام DD است. جداً سرتاسر MGSV: TPP پیشرفت خواهد بود. تنها کافی است تا نسخِ پیشین بازی را با این بازی مقایسه کنید تا متوجه یک انقلاب شوید. پس از حذف شدن Codec دوست داشتنی و همیشگی در GZ، یک جایگزین دیگر به نام iDroid خواهیم دید. این آیتم، شکل و شمایلی مانند بیسیم دارد و با باز کردناش صفحهای خواهیم دید که با پرتوهای نور ساخته شده است. به طور کلی، iDroid یک نمونهی پیشرفته از Codec بوده که تغییرات زیادی در آن اعمال شده است. از جمله این تغییرات که در MGSV: TPP شاهد خواهیم بود، «ساپورت هوایی» است؛ بدین معنا که میتوانید پایگاه مورد نظر را نشانهگیری کرده و طی یک تماس با نیروهای جنگندهی پایگاه مادر، جمع کثیری از افراد پایگاه دشمن را منابود کنید. از دیگر تغییراتی که میتوان به آن اشاره داشت، سفارش اسلحه یا همان جعبهی معروف اسنیک برای پنهان شدن است. حال که از جعبهی معروف اسنیک صحبتی به میان آورده شد، بهتر است نگاهی به این مکانیک نسبتاً عجیب بیندازیم. این جعبه که به نوعی امضای این سری به شمار میرود، از داستان Hako Otako نشات میگیرد که مردی برای فرار از دارمکافات دنیا از یک جعبه استفاده میکند. تفاوت شخصیت داستان اوتاکو با بیگ باس، این است که بیگ باس از این جعبه برای مخفی شدن از دست دشمنان استفاده میکند. البته این جعبه تعدادی تغییر داشته که بد نیست به آنها اشارهای داشته باشیم. اولین آنها پرش از جناح جلو است؛ یعنی ممکن است دشمن به حضور شما شک کند. در این صورت، او به سمت شما خواهد آمد. اینجاست که شما میتوانید با فشردن یک دکمه از جلوی جعبه پرش کنید و از داخل جعبه به جایی امنتر فرار کنید. البته این کار تنها زمانی جواب میدهد که جلوی شما دیواری وجود داشته باشد. اینبار به روی جعبهها اشکال و عکسهایی تحریککننده (!) یا برچسب یک سرباز در حین سلام نظامی نقش بسته است. بدین معنا که وقتی دشمن به شما شک کرد میتوانید جعبه را خم کرده و با آن بایستید. در این صورت دشمن با دیدن برچسب به سمت جعبه آمده و در حین لذت بردن از منظرهی عکس روی جعبه با CQC شما روبهرو شدهد و برود لای باقالیها! یکی از شاخصههای اکثر متال گیرها، لباسهای متنوع و جالبی بوده که کوجیما در بازی قرار داده است. MGSV: TPP نیز از این قائده مستثنی نیست و شاهد لباسهای مختلفی در بازی خواهیم بود. دسترسی به این لباسها حتی در حین حضور در دنیای بازی نیز امکانپذیر است و دیگر نیازی به منو یا پایگاه برای تعویض لباس نخواهد بود. تنها با استفاده از iDroid میتوانید بالگرد را خبر کرده تا با جعبه لباس مورد نظر برای شما بفرستند! تا این قسمت از نمایشهای بازی، به نظر میرسد تعدادی از لباسهای شما از MGS: PW وام گرفته شدهاند اما لباسهای متنوع دیگری مانند عکس بالایی نیز در بازی وجود دارد. به نظر میرسد مانند MGS3: Snake Eater هر لباس با توجه به محیط کارایی خود را خواهد داشت؛ به طور مثال، لباسهای سبز رنگ میتواند شما را در محیطهای سرسبز استتار کند. در یکی از مراحل آفریقا شاهد بودیم Quiet با قدرتهای ماوراءالطبیعهی خود (جهشهای بلند، غیب شدن و…) توانست نقش یک محافظ بسیار خوب با هوش مصنوعیای بینقص را ارائه دهد اما افزوده شدن Quiet به عنوان یک محافظ در طی مراحل، بستگی به تصمیمگیریهای شما دارد. یعنی ممکن است شما طوری بازی کنید که اصلاً با DD یا Quiet مواجه نشده و با یک محافظ دیگر روبهرو شوید! یکی دیگر از مشخصههای بازی، ساخت و مدیریت پایگاه خود یعنی پایگاه مادر است. پیش از اینچنین چیزی را در Peace Walker مشاهده کردهاید ولی در MGSV: TPP به شکلی گستردهتر با آن روبهرو خواهید شد. برخلاف گذشته که نمیتوانستید در پایگاه خود قدم بزنید اینبار این ویژگی به پایگاه مادر افزوده شده است. قابلیت شخصیسازی پایگاه نیز موجود بوده و میتوان طبق سلیقه تزئیناتی روی آن انجام داد. (در نمایشهای بازی شاهد هستیم سازنده به طرز عجیبی پایگاه مادر را به شکل Big Shell در MGS2: Sons of Liberty در آورده است.) مانند گذشته، شما هر چیزی را که با کمک فولتون به پایگاه مادر میفرستید برای شما سودمند و در پایگاه قابل مشاهده است. البته گاهی اوقات پایگاه شما ممکن است مورد هجوم دشمنان قرار گیرد – Under Attack – و اینجاست که شما باید به سراغ نابودی دشمن بروید. موردی که در بسیاری از بازیها دیده شده است. یکی از ویژگیهای بسیار جالب و افزوده شده به بازی، دستمصنوعی بیگ باس است. در وهله اول شاید تصور کنید این دستمصنوعی تنها برای تزئین و نشان دادن مشقتهای زندگی وی بوده اما از جهاتی دیگر متوجه خواهیم شد که ویژگی جالبی به بازی افزوده است. این دستمصنوعی، کاملاً قابل شخصیسازی بوده و میتوانید حالت پیشفرض قرمز آن را به رنگهای متنوعی تغییر دهید. علاوهبر آن، دیگر برای خبر کردن دشمن از پشت سنگر نیازی به دیوار زدن نیست. میتوانید با چرخاندن مچ دستمصنوعی تولید صدا کرده و دشمن را به سمت خود بکشانید. با استفاده از این دستمصنوعی نیز میتوانید با ضربهای به زمین، آیتمهای نزدیک به خود را نشانهگذاری کنید. این ویژگیها برگرفته از دو نمایش بازی بوده و شاید در نمایشهای بعدی چیزهای جدیدتری از این ویژگی ببینیم. مانند عناوین امروزی بازار، دیگر خبری از HUD پیچیده و شلوغ نیست. تنها زمانی که اسلحه را تعویض میکنید تا چندین ثانیه HUD مربوط به سلاح بالا میآید و حین مخفیکاری نیز از بین میرود. هیچ نوار سلامتیایی برروی صفحه نخواهد بود؛ این بدین معناست که دیگر خبری از شکار مار یا استفاده از Ration نیست. به یمن جهانباز شدن بازی وسایلنقلیه متنوعی به بازی افزوده شده است. چرا که بعضاً شما باید مسافتهایی بسیار طولانی را طی کنید که با پای پیاده بسیار خستهکننده خواهد شد. وسایلنقلیهی بازی شامل جیپ، تانک، APC، کامیونهای مختلف و از این قبیل ماشینهای نظامی است. البته طبق