خانه » مقالات بازی
در بحبوحهی بازار بازیهای AAA و بلاکباسترهای مدرن، بد نیست هر از چند گاهی هم نگاهی به بازیهای قدیمی یا رترو بیاندازیم و علاوه بر تجدید خاطرات، به یاد آوریم صنعت بازی امروزه از کجا آغاز شد و عناوین رترو چرا محبوب هستند. در ادامه با دنیای بازی و آخرین مقالات بازی همراه شوید، چون میخواهیم شما را به خواندن قسمت جدید «رتروز» دعوت کنیم؛ این قسمت: بازنگری بازی دیابلو (ارجینال).
برای تماشای مرور ویدیویی دنیای بازی بر دیابلو ۱ از طریق پیوند زیر به کانال یوتیوب ما سر بزنید:
بازی قدیمی دیابلو ۱، پس از ۳۰ سال!
حمایت از کانال یوتیوب دنیای بازی و معرفی آن به دوستان خود را فراموش نکنید🌹
نام بازی: دیابلو(Diablo)
تاریخ انتشار: سال ۱۹۹۶ (رایانههای شخصی)- ۱۹۹۸ (پلیاستیشن)
پلتفرم(های) اصلی: رایانههای شخصی
سازنده: بلیزارد
ناشر: بلیزارد
با گذشت چنددهه از فعالیت صنعت بازیهای ویدیویی، اینمدیوم تاریخچهای پیدا کرده است. برخی نامهای قدیمی آن نیز خود دارای تاریخچه هستند. برخی تاریخها مهمند، تاریخ انتشار برخی بازیها و محصولات که خود آغازگر یکجریان جدید بودند. مثل زمانی که بلیزارد در اوج دوران طلایی خود پروژه باورنکردنی جهان وارکرفت را منتشر کرد و به پشتیبانی از آن (تا به امروز) ادامه داد.
اما اگر آغاز قرن جدید برای بلیزارد اوج دوران طلاییاش بود، آغاز ایندوران در دهه ۹۰ بود؛ و یک (یا حتی چند) تاریخ مهم در ایندوران. «دیابلو» در ۱۹۹۶ منتشر شد و نه تنها سرآغاز یکی از معروفترین و محبوبترین سری بازیهای آمریکایی ولو تمام جهان شد؛ بلکه سبک «کاوشگر دخمه»(Dungeon Crawler) را در صنعت بازیهای ویدیویی تعریف کرد. سبکی که بعدها مورد تقلید بسیاری از استودیوهای بازیسازی قرار گرفت؛ مثل بسیاری از دیگر بازیهای بلیزارد!
اما دیابلو ارجینال با اینکه بسیار مهم، آغازگر و کالت است، اما در عین حال بسیار کوتاه است. بیشتر طرفداران سری دیابلو نیز قبول دارند که نسخه نخست در واقع پیشدرآمدی برای بازی دیابلو ۲ است. اتفاق اصلی در سری دیابلو و در سبک نوظهور دانجن کراولر، چهارسال بعد و با انتشار دیابلو ۲ میافتد؛ چه از نظر داستانی و چه از نظر گیمپلی.
اما خود اینبازی مهم کوتاه چگونه بازیای است؟ در ادامه پس از نزدیک به ۳۰سال به بازنگری جنبههای مختلف دیابلو ارجینال میپردازیم.
همانطور که بازی دیابلو ارجینال پیشدرآمد بازی دیابلو ۲ تلقی میشود، داستان آن نیز درواقع مقدمه بازی دیابلو ۲ است. میتوانیم حتی بگوییم که دیابلو ۱ داستان خاصی ندارد. گیمر در آغاز از بین ۳کلاس «جنگجو (Warrior)»، «جادوگر (Speller)» و روگ(Rouge)؛ یکی را انتخاب میکند. سپس با یکانیمیشن سینماتیک گیرا، بازی و NPCهای دهکده «تریسترام(Tristram)» به ما میگویند که در دخمهها و گورهایشان خبرهایی است!
گویا هیولاها و شیاطین به دخمههای مردگان اهالی حمله میکنند و زندگان را میکشند و مردگان را میخورند، یا همچینچیزهایی… اهالی بیپناه از ما(یی که لابد یکدورهگرد کنجکاو هستیم که درست سر بزنگاه در تریسترام حاضر شده…) کمک میخواهند. ما هم که از خدا خواسته راهی ایندخمه، یا به اصطلاح رایجترش «دانجن» میشویم، غافل از اینکه در اعماق ایندخمه چهها که انتظار ما را نمیکشد…
بازی دیابلو ارجینال یک دانجن بیشتر ندارد. طبقات ابتدایی ایندانجن به معنای واقعی و معادل مناسب اینواژه انگلیسی، «دخمه» هستند. گورستانهایی تودرتو که مردگان دهکده تریسترام درآن دفن شدهاند. دخمهها در قسمت شمالی دهکده قرار دارند. گیمر هرچه بیشتر به پیش میرود میانبرهایی را به طبقات پایینتر دخمه، در شمال و شرق نقشه باز میکند. نقشه دیابلو به نسبت زمان انتشار خود وسعت مطلوبی داشت اما خود دهکده تریسترام تنها چند کلبه در مرکز و غرب آن است. ایندهکده کوچک چگونه اینهمه مرده دارد؟
درحقیقت پاسخ اینسوال در رمانهای پیشدرآمد سری دیابلو غیرمستقیم آورده شده. تقریبا دهسال بعد، ریچارد ناک، نویسنده سفارشی بلیزارد، در «سهگانه جنگ گناه (Sin-war trilogy): 2007» (که به فارسی نیز توسط عاطفه هاشمی ترجمه و توسط نشر ویدا منتشر شده است) تریسترام را دهکدهای باستانی تعریف میکند که قاعدتا باید بزرگتر از آنچه چندهزار سال بعد در دیابلو ۱ میبینیم بود! این را دیگر باید گذاشت به حساب محدودیتهای فنی سهدهه قبل بازیهای ویدیویی. اما داستان را چطور؟
درحقیقت مخاطب تا زمانی که به انتهای شانزدهطبقه این دخمهها نرسد و بازی را به اتمام نرساند، اصلا چندان متوجه نیست و اهمیتی نمیدهد که در یکجهان داستانی فانتزی (دانتهطوری!) در ویدیوگیم است. در انتهاست که باز در انیمیشنی سینماتیک شاهد این هستیم که مخاطب به شهری دیگر فرستاده میشود (تا در دخمههای آنجا) اینبار واقعا شیطان را شکست دهد. وعده، سر خرمن دیابلو ۲!
نکته: صفت پدر دانجنها برای دیابلو ۱، با آسانگرفتن و بهخصوص در دانجنهای تاپدان مدرنتر ویدیوگیم به کار رفته. در حقیقت سبک کاوشگر دخمه (دانجن کراولر) حتی تا دودهه پیش از دیابلو در نمونههای ابتداییتر و حتی آزمایشی بازیهای ویدیویی قابل رهگیری است.
دیدیم که داستان نخستین بازی دیابلو چقدر ساده و جمع و جور بود و چقدر از گسترشدهندهها و جهان داستانی بزرگ کنونی در دیابلو ۴ فاصله داشت. همین نسبت داستانی و روایی را در دیگر فرانچایزهای بلیزارد نظیر وارکرفت نیز شاهد هستیم. یکسوال جالب که پیش میآید این است که مدیران و نویسندگان بلیزارد در زمان کار روی این نخستین نسخهها، چقدر از جهان داستانی وسیعی که قرار است در دهههای بعد گسترشدهند آگاهبودند و برای آن آمادهبودند؟!
«کریس متزن (Chris Metzen)» را به عنوان مغز متفکر پشت فرانچایزهای بزرگ بلیزارد میشناسیم، اما اگر تصور کنیم که تمام جهانهای داستانی دیابلو و وارکرفت و استارکرفت و اوورواچ و… از همان دهه ۹۰ در سر متزن بوده، او را یکابرانسان یا سوپرربات فرض کردهایم!
بحث نسبتا مفصلی است. برای درک نحوه عملکرد داستانی فرانچایزهای بزرگ زمان ما، از بازیهای ویدیویی گرفته تا سینما، باید به تاریخچه صنعتی داستاننویسی و به خصوص تحولات نیمه دوم قرن بیستم در آمریکا دقت کنیم. شاید بعدتر در مقالهای اینطریقه داستانگویی و داستانپردازی قرن بیستویکمی را دقیقتر بررسی کردم؛ چیزی که اینجا و برای حاشیه نرفتن از موضوع مرور دیابلو ۱ میتوان گفت: درمورد فرانچایزهای بزرگ و پرطرفداری که تبلیغاتشان در و دیوار جهان و اینترنت را پرمیکنند، هرگز با یک نویسنده و مولف طرف نیستیم. دیابلو ۱، چه پیشدرآمد دیابلو ۲ بوده باشد و چه تیری در تاریکی از طرف بلیزارد که دقیق روی خال فرود آمده؛ از همان ابتدا یک فرانچایز بود، نه صرف یکبازی.
برخلاف عمق روایی و گسترش جهان و لور بازی از نسخه ابتدایی تا آخرین نسخه دیابلو (دیابلو ۴)، در مورد گیمپلی اما میتوان گفت که کمترین تغییر را شاهد هستیم. البته که گیمپلی مورد بحث شاخ و برگ فراوانی یافته، از رسیدن از ۳کلاس تا ۱۱کلاس در دیابلو ۴ (با احتساب بستههای گسترشدهنده) گرفته تا محیطها و دخمههای بسیار گستردهتر و دقیقتر. اما هسته گیمپلی همان است و تغییر بنیادینی نکرده.
