انتقام هیولا
خانه » نقد و بررسی » نقد و بررسی بازی
«آنکس که با هیولا میجنگد، باید مراقب باشد که خودش تبدیل به هیولا نشود.» این جمله تا چه حد معتبر است؟ آیا برای انتقام و شکست ظالم، نیاز به نادیده گرفتن این جمله داریم؟ با بررسی بازی Dying Light: The Beast همراه بخش نقد و بررسی رسانه دنیای بازی باشید.
حدود ۱۰ سال از انتشار نسخه اول سری Dying Light میگذرد. این عنوان بازیکنان را وارد جهنمی پر از زامبی میکرد و به آنها اجازه میداد تا با سلاحهایی مبتکرانه به سلاخی زامبیهای متعدد بپردازند و از پارکور روی سقف خانهها لذت ببرند. عنوانی که یکی از بهترین بازیها در این سبک به شمار میرود و همچنان گیمرها از تجربه آن لذت میبرند.
حالا سومین نسخه از سری Dying Light با نام Dying Light: The Beast منتشر شده است. این عنوان واضحا به عنوان دی ال سی نسخه دوم برنامهریزی شده بود، اما توسعهدهندگان تصمیم گرفتند که آن را به عنوان نسخهای جداگانه منتشر کنند؛ چرا که پس از معرفی بازی، اعلام کردند که خریداران نسخه Ultimate Edition بازی Dying Light 2 میتوانند Dying Light: The Beast را به صورت رایگان دریافت کنند. آیا این عنوان توانسته دنبالهای شایسته برای این سری محبوب باشد؟
در این نسخه، شخصیت اصلی بازی اول یعنی Kyle Crane بازمیگردد. او تحت آزمایشهای یک گروه مرموز به رهبری فردی به نام The Baron قرار گرفته است. این آزمایشها به کرین تواناییهای فراانسانی و و البته عطشی برای انتقام دادهاند.
پس از فرار از چنگال بارون، کرین خود را در شهر اروپایی Castor Woods مییابد؛ شهری که مدتهاست بیشتر ساکنانش به زامبی تبدیل شدهاند.
کرین وارد پناهگاه میشود با هدف بقا و سپس انتقام از مردی که بیش از یک دهه به او درد و عذاب داده است. انتقام از کسی که ارتشی کوچک در اختیار دارد، کار سادهای نیست. بنابراین کرین با انسانهای دیگر متحد میشود و درمییابد که بقای خودش به شکست دادن گونههای جهشیافتهای به نام کایمرا بستگی دارد. با کشتن آنها، کرین میتواند نمونههایی از خونشان را بردارد و به خودش تزریق کند تا خطرناکتر شود و تواناییهای جدیدی به دست آورد.
Castor Woods شهری قدیمی با معماری چشمنواز، کمپهای پراکنده، رودخانههایی درخشان، جنگلهای انبوه که با عناصر شهری تضاد دارند و این تضاد یکی از نکات جالب در محیط بازی است. در اکثر ماموریتهای اصلی، بیشتر وقت خود را صرف گشت و گذار در Castor Woods، یافتن متحدان و جمعآوری سلاحها برای مقابله با زامبیها و نیروهای مسلح بارون خواهد شد.
داستان در این نسخه به شدت شخصی شده و صرفا یک داستان سرراست در راستای انتقام کایل از بارون است. البته بازی به شدت به کلیشههای آخرالزمان زامبی ارادت دارد و در بیشتر مواقع میتوان حدس زد که قرار است به چه چیزی در انتظار ما باشد. دیدن بازگشت کایل کرین بعد از غیبتش در نسخه دوم، لذتبخش بود. با داستان به نسبت خوبی مواجه هستیم ولی نمیشود گفت که بازی داستان خیلی عجیب یا خارقالعادهای دارد، اما در کل سرگرمکنندهست و از نکات مثبت در بررسی بازی Dying Light: The Beast به شمار میرود.
در ادامه بررسی بازی Dying Light: The Beast به گیمپلی این عنوان میپردازیم. از لحاظ گیمپلی، بازی دقیقا همان چیزی است که از Dying Light انتظار دارید. سیستم پارکور و حرکت به شدت روان است و در مواقع حساس یارای شما برای گریز از چنگ زامبیها میشود. مبارزه چالشبرانگیز است و نیاز به تفکر استراتژیک دارد و در عین حال مبارزات تنبهتن یک تجربه دیوانهوار و لذت بخش را به عاشقان مبارزه با زامبیها ارائه میکند؛ گویی که مشغول تجربه یک نسخه جدید و البته درجه یک از Dead Rising هستید!
سیستم پارکور تحت تاثیر اضافه شدن قلاب در اواسط بازی قرار میگیرد. قلاب برای رسیدن به برخی مناطق ضروری است و به شما اجازه میدهد مثل همیشه با آن تاب بخورید. نمیتوانید کاملا خودتان را به بالای ساختمانها بکشید، اما میتوانید از آن برای تاب خوردن یا عبور از موانع استفاده کنید.
مبارزه در این بازی تمرکز زیادی روی خشونت و خونریزی دارد مبارزات تنبهتن ویژوال فوقالعادهای دارد و لذت تکه تکه کردن زامبیها در این نسخه وصفنشدنی است. البته برخلاف نسخه قبل که سلاحهای گرم ۲ سال پس از انتشار به بازی اضافه شدند، این سلاحها در همین ابتدا در دسترسند و همچنین سلاحهای پرتابی مثل نارنجک و مواد منفجره در اختیار خود دارید. با وجود اینکه تیراندازی در بازی قابل قبول است، اما اصلا انتظار Gun Play عناوینی مثل Call of Duty را نداشته باشید.
در دی ال سی The Following نسخه اول، دسترسی به وسیله نقلیه داشتید، اما این ویژگی در The Beast با تغییراتی روبهرو شده است. در این نسخه صرفا یک ماشین مشخص و واحد در اختیار ندارید و ماشینهای زیادی در مپ قرار گرفتهاند تا در صورت لزوم از آنها بهره ببرید. سیستم سوخت همان سیستم دی ال سی است و با loot کردن باک ماشینهای دیگر قادر به یافت بنزین هستید.
رانندگی در این بازی به شکل عجیبی سرگرمکننده است و زیر گرفتن زامبیها این لذت را دوچندان میکند. مشخص است که سازندگان وقت زیادی صرف طراحی مسیرها، جادهها و موانع کردهاند. همچنین نشانگری برای نشان دادن بهترین مسیر برای ماشین در طول گیمپلی وجود دارد تا شما مجبور به باز کردن Map برای پیدا کردن مسیر مناسب در حین رانندگی نشوید.
پیشرفت در بازی واقعا نسبتا ساده است و از اینکه Techland وقت بازیکن را با سیستمهای پیشرفت پیچیده تلف نمیکند، جای خوشحالی دارد. دو درخت مهارت انسانی و Beast وجود دارند. از نظر سطح، میتوانید تا سطح ۱۵ پیش بروید. با ارتقا سطح، امتیاز مهارت دریافت میکنید که به شما اجازه میدهد مهارتها را در یکی از زیرشاخهها تخصیص دهید که روی مواردی مثل مخفیکاری ، پارکور، یا مبارزه مستقیم تمرکز دارند.برخی موارد مهم به این مهارتها گره خوردهاند، مثل حرکات اضافی پارکور و برخی تواناییهای مبارزه مثل لگد زدن به زامبیهایی که روی زمین افتادهاند.
بخش دیگر این مهارتها مربوط به درخت مهارت هیولاست که با کشتن کایمراها ارتقا مییابد، اما امتیاز مهارت فقط منحصر به همین مسیر است. اگر همه این مهارتها را به دست آورید، کنترلهای مهمی روی حالت هیولا به شما میدهد؛ مثلا این حالت در ابتدا به صورت خودکار و با پر شدن نوار مخصوص فعال میشود، اما در نهایت خودتان میتوانید آن را فعال کنید و بیدلیل مزاحمتان نمیشود.
در بازی خبری از سیستم Fast Travel نیست و نبود این امکان باعث میشود بیشتر با سیستم پارکور درگیر شوید. لوکیشنهای بازی، حس زندگی قبل از آخرالزمان زامبیها را دارند. بازی پر از Collectible است و بسیاری از آنها ارزش پیدا کردن و خواندن دارند. تعداد مأموریتهای فرعی زیاد نیست، اما مشخصا کیفیت به مراتب بالاتری نسبت به نسخه قبلی دارند. کاملا واضح است که سازندگان تصمیم گرفتند که کمیت را فدای کیفیت کنند و ماموریتهای جانبی بیشتری شامل عمق و داستان باکیفیت باشند.
Castor Woods و تمام جزئیات ریز آن چشمگیر است. توسعهدهندگان توانستند جزئیات زیادی رو در فضای نسبتا کوچکی جا بدهند و به نوعی برایند نسخههای قبلی سری در محیط دیده میشود. داستانهای حاضر در منطقه و حس واقعی بودن این مکان، باعث جذاب بودن کاوش میشود.
ویژگیهای بصری کلی بازی خیلی چنگی به دل نمیزنند و نسبتا استاندارد هستند. برجستهترین ویژگی بصری که خیلی به چشم میآید، افکتهای خونریزی و بریدن اجزای مختلف زامبیهاست که به بهترین شکل ممکن پیادهسازی شده است.
فرمول منحصربه فرد و مخوف Techland به بهترین شکل ممکن بازگشته؛ ویژگیهایی که از زمان انتشار نسخه اول، بازیکنان را به وحشت انداختهاند.
نسخه قبلی را در هنگام عرضه به یاد میآورید؟ شبها در Dying Light 2 رنگ خود را باخته بودند و گشت و گذار در شب تنها کمی استرسزاتر از نوشیدن یک لیوان آب بود. شب در The Beast به لطف هوش مصنوعی بهبود یافته زامبیها و به خصوص Volatile که تقریبا بیوقفه شما را شکار میکنند، به معنی واقعی کلمه ترسناک است. این موضوع میتواند دلیلی برای برتری The Beast باشد.
نسخه قبلی با انتقادهایی مواجه شد که زامبیها و حتی Volatileها در شب به حضور شما بیتفاوت بودند و عملا عقبگردی نسبت به نسخه اول بود. این سنت در The Beast بازگشته و حتی ارتقا یافته است. هوش مصنوعی دشمنان باعث ایجاد وحشت واقعی میشود. وقتی Volatileها شما را ببینند، تا آخرین لحظه بیامان تعقیبتان میکنند. تاریکی محیط به قدری شدید است که پارکور را به شدت سختتر از قبل میکند.
تا اینجای بررسی بازی Dying Light: The Beast بیشتر از نکات مثبت بازی گفتم، حالا زمان آن است که به نکات منفی قابلذکر آن بپردازم.
کاملا مشخص است که این بازی در ابتدا بهعنوان یک DLC طراحی شده بود عمق زیادی در بخشهای مختلف وجود ندارد. مکانیکهای اصلی به خوبی طراحی شدند، اما فضای زیادی برای استفاده از اونها وجود ندارد و همچنین مپ هم نسبت کوچک است.
سیستم حرکت رضایتبخش است، اما نسبت به Dying Light 2 کمی سنگینتر بهنظر میرسد و بالا رفتن از سطوح تقریبا همیشه باعث از بین رفتن شتاب حرکتی میشود. کنترل شخصیت هنگام آویزان شدن هم دستوپاگیر است. نکته دیگر هم این است که Sequenceهای آویزان شدن و بالا رفتن از سطوح مشخص کمی بیش از حد طولانیاند و به ریتم تند بازی آسیب میزنند.
باگها حسابی دستوپاگیر هستند. در برخی موارد با وجود اینکه ساعت کارکتر نشان میداد که در طول روز مشغول تجربه بازی هستم، در واقع هوا کاملا تاریک بود و ولتایلها در محیط بیصبرانه منتظر تکه تکه کردن کایل بودند. این مشکل با خوابیدن حل نمیشد و اگر به آن بربخورید باید بازی را ریاستارت کنید. همچنین برخی باگها هم در حین بالا رفتن از ساختمانها و استفاده از قلاب، گریبان شما را میگیرند.
فکر میکنم که با عنوان سرگرمکنندهای روبهرو هستیم. تغییر دادن فرمول بازی و مکانیکها آش دهنسوزی پختند که میتوان ساعتها از آن لذت برد.اگر Techland همین سیستم را با عرضه آپدیتها گسترش دهد و محتوای بیشتری به آن اضافه کند، شاهد نسخه بهتری از این بازی در آینده خواهیم بود؛ کاری که Techland در آن تخصص دارد.
با وجود اینکه بازی در حال حاضر شامل باگهای ریز و درشت است و مشکلاتی دارد، اما تجربه بازی Dying Light: The Beast به طرفداران نسخههای قبلی و البته دوستداران بازیهای زامبیمحور توصیه میشود.
این بود نقد و بررسی بازی Dying Light: The Beast، ممنون از توجه شما مخاطبان حرفهای دنیای بازی.
برای اطلاع از جدیدترین اخبار، نقد و بررسیها و ویدیوهای اختصاصی، ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید. همراه شما هستیم.