تریلر GDC 2013 بیگ باس را برروری یک موتور دیدیم؛ بنابراین میتوان انتظار موتور را نیز داشت. وسایل عبور و مروری که در بازی استفاده میکنید تنها چند تکه آهن متحرک نیستند و طبق چیزی که در GZ دیدیم از هندلینگ و کمنترل بسیار معقولی بهرهمند هستند. نه به اندازهی Saint’s Row آرکید هستند و نه به اندازه Gran Turismo شبیهساز! برای طی کردن مسافتها حتی اسب نیز وجود دارد و شما با سوت زدن میتوانید آن را احضار کنید. در خصوص اسبسواری نیز میتوان گفت کمترین بازیای میتواند با اسبسواری روان و پرجزئیات بازی قابل مقایسه باشد! Not for any nation, Not for any ideology, Not for justice, Not for honor, Not for power, Not for the future, Not for love, Not future, Not for love, Not for peace, Only for revenge مار زخمی MGSV: TPP در سال انتشار خود میتواند به یکی از مدعیان سرسخت برای تصاحب جوایز مختلف و حتی بهترین بازی سال باشد. همانطور که MGS4: Guns of the Patriots توانست رقابت تنگاتنگی با عنوانی بزرگ نظیر GTA IV را داشته باشد این نسخه نیز کاملاً پتانسیل چنین عملی را دارد، مخصوصاً اینکه با داستانی روبرو هستیم که عنصر کلیشهای اما جذاب انتقام را در خود دارد. انتقامی بسیار بزرگ که از لحاظ سناریونویسی، پرداخت شخصیتها و دیگر عناصر موجود در بخش داستانی حتی میتواند با فیلمهای پر سر و صدای دنیای هالیوود به رقابت بپردازد. گیمپلی فوقالعاده بازی که در آن شاهد تغییراتی زیادی هستیم را نیز نمیتوان فراموش کرد. از آن جهت که کوجیما گفته این آخرین نسخه از MGSV: TPP است که وکارگردانی میکند، میتواند نوید این را بدهد که شاهد یکی از بهترین عناوین در بین سری MGS باشیم که تا سالیان سال در خاطرمان خواهد ماند. نویسنده John Doe Hideo Kojima مقالات بازی 35 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید با تشکر از اقای بهرامی :۱۵: :*: ب ندرت پیش میاد متن هارو بخونم حتی اگه ی بند باشن سعی میکنم تند تند بخونم ولی این متنو با حوصله خوندم واقعا عالی بود کامل کامل فقط امیدوارم انتشار نسخه پی سی همزمان با کنسول ها باشه ۲۱ پاسخ واقعا پیش نمایش کامل و جامعی بود دست نویسنده درد نکند این نسخه ازبازی میترکونه :۱۵: :۱۵: :۱۵: ۲۰ پاسخ واقا اخرین متال گرید میخواد باشه. ۰۰ پاسخ عمرا اگه اخری باشه تا کوجیما زندست این بازی رو ادامه داره مگه اینکه بزنه اسنیک رو تو این قسمت نفله کنه ۰۰ نه. کوجیما گفته این آخرین متالگیری هست که میسازه و داره افرادش رو آماده میکنه تا بدون خودش بازی رو ادامه بدن؛ در واقع بازی ادامه داره اما بدون حضور کوجیما. ( : | ) البته کوجیما قبلاً بارها و بارها همچین حرفی رو زده اما دوباره ادامه داده. اینم احتمالاً به سرنوشت باقی حرفای کوجیما دچار میشه. ۰۰ تشکر فراوان یکی از دلایلی که داستان سری متال گیر رو اینقدر جذاب کرده اینه که بازی فقط به نمایش حقیقت جنگ نمی پردازه چیزی که بازی نشون میده چهره ی واقعی دنیای ماست. با این که عناصر طنز و تخیلی در بطن داستان گنجانده شده ولی نمیشه انکار کرد که به طور کامل دنیای انسان ها رو به تصویر می کشه. با اون قسمتی که میگه موسیقی ۸۰ درصد کار هست خیلی موافقم! بیش از حد موفقم! گیم پلی بازی هم که اینقدر گسترده هست نمیشه توی یکی دوتا پیش نمایش همه اش رو ذکر کرد برای مثال یکی از نکاتی که مطمئنم خیلی ها نمی دونن: توی کمپ ممکنه گروگان یا سربازی داشته باشیم که انگلیسی صحبت نکنن. برای همین باید مترجم هم هم داشته باشیم تو مادر بیس! یا مثلا قابلیت شارژ کردن و شوک وارد کردن از طریق دست مکانیکی اسنیک که شما ذکر نکردین… باز هم ممنون… ۶۰ پاسخ بهترین پیش نمایش سایت :۱۵: metal gear solid بهترین بازی عمر من است و اگر ساخت ان توست کوجیما تمام شود من بازی و گیم را کنار میگزارم خدا متال را از ما نگیرد ۴۰ پاسخ یه ساعته دارم میخونم اخرشم چند جا رو رد کردم! یه سوال: کاراکترهای نسخه اول چی شدن؟ مثلا نائومی یا اون دختره(اسمش یادم رفته) که اسنیک ظاهرا بهش علاقمند بود. ۰۰ پاسخ داستان قسمت اول در آینده ی این قسمت اتفاق می افته یعنی توی فانتوم پین شخصیت های قسمت اول هنوز بچه هستن! ۱۱ اسمش meryl نبود احیانا؟ ۰۰ بله، مریل سیلوربرگ ۰۰ اخه توی قسمت اول بیگ باس حضور داشت. ظاهرا اسنیک تو قسمت اول جوون بود. الان یادم افتاد.از طریق کانالهای هوا وارد زندان شدیم. مریل رو از تو زندان اوردیم بیرون. ولی فرار کرد. ۰۰ بیگ باس نبود. سالید اسنیک بود. بیگ باس در mgs3 واواخر mgs4 حضور داشت. به غیر از اون توی متال گیر های قدیمی کنسول nes حضور داشت. ۱۰ پس اونی که از توی رادیو ازش دستور میگرفتیم کی بود؟ من که یادمه بهش بیگ باس میگفتیم. ۰۰ مطمئنی Otacon یا Roy Campbell یا Master Miller نبوده؟ چون تا اونجایی هم که من یادمه بیگ باس نبود ۰۰ @ میلاد اونیکه میگی سالید اسنیکه پسر این بیگ باس حساب میشه یکی از ۳ پسرش ۰۰ اسم دختره مریل بود ۱۱ بهترین پیشنمایشی که تو این ماهای اخیر خوندم :*: فوق عالی بود ممنون اقای بهرامی :۱۵: این بازی هم که قابل توصیف نیست :۱۵: ۲۲ پاسخ پیشنمایش خیلی خوبی بود کامل ورسا ۴۲ پاسخ تشکر و خسته نباشید پیش نمایش کاملی بود ۴۳ پاسخ دی بازی جان این سرور های پارسپک مشکلشون همینه ، شما اگر ۱۰ هسته ای برای sql هم بزنی آخرش خطای پایگاه میزنه ، شما الان دیتا بیس دیشب رو ری استور کردین میگم ۱ سال از همین سرور ها استفاده کردم ، مهم کانفیک سرور ها و هاست ها هست مثلا مشکل این هاست اینکه ای پی چین و پروکسی ها رو راحت قبول میکنه، ۰۱ پاسخ نمایش بیشتر
با تشکر از اقای بهرامی :۱۵: :*: ب ندرت پیش میاد متن هارو بخونم حتی اگه ی بند باشن سعی میکنم تند تند بخونم ولی این متنو با حوصله خوندم واقعا عالی بود کامل کامل فقط امیدوارم انتشار نسخه پی سی همزمان با کنسول ها باشه ۲۱ پاسخ
