بخاطر یک مشت سیب زمینی!
خانه » نقد و بررسی » نقد و بررسی بازی
برخی بازیها از همان چند دقیقهی نخست، حس عجیبی در دل مخاطب میکارند؛ حسی که نمیدانی از نوستالژی میآید یا از صمیمیتی که در فضای آن حاکم است. بازی Sopa: Tale of the Stolen Potato دقیقا یکی از همین تجربههاست. اثری که هیاهویی در آن جاری نیست و با فضایی کمادعا مخاطب را به تفکر وا میدارد. بررسی بازی Sopa: Tale of the Stolen Potato قرار است پرده از این احساس پنهان کنار زده و بگوید که چرا این بازی هم میتواند بازیکن را شگفتزده کند و هم در لحظاتی او را بلاتکلیف بگذارد. با بخش نقد و بررسی بازی در دنیای بازی همراه باشید.
بازی سوپ و سیبزمینی مسروقه عنوانی است در سبک ماجراجویی که در آن بازیکن در نقش پسری خردسال به نام میهو(Miho) ظاهر میشود. تم کلی بازی براساس فولکلور آمریکای لاتین ساخته و پرداخته شده است. همانطور که از یک بازی ماجراجویی انتظار میرود شاهد ترکیبی از شاخصترین مکانیکهای این سبک با طراحی هنری خاص و احساسات عمیق هستیم که هستهی اصلی این عنوان را شکل میدهند.
موضوعی که نهتنها سازندگان، بلکه تعداد بسیاری از مخاطبان این اثر بر آن تاکید دارند استفاده از عنصریست که در بسیاری از عناوین AAA یافت نمیشود: عشق. سوپا تنها به یک دلیل اینجاست و آن چیزی نیست جز به تصویر کشیدن روایتی از عشق به خانواده و زندگی؛ مفهومی که در فرهنگ آمریکای جنوبی در تار و پود تک تک افراد آن سرزمین تنیده شده است. اما باید دید که آیا سازندگان این عنوان توانستهاند روایتی که قصد بازگو کردنش را داشتند بهخوبی به قلب مخاطب بدوزند یا خیر؟ در ادامه نقد و بررسی بازی Sopa این عنوان را از چهار منظر داستان، گیمپلی، طراحی و موسیقی مورد بحث قرار میدهیم.
همانطور که پیش از این گفته شد، شخصیت داستان کودک خردسالی است که در کنار مادربزرگش زندگی میکند. هنگامی که میهو در حال تماشای تلویزیون است صدای مادربزرگش را میشنود که او را برای نوشیدن شکلات گرم فرا میخواند. پس از مکالمهای کوتاه مادرزبرگش از او درخواست میکند تا در آمادهکردن سوپ به او کمک کرده و کیسهای سیب زمینی از انبار بیاورد. میهو که علاقهی چندانی به سوپ ندارد با بیمیلی قصد برداشتن گونی را کرده که در همان لحظه موجودی عجیب تمام سیب زمینیها را از او قاپیده و پا به فرار میگذارد.
میهو که چارهای جز تعقیب این موجود ندارد به همراه او وارد دنیایی دیگر شده و بهدنبال بازپسگیری سیب زمینیهایش میرود. این تعقیب و گریز اما به این راحتیها تمام نشده و میهو را وارد جریانات و اتفاقات بسیاری میکند. در اینجاست که اولین سوال اصلی درمورد داستان در ذهن مخاطب شکل میگیرد: آیا چنین رویدادی واقعا در حال رخدادن است و یا اینکه میهو برای طفرهرفتن از خوردن سوپ دارد رویابافی میکند؟ پاسخ این پرسش در طول بازی با روایتی غیرمستقیم به بازیکن داده شده و همین مسئله است که پیکرهی اصلی روایت را شکل میدهد.
مهمترین چیزی که در تمام طول تجربهی این عنوان فکر شما را درگیر میکند، تکیهی سوپا بر رئالیسم جادویی است. رئالیسم جادویی گونهای از اندیشه است که در آن ابعاد حقیقی و جادویی جهان در کنار یکدیگر بهعنوان امری عادی پذیرفته شده و واقعیت و جادو در هم آمیخته میشوند. طبق گفتهی سیگموند فروید (عصبشناس اتریشی)، یک فرد زمانی به رئالیسم جادویی روی میآورد که بهدنبال شادی و سلامت روانی باشد که فقدان و اندوه از او دریغ کردهاند. همین یک جمله کافیست تا با درنظرگرفتن شواهدی که در بازی با آن مواجه هستیم به عمق داستان پیبرده و دست از سطحی نگریستن به آن بکشیم.
جدا از اساس بسیار عمیق داستان، روایت آن نیز میتواند یکی از نقاط قوت این بازی درنظر گرفته شود. بسیاری از حوادث بازی و عناصر بهکار رفته در طول آن علاوهبر شکلدهی به جهان این اثر حضوری نمادین دارند که پیبردن به مفاهیم پنهان در پس هرکدام تکهای از این پازل کلی محسوب خواهد شد. البته شایان ذکر است که در میانهی بازی ریتم و سرعت روایت دچار تزلزل شده و باعث فاصلهگرفتن مخاطب از ماجرای اصلی میشوند.
کاراکترهای داستان نیز از شخصیتپردازی مطلوبی برخوردار بوده و تجربهای باورپذیر به بازیکن ارائه میدهند. دیالوگهایی که از زبان هرکدام از آنها بازگو میشوند همگی در خدمت جانبخشی به دنیای بازی بوده و یا بهعنوان راهنمای مسیر برای بازیکن عمل خواهند کرد. البته هستند شخصیتهایی که بودنشان صرفا برای خالی نبودن عریضه محسوب میشود ولی تعدادشان اندک و حضورشان کمرنگ است.
با این حال، میتوان گفت داستان و روایت سوپا، بزرگترین نقطهقوت آن به حساب میآید. این بازی آمده است تا چیزی به مخاطب بگوید و نه تنها قصهی خوبی برای گفتن دارد، بلکه راوی جذابی هم هست. همین موضوع که میتوان از بسیاری از لحظات و محتویات این اثر چندین برداشت متفاوت داشت که هرکدام از آنها بسیار عمیق و قابل پذیرش هستند به تنهایی برای راضیشدن از حکایت سیب زمینی مسروقه کافی است.
و اما در نقد و بررسی بازی سوپا به بخش گیمپلی این اثر میرسیم. با توجه به سبک این بازی میبایست انتظار وجود معما و گرهخوردن داستان و روایت با گیمپلی را داشته باشیم که خب تمام انتظاراتمان برآورده میشوند. در تمام طول بازی شما در محیطهای مختلف به جستجو برای یافتن اشیا مختلف پرداخته و با شخصیتهای بسیاری همکلام خواهید شد. بسیاری از این معماها با توجه به اینکه ممکن است چیزی که به آن نیاز دارید در اختیار شخص دیگری باشد به یکدیگر گره خورده و یک مجموعه کلی از ماموریت و معما را تشکیل میدهند.
برای گذراندن این ماموریتها نیز در بعضی موارد چند مینیگیم طراحی شدهاند که باید صادقانه گفت چندان مطلوب و درگیرکننده نبوده و بیشتر جنبهی تزئینی دارند. این درحالیست که خود آن معماهای ذکر شده طراحی استانداردی داشته و شمارا سرگرم خواهند کرد. پس تمام گیمپلی ارائه شده در این عنوان به حرکت در محیط و یافتن آیتمها و یا افراد مورد نیاز شده و جز در مرحلهی قایقسواری در ابتدای بازی چیز متفاوتی به چشم نمیخورد. این موضوع باعث میشود که گیمپلی تنها وسیلهای برای پیشبرد داستان بوده و محتوای بهخصوصی برای ارائه نداشته باشد.
مضاف بر موارد گفتهشده، یکی دیگر از ضعفهایی که طول بازی با آن مواجه میشویم برخی ایرادات فنی در گیمپلی است که به حس مثبت کلی این عنوان لطمه میزنند. از این مشکلات میتوان از بعضی باگها در حین کنترل شخصیت اصلی و گشتوگذار در محیط، دشواری نحوه قرارگرفتن در کنار یک فرد یا یک آیتم برای تعامل با آن و تکراریشدن روند کلی گیمپلی پس از مدتی کوتاه است. شاید چندان دور از انصاف نباشد که بگوییم گیمپلی اصلیترین نقطهضعفی است که در نقد و بررسی بازی Sopa به آن برخواهیم خورد.
در بخش بعدی از نقد و بررسی بازی سوپا به سراغ طراحی آن رفتهایم که بهطوری کلی باید گفت با اثری استاندارد مواجه هستیم. در بخش طراحی هنری، همهچیز بسیار رنگارنگ و با فرمی کودکانه شکل گرفته است که همین موضوع نشان از هدفمند بودن آن دارد. بالاخره هرچه که باشد ما وارد دنیای کودکی خردسال شده و جهان را از چشمان اون میبینیم. البته این را نیز باید گفت که در تقریبا نیمی از محتوای بازی، خصوصا درمورد طراحی محیط، شاهد کمکاری سازندگان در ایجاد تنوع بوده و این مسئله کمی توی ذوق میزند.
جدا از این مسائل، طراحی هنری به کمک روایت آمده و بسیاری از اشکال و رنگهای مختلف حاضر در تصویر حرفی برای گفتن به مخاطب دارند. اما بازهم این موضوع دائمی نبوده و طراحی هنری در نیمی از مواقع کارایی و پویایی خود را از دست داده و همانند گیمپلی دچار چرخهی تکرار خواهد شد.
درمورد موارد فنی هم شاهد نکات مثبتی هستیم. طراحی مراحل به نحوی انجام گرفته است که جستوجو برای حل معما امری آسان بوده و اگر ایرادات مختلف در گیمپلی نبود، تجربهای دلچسب به مخاطب ارائه میداد. در یک مرحله شاهد وجود میانبری به سبک سری سولز و در مرحلهای دیگر شاهد تبدیل شدن محیط قبلی به منطقهی جدیدی برای کاوش با جابجایی چند جعبه هستیم که این موارد از طراحی هوشمندانهی مراحل خبر میدهند.
در بحث گیم دیزاین نیز چند مورد از این نکات مثبت به چشم میخورند که از مهمترین آنها میتوان به نحوهی طراحی معماها و روند کلی بازی به منظور درهمتنیدن هرچهبهتر داستان و گیمپلی اشاره کرد که همین موضوع روایت بازی را به چیزی بسیار خوب بدل میکند. بسیاری از معماها دربردارندهی نکات داستانی مختلف بوده و به هیچ وجه حس بیهدف بودن رفتوآمد و گفتگو با دیگران را القا نمیکنند.
و در آخر نوبت به بحث موسیقی و صداگذاری میرسد که باید گفت همهچیز ساده به نظر میرسد. چندین قطعه موسیقی در بازی گنجانده شدهاند که با توجه به محیط بازی و یا اتفاقات بهخصوص به فضاسازی هر چه بهتر یاری میرسانند. تمام این قطعات در دستهی موسیقیهای محلی آمریکای لاتین قرار گرفته و با توجه به تم اصلی بازی کامل منطقی بهنظر میرسند. تنها خردهای که میتوان به مبحث موسیقی گرفت تعداد کم این قطعات بوده که با توجه به مستقل بودن این عنوان امری طبیعی و قابل بخشایش است.
درمورد صداگذاری نیز باید گفت که سوپا تجربهای معمولی ارائه داده و نه شما را شگفت زده و نه ناامیدتان میکند. مکالمات بازی علیرغم وجود دیالوگ برای هر شخصیت، صداگذاری نشده و هنگام گفتوگو تنها شنوندهی یک سری صداهای نامفهوم خواهید بود. البته این به این معنی نیست که این صداها به کلی جز آزاردادن گوشهایتان نقش دیگری نداشته باشند؛ بلکه بار ابراز احساسات مختلف از قبیل تعجب و یا عصبانیت را به دوش میکشند که خب کمی از بیمصرفبودنشان میکاهد. صداگذاری محیط نیز به همین شکل تجربهای متوسط بوده و نکتهی بهخصوصی در بر ندارد.
اگر از حق نگذریم، سوپا تجربهای دلنشین است که ماجرایی جالب و دوستداشتنی را برایتان روایت میکند؛ اگرچه که این تجربه گاهی توسط ایرادات فنی و مشکلات دیگری که از آنها گفته شد آسیب میبیند. تمام این موضوعات در کنار هم موجب میشوند که این عنوان تبدیل به بازیای شود که از آن لذت میبرید اما قرار نیست در بین آثار فراموشنشدنی ذهنتان جا خوش کند. اگر از طرفداران سبک ماجراجویی بوده و قصد تجربهی سفری به سرزمین عشق و خانواده دارید این بازی برای شما ساخته شده است. اگرهم ایرادات جزئی میتوانند حسابی روی اعصابتان رژه بروند شاید بهتر باشد صرفا شاهکارهای این سبک را تجربه کنید.
با سپاس از اینکه رسانهی دنیای بازی را تا انتهای بررسی بازی Sopa: Tale of the Stolen Potato همراهی کردید.
اگر جویای صلح هستی، آمادهی جنگ شو ...
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.