هیچکس تا پیش از عرضه این انیمیشن، توقع مواجهه با محصولی اینچنین با کیفیت و خلاقانه را نداشت. اولین انیمیشن سینمایی «مرد عنکبوتی» (SpiderMan) در کمال شگفتی، یکی از بهترین انیمیشنهای سال از آب درامده است. پروسه تولید این انیمیشن به طور رسمی از سال ۲۰۱۵ آغاز شد و طی تولید سه سالهاش، تیمی بالغ بر ۱۷۰ نفر بر روی آن کار کردند. این رقم، بیشترین تعداد افرادی است که در تاریخ استودیو Sony Pictures ImageWorks ثبت شده.
محصولی درجه یک که به طرز عجیبی در تمامی بخشهایش موفق ظاهر شده و به قدری از ضرباهنگ بالایی برخوردار است که امکان ندارد برای لحظهای خودتان را جای مردان عنکبوتی مختلفش قرار ندهید. این اثر بخش زیادی از حیاتش را مدیون «فیل لورد» و «کریستوفر میلر» است. هر دو از تهیهکنندگان اثر هستند و علاوه بر این لورد وظیفه نگارش قصه آن را نیز بر عهده داشته است.
این دو در سال ۲۰۱۴ با کمک دو انیماتور، در مدت یکسال ده ثانیه از اثری را که در ذهن داشتند، خلق کردند و بعد از کسب رضایت سونی، با استخدام «باب پرسیکتی»، «پیتر رمزی» و «رادنی راتمن»، سه کارگردان این کار، پروسه تولید را شروع کردند. در ادامه با نقد انیمیشن Spider-Man: Into The Spider-Verse همراه دنیای بازی باشید.
لورد و میلر در نظر داشتند که انیمیشن کار احساس حضور و قدم زدن در یک «کامیک بوک» را القا کند. با وجود استفاده از انیمیشن سه بعدی، تیم سازنده بعد از رندرگیری فریمها، بصورت دستی و دوبعدی مجدد بر روی آنها کار میکردند تا محصول و تصویر نهایی به صفحات و پنلهای یک کتاب کامیک بیشتر نزدیک شود. برای دستیابی به این مهم،.اگر انیمیشنباز باشید، بعد از گذشت تنها چند دقیقه از فیلم، متوجه تفاوت فاحش و زیبایی بس دوستداشتنی تصاویرش خواهید شد. استودیو از بسیاری از متودهای طراحی و سایهزنیهای طراحان کامیک استفاده کرده است.
استودیو از طراحیهای «سارا پیچلی»، طراح و یکی از خالقان شخصیت «مایلز مورالز» الهامات بسیاری گرفته. نتیجه تمامی این زحمات تیم انیمیشن، اثری شده که بیاندازه خاص است، طراحی و رنگزنیاش تماماً احساسی از کامیک را به بیننده القا میکند و ضربآهنگ فوقالعادهاش دقیقاً بازتاب دهنده حرکت سریع چشمهای خواننده کتاب بین پنلها و صفحات است. اگر انیمیشنباز باشید، بعد از گذشت تنها چند دقیقه از فیلم، متوجه تفاوت فاحش و زیبایی بس دوستداشتنی تصاویرش خواهید شد.
از راست به چپ؛ اسپایدرمن نوار، پیتر بی. پارکر، مایلز مورالز، پیتر پورکر –اسپایدرهم-، گوئن استیسی –اسپایدروومن، اسپایدرگوئن-، پنی پارکر
لورد برای قصه انیمیشن، از ایده مولتیورس و دنیاهای موازی بهره برده است. مفهومی که در کامیکهای دو شرکت «دیسی» و «مارول» به وفور استفاده شده و حتی چند سال قبل مجموعه کامیکی با نام Spider Verse عرضه شد که مشابه همین اثر، ولی در مقیاسی بسیار وسیعتر، مردان عنکبوتی دنیاهای مختلف را کنار هم قرار داد.داستان این انیمیشن قصه تبدیل مایلز از نوجوانی معمولی به مرد عنکبوتیست. از همان دست قصههای اوریجین و شکلگیری قهرمان که تمامی کلیشهها را نیز رعایت میکند.
