خانه » مقالات بازی ذره بین: نکات جالب در مورد بازی Red Dead Redemption × توسط بهزاد ناصرفلاح در ۱۳۹۵/۰۳/۱۱ , 12:30:42 3 رستگاری سرخپوست مرده را میتوان یکی از شاهکارهای راک استار در چند سال گذشته دانست که برای کنسولهای نسل هفتمی منتشر شد. داستانی که در دوران وسترن و سوار کاران و جویندگان طلا اتفاق میافتد و در آن میتوانید یک زندگی به سبک گاوچرانها و چالشهایی که با آنها مواجه بودند را تجربه کنید. پس از انتشار این بازی موج عظیمی از نقدها و نظرات مثبت در مورد تمامی جنبههای این بازی منتشر شد و هنوز و هنوز است بسیاری منتظر اعلام خبر ساخت قسمت دوم این بازی بسیار جذاب هستند. فرصت را مناسب دیدیم تا نکاتی جالب از این بازی را برای شما آماده کنیم، پس در ادامه با دنیای بازی همراه باشید. •«جان مارستون» کمتر از هر شخصیت دیگری در بازیهای ساخته شده توسط شرکت راک استار از کلمههای رکیک استفاده میکند؛ او در کل حالت داستانی بازی فقط سه بار این کلمات را به زبان میآورد، همچنین در حالتهای غیر داستانی نیز به ندرت این قبیل کلمات را از او میشنویم. •جان مارستون تا قبل از انتشار بازی «جی تیای ۵» مسنترین بازیگری بود که نقش یکی از شخصیتهای بازیهای راک استار را ایفا کرده. •منطقه «پلینویو» که در بازی منطقهای نفت خیز است، اشاره به فیلم «خون به پا خواهد شد» محصول سال ۲۰۰۷، با بازی «دنیل دی لوئیس» دارد؛ در واقع در این منطقه یک دفتر وجود دارد که در بیرون آن مردی نشسته است، این مرد نیز در واقع همان شخصیت دی لوئیس در فیلم است. •این اولین بازی راک استار نیست که در دو بخش (منطقه) اتفاق میافتد، اما اولین بازی است که این دو بخش در دو کشور مختلف قرار دارند. •در بازی صحنههای زیادی دیده میشود که اشاراتی به فیلمهای وسترن «کلینت ایستوود» دارد؛ برای مثال دیدن سنگ قبری با نام «گاوچرانی بدون نام» و یا دستاوردی با نام «کمی بیشتر از یک مشت» که وقتی بازیکن بیشتر از ۱۰ هزار دلار در بازی بهدست آورد این دستاورد را کسب میکند. •وقتی که کسی از دشمنان میمیرد صدای «فریاد ویلهلم» به گوش میرسید. این صدای یکی از معروفترین صداهایی است که در صدها فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. •شخصیت «رد» در این بازی با دیگر شخصیت رد با بازی «کلینت ایستود» شباهتهای زیادی دارد؛ از جمله این شباهتها میتوان به کلاه گاوچرانی شخصیتهای اشاره کرد. •علی رغم موفقیت این بازی هنوز خبر تأیید ساخت قسمت دوم آن اعلام نشده است. •«کلینت ایستوود»، «رابت ردفورد»، «راب ویتهاف» و «رابرت دوال» خواستار صداپیشگی شخصیت «جان مارستون» بودند اما در پایان «راب ویرهات» صداپیشه این شخصیت شد. از جمله نوشتههای جالب بر رو سنگهای قبر «کاش اتفاقی جالب بیافتد!» •در کل بازی جان تنها دو بار نام کوچک «به ونی مک فارل» را صدا میزند. •در کره جنوبی نام بازیهایی مانند «متال گیر سالید ۴» و این بازی به دلیل عدم تفهیم معنی کامل در ترجمه، نام بازی را توضیحاتی در مورد داستان ارائه میشد. •در عین ناباوری و با وجود تقاضاهای بیشمار مبنی بر عرضه نسخه مخصوص رایانههای شخصی، این بازی هیچگاه دریافت نسخه پی سی را تجربه نکرد. این در حالی است که تمامی بازیهای موفق راک استار در دوران کنسولهای نسل هفتمی مانند «مکس پین ۳»، «جی تیای ۴» و … برای رایانههای شخصی نیز منتشر شدند. •راب ویتهاف به عنوان جان مارستون در دنیای واقعی شناخته میشود چرا که صاحب یک مزرعه است و در زندگی خانواده را از همه چیز مهمتر میداند. •بر روی سنگهای قبر بسیاری از قبرها که در قبرستان مشاهده میشود جملههای جالب و گاه مسخرهای هک شده است. برای مثال سنگ قبری با نام «کلینتون آندروود» وجود دارد که به نقشهای زیاد کلینت ایستوود در فیلمهای وسترس اشاره میکند. •رستگاری سرخپوست مرده و «کابوس آندد» اولین و آخرین کار راب ویتهاف به عنوان بازیگر بودند. •تمامی سلاحهای موجود در بازی از روی نسخههای اصلی که در همان دوران استفاده میشد، الهام گرفت شدهاند. •سلاح LeMat Revolver بر اساس سلاحی بر همین نام ساخته شده است. •سلاح کمری Mauser بر پایه Mauser M712 Schnellfeuer ساخته شده است. •سلاح Winchester Repeater بر پایه سلاح Winchester Model 1892 Saddle Ring Carbine ساخته شده است. •سلاح گلنگدنی دستی موجود در بازی بر پایه سلاح Krag-Jørgensen ساخته شده است. •سلاح Henry Repeater بر پایه سلاح ۱۸۶۰ Henry Rifle ساخته شده است. •سلاح کمری نیمه اتوماتیک بازی بر اساس Borchardt C-93 ساخته شده است. •Double Action Revolver بر اساس Colt New Service ساخته شده است. •سلاح Repeater Carbine از روی Spencer Model 1860 Carbine ساخته شده است. •سلاح Springfield از روی ۱۸۷۳ Trapdoor Springfield Cavalry Carbine ساخته شده است. •سلاح Rolling Block Rifle بر اساس Remington Rolling Block Sporting ساخته شده است. •سلاح Evans Repeater بر اساس Evans Repeating ساخته شده است. سلاح Carcano Rifle از روی سلاحی با همین نام ساخته شده است. •سلاح انفجاری بازی از روی سلاح ضد تانک Mauser T-1918 Gewehr ساخته شده است. •سلاح Buffallo Rifle از روی سلاح دوربرد Sharps 1874 ساخته شده است. نویسنده بهزاد ناصرفلاح زندگی دنیایی از بازی هاست و دنیا، از بازی های زندگی مقالات بازی 3 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید درووووود! به فلاح و ژانر اکشن/ وسترن! ناسزا های کمتر در بازی سرخ پوست مرده نسبت به سایر بازیهای شرکت راک استار و عمدتن(عمدتا) به نویسندگی هوزرها، علل اساسی دارد. بازیهای سرقت اتومبیل(جی تی ای) در زمان حال و در فرهنگ خرده پا و متوسط آمریکایی روی می دهد. در این نوع زبان و فرهنگ، اصطلاحات تغییر یافته و ناسزاهای امتداد یافته به وفور یاد می شود. شما نمی توانی انتظار داشته باشی که یک فرد جاماییکایی با لهجه مخصوص و گویش خاص امروزی به زبان و فرهنگ تگزاسی ها و سرخپوست های قرون هجده و نوزده میلادی صحبت کند. تک سواران ششلول بند غرب، همان سوپر قهرمانان کمیک استریپی آمریکایی هستند و از جست ها و گویش ها و طریقه قدم زنی تعریف شده ای برخوردار بودند. به یاد ندارم جان وین یا سایر قهرمانان دنیای وسترن به سبک و سیاق قهرمانان یا ضد قهرمانان بازی سرقت بزرگ اتومبیل(جی تی ای) رفتار و گفتار داشته باشند. حتا فیلمهای هالیودی دهه های چهل و پنجاه میلادی هم از ناسزاهای فیلم های امروزی، به دور بودند. نویسندگان