نقدی دیگر بر بازی «فضای مرده ۳»؛ مهندسی ترس و اکشن

در ۱۳۹۱/۱۲/۱۱ , 13:39:09
نقدی دیگر بر بازی «فضای مرده ۳»؛ مهندسی ترس و اکشن

نسخه‌ی اول “هوای مرده” زمانی عرضه شد که تمامی عناوین کلاسیک ترسناکمان رنگ باخته بودند و دیگر کسی به عرضه‌ی یک بازی ترسناک و تنش‌زا بر روی کنسول‌ها امید نداشت, ذائقه‌ی اکشن دوست اکثر بازی‌کننده‌های دنیا از طرفی و تمایل بی حد و حصر ناشر‌ها به پول بیشتر باعث شده بود تا کم‌کم شاهد این باشیم که این عناوین تنها نام ژانر Survival Horror را یدک بکشند و هیچ بویی از المان‌های ویژه‌ی آن نبرند. در این وضعیت بود که استودیوی ویسرال‌گیمز (Visceral Games) عنوانی را ساخت که با بهره‌گیری از المان‌های پایه‌ی ژانر ترس و مکانیک و تکنیک‌های خلق ترس, کاری کرد که بعد از مدت‌‌ها به معنای واقعی کلمه ترسیده و از گیم‌پلی زیبای آن لذت ببریم. موفقیت فوق‌العاده‌ی عنوان اول نام ویسرال را بر سر زبان‌ها انداخت. ویسرال “هوای مرده ۲” را با گیم‌پلی‌ای غنی‌تر و روندی زیباتر و از مهم‌تر با همان حس ترس و تعلیق روانه‌ی بازار کرد تا نسل هفتم تبدیل به گوشه‌ای از بهشت طرفدارن ژانر Survival Horror شود.

همه چیز بر وقف مراد عاشقان ژانر ترس بود, تا اینکه از سومین “هوای مرده” رونمایی شد. اولین نمایش بازی که حالت همکاری دونفره (Co-Op) و مبارزه با انسان‌ها که برای نخستین بار پا به این مجموعه می‌گذاشتند را به نمایش می‌گذاشت, آه را از نهاد طرفداران “هوای مرده” بلند کرد. آیا “هوای مرده” هم بعد از آن افتضاح رزیدنت اویل ۶, قصد دارد به ریشه‌های خود که این مجموعه را منحصر به فرد کرده بود,‌ پشت کند؟ آیا باید به این زودی از “هوای مرده” و دنیای ترسناکش خداحافظی کنیم؟ و بسیاری از سوال‌های ناامیدانه‌ی دیگر که ذهن بازی‌کننده‌ها را به خود مشغول کرده بود. این در حالی بود که استودیوی ویسرال به طرفداران امید می‌داد و معتقد بود که “هوای مرده” در حالت تک‌نفره همان حس و حال گذشته را خواهد داشت. شاید بسیاری این صحبت‌ها را نوعی هایپ تبلیغاتی می‌دانستند و آن را با حرف‌های کپکام در رابطه با رزیدنت اویل ۶ و کمپین لیون مقایسه می‌کردند, اما حالا که “هوای مرده ۳” منتشر شده و ما هم آن را تجربه کردیم,‌ باید بگویم که این همان هوای مرده‌ای است که انتظار داشتیم. حالا حرف‌های ویسرال در رابطه با اعمال تغییرات در بازی جدید را می‌فهمم; آنها می‌توانستند به بازی آب ببندند و یک عنوان تکراری با همان المان‌های تکراری دو نسخه‌ی قبلی تحویلمان بدهند, اما این کار را نکردند و “هوای مرده ۳” را همراه با یک کمپین طولانی, اکشن جذاب, سیستم ساخت و ساز عالی و محیط‌های متفاوت و صدالبته کمپین دونفره عرضه کردند. این موضوع باعث شده تا با عنوانی متفاوت‌تر از نسخه‌های قبلی رو به رو باشیم. “هوای مرده ۳” آن فاجعه‌ای که بسیاری از بازی‌کننده‌ها انتظار داشتند نیست, نه بخش همکاری و نه عناصر اکشن بازی و نه سیستم ساخت اسلحه, هیچکدام باعث نشده تا شاهد یک “چرخ‌های جنگ” دیگر با تمی تاریک باشیم. هرچند که بازی از صعف‌های اندکی رنج می‌برد, اما این سبب نشده تا “هوای مرده ۳” را گوشه‌ی شکسته‌ی مثلث “هوای مرده” بدانیم.

از ایشیمورا تا ولانتیس

داستان “هوای مرده ۳” هنوز هم بخشی دیگر از زندگی باز‌مانده‌ی نکرومورف‌ها را روایت می‌کند. آیزاک کلارک که در نسخه‌ی اول به عنوان یک مهندس مکانیک شناخته می‌شد, در نسخه‌ی دوم تبدیل به یک قاتل حرفه‌ای نکرومورف‌ها و مارکرها شد. اکنون او وظیفه‌ی سنگین‌تری بر دوش دارد و آن چیزی نیست جز نجات کهکشان از شر نیرو‌های پلید مارکر‌ها.

بعد از اتفاقات نسخه‌ دوم که به نابودی مارکر و فرار آیزاک و اِلی از ایستگاه فضایی تایتان ختم شد. “هوای مرده ۳” وقایع سه سال بعد از آن اتفاقات را به تصویر می‌کشد. جایی که او و اِلی در کلونی New Horizon Lunar به دور از چشمان نیروهای Earthgov زندگی می‌کنند. اتفاقات تلخ و کابوس‌وار گذشته‌ی آیزاک باعث شده تا او گوشه گیر شده و قصد نداشته باشد تا باری دیگر اسلحه بدست گرفته و به نبرد با مارکر‌ها بپردازد. این در حالی است که اِلی بیکار ننشسته و تصمیم می‌گیرد تا برای یافتن منبع اصلی مارکر‌ها آیزاک را تنها بگذارد.

تمام اینها در حالی است که یک گروه تندروی مذهب یونیتولوژی, به سرکردگی جیکوب دانیک, با نابود کردن مارکر‌ها سعی می‌کنند تا نکرومورف‌ها را در سراسر کهکشان پخش کند. اِلی برای تحقیقاتش به سیاره‌ی Uxor سفر می‌کند, جایی که با کاپیتان رابرت نورتون آشنا می‌شود. اما دانیک همراه با نیروهایش به این سیاره هم حمله کرده و با نابودی مارکر آن نکرومورف‌ها را در سراسر سیاره پخش می‌کند. این عمل سبب کشته شدن بسیاری از جمله خانواده گروهبان جان کارور می‌شود. جان کارور به نورتون و اِلی می پیوندد, تا با کمک هم برای همیشه منبع مارکر‌ها را نابود سازند. اِلی سیگنال‌هایی را از منبع مارکر‌ها که در سیاره‌ای به نام “تئو ولانتیس” قرار گرفته‌‌اند, را ردیابی می‌کند و به سمت آنجا حرکت می‌کند. این حالی است که نورتون و کارور به منظور اضافه کردن آیزاک کلارک به این ماموریت ویژه به کلونی New Horizon Lunar می‌روند. نیرو‌های یونیتولوژی هم آنها را دنبال می‌کنند تا به محل اختفای آیزاک پی ببرند; کسی که مارکر‌های بسیاری را نابود کرده و دشمن قسم خورده‌ی جیکوب دانیک محسوب می‌شود. با پیوستن آیزاک به گروه, همه عملیاتی سخت را برای یافتن منبع مارکر‌ها آغاز می‌کنند. در حالی که دانیک هم قصد دارد به هر قیمتی که شده از این کار جلوگیری کند.