درواقع نام «دیابلو» در کنار برخی دیگر از نامهای بزرگ بازیها، مثل «روگ» (که قبلتر هم ذکرش رفت) یا سری «سولز»، «متروید»، «کسلوانیا»، «سیمز» و چند نام معدود دیگر قرار میگیرد. بازیهای بزرگی که هریک به وجود آورنده یکسبک یا زیرسبک مخصوص به خود در صنعت بازی بودهاند. بازیهای کالتی که کپیها و تقلیدهایشان یکجریان بزرگ بوده و از استودیوهای مستقل تا غولهای بزرگ را شامل شده.
اصطلاحهایی مثل «دیابلوییک» یا «دیابلولایک» در سبکهای بازیهای ویدیویی به دسته بهخصوصی از سبک دانجن کراولر اختصاص دارد. دوربین ثابت از بالا به پایین، اکشن سریع و کمبومحور، تمهای اسطورهای و دینی، سیل زیاد دشمنان، تقویت و ارتقا با استفاده از غنائم نبردها و… . اینها ویژگیهای زیرسبک دیابلولایک هستند. بازیهای قدیمیتری مثل سری بازی «نور مشعل»(Torchlight)، بازی Titan Quest، بازیهای جدیدتر و موفقی نظیر سری بازی هیدس (Hades) و سری بازی Path of Exile همگی دیابلولایک به حساب میآیند. شاید برایتان جالب باشد اگر به این لیست نسخههای قدیمیتر وارهمر(Warhammer) و حتی نسخه اول و دوم بالدرز گیت(Baldur’s Gate) هم اضافه کنم؛ هرچند نسخه شاهکار سوم هم مشخصههای دیابلولایک کم نداشت.
حقیقت این است که سهم بازی دیابلو ۱، به خصوص از نظر گیمپلی و سبک، در شکل دادن ماهیت امروزی بازیهای ویدیویی بسیار عمیقتر از چیزی است که ممکن است در نگاه اول به نظر برسد. حال که به گیمپلی پرداختیم، انگار که ساخت دیابلو ۱ برای بلیزارد میانه دهه ۹۰ چندان هم تیری در تاریکی نبوده، اگر نگوییم یکمهندسی دقیق، حداقل با ایدهای بکر و خلاقیتی ستودنی طرف بودهایم.
دیابلو به چیزی فراتر از یک فرانچایز تبدیل شد
در واقع دیابلو ۱ نه تیری در تاریکی بود، نه یکمهندسی دقیق؛ نه کاملا و صرفا پیشدرآمدی برای بازی دوم بود، و نه از صفر تا صد یک ایده بکر. دیابلو در جای مشخص و مهمی در تاریخ بازیهای ویدیویی قرار میگیرد. بازیسازان دوران طلایی بلیزارد، تقریبا در تمام آثارشان، به درستی در مسیر و میانه انتقال شکلهای ابتداییتر بازیهای ویدیویی به فرمهای سرگرمی و صنعتی امروزیشان قرار گرفتند. بلیزارد و ساکنانش خطر کردند، طراحی کردند، برنامهریزی کردن و البته خلاقیت به خرج دادند؛ اما بدون شک تا قبل از آن که موفقیت بازی را در بیرون از درهای شرکت به چشم ببینند، همیشه سایه شکست را روی سر خود حس میکردند.
دیابلو به چیزی فراتر از حتی یک فرانچایز تبدیل شد. دیابلو به بالاترین سطحی که یک بازی از نظر فنی میتواند به آن برسد رسید و به معنای واقعی کلمه به یک اثر کالت و تعریفکننده سبک تبدیل شد. حتی از نظر تاثیرگذاری و فرهنگی نیز، بهخصوص در آمریکا بسیار موفق بود و تا حدی موفق به شکل دادن خردهفرهنگی مخصوص به خود در میان گیمرها شد.
فرقی نمیکند به بازیهای قدیمی علاقه دارید یا نه (در قسمتهای قبلی رتروز بودند بازیهایی که گفتهام اگر به بازیهای قدیمی علاقه ندارید سراغشان نروید!) اگر خودتان را یکگیمر جدی و واقعی میدانید، دیابلو را باید تجربه کنید؛ چه بهتر که از ریشه و از ابتدایش به سراغ آن بروید.
به پایان مروری بر بازی قدیمی دیابلو پس از نزدیک به ۳۰سال رسیدیم. نظر شما درمورد بازی Diablo 1 چیست؟ این اثر کلاسیک را تجربه کردهاید؟ نظرهای خود را با دنیای بازی و خوانندگان آن به اشتراک بگذارید.
منتقد سینمایی، کارشناس بازی؛ ادبجوی ادبیات، پناهجوی موسیقی
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.