خبره راک استار از این آگاه هستند و زمان و مکان در داستانهای بازی آنها دخالت دارد. حتا بازی مکس پین۳ از این قاعده مستثنا(مستثنی) نبود و از ان حجم ناسزاها در بازی خبری نبود. —– خردادماه ۹۵ پانوشت: دیدگاهی در مقاله هفته “بازیهای بی محتوا، مقصر بازیساز یا بازیباز” نوشته ام که امیدوارم مفید باشد. شاید ارزش داشت و قابلیت، که با مقداری تغییر و ویرایش به عنوان مقاله در دیبازی قرار گیرد. پیشنهاد هفته(به احتمال فراوان خرسند از مطالعه این کتاب خواهید شد): دعوت به مطالعه کتاب مزرعه حیوانات یا قلعه حیوانات اثر جورج اورول: امیدوارم ترجمه متن اصلی این کتاب را پیدا کرده و مطالعه کنید. در اینجا بخشی از کتاب برای آشنایی دوستان عزیزم ضمیمه می شود که ترجمه آن از طرف آقای آخوندی بوده است در انتهای ترجمه، متن انگلیسی گنجانده شده است. داستان درباره حیوانات مزرعه ای است که بخاطر استثمار و استبداد کارفرمای انسانی خود، دست به قیام زده و به استقلال می رسند. قوانین حقوق حیوانی طرح کرده و به اداره مزرعه می پردازند. اما با قدرت گیری خوک های زیرکتر به دام استبداد تازه ای افتاده و در طول زمان تن به ذلت سپرده و آرمانهایشان به یغما میرود. قوانین شان تغییر یافته و در انتها فرقی بین کارفرمای خوکی وانسانی نمی یابند. یکی از قوانینشان این است: همه حیوانات با هم برابرند. و درانتها این قانون تبدیل با این می شود: همه حیوانات با هم برابرند ولی بعضی ها برابرترند. به طور حتم بعد از مطالعه به دانسته های شما اضافه خواهد شد. شرایط امروز جامعه را با آن مطابقت دهید. اوقات خوبی را داشته باشید. آقای جونز مالک مزرعه مانر به اندازه ای مست بود که شب وقتی در مرغدانی را قفل کرد از یاد برد که منفذ بالای آن را هم ببندد. تلوتلو خوران با حلقه نور فانوسش که رقص کنان تاب می خورد سراسر حیاط را پیمود،کفشش را پشت در از پا بیرون انداخت و آخرین گیلاس آبجو را از بشکه آبدارخانه پرکرد و افتان وخیزان به سمت اتاق خواب که خانم جونز در آنجا در حال خروپف بود و رفت. به محض خاموش شدن چراغ اتاق خواب ، جنب وجوشی در مزرعه افتاد.در روز دهان به دهان گشته بود که میجر پیر، خوک نر برنده جایزه نمایشگاه حیوانات، شب گذشته خواب عجیبی دیده است و میخواهد آن را برای سایر حیوانات نقل کند، مقرر شده بود به محض اینکه خطر آقای جونز در میان نباشد همگی در انبار بزرگ تجمع کنند. میجر پیر، همیشه او را به این نام صدا می کردند،گر چه به اسم زیبای ویلینگدن در نمایشگاه شرکت کرده بود، آنقدر در مزرعه مورد احترام بود که همه حاضر بودند ساعتی از خواب خود را وقف شنیدن حرفهای او کنند. در یک سمت طویله بزرگ در محل مرتفع سکو مانندی میجر در زیر فانوسی که به تیر آویزان بود روی بستری از کاه لمیده بود.دوازده سال از عمرش می رفت و اخیرا کمی تنومند شده بود معهذا خوک باعظمتی بود، و با اینکه دو دندان نیشش هیچگاه کنده نشده بود ظاهری مهربان و مجرب داشت . دیری نپایید که سایر حیوانات به تدریج آمدند و هر دسته به شیوه خاص خود در محلی قرار گرفت . اول سگها بلوبل و جسی و پینچر آمدند و بعد خوکها که جلو سکو روی کاه مستقر شدند.