از نظر داستانی کمی ضعیف بود ولی از اونجایی که فیلم روی چیزای دیگهای تمرکز کرده بود داستان زیاد نقشی تو فیلم نداشت انتهای فیلم هم دیگه خیلی هندی شد ۱۰ پاسخ
یک ویدئویی بیرون اومده که نشون میده فیلم چند جا کات داره و بعدا توسط برخی تکنیک ها طوری به هم چسبوندن که انگار کاتی نخورده و فیلم برداری وان شات هست ۰۰ پاسخ
بررسی کامل و جامع بود و با این که هنوز فیلم رو ندیدم میتونم بگم که فیلم نسبتا خوبی هست. با قسمت اول بررسی که به افت هالیوود اشاره شد، باید بگم که کاملا موافقم. توی ۵ یا ۶ سال گذشته از نظر من به عنوان یک بیننده دیگه فیلمهای خوبی از هالیوود ندیدم که آدم رو میخکوب کنه سر جاش، با این فیلم شاید اون حس یه مقدار برگرده شایدم نه! خیلی انتظاراتم از این فیلم بالا بود چون دو مورد از بازیگرهای مورد علاقهی خودم رو توی کست فیلم دیدم ولی با توجه به نقد که اشاره شد حضور تبلیغاتی داشتند به شکل عجیبی من رو یاد فیلم سای-فای به شدت ضعیف لایف «LIFE» انداخت که از رایان رینولدز با همین هدف استفاده شده بود. در کل سرتون رو درد نمیارم، اگر این نقد امتیاز ۷ رو گرفته با توجه به شناختی که از منتقد دارم ارزش دیدن رو داره و مطمئنا زمانم به خوبی سپری میشه. ۱۰ پاسخ
چند وقت پیش در هیاهوی خاموش سریال «Too Old To Die Young»، با نقل و قولی از کارگردان شبه مولف، نیکولاس ویندینگ رفن خوندم که چنین مضمونی داشت: «نویسندگی یک اثر خیال است ولی کارگردانی یک اثر رویارویی با واقعیت است.» سینما مرز بین خیال و واقعیت است و هرگز نباید تعادل بین این دو وجه برهم بریزد. جنگ یک واقعیت است. یک واقعیت عریان که برای تبدیل شدن به یک اثر نمایشی نیاز به یک خیال (قصه) دارد. نجات سرباز رایان و اینک آخرالزمان و فیلم کوبریک (Path of Glory) که شباهت های ریز و درشتی با اثر سام مندس دارد، این مرز را به بهترین شکل نگه داشته اند. مشکل فیلم ۱۹۱۷ دقیقا همین است؛ فیلم بیش از حد رئالیستیک است. این می تواند حتی یک نکته مثبت برای اهالی سینما تلقی شود ولی برای من خیر. سام مندس به لطف فیلمبرداری ریچارد دیکنز که اسکار دومش را بخاطر این فیلم بی شک به دست می آورد (اگر دست های پشت پرده در کار نباشد!) صرفا توانسته تصاویر عریان واقعیتِ جنگ را به مخاطب نشان دهد. قصه ای در کار نیست و شاید حتی طرح یک خطی برایش نوشته است. ۱۹۱۷ می خواهد هم مدمکس باشد، هم بازگشته ایناریتو و هم نجات سرباز رایان (همان طرح خطی که از این فیلم سرقت رفته!) و هم فیلم کوبریک ولی کاملا این موضوع را فراموش کرده که تمام این آثار برجسته آن خیال درون سینما را نگه داشتند. ۱۹۱۷ یک تجربه خوب است ولی در روزی که سینمای قدرت قصه گویی اش را از دست می دهد و قصه گویان خوبی که یک زمانی زیبایی آمریکایی، داستان عامه پسند ، عشق سگی و ممنتو می ساختند اکنون رویه ای دیگری را در پیش گرفتند. آیا سینما دیگر قصه نمی خواهد و قدرت تصویر سازی در اولویت است؟! ۱۹۱۷ صرفا یک مسابقه دو و میدانی که دونده اش باید به جای پرش از موانع، از روی مین و سیم خاردار و مواد منفجره بپرد! ممنون بابت نقد ۷۰ پاسخ