خانه » مقالات بازی آقای ملوّنهای هزار رنگ | صحبتهای اعتراضی مایی که شانههایمان درد میکند! × توسط رضا قرالو در ۱۳۹۳/۰۹/۲۲ , 20:59:49 41 دورانی را به یاد دارم که در فرومهای سایتهای مربوط به بازی، چرخ میزدم و به دنبال مطالب به درد بخور و بحثهای فنی درست و حسابی میگشتم. قضیه مربوط است به سالهای ابتدایی دههی هشتاد که دورهی گسترش و همه گیر شدن بازیهای رایانهای در کشور بود. با این حال در آن زمان هم بیشتر جر و بحثهای فرومی مربوط بود به کل کل های بیخود و بینتیجه. با این وجود همیشه پیدا میشد گنجینههایی که خستگی ساعتها گشتن و جستجو کردن را از تنات بیرون کند. یادم هست فرومی را پیدا کرده بودم که در آن، عدهای دور هم و از راه دور یک استودیوی بازیسازی جمع و جور راه انداخته بودند. یک استودیوی مجازی که درش به روی همهی علاقمندان باز بود. اما آن موقع بازی ساختن یک ایرانی مثل رویا مینمود، قلهای بود در ارتفاعاتی محال که فتحش ناممکن به نظر میرسید. این حس نه چندان خوب را میشد در بعضی کامنت ها هم دید و البته به نویسندگاناش حق داد. محال است، با کدام امکانات، آخر چگونه میشود؟! نمیدانم آیا آن دوستان توانستند بازیشان را بسازند یا نه؟! ولی شک ندارم بیشتر آنهایی که در آن فروم و با عشق و امید دورهم پایههای ساخت بازیشان را پی ریزی میکردند حالا هم هستند. خیلی چیزها یاد گرفتهاند و چم و خم کار را بهتر از قبل میدانند. این آدمها که من فقط بخش کوچکی از موجودیتشان را در آن فروم لمس کرده بودم حالا به فعالان عرصه ساخت و توسعه و نویسندگی این حوزه تبدیل شدهاند. آنها حالا فقط عشق در چنته ندارند. آنها آگاهی و دانش و امید هم به همراه دارند. شاید پیش خودتان بگویید خب اگر اینطور است چرا وضعیت صنعت بازیسازی ایران به این روز افتاده است. اگر ما این همه متخصص خبره داریم چرا هنوز اندر خم یک کوچهایم؟! جواب اینجاست که فقط با دانش و عشق و امید نمیشود پیشرفت کرد. امکانات و سرمایهگذاری و مهمتر از همه کوتاه شدن دست آدمهایی نیاز است که جز سو استفاده برای پیشرفت خودشان به چیز دیگری نمیاندیشند. نمیخواهم وارد بحث بیپایان مسائل اقتصادی و کلان بشوم که از دانش و قلمام برنمیآید. ولی با پوست و خونم حضور آدمهای سودجو و آفتاب پرست صفت را درک کردهام. پس میتوانم در موردشان بنویسم تا شاید اندکی از حرف دل دوستان و اطرافیانام را زده باشم. تمام کسانی که دستی بر آتش توسعه و ساخت بازی دارند، چه طراحان، چه نویسندگان بازینامهها و مطبوعات مرتبط و چه برنامهنویسان و همه و همه تمام انرژی و سرمایهی خود را برای رسیدن به هدفشان صرف میکنند بدون اینکه پشتوانهی مطمئنی داشته باشند. این افراد گاهی حتا از جیب خودشان خرج میکنند تا نشریهای را منتشر کنند یا بازیایی را به مرحلهی انتشار برسانند. با این حال آنها میدانند که پشتوانهای ندارند. وقتی هم پشتوانهای نداشته باشی تنها چیزی که میتواند سرپا نگهات دارد خودت هستی و خودت. ولی ای کاش میتوانستی فقط خودت باشی و خودت! ای کاش نبودند کسانی که با کمترین دانش ممکن در زمینهی بازیسازی، نویسندگی و طراحی بازی وارد این عرصه شدهاند و به تکیهگاه نداشتهی زحمتکشان عرصه بازیسازی میخندند و زیر پایشان را خالی میکنند. این جماعت هزاررنگ، دستی بر آتش همه چیز دارند! برای خودشان نشریه راه میاندازند و از تجربه و عشق نویسندههای مستعد سود میبرند و وقتی خودی نشان دادند و به هدف و پیشرفتشان رسیدند، نویسنده و نشریهای را که عشق پشتش خوابیده بود توی سطل زباله میاندازند. جشنوارههای رنگ و وارنگ راه میاندازند و بازیسازهای مستقل و از همهجا بیخبر را تهیج به ساخت بازی میکنند و تهاش جایزهای میدهند و بعد از بالا رفتن از کول زحمتکشان از همهجا بیخبر، به تراز بالاتری میرسند و بعدش حتا پشت سرشان را هم نگاه نمیکنند. با هزار دوز و کلک وارد پروسهی ساخت یک بازی میشوند و با فعال نشان دادن خودشان سعی بر تبلیغ و رساندن بازی مذکور به درجات بالا دارند. وقتی با این هزار دوز و کلک به هدفشان میرسند نه بازیساز بیچاره را میشناسند و نه بازیایی را که خودشان را برای منتشر کردناش به آب و آتش میزدند. این آدمها کارشان تبلیغ کردن است و خوردن نان از این ناندانی پر که به این زودیها انبارش خالی نمیشود! این آدمها حتا خودشان را در قالب بازیسازهای موجه جا میزنند و بدون داشتن دانش کافی بازیهای تبلیغاتی بهشدت موجه و صد البته بهشدت درجه چندم میسازند و از وامهای میلیاردی که میتوانست به قشر مستعدتری تعلق بگیرد به معنی واقعی کلمه سو استفاده میکنند. آنها از همه رنگاند و مثل شخصیت رادیویی زنده یاد منوچهر نوذری، آقای ملوّن! انتقاد میکنند و صحبتهای اعتراضی انجام میدهند و خود را تبلیغ میکنند و فعالیتهایشان را با کمک رسانهای که در اختیار دارند پر و زیاد و مثبت نشان میدهند. آنها ولی ناآگاهند و شاید حتا بازیهای «بهروز» را هم تجربه نمیکنند. شاید حتا اولیهترین اصول طراحی و ساخت بازی را هم نمیدانند (که نمیدانند و در مصاحبههایشان سوتیهای کمرشکن میپراکنند!) ولی مصیبت اینجاست این آدمها اعتماد به نفسی همپای دواکین سرزمین اسکایریم دارند! شات میزنند و ویران میکنند و با نیرویی که مال خودشان نیست به بالا بالاها میرسند! ای کاش تعداد این آدمها کم بود. ای کاش آنقدری نبودند که زورشان به مایی که عاشقانه کار میکنیم و هنوز که هنوز است امید به آینده داریم برسد و راههای پیشرفت و ارتقای درست این صنعت را مسدود کنند. ای آقای ملونهای از همه رنگ! آیا میدانید این پلههایی که مدتی است از رویشان بالا رفتهاید و به موفقیت و پیشرفت رسیدهاید را با استخوان آدمهایی ساختهاند که شما آلت دستتان کرده بودید؟ مهم نیست خودتان را آدم موجه و خوب و فعال و خستگی ناپذیر نشان بدهید. مهم این است که حنایتان دیگر برای این جماعت خسته رنگی ندارد. حالا هرچه میخواهید خودتان را تبلیغ کنید و فرشته رو و قهرمان نشان بدهید! صاحبان اصلی این عرصه، زحمتکشان و عاشقانی هستند که برای این خلق میکنند که نیاز به خلق کردن دارند. نیاز به خلق کردنی که باید در جریانی بیفتد و مسیر برگزیند و به دریایی ختم شود. بزرگان ما که به این تلاشها و صاحبان اصلی این عرصه اهمیتی نمیدهند لااقل شما از آنها سوء استفاده نکنید و کاری با شانههای خسته و نحیفشان نداشته باشید آقای ملوّنهای هزار رنگ! نویسنده رضا قرالو مقالات بازی 41 دیدگاه ثبت شده است دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید اسمون ابی داریم خالی از دود همه می کنن کاری خنده عشق حال زیاد هه هه یارو زیادی خورده می گه روز خوب می اد روز خوب کجا بود عمو توی جامعه ای که ته فکر ۹۰ در صد مردم اش خوراک و پوشاک و روز و شب کردن شب و روز کردنه توی این جامعه به امید داراش هم نمی شه امید داشت ۸۱ پاسخ مشکلات ساخت بازی چیزی تعریف نشده است! در ایران البته! منظورم این تعریف نشده است: بی نهایت! یک صفرم!( :۲۴: ) کاری رو میخوایم انجام بدیم که قبلش باید واسش آماده شده باشیم! همش سانسور… قطعی های بی مورد… گیر دادن های الکی و بعضا خنده دار… و رد کردن ساعت ها زمانی که صرف ساخت تنها یه قطعه از هزاران جای خالی یک پازل میشه… میخواهیم سیبی رو بگیریم که رو در رویمان قرار دارد! ولی وقتی دست و پایی نداریم چطور میخوایم به چنگش بیاریم؟ وقتی پایه ها ضعیفن وقتی زحمات به راحتی هدر میرن واقعا چرا باید سختی بدیم؟ بعضی ها بدون دست و پا هم به سیب میرسند! و آن را می خورند! اما… در گلویشان گیر می کند! این همه توطئه و دسیسه و جنگ از نظر روسیه و چین و دیگر کشور ها در اکثر آثار نظامی نشان داده میشه! و ما همچنان به رنگ قرمزی که واقعا با بی ربطی به شیطان و ضد دین بودن ربط داده میشه اثری بسیار پر مفهوم را ممنوع می کنیم و انتظار امید داریم… ۸۱ پاسخ همونطور که مکس پین میگه… ” مشکل خواستن یه چیزی، ترس از باختن اون یا احتمال هرگز بدست نیاوردن اونه، این تو رو ضعیف می کنه.” ( چقدر این جمله قشنگه… ) ۱۰۱ به به واقعا درست می گی صد در صد باهات موافقم :۱۵: ۰۰ البته مسولان در پی حل مشکلات مرتبا سمینار(صحیح ترش سمیناهار ) جور وا جور و بی حاصل بر گذار میکنن دم از حمایت و این خزعولات میزنن که بیشتر جنبه تبلیغاتی و اینکه به بی اطلاعان و افراطیمون بگن اره ما تونستیم تا چند سال اینده هم جزو قدرتهای گیم دنیاییم همونطور که در عرصه هوا فضا شدیم؟!!!!جزو ۳ کشور تو بعضی علوم هم بعد امریکا دومیم…فقط دروغ درغ نسلمون سوخت رفت. نابودمون کردن ۲۰ امیدوارم خدا به این ملوّنهای هزار رنگ یک جزء معرفت و جوانمردی بده به ما هم یه دنیا پاک. :۲۳: با اینکه بنظرم دیگه کار از کار گذشته. ۰۰ پاسخ ممنون آقای رضای قرالوی عزیز…مدتی بود دیگه به صنعت بازی ایران فکر نمیکردم… که شما دوباره با قلم قویتون منو به فکر عمیقی فرو بردی…میخواستم کلی درد دل کنم…ولی بیخیال آب در هاون کوبیدنه…فقط یک چیز…دلم برای نشریه خیلی تنگ شده…حس میکردم تا وقتی کسایی مث بچه های نشریه رو داریم و باشون ارتباط داریم همه چی قابل حله و بالاخره یه روز خوب میاد…فک میکردم مشکلات ما دیگه از انفجار اتمی ژاپن که بدتر نیست…ولی ظاهرا بود… ۸۰ پاسخ مقاله واقعا تلخی بود.. هر چند هر چقدر از مقاله ها بنویسیم و هر کدوم بهتر از قبلی هیچ دردی دوا نمیشه مشکل به قدری ریشه دار هست که بعضی اوقات فقط باید سپرد به دست زمان… ۳۰ پاسخ وقتی مملکتی در اساسی ترین ارکان(اقتصاد و سیاست)لنگ میزنه,انتظار دارید به چیزی مثل بازی اهمیت بده؟ ۸۰ پاسخ متاسفانه کسب مقام در سازمانی یا نهادی این روز ها وسوسه کننده است به نحوی که حاضری تلاش و زحمت چندین ساله برای یک مجله را به راحتی بخاطر همین مقام ها بدور بریزید و پستی تو سازمان یا نهادی بگیرند خوب وقتی بخور بخور هستش وسوسه بخور بخور همه چیز از بین میبره این روز ها دلسوزی هم بی معنی هستش وایسی پای مجله ای که فروش نمیره خودت بسوزونی به چه قیمتی وقتی میدانی پست و مقام……… ۶۱ پاسخ صحبت هایی که کردید به اندازه کافی روشن بود… اما این صحبت ها آب سردی است برای ما…حداقل برای منی که روز ها به فکر ساخت بازی بیدار میشم… متاسفانه اوضاع این هنر-صنعت در ایران اصلا خوب نیست…ای کاش بعد از این همه جملات ناامیدانه….کمی هم صبحت های امیدوارانه برای امثال من میزدید… به هر حال مقاله ی عالی ای بود…امیدوارم تمام مشکلات روزی برداشته شود…امیدوارم حق به حق دار برسد… ۳۱ پاسخ وقتی امیدی نیست چرا الکی امید بده ۴۱ من خودم برنامه نویس گیمم اما متاسفانه هیچ آینده ای توی ایران نمیبینم. تمام حرف های شما درسته. البته فقط توی گیم این چیزا نیس توی تمام زمینه ها هست متاسفانه. من قبلنا فک میکردم مشکل ما که پیشرفت نمیکنیم دولتمونه، اما الان فهمیدم کاملا در اشتباه بودم. مشکل اصلی ایران خود ایرانیان ! ایرانی هایی که با پارتی بازی و هزار جور کار دیگه حق بقیه رو ضایع میکنن. ما خودمون مشکل اصلی ایم. متاسفانه ایرانیا فقط به پول فکر میکنن، اونم نه پولی که سخت به دست بیاد. دنبال پول راحتن (البته همه رو جمع نمیبندم ولی متاسفانه این اخلاق رو به جرعت میتونم بگم ۹۰% ایرانیا دارن) حالا ازین مشکل بگذریم، مدیریتی توی ایران وجود نداره. یعنی کساییکه رئیس شرکتن و میخوان پروژه بسازن اصلا نمیدونن باید چی کار کنن و کل زحماتش میفته گردن برنامه نویس بیچاره و آخرشم پولی بهت میدن مث یه کارمند ساده. خلاصه اوضاع گیم خیلی خیلی خراب تر از این حرفاس و به نظر من آینده ای توی این صنعت نخواهیم داشت. اون دوستانی هم که دوست دارن برنامه نویس گیم بشن بهشون بگم بهتره برن دنبال یه کار دیگه. ۱۷۲ پاسخ بگو همه در حقیقت ۹۹.۹۹ درصد صاحبان سرمایه.در حقیقت اون قشر سالم به حدی کم هستند که اصلا به حساب نمیان.بنده خودم توزیع کننده مواد غذایی هستم میبینم در تایید حرف شما این مسائل کل جامعه رو درگیر کرده…الان احتمالا ی عده میان میگن نه اینطور نیست ولی حقیقت اینه که اینطور هست و فبولشم برا بعضی سخته…فلان درصو محصولات تولیدیش رو ب فلان بهانه میبره بالا هزار تا توجیه ب خیال خودش منطقی میاره ک اصلا قابل قبول نیست تو صنف خودم حداقل مطمئنم. ۳۱ چه دلی پُری دارید شما والا من اطلاع زیادی از وضعیت فعلی صنعت گیم ایران ندارم! ولی حرفایی که زدید برای بیشتر جاهای مملکت صدق میکنه. :۱۲: ۱۷۲ پاسخ نمایش بیشتر
اسمون ابی داریم خالی از دود همه می کنن کاری خنده عشق حال زیاد هه هه یارو زیادی خورده می گه روز خوب می اد روز خوب کجا بود عمو توی جامعه ای که ته فکر ۹۰ در صد مردم اش خوراک و پوشاک و روز و شب کردن شب و روز کردنه توی این جامعه به امید داراش هم نمی شه امید داشت ۸۱ پاسخ
مشکلات ساخت بازی چیزی تعریف نشده است! در ایران البته! منظورم این تعریف نشده است: بی نهایت! یک صفرم!( :۲۴: ) کاری رو میخوایم انجام بدیم که قبلش باید واسش آماده شده باشیم! همش سانسور… قطعی های بی مورد… گیر دادن های الکی و بعضا خنده دار… و رد کردن ساعت ها زمانی که صرف ساخت تنها یه قطعه از هزاران جای خالی یک پازل میشه… میخواهیم سیبی رو بگیریم که رو در رویمان قرار دارد! ولی وقتی دست و پایی نداریم چطور میخوایم به چنگش بیاریم؟ وقتی پایه ها ضعیفن وقتی زحمات به راحتی هدر میرن واقعا چرا باید سختی بدیم؟ بعضی ها بدون دست و پا هم به سیب میرسند! و آن را می خورند! اما… در گلویشان گیر می کند! این همه توطئه و دسیسه و جنگ از نظر روسیه و چین و دیگر کشور ها در اکثر آثار نظامی نشان داده میشه! و ما همچنان به رنگ قرمزی که واقعا با بی ربطی به شیطان و ضد دین بودن ربط داده میشه اثری بسیار پر مفهوم را ممنوع می کنیم و انتظار امید داریم… ۸۱ پاسخ
همونطور که مکس پین میگه… ” مشکل خواستن یه چیزی، ترس از باختن اون یا احتمال هرگز بدست نیاوردن اونه، این تو رو ضعیف می کنه.” ( چقدر این جمله قشنگه… ) ۱۰۱
البته مسولان در پی حل مشکلات مرتبا سمینار(صحیح ترش سمیناهار ) جور وا جور و بی حاصل بر گذار میکنن دم از حمایت و این خزعولات میزنن که بیشتر جنبه تبلیغاتی و اینکه به بی اطلاعان و افراطیمون بگن اره ما تونستیم تا چند سال اینده هم جزو قدرتهای گیم دنیاییم همونطور که در عرصه هوا فضا شدیم؟!!!!جزو ۳ کشور تو بعضی علوم هم بعد امریکا دومیم…فقط دروغ درغ نسلمون سوخت رفت. نابودمون کردن ۲۰
امیدوارم خدا به این ملوّنهای هزار رنگ یک جزء معرفت و جوانمردی بده به ما هم یه دنیا پاک. :۲۳: با اینکه بنظرم دیگه کار از کار گذشته. ۰۰ پاسخ
ممنون آقای رضای قرالوی عزیز…مدتی بود دیگه به صنعت بازی ایران فکر نمیکردم… که شما دوباره با قلم قویتون منو به فکر عمیقی فرو بردی…میخواستم کلی درد دل کنم…ولی بیخیال آب در هاون کوبیدنه…فقط یک چیز…دلم برای نشریه خیلی تنگ شده…حس میکردم تا وقتی کسایی مث بچه های نشریه رو داریم و باشون ارتباط داریم همه چی قابل حله و بالاخره یه روز خوب میاد…فک میکردم مشکلات ما دیگه از انفجار اتمی ژاپن که بدتر نیست…ولی ظاهرا بود… ۸۰ پاسخ
مقاله واقعا تلخی بود.. هر چند هر چقدر از مقاله ها بنویسیم و هر کدوم بهتر از قبلی هیچ دردی دوا نمیشه مشکل به قدری ریشه دار هست که بعضی اوقات فقط باید سپرد به دست زمان… ۳۰ پاسخ
وقتی مملکتی در اساسی ترین ارکان(اقتصاد و سیاست)لنگ میزنه,انتظار دارید به چیزی مثل بازی اهمیت بده؟ ۸۰ پاسخ
متاسفانه کسب مقام در سازمانی یا نهادی این روز ها وسوسه کننده است به نحوی که حاضری تلاش و زحمت چندین ساله برای یک مجله را به راحتی بخاطر همین مقام ها بدور بریزید و پستی تو سازمان یا نهادی بگیرند خوب وقتی بخور بخور هستش وسوسه بخور بخور همه چیز از بین میبره این روز ها دلسوزی هم بی معنی هستش وایسی پای مجله ای که فروش نمیره خودت بسوزونی به چه قیمتی وقتی میدانی پست و مقام……… ۶۱ پاسخ
صحبت هایی که کردید به اندازه کافی روشن بود… اما این صحبت ها آب سردی است برای ما…حداقل برای منی که روز ها به فکر ساخت بازی بیدار میشم… متاسفانه اوضاع این هنر-صنعت در ایران اصلا خوب نیست…ای کاش بعد از این همه جملات ناامیدانه….کمی هم صبحت های امیدوارانه برای امثال من میزدید… به هر حال مقاله ی عالی ای بود…امیدوارم تمام مشکلات روزی برداشته شود…امیدوارم حق به حق دار برسد… ۳۱ پاسخ
من خودم برنامه نویس گیمم اما متاسفانه هیچ آینده ای توی ایران نمیبینم. تمام حرف های شما درسته. البته فقط توی گیم این چیزا نیس توی تمام زمینه ها هست متاسفانه. من قبلنا فک میکردم مشکل ما که پیشرفت نمیکنیم دولتمونه، اما الان فهمیدم کاملا در اشتباه بودم. مشکل اصلی ایران خود ایرانیان ! ایرانی هایی که با پارتی بازی و هزار جور کار دیگه حق بقیه رو ضایع میکنن. ما خودمون مشکل اصلی ایم. متاسفانه ایرانیا فقط به پول فکر میکنن، اونم نه پولی که سخت به دست بیاد. دنبال پول راحتن (البته همه رو جمع نمیبندم ولی متاسفانه این اخلاق رو به جرعت میتونم بگم ۹۰% ایرانیا دارن) حالا ازین مشکل بگذریم، مدیریتی توی ایران وجود نداره. یعنی کساییکه رئیس شرکتن و میخوان پروژه بسازن اصلا نمیدونن باید چی کار کنن و کل زحماتش میفته گردن برنامه نویس بیچاره و آخرشم پولی بهت میدن مث یه کارمند ساده. خلاصه اوضاع گیم خیلی خیلی خراب تر از این حرفاس و به نظر من آینده ای توی این صنعت نخواهیم داشت. اون دوستانی هم که دوست دارن برنامه نویس گیم بشن بهشون بگم بهتره برن دنبال یه کار دیگه. ۱۷۲ پاسخ
بگو همه در حقیقت ۹۹.۹۹ درصد صاحبان سرمایه.در حقیقت اون قشر سالم به حدی کم هستند که اصلا به حساب نمیان.بنده خودم توزیع کننده مواد غذایی هستم میبینم در تایید حرف شما این مسائل کل جامعه رو درگیر کرده…الان احتمالا ی عده میان میگن نه اینطور نیست ولی حقیقت اینه که اینطور هست و فبولشم برا بعضی سخته…فلان درصو محصولات تولیدیش رو ب فلان بهانه میبره بالا هزار تا توجیه ب خیال خودش منطقی میاره ک اصلا قابل قبول نیست تو صنف خودم حداقل مطمئنم. ۳۱
چه دلی پُری دارید شما والا من اطلاع زیادی از وضعیت فعلی صنعت گیم ایران ندارم! ولی حرفایی که زدید برای بیشتر جاهای مملکت صدق میکنه. :۱۲: ۱۷۲ پاسخ