مرغها روی لبه پنجره نشستند و کبوترها بالزنان بر تیرهای سقف جای گرفتند، گوسفندان و گاوها پشت سر خوکها دراز کشیدند و مشغول نشخوار شدند. دو اسب ارابه ، باکسر و کلوور با هم آهسته وارد شدند، سمهای بزرگ پشم آلوی خود را از ترس آنکه مبادا حیوان کوچکی زیر کاه پنهان باشد بااحتیاط بر زمین می گذاشتند. کلوور مادیانی بود فربه و میانسال با حالتی مادرانه که بعد از به دنیا آمدن چهارمین کره اش هرگز ترکیب و اندام اولیه اش را باز نیافته بود.باکسر حیوان بسیار درشتی بود، بلندیش هیجده دست بود و قدرتش معادل قوه دو اسب معمولی . خط سفید رنگ پایین پوزه اش به او ظاهر احمقانه ای داده بود و حقیقت مطلب اینکه در زمره زیرکهای درجه یک نبود، ولی به دلیل ثبات و نیروی فوق العاده اش در کار مورد احترام همه بود. پس از اسبها موریل بزسفید، و بنجامین الاغ وارد شدند.بنجامین سالخورده ترین و بدخلقترین حیوان مزرعه بود. کم حرف می زد و اگر سخنی می گفت تلخ و پرکنایه بودمثلا میگفت : خدا به من دم عطا کرده که مگسها را برانم ولی کاش نه دمی می داشتم و نه مگسی آفریده شده بود. بین همه حیوانات مزرعه او تنها حیوانی بود که هیچ وقت نمی خندید و اگر علت را می پرسیدند می گفت :چیز خنده داری نمی بینم .معذلک بی آنکه نشان دهد به باکسر ارادتی داشت . این دو یکشنبه ها را بی آنکه حرفی بزنند در کنار هم در چمنزار پشت باغ میوه به چرا می گذراندند. دو اسب تازه جابجا شده بودند که یکدسته جوجه مرغابی ، که مادرشان را از دست داده بودند،جیرجیرکنان دنبال هم وارد شدند، واز اینسو به آنسو پی جایی گشتند که زیرپا لگدمال نشوند.کلوور با دو پای جلوی بزرگ خود برای آنان حصار مانندی ساخت و آنها میان آن آشیان گرفتند و فورا به خواب رفتند. در آخرین لحظه مالی مادیان خل سفید قشنگ که درشکه تک اسبه آقای جونز را می کشید در حالیکه حبه قندی میجوید با نازو ادا وارد شد، در محلی نسبتا جلو نشست و مشغول وررفتن با یال سفیدش شد، به این امید که به روبان قرمزی که به آن بافته شده بود توجه شود. بعد از همه گربه آمد که طبق معمول برای پیدا کردن گرمترین جا به اطراف نظری انداخت و بالاخره خود را با فشار میان باکسر و کلوور جا کرد ودر آن جا با خاطری آسوده به خرخر پرداخت و یک کلمه هم از سخنرانی میجر را نشنید. جز موزز زاغ اهلی که بر شاخه درختی پشت در خوابیده بود همه حیوانات حاضر بودند. وقتی میجر متوجه شد که همه مستقر شده اند و منتظرند، سینه را صاف و چنین شروع کرد. رفقا… ۲۰ پاسخ آقا تشکر از مقاله ی خوبتون :۱۵: فقط یه نکته ی خیلی غلط توش هست ، اونم این که Redemption نسخه ی دوم Red dead هستش نه اول. نسخه ی اول اسمش Red Dead: Revolver هستش. ۰۰ پاسخ جالب بود،به شدت منتظر دومیش هستیم ۳۰ پاسخ
درووووود! به فلاح و ژانر اکشن/ وسترن! ناسزا های کمتر در بازی سرخ پوست مرده نسبت به سایر بازیهای شرکت راک استار و عمدتن(عمدتا) به نویسندگی هوزرها، علل اساسی دارد. بازیهای سرقت اتومبیل(جی تی ای) در زمان حال و در فرهنگ خرده پا و متوسط آمریکایی روی می دهد. در این نوع زبان و فرهنگ، اصطلاحات تغییر یافته و ناسزاهای امتداد یافته به وفور یاد می شود. شما نمی توانی انتظار داشته باشی که یک فرد جاماییکایی با لهجه مخصوص و گویش خاص