در کنار این ویژگی، لورد، «پیتر پارکر» را به عنوان شخصیت اصلیاش انتخاب نکرد. با وجود حضور سه پیتر پارکر در انیمیشن Spider-Man: Into The Spider-Verse، شخصیت اصلی «مایلز مورالز» است. مرد عنکبوتی سیاهپوست دنیای Ultimate مارول که چندسالیست به محبوبیت بالایی نزد طرفداران دست پیدا کرده. داستان این انیمیشن قصه تبدیل مایلز از نوجوانی معمولی به مرد عنکبوتیست. از همان دست قصههای اوریجین و شکلگیری قهرمان که تمامی کلیشهها را نیز رعایت میکند. ولی به لطف آگاهی لورد به همین کلیشهها و ترکیبشان با دوجین سابپلات و پنج مرد عنکبوتی دیگر، موفق شده قصهی اوریجینِ بسیار دوستداشتنی و درجه یکی را خلق بکند که از ابتدا تا انتهایش پر است از خلاقیت و ایدههای تصویری بکر، دیالوگهای عالی و داستانی ساده که به لطف روایت عالیاش، بس به دل مینشیند.
قصه کلی این انیمیشن محتوای بالایی دارد. از طرفی قرار است قصه اوریجین «مایلز مورالز» باشد، شش مردعنکبوتی دیگرش را به بیننده معرفی کند، دوجین صحنه اکشن و تارزنی در خود بگنجاند و در این بین آنتاگونیستی با نقشهای شیطانی معرفی کند. دلیل مدت زمان طولانی کار نیز دقیقا همین مسالهاست. این اثر عملا دو ساعت است که برای یک انیمیشن، عرف رایجی محسوب نمیشود، ولی خوشبختانه موفق شده از تمامی این دقایق، به نحو عالی برای روایت قصه و شخصیتهایش بهره ببرد.یکی از ویژگیهای عالی طراحی کار، تفاوت استایل طراحی مردان عنکبوتی مختلفش است.
یکی از ویژگیهای عالی طراحی کار، تفاوت استایل طراحی مردان عنکبوتی مختلفش است. این موضوع بر تفاوت دنیاها و عدم تعلق این شخصیتها به این خط زمانی تاکید میکند و تعارضی بس دلنشین از حیث بصری بهوجود میآورد. گل سرسبد این تعارض هم شخصیت «پنی پارکر» است که از دنیایی انیمهشکل میآید. در نتیجه این امر، طراحیاش کاملا وفادار به استایل انیمه و مانگا ژاپن است و طراحی کاراکترش تماما تافتهای جدا بافته در بستر کلی انیمیشن کار است. ویژگیای که میتوانست به ضرر اثر تمام شود ولی برعکس، با استفاده مناسب و تاکید بر همین تفاوت و تعارض، به یکی دیگر از ویژگیهای مثبت و خلاقانه کار بدل گشته.
در طول تماشای کار، هر لحظه منتظر بودم که یک جایی قصه و روایت از دست سازندهها در برود و با سر به زمین بخورد، یا انقدر کلیشهها سطحی شود که خلاقیت و روایت خوبش نیز نتواند به دادش برسد. تعداد شخصیتهای بالا و اتفاقات متعدد و مدت زمان کم برای روایت (حتی دو ساعت)، هر تیمی را دچار چالشی حسابی میکند. برای مثال میتوانید به اغلب ابرقهرمانیهای چند نفره این سالها نگاهی بیندازید. محصولاتی که با وجود تصاویر و جلوههای ویژه خوب، در خلق قصه و شخصیتهایی درگیرکننده بس عاجزند و فقط تصویرساز یک سری مبارزات و اتفاقات هستند. ولی سه کارگردان این انیمیشن و تیم عالیشان به قدری به کلیت کار احاطه داشتهاند که اجازه ندادهاند حتی یک دقیقه از مدت زمان کار به هدر برود. از تمامیاش برای اعتلای سطحی و کیفی محصولشان بهره برده و اثری عالی را شکل دادهاند.انفجارات دوبعدی، سایهزنیها و نقطههای کامیکی، جعبههای دیالوگ و ضرباهنگ و ادیت فوقالعاده کار همگی کولاکی از هیجان در بیننده ایجاد میکنند.
علاوه بر این، داستان کلی و ایده مردان عنکبوتی مختلفش این امکان را فراهم میآورد که اثر برای بینندههای غریبه با کامیکهای این شخصیت، مقداری گیج کننده باشد. که البته این اتفاق تقریبا رخ نداد. اگر کمترین آشنایی با مردعنکبوتی هم نداشته باشید، از این اثر لذت کافی را خواهید برد. ولی اگر از طرفداران باشید و دوجین کامیک ازش خوانده باشید، این لذت به عیشی مضاعف بدل میشود. سازندهها به دلیل داستان فشردهای که داشتند، به معرفی کوتاه برای هر شخصیت بسنده کردند، این معرفی کوتاه با وجود اینکه حق مطلب را تا حدودی رعایت میکند، ولی پتانسیل واقعیاش زمانی رو میشود که شما با شخصیتها از پیش آشنایی کاملی داشته باشید.
این انتقال بخشی از محتوای قصه به خارج از کار، شاید ویژگیای منفی تلقی شود، ولی آسیب خاصی به کلیت کار نمیزند. صرفا اگر با کامیکها و دنیای مردعنکبوتی آشنایی داشته باشید، لذتی که از اثر میبرید به لطف ارجائات و ایستراگهای مختلف بیشتر میشود.
انیمیشن Spider-Man: Into The Spider-Verse پر است از ارجاعاتی به فیلمها و کامیکهای مردعنبکوتی. آگاهانه از آنها برای ایجاد آشنایی استفاده میکند و در عین حال ازشان آشناییزدایی میکند، نشانشان میدهد ولی با تفاوتهای جزیی که نشان دهد این رخدادها با وجود شباهت به ورژنهای پیشتر دیده شده، مختص به این دنیا و خط زمانیند.
اوج هنر و خلافیت انیمیشن این اثر در حرکت است. در سکانسهای ایستا و دیالوگ محور شکوه و عظمت تصاویر به سطح متوسطی کاهش پیدا میکند، ولی به محض شروع شدن حرکت، تابخوردن و مبارزات جشنوارهای از نور و رنگ و هنر شروع به پخش شدن در مانیتور میکند. انفجارات دوبعدی، سایهزنیها و نقطههای کامیکی، جعبههای دیالوگ و ضرباهنگ و ادیت فوقالعاده کار همگی کولاکی از هیجان در بیننده ایجاد میکنند. گویی بوسیله طنابی نامرئی از پنلهای یک صفحه به صفحه بعد میپرد، میرقصد و بیننده را مدهوش و شیفته خلاقیت و زیبایی خود نگه میدارد.
انیمیشن Spider-Man: Into The Spider-Verse عالیست، یکی از بهترین انیمیشنهای سال است و در جشنواره اسکار پیشرو، به جز اثر تازه «مامورو هوسدا»، (Mirai No Mirai) رقیب سرسختی ندارد. از همین الآن نیز ساخت دنباله و اسپینآفی برای آن تاییده شده و امید است که خلاقیت و تازگی جاری در این انیمیشن، در آثار بعدیش نیز در همین سر و شکل سرخوش و دوستداشتنی تکرار شود.
نقد بسیار خوبی بود. من این فیلم رو دوبار دیدم و هر دوبار جدا لذت بردم. کمی قریم ریت عجیبش توی ابعاد بزرگ و اینکه برعکس تماشا توی تلویزیون، نمی تونید از سالن بیرون برید و به چشمتون استراحت بدید، اذیت می مرد ولی سر جمع فوق العده بود.
اما دلیلی که اینجا کامنت دادم پرسیدن دو تا سئوال بود که ممنون می شم تگر کسی از دوستان جواب بده. (البته با عرض معذرت از نویسنده محترم).
اول اینکه سالهای سال قبل هفته نامه ای به اسم دنیای بازی چاپ می شد (شاید ۱۵ سال پیش) که من یکی دو شماره ازش رو خوندم. اون مجبه و این سایت به هم ارتباط دارن؟ من واقعا از بخش تاپ تن اون مجله تو صفحه آخرش لذت بردم و هنوز بعد از سالها دنبالش می گردم.
دوم یک ترجمه فوق العاده از کناب رزیدنت اویل رو از انتشارات همون مجله (فکر می کنم) کسی برای من هدیه فرستاد که خواندنش به زبان فارسی بسیار اذت بخش تر از انگلیسی بود و ترجمه خوبی هم داشت. اون کناب شماره های بعدش هم ترجمه شد یا متوقف شد؟ فکر کنم اون هم برای همین سایت یا مجله بود (انتشارات دنیای بازی).
ممنون می شم تگر کسی راهتمایی کنه.
سلام. ممنون از توجه شما به این نوشته. مجله دنیای بازی سالهاست که به این سایتی که الان در خدمت شماست تبدیل شده و حالا شده سایت دنیای بازی! تاپ تن هم همچنان ادامه داره و به «چند برتر» تغییر نام پیدا کرده، مثل ۱۰ سلاح برتر بازی ها و مطالب این چنینی. در مورد اون کتاب هم متاسفانه اطلاعی ندارم!
امیدوارم باز هم نظرات شما را در سایت بخونیم!
دوشماره پیاپی از داستان های رزیدنت ایول از انتشارات دنیای بازی چاپ شده که به داستان نسخه های اول و دوم میپردازه.
into the spider verse دقیقا همون اسپایدرمنی بود که چند سال انتظار براش کشیدم… از تک تک صحنههاش لذت بردم.