پیش‌زمینه‌ی داستانی “هوای مرده ۳” در یک کلام فوق‌العاده است و شما را از همان ویدئوی ابتدایی و دقایق اولیه بازی به خود جذب می‌کند. اما حقیقت این است که “هوای مرده ۳” نمی‌تواند به پتانسیل عالی خود در زمینه‌ی داستان‌سرایی دست یابد. کارکتر‌های جدید بدون شخصیت‌پردازی رها می‌شوند و حتی تلاشی برای شخصیت پردازی بیشتر آیزاک هم نمی‌شود. این در حالی است که نویسندگان سعی کرده‌اند تا با اضافه کردن یک مسئله‌ی شخصی در بین کارکتر‌ها (مثلث عشقی) کمی به داستان شاخ و برگ بدهند, اما روابط شخصیت‌ها و دیالوگ‌هایشان آنقدر ساده, سطحی و بی‌مزه است که حوصلتان را سر می‌برد. از طرفی آنتاگونیست داستان هم اصلا در حد آدم بد‌های کله خراب این روز‌ها در نمی‌آید و موفقیت و یا عدم موفقیت‌اش در هدف‌های منفی‌ای که دارد, به هیچ وجه برای بازی‌کننده مهم نمی‌شود و به محض تمام کردن بازی از یادتان خواهد رفت.

قصه‌ی “هوای مرده ۳” بسیار گسترده و پیچیده آغاز می‌شود,‌ اما متاسفانه بسیار سطحی ادامه پیدا کرده و به پایان می‌رسد. با اینکه که گشت و گذار در ایستگاه‌های فضایی رها شده و اطلاع از سرگذشت انسان‌های مرده جذابیت دارد, اما سرگذشت قهرمانان زنده‌ی ما در طول بازی جذابیت خاصی را به همراه نمی‌آورد. و مطمئنا “هوای مرده ۳” در مقایسه با دو قسمت قبلی که برروی مسائل درونی و روحی کارکتر‌ها را تمرکز کرده بود,‌ شکست می‌خورد.

رستاخیر درون

از داستان آبکی بازی که بگذریم, “هوای مرده ۳” در زمینه‌ی گیم‌پلی با دستی پر آمده است. بدون شک “هوای مرده ۳” نقطه‌ی تکامل این سه‌گانه و کلیکسیونی از تصمیمات فوق‌العاده‌ی سازندگان برای گسترش لذت بازی‌کننده را به نمایش می‌گذارد.

هنوز با یک عنوان سوم شخص ترسناک طرف هستیم که ایندفعه باید نام ژانر اکشن را هم به آن اضافه کنیم.  دشمنان اصلیتان را نکرومورف‌های چندش‌آور و البته ترسناک شامل می‌شوند; نکرومورف‌هایی که باید با روش‌های مختلف و با استفاده‌ از سلاح‌های گوناگون بازی تکه‌تکه شوند. با اینکه بازی از همان ابتدا همانند اکشن‌های سوم شخص امروزی شروع می‌شود. اما طولی نمی‌کشد که “هوای مرده ۳” وارد همان حس و حال قبل می‌شود. هنوز باید با دیدن نکرومورف‌هایی که تعدادشان بیشتر هم شده بترسید و با قدم زدن در راه‌رو‌های تنگ ایستگاه‌های فضایی مراقب باشید, زیرا هر لحظه ممکن است که نکرومورفی جلویتان سبز شود!

برای اولین بار در این مجموعه, “هوای مرده ۳” به شما اجازه می‌دهد که بیشتر از قبل مفهوم آزادی را حس کنید. محیط‌های بازی بسیار وسیع هستند و پر شده‌اند از مکان‌هایی که هرکدام ماموریت‌های فراوان فرعی‌ای را در خود جا داده‌اند; ماموریت‌های اختیاری‌ای که در کنار خط اصلی داستان قابل دسترس هستند و به شما اجازه می‌دهند, علاوه بر اینکه مدت زمان بیشتری را در فضای مرده‌ی بازی سپری کنید, به منابع باارزش مخفی شده در گوشه و کنار محیط‌ها دسترسی پیدا کرده و با استفاده از متن‌ها و فایل‌های صوتی موجود در محیط, از سرگذشت انسان‌های قبل از خود که به نکرومورف‌هایی وحشتناک تبدیل شده‌اند, اطلاع یابید. این در حالی است که مفهوم “آزادی” در “هوای مرده ۳” تنها به گشت و گذار در مراحل خلاصه نشده ,‌بلکه بازی در انتخاب اسلحه و ساخت آنها هم به شما آزادی انتخاب می‌دهد; شما در چگونگی استفاده از منابع‌تان آزادی انتخاب دارید. چیزی که گیم‌پلی و مبارزات عالی بازی را جذاب‌ و درگیرکننده می‌کند; این مسئله همان نقطه‌ی عطف گیم‌پلی بازی است; مسئله‌ای که کاری می‌کند تا گذران زمان را متوجه نشده و از قلع و قعم کردن دشمنان لذت ببرید. این آزادی انتخاب است که مبارزات بازی را منحصر به فرد می‌سازد, حتی اگر دو قسمت قبلی را تجربه کرده باشید و حتی اگر سیستم مبارزات دو قسمت قبلی را بی‌نقص بنامید, باز سیستم مبارزات “هوای مرده ۳” به دلیل آزادی بازی‌کننده در انتخاب اسلحه و چگونگی استفاده از منابع‌اش منحصر‌به‌فرد می‌شود.

برخلاف گذشته که توانایی حمل ۴ سلاح در ۴ اسلات جداگانه را داشتید, “هوای مرده ۳” ۲ اسلات برای حمل ۴ سلاح را در اختیار شما قرار می‌دهد. اما شما این توانایی را دارید تا با ترکیب دو سلاح با یکدیگر, آنها را بدون تعویض در یک اسلات جا دهید. این موضوع که بسیاری در ابتدا آن را مربوط به رویکرد اکشن بازی می‌دانستند, در حقیقت برای سرعت بخشیدن و جذاب‌تر شدن مبارزات با نکرومورف‌ها ساخته شده و حسابی هم جواب داده است.

در کنار دشمنان نام آشنای مجموعه, چندین نکرومورف جدید هم به مجموعه دشمنان”هوای مرده ۳″ اضافه شده‌اند. اما نکته‌ی مهم در مورد دشمنان, تعداد و نوع چینش آنها در طول مراحل است. در کنار بالا رفتن دسترسی بازی‌کننده به منابع و مهمات بیشتر, تعداد دشمنان هم به طرز قابل توجه‌ای افزایش پیدا کرده و نوع چینش آنها از طرفی و استراتژی بازی‌کننده برای مدیریت تعداد بالای دشمنان که از هر سو به طرفتان حمله‌ور می‌شوند, چالش اصلی درگیری‌های بازی را به خود اختصاص داده است.

شاید یکی از بزرگترین نگرانی‌های طرفداران مجموعه‌ی “هوای مرده”, مربوط به معقوله‌ی ترس و تعلیق در نسخه‌ی سوم بود. “هوای مرده ۳” ترسناک است و این ترس را در لحظات مختلفی به بازی‌کننده القا می‌کند, اما بی‌انصافی کرده‌ایم اگر بخواهیم آن را در این خصوص با دو نسخه‌ی اول در یک سطح قرار دهیم. در “هوای مرده ۳” این تنش است که جای ترس را گرفته; تنشی لذت‌بخش که از سیل عظیم دشمنان و استراتژی شما برای از بین بردن تک‌تکشان نشات می‌گیرد. به طور کلی, لحظات ترسناک “هوای مرده ۳” به بخش‌های ابتدایی بازی و البته ورود به “تائو ولانتیس” خلاصه می‌شود و این موضوع رفته رفته و در طول پیشروی در بازی کمرنگ می‌شود, هرچند که باید به یاد داشته باشیم که برخلاف رزیدنت اویل ۶, “هوای مرده ۳” اکشن بی‌منطق را جایگزین ترس خود نمی‌کند بلکه اکشن “هوای مرده ۳” به طرز وحشتناکی سرگرم‌کننده بوده و کاری می‌کند تا جای خالی ترس کهنه‌ی مجموعه را حس نکنید!

در نهایت, یکی از نکاتی که “هوای مرده ۳” را یک سر و گردن بالاتر از نسخه‌های قبلی قرار می‌دهد, طولانی‌تر بودن آن است. نسخه‌ی سوم با در نظر گرفتن تمامی مراحل اختیاری و جستجوی گوشه و کنار لوکیشن‌ها برای یافتن آیتم‌های مخفی, ۱۵ تا ۲۰ ساعت طول می‌کشد. بعد از اینکه یک‌بار بازی را تمام کنید, می‌توانید با تمام تجهیزات خود باری دیگر بازی را در بخش New Game+ شروع کنید, که در این حالت می‌توانید بازی را طی ۱۰ ساعت به پاپان برسانید.


شاید دلمان برای لحظات ترسناک نسخه‌های قبلی تنگ شود, اما گیم‌پلی “هوای مرده ۳” آنقدر غنی است که باعث شود, شما کمتر به این موضوع فکر کنید. تمرکز عالی سازندگان بر روی خلق مبارزاتی درگیرکننده و هیجان‌انگیز, روند جمع‌آوری و آپگرید تجهیزات و دنیای‌ عالی خلق شده به وسیله‌ی ویسرال, از چیز‌هایی است که شما را در بازی نگاه می‌دارد. از طرفی درجه‌های سختی فراوان بازی هم ارزش تکرار بازی را به طرز وحشتناکی بالا برده است.


آسمان مرده

بی‌تردید دو قسمت اول “هوای مرده” جز برترین‌های این نسل در زمینه‌ی گرافیک بودند و خوشبختانه قسمت سوم هم راه آنها را دنبال می‌کند. گرافیک تکنیکی و هنری در “هوای مرده ۳” به قدری پر جزییات و زیبا است, که تا پایان بازی شما را مجذوب خود کند. از کیفیت عالی بافت‌ها و مدل‌های کارکتر‌ها و دشمنان گرفته تا نورپردازی و سایه‌زنی‌های بی‌نقص و البته افکت‌ ذرات, جز مهمترین عناصر شاخص بخش دیداری “هوای مرده ۳” هستند. البته این تمام ماجرا نیست بلکه گرافیک هنری تکان‌دهنده‌ی “هوای مرده ۳” کاری می‌کند تا فک‌هایتان بیافتد! خلق دنیایی زنده و با پیش‌زمینه همراه با سیاره‌ها  و ایستگاه‌های فضایی از چیزهایست که “هوای مرده ۳” را نسبت به دو قسمت قبلی در این زمینه بالاتر نگاه می‌دارد.

از طرفی صداگذاری بازی به قدری واقع‌گرایانه است که در القای حس موجود به بازی‌کننده, نقش خود را به خوبی ایفا می‌کند. از صدای نفس‌های تند آیزاک در خلا بگیرید تا انفجار‌ها, همه و همه بسیار دقیق و با کیفیت طراحی شده‌اند. این موضوع در مورد صداگذاری شخصیت‌ها هم صدق می‌کند. در این بین بی‌انصافی است که در مورد موسیقی عالی “هوای مرده ۳” حرفی به میان نیاوریم; آهنگ‌هایی که به وسیله‌ی Jason Graves و   James Hannigan نوشته شده‌اند و به خوبی با تک‌تک سکانس‌های بازی بسط خورده‌اند و هیجان مبارزات و لحظات شلوغ بازی را چند برابر می‌کنند.

درنهایت, اگر از طرفداران پر و پا قرص این مجموعه هستید, اشتباه بزرگی خواهید کرد, اگر “هوای مرده ۳” را از دست بدهید. “هوای مرده ۳” مطمئنا آن حس ترس کلاسیک دو قسمت گذشته را ندارد, اما در عوض سازندگان سعی کرده‌اند تا با ایجاد تغییراتی در ساختار گیم‌پلی, روند دو قسمت قبلی را برای بار سوم تکرار نکنند. این موضوع باعث شده تا ساختار گیم‌پلی “هوای مرده ۳” درگیرکننده‌تر از قبل باشد, اما هیچگاه نمی‌توان آن را بهتر از قبل دانست. باید استودیوی ویسرال را تحسین کرد که بخش دونفره را به زور هم که شده به خورد بازی‌کننده‌ها نداد. این موضوع به علاوه‌ی سیستم ساخت و ساز گسترده بازی,‌مراحل بزرگ و اکشن جذاب‌ بازی کاری می‌کند تا هوای مرده ۳ ارزش بالایی پیدا کرده و شما را ساعت‌ها در دنیای ناب خود غرق کند. ویسرال به خوبی نشان داد که با ترکیب درست المان‌های ترس و اکشن چگونه می‌توان,‌ طرفدارن هر دو ژانر را راضی نگاه داشت.

۸/۱۰

نویسنده: رضا حاج‌محمدی


45 دیدگاه ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

  1. امید وارم نسل بعد EA با Visceral قید هوای مرده رو بزنن(البته اگه بخواد مث نیمه ی دوم شماره ی سوم باشه!!) و برن سراغ…………دوزخ دانته(بهشت دانته!!!)

    ۰۰
  2. الان من میتونم مثل بعضیا بیام بگم خیلی خندیدیم و خوشحال شدیم از خوندن این نقد و کلی ایراد روش بذارم، بگم اونجایی که گفتی فلانه اصلا هم این طور نیست؟ چرا؟ چون من دوست دارم این طوری باشه و …
    ولی عوضش میگم دستت درد نکنه، نقد خوبی نوشتی فقط نگاهت زیادی مثبت بود. من دوست دارم منتقد نگاه سخت گیرانه و بدبینی نسبت به بازی ها داشته باشه.

    ۰۰
    1. جدی میگم همینکه نقد شما رو به لطیف تشبیه کرد خیلی ناراحت شدم !!!
      خب نقد شما سختگیرانه بود تو کامنت بالا هم به نوعی اشاره کردم ولی چیزی که مهم بود زحت و تلاشی بود که پاش گذاشته بودی همینطور که نویسنده ی این نقد این تلاش رو کرده وباید به هر دو احترام گذاشت…خب قرار نیست که همه ی نقد ها مثل هم باشه پس اگه اینطوری هست گیم اسپات نقدا رو مینویسه دیگه بقیه سایتا تعطیل کنن برن دیگه!!
      ————-
      همین که این نقد رو گذاشتی یه فاصله ی چند روز از نقد خودت که تا حدود زیادی هم با هم تفاوت دارن جای تقدی ئ تحسین داره =D
      —————-
      انجمن pc$
      انجمن SONYmake.believe

      ۰۰
    2. @ سعید زعفرانی
      راستش اگه نقد من در رابطه با رزیدنت اویل ۶ رو میخوندی.. متوجه میشدی
      چقدر سخت گیرم… منم اولش میخواستم یه نقد سختگیرانه تنها به خاطر اینکه بازی اون ترس قدیمی رو نداره بنویسم…. اما دیدم سازنده‌ها به فکر ما عاشقان ترس بودن و چندین درجه‌ی سختی خوب گذاشتن… از طرفی قبل از بازی انتظار داشتم اکشن بازی بشه مثل اکشن آبکی رزیدنت۶ ولی اینطور نشد و سیستم جمع آوری لوت و محتوای زیاد بازی و طراحی مراحل خوب کاری کرد که سخت نگیرم….

      ۰۰
  3. با تشکر از نقد زیبا و خواندنی…با نمره هم کاملا موافقم…حتی تو نقد سعید هم گفتم میشد به این بازی ۸ داد که عادلانه ترین نمره هست نه جوگیرانه و نه سختگیرانه بلکه مابین این دو….
    ——–
    این فیدر ها واقعا مبارزه باهاشون لذت بخش بود…البته اگه از سلاح مناسب و آهسته تر کردن استفاده کنید به راحتی از پا در میان…اول باید بدویید که بیفتن دنبالتون بعد سریع بچرخید و با آهسته کردن حرکتشون که به صورت گله ای به سمت شما حرکت می کنن یک مین انفجاری بینشون بکارید وشاهد صحنه ی فوق العاده لذت بخش ترکیدنشون عین گوجه فرنگی باشید…تیر بار هم سلاح مناسبی هست که به دو سه شلیک کوچیک به سرشون به سرعت از پا در میان….
    دشمن جالب دیگه استاکر ها هستن همون دشمنای شبیه دایناسور که واقعا لحظات پر التهابی رو رقم می زنن……
    در کل بازی لذت بخشی بود که ارزش تکرار هم داشت….
    باز هم از نقد زیبا تشکر میکنم..خسته نباشی آقا رضا :X
    —————-
    انجمن pc$
    انجمن SONYmake.believe

    ۰۰
    1. چیزی که جناب رستم خانی از این بازی بنویسه به هر چی شبیه میشه الا نقد !!!
      بیشتر میشه تمجیدیه
      فن شدید یک بازی هیچ وقت نباید نقد اون بازی رو بنویسه!
      —————-
      انجمن pc$
      انجمن SONYmake.believe

      ۰۰
    2. راست میگی من خودم فن شدید کرایسیس هستم تا یذره از نقد رو نوشتم اینقدر از بازی

      تعریف کردم خودم داشتم بالا میاوردم :| (ببخشید کلمه ی مناسب دیگری پیدا نمیشد بگم :> )

      ۰۰
  4. در نسخه اول وقتی نکرومورف ها میومدن آدم عزا میگرفت ولی در این نسخه کاملا بر عکس شده و آدم از کشتن نکرومورف ها لذت میبره و دوست داره شیوه های مختلف کشتن رو روشون پیاده کنه و به نوعی شدن هدف تمرین تیراندازی :lol:

    ۰۰
  5. عالی بود ممنون
    تو نقده قبلی که حسابی بازی رو کوبونده بودن اونم از روی اینکه بازی چند نفرست و از ترس افتاده و این حرفای الکی که از این و اون شنیده بودن والا خودشون هیچی از گیم و ترس نمیدونن من نمیدونم اصلا چه ربطی داره که بازی اگه یک شخصیت مکمل داشته باشه حتما ترسناک نمیشه…
    بازم متاسفم از بعضی منتقد ها که از رو حساب یه سری شایعه های قبل از بازی فقط بلدن گیم هارو بکوبن .

    ۰۰
    1. مرسی… اما فکر کنم خوب نباشه در مورد دیدگاه بقیه این‌طور حرف زد… نظر آقای زعفرانی از بازی اون چیزی که توی نقدشون آوردن بود… مواقع و مخالف خودشو داشت…. مسلما نقد من هم موافق و مخالف خودشو داره…. آقای زعفرانی هم پیشینه‌ی بلندی در نویسندگی دارن و تا ته چیزی رو در نیارن نقدشو نمینویسن…

      باز هم ممنون ازت…

      ۰۰
  6. از نظر من صحنه برخورد با یک واکر در بازی واکینگ دد از صحنه برخورد با یک نکرومورف در دد اسپیس ترسناک تر بود!چرا؟ چون شخصیت لی به قدری خوب شخصیت پردازی شده بود که حس همذات پنداری من با این کارکتر بسیار بالا بود! وقتی در استانه حمله یک واکر قرار می گرفت اگار اون داره به من حمله می کنه! در دد اسپیس چنین اتفاقی برای من روی نداد! من از مرگ ایزاک اصلا ناراحت نمی شدم!
    در مورد گرافیک هم از نظر من باید گرافیک بازی ها رو با یک نمونه عالی مقایسه کرد! اگر دد اسپیس را با عنوانی مثل کرایسیس مقایسه کنیم قطعا این عنوان دارای یک گرافیک معمولی هست! ضمنا در نقداشاره ای به انیمیشن های صورت ضعیف نشده بود که یکی از نقاط ضعف این عنوان هستش!

    ۰۰
    1. نقدت عالی بودش هم شما و هم آقای زعفرونی :mrgreen: :mrgreen: :X :X
      این بازی هنوز جای بحث داره!
      _____________________
      حقوق بگیر

      ۰۰

در شبکه‌های اجتماعی،
به خانواده دنیای بازی بپیوندید!

برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسی‌ها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.

Dbazi Social Media

مقالات بازی

تاریخچه استودیو Giant Squid تاریخچه استودیو Giant Squid
توسط علی علی‌پور
0
سری بازی زلدا را چگونه بازی کنیم؟ سری بازی زلدا را چگونه بازی کنیم؟
توسط حسین کریمی
0
تاریخچه استودیو Team Cherry تاریخچه استودیو Team Cherry
توسط علی علی‌پور
0
تاریخچه استودیو Sandfall Interactive تاریخچه استودیو Sandfall Interactive
توسط میلاد طاهرنژاد
0
داستان کامل سری بازی اسپلینتر سل [پرونده] داستان کامل سری بازی اسپلینتر سل [پرونده]
توسط نریمان هروی
0
Mafia داستان سری بازی Mafia
توسط حسین کریمی
0
داستان سری بازی Halo داستان سری بازی Halo
توسط حسین کریمی
0
تاریخچه استودیو سی دی پراجکت رد تاریخچه استودیو سی دی پراجکت رد
توسط علی علی‌پور
0
داستان سری بازی S.T.A.L.K.E.R داستان سری بازی S.T.A.L.K.E.R
توسط علی علی‌پور
0
داستان سری بازی Death Stranding داستان سری بازی Death Stranding
توسط مهدی یوسفی
0

چند رسانه ای

تبدیل جهان Avatar به میدان نبرد تبدیل جهان Avatar به میدان نبرد [تماشا کنید]
توسط ایلیا حسامی
0
رونمایی از بسته الحاقی Assassins Creed Mirage رونمایی از بسته الحاقی Assassins Creed Mirage با نام Valley of Memory [تماشا کنید]
توسط محمدصدرا باقری
0
تریلر زمان عرضه بازی Ghost of Yōtei انتشار تریلر زمان عرضه بازی Ghost of Yōtei؛ آغاز ماجراجویی انتقام [تماشا کنید]
توسط محمدصدرا باقری
0
تریلر داستانی Battlefield 6 تریلر داستانی بازی Battlefield 6 در رویداد State of Play به نمایش درآمد [تماشا کنید]
توسط محمدصدرا باقری
0
معرفی بازی‌های رایگان پلی‌استیشن پلاس معرفی بازی‌های رایگان پلی‌استیشن پلاس در ماه اکتبر؛ آلن ویک ۲ در صدر لیست [تماشا کنید]
توسط محمدصدرا باقری
0
Master Ninja: دری به سوی سختی مطلق در Ninja Gaiden 4 Master Ninja: دری به سوی سختی مطلق در Ninja Gaiden 4 [تماشا کنید]
توسط ایلیا حسامی
0
ورود بروس لی وارد به جهان Hitman؛ هدفی مرموز در دسترس بازیکنان ورود بروس‌لی به جهان Hitman با هدفی مرموز در دسترس بازیکنان [تماشا کنید]
توسط ایلیا حسامی
0
اسپایدرمن و گوست رایدر در میدان نبرد Marvel Tōkon: Fighting Souls اسپایدرمن و گوست‌رایدر در میدان نبرد Marvel Tōkon: Fighting Souls [تماشا کنید]
توسط ایلیا حسامی
0
بازسازی ژاپن در نسخه جدید Microsoft Flight Simulator 2024 با جزئیات خیره‌کننده بازسازی کشور ژاپن در نسخه جدید Microsoft Flight Simulator 2024 با جزئیات خیره‌کننده [تماشا کنید]
توسط ایلیا حسامی
0
معرفی گیم‌پلی بازی Marvels Wolverine معرفی گیم‌پلی بازی Marvels Wolverine؛ انتشار در پاییز ۲۰۲۶ [تماشا کنید]
توسط محمدصدرا باقری
0