امروزی به زبان و فرهنگ تگزاسی ها و سرخپوست های قرون هجده و نوزده میلادی صحبت کند. تک سواران ششلول بند غرب، همان سوپر قهرمانان کمیک استریپی آمریکایی هستند و از جست ها و گویش ها و طریقه قدم زنی تعریف شده ای برخوردار بودند. به یاد ندارم جان وین یا سایر قهرمانان دنیای وسترن به سبک و سیاق قهرمانان یا ضد قهرمانان بازی سرقت بزرگ اتومبیل(جی تی ای) رفتار و گفتار داشته باشند. حتا فیلمهای هالیودی دهه های چهل و پنجاه میلادی هم از ناسزاهای فیلم های امروزی، به دور بودند. نویسندگان خبره راک استار از این آگاه هستند و زمان و مکان در داستانهای بازی آنها دخالت دارد. حتا بازی مکس پین۳ از این قاعده مستثنا(مستثنی) نبود و از ان حجم ناسزاها در بازی خبری نبود. —– خردادماه ۹۵ پانوشت: دیدگاهی در مقاله هفته “بازیهای بی محتوا، مقصر بازیساز یا بازیباز” نوشته ام که امیدوارم مفید باشد. شاید ارزش داشت و قابلیت، که با مقداری تغییر و ویرایش به عنوان مقاله در دیبازی قرار گیرد. پیشنهاد هفته(به احتمال فراوان خرسند از مطالعه این کتاب خواهید شد): دعوت به مطالعه کتاب مزرعه حیوانات یا قلعه حیوانات اثر جورج اورول: امیدوارم ترجمه متن اصلی این کتاب را پیدا کرده و مطالعه کنید. در اینجا بخشی از کتاب برای آشنایی دوستان عزیزم ضمیمه می شود که ترجمه آن از طرف آقای آخوندی بوده است در انتهای ترجمه، متن انگلیسی گنجانده شده است. داستان درباره حیوانات مزرعه ای است که بخاطر استثمار و استبداد کارفرمای انسانی خود، دست به قیام زده و به استقلال می رسند. قوانین حقوق حیوانی طرح کرده و به اداره مزرعه می پردازند. اما با قدرت گیری خوک های زیرکتر به دام استبداد تازه ای افتاده و در طول زمان تن به ذلت سپرده و آرمانهایشان به یغما میرود. قوانین شان تغییر یافته و در انتها فرقی بین کارفرمای خوکی وانسانی نمی یابند. یکی از قوانینشان این است: همه حیوانات با هم برابرند. و درانتها این قانون تبدیل با این می شود: همه حیوانات با هم برابرند ولی بعضی ها برابرترند. به طور حتم بعد از مطالعه به دانسته های شما اضافه خواهد شد. شرایط امروز جامعه را با آن مطابقت دهید. اوقات خوبی را داشته باشید. آقای جونز مالک مزرعه مانر به اندازه ای مست بود که شب وقتی در مرغدانی را قفل کرد از یاد برد که منفذ بالای آن را هم ببندد. تلوتلو خوران با حلقه نور فانوسش که رقص کنان تاب می خورد سراسر حیاط را پیمود،کفشش را پشت در از پا بیرون انداخت و آخرین گیلاس آبجو را از بشکه آبدارخانه پرکرد و افتان وخیزان به سمت اتاق خواب که خانم جونز در آنجا در حال خروپف بود و رفت. به محض خاموش شدن چراغ اتاق خواب ، جنب وجوشی در مزرعه افتاد.در روز دهان به دهان گشته بود که میجر پیر، خوک نر برنده جایزه نمایشگاه حیوانات، شب گذشته خواب عجیبی دیده است و میخواهد آن را برای سایر حیوانات نقل کند، مقرر شده بود به محض اینکه خطر آقای جونز در میان نباشد همگی در انبار بزرگ تجمع کنند. میجر پیر، همیشه او را به این نام صدا می کردند،گر چه به اسم زیبای ویلینگدن در نمایشگاه شرکت کرده بود، آنقدر در مزرعه مورد احترام بود که همه حاضر بودند ساعتی از خواب خود را وقف شنیدن حرفهای او کنند. در یک سمت طویله بزرگ در محل مرتفع سکو مانندی میجر در زیر فانوسی که به تیر آویزان بود روی بستری از کاه لمیده بود.دوازده سال از عمرش می رفت و اخیرا کمی تنومند شده بود معهذا خوک باعظمتی بود، و با اینکه دو دندان نیشش هیچگاه کنده نشده بود ظاهری مهربان و مجرب داشت . دیری نپایید که سایر حیوانات به تدریج آمدند و هر دسته به شیوه خاص خود در محلی قرار گرفت . اول سگها بلوبل و جسی و پینچر آمدند و بعد خوکها که جلو سکو روی کاه مستقر شدند.مرغها روی لبه پنجره نشستند و کبوترها بالزنان بر تیرهای سقف جای گرفتند، گوسفندان و گاوها پشت سر خوکها دراز کشیدند و مشغول نشخوار شدند. دو اسب ارابه ، باکسر و کلوور با هم آهسته وارد شدند، سمهای بزرگ پشم آلوی خود را از ترس آنکه مبادا حیوان کوچکی زیر کاه پنهان باشد بااحتیاط بر زمین می گذاشتند. کلوور مادیانی بود فربه و میانسال با حالتی مادرانه که بعد از به دنیا آمدن چهارمین کره اش هرگز ترکیب و اندام اولیه اش را باز نیافته بود.باکسر حیوان بسیار درشتی بود، بلندیش هیجده دست بود و قدرتش معادل قوه دو اسب معمولی . خط سفید رنگ پایین پوزه اش به او ظاهر احمقانه ای داده بود و حقیقت مطلب اینکه در زمره زیرکهای درجه یک نبود، ولی به دلیل ثبات و نیروی فوق العاده اش در کار مورد احترام همه بود. پس از اسبها موریل بزسفید، و بنجامین الاغ وارد شدند.بنجامین سالخورده ترین و بدخلقترین حیوان مزرعه بود. کم حرف می زد و اگر سخنی می گفت تلخ و پرکنایه بودمثلا میگفت : خدا به من دم عطا کرده که مگسها را برانم ولی کاش نه دمی می داشتم و نه مگسی آفریده شده بود. بین همه حیوانات مزرعه او تنها حیوانی بود که هیچ وقت نمی خندید و اگر علت را می پرسیدند می گفت :چیز خنده داری نمی بینم .معذلک بی آنکه نشان دهد به باکسر ارادتی داشت . این دو یکشنبه ها را بی آنکه حرفی بزنند در کنار هم در چمنزار پشت باغ میوه به چرا می گذراندند. دو اسب تازه جابجا شده بودند که یکدسته جوجه مرغابی ، که مادرشان را از دست داده بودند،جیرجیرکنان دنبال هم وارد شدند، واز اینسو به آنسو پی جایی گشتند که زیرپا لگدمال نشوند.کلوور با دو پای جلوی بزرگ خود برای آنان حصار مانندی ساخت و آنها میان آن آشیان گرفتند و فورا به خواب رفتند. در آخرین لحظه مالی مادیان خل سفید قشنگ که درشکه تک اسبه آقای جونز را می کشید در حالیکه حبه قندی میجوید با نازو ادا وارد شد، در محلی نسبتا جلو نشست و مشغول وررفتن با یال سفیدش شد، به این امید که به روبان قرمزی که به آن بافته شده بود توجه شود. بعد از همه گربه آمد که طبق معمول برای پیدا کردن گرمترین جا به اطراف نظری انداخت و بالاخره خود را با فشار میان باکسر و کلوور جا کرد ودر آن جا با خاطری آسوده به خرخر پرداخت و یک کلمه هم از سخنرانی میجر را نشنید. جز موزز زاغ اهلی که بر شاخه درختی پشت در خوابیده بود همه حیوانات حاضر بودند. وقتی میجر متوجه شد که همه مستقر شده اند و منتظرند، سینه را صاف و چنین شروع کرد. رفقا… ۲۰ پاسخ
آقا تشکر از مقاله ی خوبتون :۱۵: فقط یه نکته ی خیلی غلط توش هست ، اونم این که Redemption نسخه ی دوم Red dead هستش نه اول. نسخه ی اول اسمش Red Dead: Revolver هستش. ۰۰ پاسخ