واقعا پیش نمایش کامل و جامعی بود دست نویسنده درد نکند این نسخه ازبازی میترکونه :۱۵: :۱۵: :۱۵: ۲۰ پاسخ
عمرا اگه اخری باشه تا کوجیما زندست این بازی رو ادامه داره مگه اینکه بزنه اسنیک رو تو این قسمت نفله کنه ۰۰
نه. کوجیما گفته این آخرین متالگیری هست که میسازه و داره افرادش رو آماده میکنه تا بدون خودش بازی رو ادامه بدن؛ در واقع بازی ادامه داره اما بدون حضور کوجیما. ( : | ) البته کوجیما قبلاً بارها و بارها همچین حرفی رو زده اما دوباره ادامه داده. اینم احتمالاً به سرنوشت باقی حرفای کوجیما دچار میشه. ۰۰
تشکر فراوان یکی از دلایلی که داستان سری متال گیر رو اینقدر جذاب کرده اینه که بازی فقط به نمایش حقیقت جنگ نمی پردازه چیزی که بازی نشون میده چهره ی واقعی دنیای ماست. با این که عناصر طنز و تخیلی در بطن داستان گنجانده شده ولی نمیشه انکار کرد که به طور کامل دنیای انسان ها رو به تصویر می کشه. با اون قسمتی که میگه موسیقی ۸۰ درصد کار هست خیلی موافقم! بیش از حد موفقم! گیم پلی بازی هم که اینقدر گسترده هست نمیشه توی یکی دوتا پیش نمایش همه اش رو ذکر کرد برای مثال یکی از نکاتی که مطمئنم خیلی ها نمی دونن: توی کمپ ممکنه گروگان یا سربازی داشته باشیم که انگلیسی صحبت نکنن. برای همین باید مترجم هم هم داشته باشیم تو مادر بیس! یا مثلا قابلیت شارژ کردن و شوک وارد کردن از طریق دست مکانیکی اسنیک که شما ذکر نکردین… باز هم ممنون… ۶۰ پاسخ
بهترین پیش نمایش سایت :۱۵: metal gear solid بهترین بازی عمر من است و اگر ساخت ان توست کوجیما تمام شود من بازی و گیم را کنار میگزارم خدا متال را از ما نگیرد ۴۰ پاسخ
یه ساعته دارم میخونم اخرشم چند جا رو رد کردم! یه سوال: کاراکترهای نسخه اول چی شدن؟ مثلا نائومی یا اون دختره(اسمش یادم رفته) که اسنیک ظاهرا بهش علاقمند بود. ۰۰ پاسخ
داستان قسمت اول در آینده ی این قسمت اتفاق می افته یعنی توی فانتوم پین شخصیت های قسمت اول هنوز بچه هستن! ۱۱
اخه توی قسمت اول بیگ باس حضور داشت. ظاهرا اسنیک تو قسمت اول جوون بود. الان یادم افتاد.از طریق کانالهای هوا وارد زندان شدیم. مریل رو از تو زندان اوردیم بیرون. ولی فرار کرد. ۰۰
بیگ باس نبود. سالید اسنیک بود. بیگ باس در mgs3 واواخر mgs4 حضور داشت. به غیر از اون توی متال گیر های قدیمی کنسول nes حضور داشت. ۱۰
بهترین پیشنمایشی که تو این ماهای اخیر خوندم :*: فوق عالی بود ممنون اقای بهرامی :۱۵: این بازی هم که قابل توصیف نیست :۱۵: ۲۲ پاسخ
دی بازی جان این سرور های پارسپک مشکلشون همینه ، شما اگر ۱۰ هسته ای برای sql هم بزنی آخرش خطای پایگاه میزنه ، شما الان دیتا بیس دیشب رو ری استور کردین میگم ۱ سال از همین سرور ها استفاده کردم ، مهم کانفیک سرور ها و هاست ها هست مثلا مشکل این هاست اینکه ای پی چین و پروکسی ها رو راحت قبول میکنه، ۰۱ پاسخ