خانه » مقالات بازی نقد بازی Degrees of Seperation × توسط نوید غلامی در ۱۳۹۸/۰۱/۲۵ , 20:39:30 0 «درجات جدایی» (Degrees of Seperation) عنوانی معمایی و با زاویهی دید دوبعدی است که توسط استودیوی Moondrop ساخته و توسط Modus Games منتشر شده است و در این متن که حاصل برداشتها و نظر بنده پس از تجربهی ۱۰ ساعته آن است، به نقد و بررسی این عنوان خواهیم پرداخت. با با آخرین مقالات بازی و نقد بازی درجات جدایی همراه دنیای بازی باشید. درجات جدایی روایتگر سختیهای عاشق شدن است؛ عشقی که فراتر از مرزهای دیداری و جفرافیایی دامان امبر (Ember) و رایم (Rime) را گرفته و بهانهای شده تا در موقعیتی کاملا متضاد برای رسیدن به نقطه تفاهمی در تلاش باشند. عادت داریم تا درست لحظهای که قرار است دو دلداده به هم برسند را پایان روایتهای رمانتیک یا تراژدی بخوانیم اما در درجات جدایی، اولین وصال شخصیتها تبدیل به اولین جداییشان نیز میشود و اینجاست که وظیفهی رساندن این دو به هم به مخاطب سپرده میشود. امبر در قلمرویی بهاری و سرسبز زندگی میکند و رایم در سرزمینی یخزده و سرد، هر دو انگار در یک زمان و دو مکان و توامان در یک مکان و زمانهای متفاوت حضور دارند! تنها چیزی که میدانیم این است که جواب این پارادوکس و چرایی اتفاقات بازی در قلعهای دوردست نهفته است که جوانان ما قصد عزیمت به آن را دارند. در این راه تنها راه چاره کمک به همدیگر و پشت سر گذاشتن موانع متعددی است که نه منطق روایی درستی دارند و نه کمکی به داستان میکنند و صرفا پازلهایی هستن که باید حل شوند. شخصیتهای داستان ما توانایی خاصی ندارند مگر هل دادن اشیا و پریدن و گرفتن طنابها و آویزان شدن از آنها. اما ترکیب معماهای پرشمار بازی با همین تعداد قابلیت کم خوب از آب درآمده و تا جایی که میتواند سعی میکند تا خسته نشوید. هر از چندگاهی هم مکانیکی جدید در طراحی معماها رو میکند که تجربهی چندین ساعته بازی را، با توجه به یکنواختی نسبی محیط، قابل تحمل میکند. اما مهمترین قابلیتی که برای پیش روی در بازی ضرورری و مهم است نه ویژگی فیزیکی شخصیتها، که تاثیرات محیطی است که در آن حضور دارند. در طول بازی، چه بهصورت تک نفره بازی کنید چه دونفره، همزمان دو شخصیت در قاب تصویر حضور دارند و هر کدام متعلق به یک مکان مشترک اما با تغییرات جوی متفاوت هستند (توصیه میکنم برای درک بهتر به تصاویر بازی توجه کنید) و با حرکت هر شخصیت متعاقبا مرز محیطی که او در آن قرار دارد نیز جابجا میشود و همین جابجایی مهمترین ابزار برای رفع موانع موجود در مسیر است. فرض کنید سنگی در مسیر قرار دارد و امبر نمیتواند آن را تکان دهد. کافی است که با رایم به سمت سنگ رفته تا آن را در قلمروی یخ زده رایم ببینیم و حالا با قِل دادنش میتوانید گلولهی برفی بزرگی درست کرده و مسیر را برای خودتان باز کنید. از این دست طراحیها به وفور میبینیم و به مرور تا حدی تکراری میشوند. درجات جدایی تا حدودی مرا یاد سری Unravel میاندازد، از این حیث که غیر از معماهای محیطی (یعنی آنهایی که وابسته به جابجایی مرز محیط شخصیتها برای حل شدن هستند)، با طناب و کشیدن طناب و بالا رفتن از طناب سروکار داریم و وجههی کو-آپ بازی هم این شباهت را بیشتر بروز میدهد. اما خب ترکیبش با دو محیط متضاد آن را به خوبی متمایز میکند. توصیه میکنم بازی را در صورت امکان تک نفره تجربه کنید چون وقتی مدتی پشت معمایی گیر افتادید و نیاز است تا شخصیت دیگر یک میلیمتر به جهت مخالف برود تا همه چیز حل شود و این وسط انیمیشنهای ضعیف و به شکلی عجیب آماتوری مانع از حرکت یا پرش درست میشوند، نیازی نیست با کس دیگری کلنجار بروید و میتوانید به موسیقی آرامشبخش و نریشن لطیف بازی گوش دهید و با کنترل ساده بازی کمی سروکله بزنید. درجات جدایی در بخش دیداری خوش میدرخشد. بازی زیبا و خوش آب و رنگ است و دست کمی از نقاشیهایی که با دست کشیده شدهاند ندارد؛ نقاشیهایی که به دست یک کودک کشیده شدهاند! متاسفانه علیرغم پالت رنگی شاد و سرخوشانه، طراحی و بعضا ترکیب عناصر محیطی با یکدیگر ناموس است و یادآور عناوین ژانر ماجرایی دهه ۹۰ اروپای شرقی. این وسط چیزی که بیشتر از همه توی ذوق میزند مدل شخصیتهای اصلی و انیمیشنهای آنان است که به سادهترین و ابتداییترین حالت ممکن طراحی شدهاند و نقطعه ضعف اصلی گرافیک بازی به حساب میآیند. در طرف مقابل، این افکتها هستند که از دیگر بخشهای دیداری بازی یک سر و گردن بالاترند و به داد کمکاری سازنده میرسند و آبروی گرافیک بازی را میخرند اما چه افسوس که حتی بهترین افکتها هم نمیتوانند آنچنان که باید تاثیر کلی در زیباتر دیده شدن کلی اثر داشته باشند و بازی در این بخش پا را از اثری متفاوت مایل به بد فراتر نمیگذارد. در هنگام تجربهی Degrees of Seperation این گوشهایم بود که بیشترین لذت را برد! موسیقی بازی همان کاری را میکند که میخواهد و آن رساندن مخاطب به آرامش و دعوت به بردباری هنگام حل معماهای پشت سر هم است. و براستی که میتواند حواستان را از این که چند دقیقهای معطل ایستادهاید تا تلاشهای بینتیجهی امبر و رایم در پریدن و گرفتن طناب ببینید را، پرت کند. داستان هم خیلی سرراست و از طریق روایت راوی و در خلال مراحل بازی گفته میشود و چیزی بهعنوان قصهگویی محیطی نداریم. ایکاش که این نوع روایت در بازی حضور داشت و تنوعی به فضاهای شبیه هم و یکنواخت میداد. درجات جدایی بازی بدی نیست، بلکه اگر انتظاراتتان را پایین بیاورید میتواند حتی سرگرمتان کند. مشکل آنجا است که بازی میداند برای چه دسته مخاطبی ساخته شده و تلاشی نمیکند تا بهتر شود و به چیزی که هست راضی است. کنترل ساده و راه دستش هم میتواند بهانهای باشد تا بین خیل عظیم عناوین تک نفره یا چندنفره ی آنلاین، یک آخر هفته را با دوست یا آشنا پایش بنشینیم و طناب بازی کنیم! Resolution Platform: PS4 – Score: 4 out of 10 Degrees of Seperation reaches a certain degree in comfort when it comes to playing a simple 2D puzzle platformer. Its simplicity make you enjoy it more even when you play local.the simple story comes to harmony with eye-catching visuals and soft music and make you forget the minutes you spend thinking about ropes and doors and all that puzzle aspect of the game. (نقدی که مطالعه کردید، نسخهی منتقدین بازی Degrees of Seperation بود که توسط ناشر آن یعنی Modus Games برای دنیای بازی ارسال شده است.) نویسنده نوید غلامی سردبیر اسبق تحریریه مقالات بازی دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید