خانه » مقالات بازی گابلینکُش: رمانی برای دوستداران آرپیجی × توسط کامیاب قربانپور در ۱۳۹۷/۱۱/۲۵ , 18:00:27 0 رمان Goblin Slayer (گابلینکُش) دربارهی یک دنیای فانتزی با قوانین «دانجنز اند دراگونز» است که هر شخصیتی با قابلیتهای بهخصوصاش در یکی از کلاسهای فایتر، مِیج، آرچر، پریست و غیره قرار میگیرد (جالب است که شخصیتهای رمان حتی اسم ندارند و با کلاسهایشان مورد خطاب قرار میگیرند) و مانند بازیهای نقش آفرینی، باید برای لول آپ کردن مأموریتهای متعددی را به پایان برساند. در ابتدای ناول میفهمیم که جهان درواقع یک بُردگیم بزرگ است که برای نبرد (بازی؟) بین خدای خِیر و شَر با استفاده از تاسهای چندوجهی (درست مانند کمپینهای دانجز اند دراگونز) طراحی شده و در نتیجه، عنصر «شانس» میتواند تأثیر بسازیی در سرانجام زندگی شخصیتها بگذارد. در ادامه با دنیای بازی همراه شوید. کاور جلد هشتم رمان گابلینکُش داستان با تعدادی شخصیت لول پایین آغاز میشود که قصد دارند دسته جمعی وارد یک مأموریت لول بالا شوند و بدون اینکه گرایند (خرحمالی) کنند، پوینتهای بیشتری بهدست بیاورند (بازیکنان سبک آرپیجی میدانند که اگر موفق به پایان رساندنِ یک مأموریت دشوارِ لول بالا شوید؛ XPهای بیشتری دریافت میکنید). شخصیتهای قصه مأموریت «کشتنِ گابلینها» را برای شروع انتخاب میکنند که خبر رسیده تعدادی از خانُمهای جوان را دزدیدهاند. گابلینها موجوداتی کریهالمنظر و کمعقل هستند که با دزدیدن و تجاوز زنان تولید مثل میکنند. با اینکه گابلینها از نظر هوشی معادل یک کودک خُردسال انسان هستند اما بهخاطر تعداد بالایی که دارند میتوانند بهشدت خطرناک باشند، خصوصاً وقتی که یک کلاس شامان رهبریشان را برعهده بگیرد. خلاصه، ماجراجویان سرخوش داستان وارد غار گابلینها میشوند اما متأسفانه از بخت بدشان شکست میخورند و خانُمهای گروه (بهجز پریستِس) مورد تجاوزِ این موجودات زشت و بدترکیب قرار میگیرند. پریستس که منتظر است خودش هم قربانی این ماجرا شود توسط یک رنجر لول بالا ملقب به «گابلینکُش» نجات میابد. اینجاست که داستان گابلینکُش حقیقتاً آغاز میشود. گابلینکُش یک ماجراجوی قدرتمند و کارکشته است که عطش سیریناپذیری نسبت به کشتن گابلینها دارد و برخلاف فرضاً شخصیتی مثل گاتس (از برزرک) که صرفاً خیلی قوی است، گابلینکُش یک تاکتیشن و استراتژیست معرکه محسوب میشود که از کوچکترین عادات وویژگیهای بیولوژیکی گابلینها خبر دارد. نکتهی خیلی جالبی که باعث میشود گابلینکُش را خیلی دوست داشته باشم، بیتوجهیاش به عنصر «شانس» است. گابلینکُش مانند بتمن به حدی آماده است که عملاً هیچ اتفاقی در طول مأموریتنتواند غافلگیرش کند. وی حکم آن بازیکنهای دانجنز اند دراگونز را دارد که برای انجام هرکاری تمام جوانب را میسنجند و هیچ چیزی را از قلم نمیاندازند؛ هیچ گوشهای از نقشه نیست که زیر و رویش نکرده باشند و در امتداد همین موضوع درمقابله با باس آخر بازی هیچ مشکلی حس نمیکنند حتی اگر دو یا سه بیاورند (به معنای بدشانسی) و بهقولی ابزار دست هیچکس نمیشوند حتی خود خدایان. تبلیغ گابلینکُش در مجلهی «بیگ گَنگان» کمپانی اسکوئر انیکس بیشتر از این داستان را اسپویل نمیکنم و فکر میکنم بهتر است خودتان از این مجموعهی جذاب لذت ببرید که درحال حاضر به انواع و اقسام مدیومها ترجمه شده است. گابلینکُش پر است از توئیستهای حساب شده و لحظات بهیادماندنی که بهسختی میتوانید کنار بگذاریدش، خصوصاً اگر مثل من دوستدار سبک نقشآفرینی باشید. رمان موفقِ کومو کاگیو (نویسنده) و نابورا کاناتوکی (طراح) که درواقع در سبک لایت ناول (کتابهای تصویری) قرار میگیرد به شکل مانگا، انیمه و حتی برنامهی رادیویی درآمده است و طرفداران زیادی در کشور ژاپن دارد. نویسنده کامیاب قربانپور دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید