بحث بازی: Alan Wake
همه ساله پس از عرضه بازی های بزرگ و پر سر و صدا صنعت بازی های رایانه ای طرفداران و مخالفان بسیاری را پیرامون بازی منتشر شده مشاهده می کند. یکی از این بازی های جنجال آفرین Alan Wake نام دارد که هنوز هم بحث ها در ارتباط با آن ادامه دارد.
.
Alan Wake در ماه می سال ۲۰۱۰ عرضه شد و در VGA Spike تنها در بخش بهترین بازی XBox 360 کاندیدای بهترین ها بود که در این قسمت نیز برنده نشد. اینگونه دیده نشدن Alan Wake اعتراض طیف گسترده ای از هواداران بازی را در پی داشت که در مقابل برخی از داوران نیز با دفاع از رای داده شده این بازی را در حد و اندازه های دیگر رقبا بزرگ ندانستند.
.
شماره بعد از این اکشن ماجراجویی ترسناک هم در تاریخ ۲۲ فوریه امسال عرضه می شود تا بتواند ناکامی های نسخه پیشین را جبران کند. بنابراین “دنیای بازی” نیز در راستای دامن زدن به نظر منتقدان مخالف و موافق Alan Wake بحث داغ و البته منطقی را خواهد داشت. پس آماده باشید و قلم هایتان را گرم کنید چراکه بحث پیرامون این بازی جنجالی آغاز گشته است…
.
نکته: هرگونه مقایسه غیر اصولی این بازی با بازی های انحصاری و غیر انحصاری ممنوع می باشد.
نکته ۲: تمام اسپم ها از مبحث حذف می شوند.
نکته ۳: در نهایت، نتیجه گیری کلی بحث در این پست اضافه می شود … البته به شرطی که بحث “سرانجام” داشته باشد!
چرا بیخودی گاهی شلیک میکنه کسی هست منو راهنمایی کنه
این بازی مخصوص غرق شدنه… داستان فوق العاده گرافیک عالی و از هممه مهمتر ! گیمپلی بسیار جذاب :۱۵: :۱۵: این بازی هنر دوباره ی سم لیک رو نشون میده
توبخش بعدی گفتید داستان هاش جوری با روان آدم بازی میکنه که تا یه هفته درگیری با خودت . ولی من در گیری باخودم ندارم و این بازی هم انجامدادم ولی خوشم نیومد و نظرم هم دادم حالا شما در گیری ؟
بازی فوق العاده ای بود ولی حیف از DX11 پشتیبانی نمی کرد.
خیلی نامردین حالا که من اینترنت لعنتیم قطع شده …بحث یکی از بهترین بازیهای عمرمو راه انداختین…حیف که نیستم اونجا یا نه جواب مخالفان آلن عزیز رو میدادم….تا تقریبا بد امتحانات خدانگهدارتون
:cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry: :cry:
گرافیکش که معرکه است؟ :!: :!: :!: :!: :!: :!: :!: :!: ۸-O 8-O 8-O 8-O 8-O 8-O :roll: :roll: :roll:
من که گیج شدم
راست می گه . مراحل شبش عالی بود ولی مراحل صبح بعضی جاهش خیلی سوتی بود . این همه زحمت کشیدن نورپردازی عالی – طراحی محیط عالی درست کردن بعد به ماشین نگاه می کردی فکر می کردی ماکت گذاشتن !!!
ولی در کل گرافیکش عالی بود .
گرافیک چنگی به دل نمیزنه این مساله در روز نمود بیشتری داره و داستان به دلیل دموهای زیاد به نظر کش دار شده اما افکتهای خوبی به گیم پلی اضافه شده مثل موشن بلور بادرجه زیاد که محیط را به کلی دگرگون کرده و جو خاص وجالبی را پدید اورده که در کمتر بازی حتی سایلنت هیل با این درجه به نمایش در امده . نکته مثبت دیگر بازی در طراحی درختانی ست که با گذشت باد از میان شاخه های انها صدا وجلوه طبیعی به انها بخشیده ودر جزعیات زیادتر به طبیعت واقعی بسیار شبه شده ایجاد رعد و برق در محیط تاریک و بارانی هم قشنگ در اومده در کل به نظر من این بازی رو نمیشه با مکس پین مقایسه کرد چون بازی در سبک ترسناکه و باید بابازی مثل سایلنت هیل مقایسه بشه گرچه با اون هم در محیط یکسان نیست و از درجه ترس کمتری برخورداره بازی مشکلات و مزیت هایی داره که نمیشه رد یا تاییدش کرد و باید گفت بازی معمولی و روی گرافیک و داستان باید کار بیشتری بشه .
:lol: :lol: :lol: :lol: داستان باید بیش تر کار بشه! :lol: :lol: خشگله نویسنده بازی سم لیک هستش! اصلا میدونی سم لیک کیه؟ یکی از بهترین داستان نویسانی هست که به عمرم دیدم! داستان هاش جوری با روان آدم بازی میکنه که تا یه هفته درگیری با خودت! میگه گرافیکش مشکل داره :lol: :lol: گرافیک این عنوان یکی از بهترین ها روی ۳۶۰ هست مخصوصا افکت های نور پردازی یا جو محیطی مث باد! در ضمن بازی ترسناک نیست سبک بازی Thriller هست! یعنی هیجان آور نه ترسناک!
دوست عزیز گرافیک pc اصلا باکنسول قابله مقایسه نیست هیچ موقع ۳۶۰ رو باpcمقایسه نکن اقای سم لیک هم اگه مشهور بود مثل نویسندههای تازه کار همش تو بازیش تبلیقش نبود البته شاید اینجوری مشهور بشه !!!
بازی ترکیبی ازگرافیکی شبیه اویل ۴و۵ وگیم پلی سایلنت هیل اما از درجه ترس کمتری برخورداره
خیلی از بچه ها میگن بعضی از عناصر بازی تقلیدی بود.اگه واقعا اینطور باشه که چه بهتر! چون در عوضش داستانی رو برای ما تعریف کرد که خیلی از فیلمها و کتابها نمیتونن تعریف کنن.
راستی سعید(میرابی) کاملا با نظرت مخالفم.بازی های کامپیوتری بسیار بسیار بهتر میتونن داستان تعریف کنن.
نمی خوان دوستان نتیجه گیری کنن !!! یا به نتیجه نرسیده .
به نظر من داستان بازی به شدت عمیق و قابل باور بود و در نوع خودش عالی بود
آلن نوآوری های خودشو داره خوب نیست با بازیهای هم سبکش مقایسه شه
من تمام الین المان هارو دزدی از بازی alone in the dark 2008 میدونم.حتی داستانشم بهتر و سنگینتر بود.
همه چیز از این بازی برداشته شده.تاریکی. انسانهای تسخیر شده.نور. قلبه نورر بر تاریکی.جنگل.رانندگی با ماشین و له کردن تسخیر شده ها.همه چیز.فقط تونستند با یه اضافی کردن یه نویسنده به بازی تنها در تاریکی یه بازی جدید درست کنند.
ولی من واقعا از بازی لذت بردم فقط به خاطر اینکه کپی از تنها در تاریکی بود.
این نظر من بود که alone in the dark 2008 واقعا سر تر و نو اورانه بودو این بازی سراسر تقلید.
منم حدودا بالاتر همینو گفتم
هرچند حرفتون خیلی تنده ولی تا حدی درسته…
سلام
واقعا نمی دونم باید راجع به این بازی چی بگم… اما می تونم بگم از بازی کردنش به شدت لذت بردم و این لذت عالی با خراب کردن یکی از امتحان هام کوفتم شد :evil: :evil:
شاید اولین چیزی که باید بهش اشاره کرد داستان به شدت زیبا و البته تا حدی پیچیده(خواستم بگم یک کم گنگ گفتم ناراحت میشین) و از اون مهم تر روایت این داستان بود که از خود داستان صد برابر زیبا تر بود. برای این که اسپویلری اتفاق نیفته بیش از این توضیح نمیدم.
به نظر من این بازی از یک سمت دیگه به این ژانر نگاه می کنه: نه به صورت غافلگیری های وحشتناک و نه دشمن های غیر قابل شکست دادن و مخوف اما یک محیط ترسناک! امید کم به زنده موندن! تقلا کردن برای رسیدن به نور و … شاید خیلی ترسناک نبود اما حس ترس رو قشنگ القا می کرد. گرافیک بازی خیلی خوب بود و موسیقیش بی نظیر بود. اما یکم آسون بود.
در هر صورت درسته که خیلی چیز ها رو راجع به این بازی نگفتم ولی فعلا همن قدر خوبه…
بازی ای بس خسته کننده .با این که داستانش زیبا بود ولی بازم خسته کننده بود. :mrgreen:
اتفاقا اصلا خسته کننده نبود اگه بازی رو شروع میکردی دیگه دلت نمیومد تا قبل از اینکه تمومش کنی از پاش بلند شی :mrgreen:
من حرفم در مورد کابوس آمریکاییه.و در اینکه عنوان اول این سری با اینکه بازی خوبیه….ولی خیلی از نکاتش از بازی تنها در تاریکی برداشته شده بود.همین چهره آلن رو نگاه کنید.یا فضا و اتمسفر حدودا یکسانی که دو شخصیت در اون گیر کردن.تا آیتم ها و دیگر موارد.ولی خب بازی که با برگرفتن برخی ویژگی ها از بازی های دیگر،و با ایجاد بستر نو و خلاقانه و داستان خوب،که متمایز کننده آلن ویک از تنها در تاریکی است،یکی از مصداق هاش همین آلن ویکه.
ولی برسیم به حرف اصلیم در مورد کابوس آمریکایی.به نظر من خود سازنده ها یکم خودشون رو با عرضه کردن بازی به صورت دانلودی دست کم گرفتن.مثلا فرض کنید عنوان بعدی ندای وظیفه یا هیتمن و بتمن و ……دانلودی بود.به علاوه اینکه بازی خوبی هم در بین عناوین آرکید نبود و به نظر من شکستی برای سازندگان بود.
من صفحات قبل دیدم دوستان می گن ترس این بازی از Dead space بیشتر بوده !!! :lol:
واقعا ؟ ؟ ؟ این بازی محیط نیمه ترسناک اتمسفر سنگین و موسیقی خوبی داشت ولی آیا ترس این بازی به اندازه Silent hill که هر دو از نظر اتمسفر و جو یکسان هستن و نوعی با روان بازی کننده کار می کنن هم برابری می کنه ؟؟؟ origins رو بازی کردید ؟ وقتی توی آیینه مجبورید بین دو دنیا Change کنید هم ترس داشت سایلنت هیل . موجوداتی که تو اون هستند ۱۰۰۰ برابر ترسناک تر هسستند .
Dead space مخصوصا شماره یکش آدم از ترس می مرد مخصوصا اون موجوده که اصلا نمی مورد و دنبالت می کرد . همون تو آسانسور یا اول بازی دسته رو تو LCD برتاب می کنی از ترس .
ALAN WAKE=یه کپی برابر اصل بازی های قدیمی :mrgreen: :mrgreen:
آلبرت جان داداش!این نتیجه گیری اعلام نشد؟؟؟؟؟؟ :?:
عالی
بیرقیب
نمرمن به این بازی۹/۱۰
وقا زیبا :lol:
تازه این ترک ها جایزه های معتبر هم دارن
موسقی رو نگو که خیلی باحال بود . مخصوصا اونی که آخر هر Season می ذاشت .
در ادامه هم باید بگم که این بازی از قطعه های موسیقی عالی ای استفاده می کرد. به طور مثال ترک های war
,late good bye , themselves و … که مال گروه کار درست poets of the fall بود
Late goodbye توی الن ویک نبود که! اون واسه بازی مکس پین بود
قطعه ی themselves هم فکر نکنم تو بازی الن ویک باشه
راستی اگه از گروه POTF خوشت میاد البوم جدیدشون ١ماهی هست که اومده به اسم temple of thought (معبد اندیشه) حتما برو گوش بده قطعه happy song این البوم هم توی الن ویک کابوس امریکایی استفاده شده
این رو هم بگم که گروه old gods of asgard هم همین گروه potf هست که به عنوان این نام برای بازی الن ویک فعالیت دارن از این گروه هم اهنگ the poet and the muse و children of elder god برای بازی الن ویک و اهنگ balance slays the demon برای کابوس امریکایی منتشر شده
از اطلاع رسانیت ممنون ولی همه ی اینه رو که گفتی می دونستم ولی در مورد آهنگ late goodbye باید بگم که این آهنگ هم تو مکس پین استفاده شده هم تو آلن ویک .
از اینکه تو هم با این بند حال می کنی خوشحالم
من نسخه اولی رو بازی کردم . می تونم بگم انقدر هیجان بازی بالا بود که به داداشم می گفتم من خونه نیستم بازی کن ( اون موقع نمی تونستم بازی کنم ) گرافیک عالی بود یک بار فقط به خاطر طبیعی بودن نور چراغ قوه خیره شدم چقدر طبیعی هستش !!! صحنه های سینمایی بازی عالی بود . اکشن خیلی نو و جالب بود و نبود هدف گیری همراه با چراغ قوه اکشن بازی رو خیلی باحال کرده بود .
حالا بدیش : Jumping فوق العاده مصنوعی و خشک بازی . کمبود تنوع سلاح
تکراری بودن مراحل اولیه . برخی کاستی های گرافیکی خیلی تو ذوق مثل طراحی ماشین ها یا رانندگی خشک
آخه عزیز دل انگیز یه نویسنده که بلد نیست با تفنگ کار کنه تنوع سلاح میخواد چی کار!!
از نظر شما کافی بود ؟؟؟
می تونستن چهار تا سلاح قوی تر و باحال تر تو بازی بذارن .
اره برقی خیلی حال می داد اگه داشت . SMG – یه شاتگان باحال تر
نسخه جدیدش باز یه چند تا سلاح اضافه شده .
نسخه جدید به این دلیل اضافه شده که بازی هم اکشن تر شده!!شماره اول نیازی به تنوع سلاح خاصی نداشت!!مگه جنگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :mrgreen:
Alan Wake هم بازی خوبی هست هم بد!!!!
به نطر من یکی از بدی های بازی فصل آغاز بازی هست!
و اما خوبی ها:
۱-داستان:مهم ترین خصوصیت بازی داستان بازی و البته نوع روایت داستان هست!داستان بازی مانند یک پازل هست که باید تکه هایش پیدا شود!تکه های این جورچین هم تکه کاغذ های کتاب آلن هستند که گاهی برای پیدا کردن آنها باید از مسیر اصلی منحرف شد!یکی از خوبی های داستان نوع روایت آن است که از زویای شخصیت های مختلف روایت میشود!
۲-گرافیک:این بازی از رقیبان خود هیچ چیز کم وکاست ندارد و در حد تیم ملی است! :-P
در مراحلی که هوا روشن است واقعا گرافیک بیداد میکند!در شب هم همینطور هست افکت سایه حیرت انگیز است و حضور مه و گرد وغبار واقعا حس مناطق کوهستانی و طوفنا را القا میکند.
۳-گیم پلی:گیم پلی در این بازی واقعا تنوع دارد ولی تا حدودی از دیگر عناوین کپی برداری شده است!ولی این کپی برداری به نحو احسنت انجام شده و موجب دلزدگی نمیشود!یکی از خصوصیات گیم پلی این است که آلن یک نویسنده است و قدرت تیراندازی ندارد به همین علت تیر هایش به خطا میروند!! :mrgreen:
در کل بازی ALAN WAKE یکی از شاهکار های گیم جهان است مخصوصا که برای PC هم عرضه شد!البته از این غافل نشویم که اگر این موسیقی زیبا نبود شاید ALAN WAKE این همه خوب از آب در نمیومد!
alan wake یکی از شاهکارهای جاودان دنیای بازی های کامپیوتریه
عاشق بحث جنجالیم!البته اگر مثل اوندفعه سر بحث سانتامونیکا همه سر من بدبخت یورش نیارن!! :twisted:
یکی از بزرگترین خاصیت های بازی شاهکار چیست !!! ارزش تکرار زیاد اون بازی .
داستان یک بازی در حد نمره ۱۰ گرافیک بازی در حد نمره ۱۰ و بخش صدا و موسیقی بازی نمره ۱۰ ولی آیا بازی یا داشتن اینها بدون گیم پلی خوب می توانند موفق شود !!! هرگز , ولی بازی با کمترین حد گرافیکی و داستانی و صدا گذاری و گیم پلی که ارزشمند باشه می تونه یک بازی که گرافیک و داستان و صداگذاری و گیم پلی که چندان ارزشمند نباشه رو راحت پشت سر بگذاره .
اگر قرار باشه بازی که گیم پلیش فاقد ارزش تکرار باشه و فقط برای داستانش اون بازی پیش ببرم ترجیح میدم کتاب بخونم یا فیلم ببینم .
این بازی واقعا چند بار میشه تکرار کرد !!!
( انجمن Martial Art’s )
با سلام!
میرابی عزیز، ممنونم!
من هم موافقم. گیم پلی ستون فقرات بازیهاست اگر بازیها را در حالت کلی در نظر بگیریم. یعنی به مجازی(کامپیوتری) و واقعی(مثل بسکتبال، کاراته در دنیای واقعی) دسته بندی نکنیم و بازی را خود بازی بگیریم. بازی، بازیست و در ذاتش برای سرگرمی و رقابت است. بنابراین در دنیای واقعی، بازیها داستان نداشته اما گیم پلی دارند. حال به گیم پلی بازی می توان المانهای اصلی دیگری را افزود تا اسکلت بندی بازی کامل شود. همانند بستری که گیم پلی در آن روی می دهد، ریتم بازی و موارد دیگر…
بنابراین اگر در بازیهای کامپیوتری، داستانی تعریف شود می توان آنرا به یکی از المانهای تاثیرگذار تبدیل کرده و مورد نقد هنری قرار داد، چرا که ریتم دارد، حس دارد، فرم دارد، سبک دارد … و در نهایت باید گفت خالقانش، داستان و پیام مورد نظر خود را از طریق
اما سوال اینست: پس چرا در بعضی مواقع، داستان زیبا می تواند بر گیم پلی محدود بازی چربیده و بازیباز را تا انتها دلگرم نگهدارد؟
—
اما درباره جذابیت تکرار بازیها، حق با شماست. در بازیها، گیم پلی عالی و بی نقص می تواند جذابیت تکرار را ایجاد کرده و قوام بخشد. همانند بازی Quake3 و …. اما داستان زیبا می تواند لذتش را در همان بار اول در بازیباز بخوبی پیاده کرده و پیامی داده و او را سرگرم نموده و در یاد باقی بماند. البته حکم کلی نیست اما تجربه این را با درصد بالایی اثبات می کند.
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
واه واه چقدر بحث داغی اینجا در گرفته . ولی بگذارید با چندتا نمره ارزش بازی را براتون بگم :
گرافیک : ۹
داستان : ۹.۵
گیم بلی : ۴.۵
ارزش : ۸
امتیاز کلی : ۷.۵
دیگه ازاین بهتر چی میخواین؟
من نسخه پی سی رو انجام دادم واقعا بازی خوبیه به عنوان یه بازی توی سبک ترسناک خیلی موفق نیست ولی به عنوان یه بازی که داستان خوبی داره واقعا موفق عمل کرده
این بازی توی بعضی از قسمت ها از رزیدنت کمی تقلید کرده که البته همین تقلید هم خیلی خوب و به جا بوده
داستان بازی کمی نامفهمومه و خیلی نمیشه فهمی آخر بازی چی میشه که شاید همین باعث بشه گیمر دنباله بازی رو با اشتیاق بیشتری دنبال کنه
گرافیک و صدا گذاری بازی خیلی خوبه ولی تنوع دشمن ها کمه تنوع مراحل خوبه
در کل بازی خیلی خوبیه وواقعا کار رمدی ر مورد این بازی عالی بوده!
یکی از بی نظیر ترین داستان هایی که یه بازی می تونست تعریف کنه همین الن ویک بود . . .
خب منم الان بازی رو تموم کردم. به نظرم آلن ویک بازی بسیار شاهکاریه. رمدی برای اولین بار با مکس پین ژانر نوآر رو وارد بازی های ویدئویی کرد و حالا همین سازنده ها همین کار رو هم با آلن ویک کردن ولی این دفعه با پایه گذاری ژانر تریلر. نقاط قوت آلن ویک خیلی زیاده چه توی گیم پلی و چه داستان می شه به خیلی از نکات اشاره کرد فقط حیف که داستان کمی گنگ و مبهم بود و یه جورایی آدم متوجه نمی شد آخرش چی شده (شاید این تعلیق به خاطر تریلر بودن بازی باشه) ولی در عوض داستان واقعاً پر کشش و با ریتم عالی روایت می شد و اگه درگیرش می شدین دیگه امکان نداشت بتونید رهاش بکنید. در کل من خیلی از بازی راضیم و به اون چیزی که دنبالش بودم رسیدم. به هر حال اگه کسی بحثی داره من در خدمتم.
وحید رو اعصابیا! هی این پست رو اپ میکنه میاره بالا :-?
بعدشم یچیزی : خیلی بد جو گیر میشیا :-o
الن ویک هر اتفاقی که براش افتاد حقش بوده و عادلانه بوده.
وقتی میگی الن ویک ترسناک تر از دد اسپیس ۲ بود دیگه حجت رو بر خودت و بقیه تمام کردی! ۸-O
اول این که اتفاقاً بر عکس امروز اصلاً اعصاب ندارم (به دلایل مختلف). :-x ثانیاً بحث بازی رو هر وقت بخوایم Up می کنیم چون اهمیتش از اخبار بیشتر هست. در مورد آلن ویک هم باید بگم برعکس، خیلی در حقش نامردی شده. میانگین امتیازات ۸۲ اصلاً مناسب این بازی نیست. آلن بازی ژانر وحشت نیست و دیگه فکر کنم همه بدونن آلن ویک تریلره ولی به قدری از عناصر ژانر وحشت خوب استفاده کرده که در تمام طول داستان لحظه به لحظه ترس و اضطراب رهات نمی کنه (این که چرا آلن ویک ترسناکه خیلی می شه روش بحث کرد). برای تو که ترس رو با موجودات چندش آور (و نه ترسناک) تعریف می کنی بله شاید «فضای مرده» بازی ترسناک تری باشه.
اخه من چی بگم به تو ؟!
امتیاز ۸۲ هم خدایی حق الن ویک بوده. این بحث بازی هم هی up میشه چون تو خوشت اومده ( دیگه اینو خودتی دیگه :wink: )
بعدشم که تو از کجا میدونی من از موجودات چندش اور میترسم؟! :-?
اگر قرار باشه که یک مثال بزنیم برای بازی که توش لحظه به لحظه حس ترس و اضطراب داشته باشی خوب the path رو بازی کن نصف این خرج داشته و نصف این هم هزینه تبلیغ و سر و صدا نداشته! جدا از داستان بازی…
بعدشم که خدای ترس amnesia ست. :-?
—
بعدشم (۳)
قبول کن اقا دیگه وقتی سر یه بازی جوگیر میشی نمیشه از برق کشیدت بقیه بازی های دیگه هم وحشتناک ترول میکنی…
آلن ویک کمی ترس داره ولی بعضی دوستان ترسش رو اندازه Dead space کردن دیگه !!! صفحه بعد نظر خودم رو درباره ترس گفتم .
ولی آلن قرار نبود ترسناک باشه . با روان بازی می کنه . همون اول بازی که طوفان می شه خیلی هیجان و اظطراب تو بدن می ندازه ولی ترسناک نیست . بازی هیجان آوره ترسناک نیست .
حرفام رو پس می گیرم.
Sigh … خیلی گیر می دی علی. این که حقش بوده یا نه باید در موردش بحث کنیم که آیا آلن ویک اون قدر بازی بدی بوده که میانگین امتیاز هاش بشه ۸۲ یا نه؟ آره دیگه چون من خوشم اومده این بحث رو آپ کردم مگه کار خلافیه؟ می شه بگی دقیقاً مشکل این کاری که کردم چیه؟ الان بهت برخورده یا جای تو رو تنگ کرده این تاپیک؟ این رو لطفاً حتماً توضیح بده. در ضمن مگه تو از میزان مبلغی که برای بازاریابی آلن ویک صرف شده باخبری؟ پس چرا خود رمدی گفته بود بازاریابی و «تبلیغات» آلن ویک خوب نبوده؟!
به فرض که آلن ویک بازی ترسناکی نباشه، آیا ترسناک نبودن یه بازی (که قرار هم نبوده ترسناک باشه) دلیل می شه که کیفیتش بیاد پایین و میانگین نمره هاش بشه ۸۲؟ با این حال بازم آلن ویک تونسته به خوبی جو نسبتاً ترسناکی رو القا بکنه.
نمی دونم یعنی چی جو گیر می شم؟ من کی جو گیر شدم که الان بار دومم باشه؟ من وقتی از یه بازی تعریف یا انتقاد می کنم همه جوره پاش می ایستم و دلیل منطقی میارم. وقتی کسی واسه ی حرفش دلیل بیاره دیگه نمی شه حرفاش رو ترول تلقی کرد. ترولینگ تعریف مشخص خودش رو داره نه این که تو هر طور دلت بخواد به کامنت های بقیه بگی ترول. ۸-O 8-O
من میشناسمت دیگه به من نگو اخلاقت رو… من باز هم حقیقت رو گفتم و زخمی شدم ای خدا :lol:
اون جملات وسط هم دقیقا نفهمیدم که چی گفتی و کدوم حرف من رو رد کردی ولی من یکی که نگفتم چون ترسناک نبوده شده ۸۲ :-|
بعدشم نه اقا اپ کن مشکل ندارم خوشت اومده از بازی دیگه چه میشه کرد (جوئه :-o )
ولی مطمئنا کار درستی نیست که چند بار یک مطلب رو بیاری و در صدر خبر ها بذاری… تو مایه های جا زدن توی صفه
و در اخر باید بگم که من همچنان با قاطعیت تمام ! ( ۸) ) سر حرفم هستم که تو جو گیر میشی و نمیشه تورو از برق گشید!
سلام
به نظر من تو اینجور سبک فقط ۲ تا بازی خوب بودن دیگه هر بازی که بعد اینا آمد چندان خوب نبود
ایول۲ و تنها در تاریکی ۱
البته این الن ویک یه مقدار بهتر بود اما خوب بازم چندان جالب نبود :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol:
به نظرم این که بابک نمازیان گفت بازی تقلید از روی تنها در تاریکیه درست نیست چون تاریخ ساخت این بازی (تا اون جایی که من می دونم) دو سال قبل از اون بازی شروع شده.
اقا خیلی ازدوستان گفتند رانندگی تو الن ویک افتضاحه اما تو نسخه پی سی فوق العاده شده
من عاشق اینجور بازیام
چند تا جمله :
داستان فوق العاده بود
گرافیک خیلی خوب
گیم پلی و صدا گذاری خوب
فقط چرا اون دوتا پچ که قرار بود باهاش باشه نبود ؟
ببین دوست عزیز شما حق نداری به نظرمن توهین کنی که این خواننده محبوب منو مسخره کنی بعدشم شما هم صددرصد از یه خواننده خوشتون میاد شاید شما هم بگین فلان کس فلانه اما این که گفتم سلطان احساس نه تنها شما بلکه خیلی ها این لقب رو درک نمیکنند و به رپ رو اوردند که اگر به کلامشون گوش بدی واقعا افتضاح ومسخره است الان دوره این جور مضخرفاته اما مجید واقعا خدای احساسه صداشو گوش نوازش میده. انجمن سلطان احساس مجید خراطها
داداش کی جرات کرده به مجید توهین کنه؟
به هر چی بازیه توهین کنین هیچی نمیگم ولی کسی به سلطان توهین کنه رگ غیرتم میزنه بیرون…
اینجا سایت بازیه و اصلا جای این حرفا نیست…
alan wake هم یه شاهکار به تمام معناست!تا وسطاش رفتم واقعا حرف نداره!
من فکر کنم قبلا یه بحث مفصل در مورد این بازی با دوستان داشتیم ولی چون این بحث در مورد این بتزیه خوشحال میشم که نظر دیگر دوستان رو بدونم.
به نظر من خود سازنده ها با downloadable کردن این بازی خودشون رو جدی نگرفته اند.چه برسه به ما مخاطبا.اون هایی که میگید این بازی فلان و بهمان هست خنده دار نیست که در اینده شاهد عرضه فیفا،CoD,Gears of War یا انچارتد بصورت دانلودی باشیم؟ایا این حاکی از کاهش بلندپروازی ها و حس جاه طلبی سازندگان نیست؟این به نظر بنده این گونه است که سازندگان چیز خاصی به عنوان یک بازی کامل در چنته ندارند و خود انها،نزول این عنوان را به بازی های درجه۲ قبول دارند.
دیگر نکته ان است که غیر از داستان منحصر به فرد بازی،چیز جدیدی برای عرضه نسبت به Alone in the dark نداشت!
اون دوستانی که میگن این بازی ترس نداره من باید اعتراف کنم من دیشب که داشتم بازی میکردم به قدری هیجان وترس و دلهره داشتم که به جرات میگم تو دد اسپیس ۱و۲ نداشتم حالا پیشنهاد من اینه که حتما این بازی رو تو شب با خاموشی کامل بازی کنید اما واقعا باید به رمدی تبریک گفت که نشون داد ترس زامبی ها وهیولا های عجیب غریب نیست ترسو میشه با فضای دلهره اور و خوفناک وحتی ادم های معمولی به وجود اورد. اما خودمونیم ها این دختر رز تورستوران میخواست این الن ما رو اغفال کنه و خودشو غالب کنه به الن اما الن به واسطه عشقش به الیس حالشو میگرفت تازه حتی یه جا از الن میپرسه تو زن داری الن هم میگه اره حالشو میگیره خدایی چه دخترهای پیدا میشن میخوان کانون گرم یه خانواده رو از هم بپاشند :lol: :lol: :lol:
اره من فکر می کردم مشکل بی شوهری این جاست فقط .نگو تو دهکده برایت هم هست. :mrgreen: ولی رفیقه الن ( اون تپله. اگه اشتبا نگم بری بود اسمش) میزنه تو نخش.
بازی خیلی خوب بود. وقت با یه چیزش بیشتر از همه حال کردم. این چلق چلق کردن درهای قفلش عین مکس پین بود. دشون گرم خیلی حال کردم. :mrgreen:
خیلی نامردیه به خدا این بازی هنوز توی اهواز نیومده! خب لااقل می ذاشتید دو روز از انتشار بازی بگذره بعد بحث می ذاشتید براش! تازه بحث اسکایریم هم خیلی خیلی زود تموم شد! بحث جدید رو یهویی شروع کردید!
غصه نداره وحید خان … کسی اعلام نکرد بحث جایی تموم شده! حرف واسه گفتن بسیاره … شروع شدن یه بحث جدید به معنای تموم شدن قبلی نیست. هر موقع کسی مایل بود بحث کنه بره تو تاپیک و کامنت بده صد در صد بحث دوباره از سر گرفته میشه :wink:
نتیجه:من به شخصه ۳بار تا انتها رفتم و لذت بردم چون گاهی اوقات لازمه به خاطر یکسری نقاط مثبت از یکسری نقاط منفی بگذری و با اون نکات مثبت زندگی کنی منم همینکارو کردم و چکیدش لذت بردن از اتمسفر خوب بازی بود و هربار که بازی میکردم و تا انتها میرفتم دریچه ای تازه از بازی به روم باز میشد و برام جالب بود ممنون از مسئولین رمدی و سم لیک بزرگ به خاطر تلاش و ذوق هنریشون.دنیرو از PC$
فرشید جان دو تا تشکر، اولی به خاطر این که توی بحث شرکت کردی و کامنت دادی که واقعا خوش حال شدم دوباره این نظرات خوبت رو می بینم، دوما به خاطر این که کامنت هات رو تیکه کردی … بخش نتیجه رو کاملا باهات موافقم و این جملت رو هم تایید می کنم:
“گاهی اوقات لازمه به خاطر یکسری نقاط مثبت از یکسری نقاط منفی بگذری و با اون نکات مثبت زندگی کنی” … البته در مقام یک گیمر!
در مقام منتقد، من به شخصه معتقدم که نباید از کوچکترین ایرادات هم گذشت!
اما یه نکته ای که دیدم توی کامنت هات، مقایسه ی بخش های مختلف آلن با بازی های جدید بود … دلیلی نداره ما یه بازی ۲ سال پیش رو با اسکایریم مقایسه کنیم! مگر این که با انتشار نسخه ی PC در سال ۲۰۱۲ بخوایم توجیه کنیم که در هر دو صورت در حق این بازی کم لطفی کردیم (دیدین آخرش من یه بار مدافع حقوق یه بازی شدم :mrgreen: )
ممنون
—————
Nightmare جان دوست من اون بدون درگیری قشنگ بود! ممنون از شما … بیشتر کامنت بده در بحث ها
در مورد مقایسه حق باتوئه من اشتباه کردم ولی منظورم این بود بهتر از اون هم وجود داره و عالی نیست!در مورداون جمله هم بله منم منظورم بازیه ولی یه جاهای دیگه هم کاربرد داره که در این محفل نمیگنجه بحث در موردش.در مورد بررسی نقاط قوت و ضعف هم میتونم بگم بله یک منتقد کارش درآوردن همین نکات هست تا کاری بی نقص درآینده ارائه بشه.ولی فعلا بازیها در همین حد هستن ولی یه جاهایی در آوردن ایراد واقعا مشکله و واقعا منتقد حرفه ای میطلبه مثل بازی هنرمندانه مریل استریپ در زن آهنی که هم گلدن گرفت هم بفتا و قطعا اسکار هم میگیره.بازم ممنون که نظرم رو خوندی.دنیرو از pc$
موسیقی و صداگذاری:باید بگم موسیقی بازی واقعا در پایان هراپیزود به بازی استایل یک فیلم رو میده واقعا خوب بود,صداگذاری هم خیلی خوب بود ولی بنظرم اسکایریم بهترکارکرده بود یا شایدم بتمن از آلن بهتر بود.
داستان:واقعا درگیر کننده و رمزآلود,سفری از واقعیت به رویا که برای بیشتر ما ها هم شاید تو خواب اتفاق افتاده باشه داستان واقعا کششی خوب رو داراست و کلا بازیهای رمدی داستان و شخصیت محمرند,مثل مکس پین که مکس و مونا محور و داستان عشقی پلیسی کالبد بازی بود,در کل من مکس رمدی رو از آلن بیشتر پسندیدم ولی دلیل نمیشه چند ساعتی رو با آلن تنها نباشیم و باهاش همسفر نشیم.شخصیت آلن به خصوصش دوبلش عالی بود شخصیت دوستش با نمک بود ولی به نظرم جوک بودنش خوب بود ولی اینکه در کل طول بازی و حتی زمانی که از اون خونه ویلایی میخواستن فرار کنن و دوستش دنبال چیزی برای باز کردن در بود و بازهم تیکه مینداخت کمی از بار دلهره و ترس بازی میکاست و بنظرم در کل عشقی که بین آلن و زنش بود یکی از نقاط عطف بازی بود.
حامد عزیزکم توقعی خودت رو به کسان دیگه نباید نسبت بدی اینکه بازی از نظر تو عالی بوده و از نظر من همون نکاتی که گفتم و هنوزم روشون هستم یعنی تنوع کم دشمنان تکراری شدن گیم پلی بازی کم بودن ابزار آلن اعم از نورانی و اسلحه باعث شده تا بگم از نظر من آلن خیلی خوب بود نه عالی,مهتابی رو خوب اومدی,کافی شاپ هم ایشااله قسمت بشه بریم مهمون من,نظر من بر سیستم دکمه زنی بوده حالا بازم میگم از نظر من جالب میشد صلاح دیدن یا ندیدن من کاری ندارم,اتفاقا نکات خوبی رو برای اضافه شدن گفتی یه تعدادی اگه بود بازی گیم پلی جذابتری رو میداشت!!خود بازی هرچه به قول تو عرضه میدارد بدارد ولی باید در چارچوب ابزاری و کالبدی بدارد که اون بدارد چیزی جز گرافیک و صدا و گیم پلی نیست عزیز دلم.بله نوع استفاده از یک موتور در هر بازی منوط به کاریست که قرار هست از اون بکشند مثلا بسته به اتمسفر بازی موقعیت مراحل و…منم بحثی سر گرافیک بازی ندارم پس صحبتی سر اون نداریم چون واقعا نسبت به جو بازی خوب طراحی شده بود.قالب طراحی مراحل و اجزایی که درون اون قرار میگیرند تماما مربوط به بخش گیم پلی هست اعم از تنوعشون,مثلا جنگل یا ساحل یا شهری و…
گرافیک آلن:نورپردازی خیلی خوب ولی به اندازه بتلیفیل۳ یا سریهای قبلی اسپلینتر سل بجز کانویکشن پویا نبودمنظورم داستان انکسارنور و بازتاب و زوایاش و…هست.بافتها با کیفیت و طراحی کلبه ها و جنگل و مه خوب بود,طراحی چهره ها خوب و طراحی اتومبیلها متوسط بود.
گیم پلی:باید بگم هدف اون خوب ولی راه رسیدن و ابزارش ضعیف بود و در طول بازی کسل کننده و ضعیف میشد شاید به دلیل کافی نبودن تنوع دشمنان و یا کم بودن سلاحها و هوش مصنوعی نه چندان قوی دشمنان.
با سلام!
دنیروی عزیز ممنونم!
و اما… اعترافت راجب درست نبودن مقایسه درست بوده و ترک ِ رد اشتباه شما بلاخره به نتیجه نشست.
—
فرموده ای: ” گرافیک آلن:نورپردازی خیلی خوب … منظورم داستان انکسارنور و بازتاب و زوایاش و…هست.بافتها با کیفیت و طراحی کلبه ها و جنگل و مه خوب بود,طراحی چهره ها خوب و طراحی اتومبیلها متوسط بود….”
شرح من: طراحی چهره خوب… طراحی ماشین متوسط!!! این نتیجه گیری و بررسی شما را به کجا خواهد کشاند؟ درباره طراحی موجودیت تاریکی، ماشین تایپ، اسلحه ها، تلویزیونها، تختخوابها و … نظرتان چیست؟!
اگر امکان دارد انکسار نور و بازتابش آنرا بهمراه زوایای دیگر فنی در بازیهایی که نام برده اید، با مستندات ارائه دهید. تا این حقیر نیز بر دانسته های خود بیفزایم. با تشکر از دنیروی عزیز!
—
درباره داستان بازی و توضیحات شما ممنونم. اما سوالی دارم: می توانید علت برتری کاراکتر مکس را بر آلن توضیح دهید؟ آیا این مقایسه ها درست است؟ اگر شخصیت آنرا بیشتر دوست دارید، نکاتی را که موجب این دوست داشتن می شود، ذکر کنید. تا ما نیز با آن بیشتر آشنا شویم. کدام بخش از داستان و روایتش برای شما بیشتر جذاب بوده و درواقع نقطه اوج داستان بازی بود؟
—
فرموده ای: ” چون گاهی اوقات لازمه به خاطر یکسری نقاط مثبت از یکسری نقاط منفی بگذری و با اون نکات مثبت زندگی کنی…”
شرح من: این نکات مثبت بازی آلن ویک کدام قسمت ها بود که باعث می شد نقاط منفی اش را نادیده بگیرید؟ آیا نقاط مثبت و اصلی بازیها می تواند بر المانهای گرافیکی و صوتی بازی تاثیر گذارده و شما را از ضعفهای مد نظرتان برهاند؟ بطوریکه دیگر کیفیت عادی تکسچرها را قدر مطلق قرار ندهید!!!
—
فرموده ای: ” گیم پلی:باید بگم هدف اون خوب ولی راه رسیدن و ابزارش ضعیف بود و در طول بازی کسل کننده و ضعیف میشد شاید به دلیل کافی نبودن تنوع دشمنان و یا کم بودن سلاحها و هوش مصنوعی نه چندان قوی دشمنان…”
شرح من: منظور از هدف گیم پلی از نظر شما چیست؟ راه رسیدن و ابزارش کمی گنگ است، و منظور نظرتان چیست؟ هوش مصنوعی ضعیف دشمنان… علت این ضعف را در چه میدانید؟ هوش مصنوعی باید چگونه بود تا مورد پسند شما قرار می گرفت؟ کمی بیشتر مطلب را بشکافید. شاید من هم چیزهایی را یاد بگیرم که در آینده مفید واقع گردد.
از گیم پلی بیشتر توضیح دهید. کدامین بخشهای گیم پلی در جذابیت بازی نقش بیشتری داشته و مد نظر شما قرار گرفته است و چرا؟
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
در مورد اینکه من مکس رو بیشتر پسندیدم از نقطه نظر شخصیت بله کاملا شخصیه و دلیلی به توضیحش نمیبینم.بیشتر پسندیدن موردی سلیقه ایست که قابل بحث و یا حتما دلیل آوردن نیست گاهی نوع شخصیت و اثر گذاری اون بر افراد و محیط اطرافش موجب جلب نظر کسی شده و گاهی کسانی دیگر.در مورد نورپردازی باید بگم به دلیل پیشرفت بازیها در زمینه گرافیکی و در این بخش برتری این بازی در این مورد به نظرم پویایی بیشتر و نوع رفلکس و سایه ها و انکسار نور هست توضیحش بیشترش رو متاسفانه فرصت ندارم میتونی سرچ کنی و مطالب بیشتری رو بدست بیاری یا کتب فیزیک رو مرور کنی.در مورد بحث طراحی اتومبیلها و چهره امیدوارم بدونی بخشی از طراحی ها مربوط به انیمیشنها و بعضی مربوط به آبجکتهای بی جان هستند که انیمیشنها از فناوریهای مختلفی مانند موشن کپچر استفاده میکنند و اشیا خیر باز هم میتونی مقالات مربوطه رو سرچ کنی و پیدا کنی و ببینی و بدونی که آبجکتها و انیمیشنها کاملا مجزا هستند!درست منظورت رو در مورد گذشتن از نکات منفی به خاطر یکسری نکات مثبت نفهمیدم باز داری مطلبو میپیچونی که من اصلا خوشم نمیادمنظور من اینه گاهی هرفردی یکسری المانها برایش در یک مجموعه مهمتر هست که دیگر المانها از اولویت کمتری برخوردار هست به دلیل ارضا شدن از اون المانهایی که مدنظرش هست و اولویت بیشتری دارند حتی اگر دیگر المانها کمی هم ضعف داشته باشند باز اون عنوان و مجموعه برایش با ارزش خواهد بود.در مورد گیم پلی عجیبه این حرفو میزنی یعنی هدف گیم پلی و خط و مشی اون رو در آلن نمیدونی؟مبارزه با تاریکی هدف هست و استفاده از اتمسفر تیره و جوی مه آلود و شب بستر اون و چراغ قوه و منور و…ابزار اون که میتونست خیلی بهتر و وسیعتر و متنوعتر ارائه بشه.نوع نظرات تو حامد برام خیلی جالبه میشینی به نظر خودت نظرات رو نقد میکنی بدون اینکه نظری از خودت بجا بزاری و به اصطلاحی مچ گیری کنی که تا بحال هم فکر نمیکنم راهی به پیش برده باشی.ما بحث در مورد بخش فنی گرافیک بازیها زدیم و راهی به پیش نبردیم تو میگی خیلی مهم نیست امواج چه طور باشن یا کیفیت بافتها و با نورپردازی خیلی پویا باشه یا نه ولی از نظر من خیلی مهمه.این کاملا شخصیه تو اگه بازیساز بودی محوریتت داستان بود کاملا و در آخر گرافیک من هم داستان بود و بعد گرافیک و گیم پلی و …این کاملا شخصیه و تحمیلی یا اثباتی نیست پس سعی در اثبات نظراتت اونم در تاپیک بازی فارکرای نداشته باش چون نیازی حتما به اثبات نظرات و قبول اون از سوی طرف مقابل نیست چون این موارد سلیقه ایست.
با سلام!
دنیروی عزیز ممنونم!
—
اما این جواب من نیست: “در مورد نورپردازی باید بگم به دلیل پیشرفت بازیها در زمینه گرافیکی و در این بخش برتری این بازی در این مورد به نظرم پویایی بیشتر و نوع رفلکس و سایه ها و انکسار نور هست توضیحش بیشترش رو متاسفانه فرصت ندارم میتونی سرچ کنی و مطالب بیشتری رو بدست بیاری یا کتب فیزیک رو مرور کنی”
—
با تشکر!
در ادامه :
فرموده ای: “نوع نظرات تو حامد برام خیلی جالبه میشینی به نظر خودت نظرات رو نقد میکنی بدون اینکه نظری از خودت بجا بزاری و به اصطلاحی مچ گیری کنی که تا بحال هم فکر نمیکنم راهی به پیش برده باشی”
طرز تفکر شما درباره این حقیر اشتباه است و این دیدگاه شماست که ره به جایی نخواهد برد. اگر هدف من مچ گیری باشد، به من بگو چه چیزی عاید من خواهد شد از این مچ گیری؟!!! در حالیکه احترام گذاشتن به دوستانم از اهمیت بالایی برای من برخوردار است و این نکته ایست که شما بارها در مورد این حقیر عنوان داشته اید. حالا چه شده است…
اگر هدف بحث بازیست، دیگر ارائه اینگونه نظرات نادرست جلوه خواهد کرد. ببینید با سوالاتم نگرش شما را به سمت چه المانهایی کشانده و انتظار دارم درباره آنها خوب فکرکنید. حتی می توانید پاسخی ندهید اما راجب آنها فکر کنید. اگر شما بیشتر یاد بگیرید به من چیزی نخواهد رسید جز هدف آموختن!!! اینگونه است که پیش خواهید رفت.
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
واقعا با گفتن اینکه چرا شما کاراکتر مکس رو بیشتر آلن دوست دارید میخوای چیز بمن یاد بدی؟یا اینکه هدف گیم پلی چیه!!مطمئن باش من سر واژه واژه حرفهایی که میزنم اول فکر میکنم بعد ثبت میکنم.امیدوارم نظرم در مورد مچ گیری اشتباه باشه.بله بحث بازیه نه نقد نظرات و اینکه منظورت از هدف چیه؟چرا اونو بیشتر دوستداری؟انکسار نور چیه؟اگر مخالف قسمتیش هستی مثلا از نظرت گیم پلی شاخی داشته بله کاملا بحث منطقیه و نیاز به گفتگو داره ولی اینکه قرار باشه تو هر تاپیک بیایم و سر اینکه نورپردازی یا امواج یا بافتها رو نقد کنیم از نظر من جایز نیست و من هیچ پاسخی در اون زمینه نخواهم داد مگر اینکه گفتگو در ریز موارد هر بخش مثلا گرافیک باشه نه اینکه بیایم بگیم پویایی نورپردازی یا رفلکس اشیا مهم نیست یا هست!بله ممنونم از اینمه جملات خودم رو تحویل خودم میدی بعد تو نظر بعدی میگی میخوام روش فکر نی تا چیز یاد بگیری چشم حتما اینکار رو خواهم کرد ممنونم یادآوری کردی.خیلی چیزها بمن آموختی حامد جان منم یه چیز میگم راجع بهش بدون تعصب فکر کن اونم بخش فنی گرافیکی بازیهاست موشکافانه راجع بهش مطلب بخون و در بازیها به اون دقت و تمرکز کن و پیشرفت رو در هر بازی در این بخش لمس کن اون موقع میبینی هر بازی به قدر توان و هزینه و تخصصی که خرج میکنه در این خواستار پیشرفت هست و اون رو هم مدام ما لمسش میکنیم.منبعد نیازی به نقل قول حرفهای خودمون نیست مخالفتی داری تو هر بخش بگو تا بحث کنیم رو یکسری موارد که سلیقه ای هستند جای مجادله نیست چون سلیقه ای هستند.
ادامه ای دیگر…
در حیطه علم دیگر سلیقه معنا ندارد. شما ممکن است بگویید قرمه سبزی را دوست دارم که امری سلیقه ای و ذائقه ایست. من هم می گویم نوش جانتان!
سلیقه خیلی چیزها می گوید که ممکن است درست نبوده و با علت های علمی همراه نباشد. اما وقتی از گیم پلی حرف به میان می آید باید دلایلی را همراه داشته باشد. اگر از سلایق خودت راجب گرافیک بازیها می گویی و آنها را با حد کمالشان مقایسه می کنی(با توضیحاتی در حد همان سلایق ) پس در حیطه سلیقه باید این را هم در نظر بگیری که بازی سازان هر بازیی در برخورد با شما و ایرادات شما، بگویند: “این هم سلیقه ماست که آب رودخانه واقعی تر نشده یا بر اساس توانایی های ماست که اینطوری سلیقه چینی کرده ایم!!!”.
اگر نقد سلیقه ای می کنید دیگر در حیطه انکسار و بازتابش چه می کنید؟ اگر نقد هنری می کنید،
از گیم پلی گفتی و خواستم بیشتر موضوع را بشکافی! کار اشتباهی که نکردم!
فرموده ای: ” باید بگم هدف اون خوب ولی راه رسیدن و ابزارش ضعیف بود و در طول بازی کسل کننده و ضعیف میشد… ” — بسیار خب… اما من چیزی دقیقی متوجه نشدم. اگر اشکال از منست همینجا معذرت خواهی می کنم. از دوستان دیگرم می خواهم که در صورت درک بهتر موضوع، مرا هم آگاه گردانند. تا شاید دنیروی عزیز هم به مکاشفه های بیشتری دست یابد.
می فرمایید مبارزه با تاریکی ملاک است، من هم همیاری ِ تاریکی را در بازی آلن ویک جیک جیک می کنم.(در کجای بازی این مطلب عنوان شده است؟) در ثانی، مگر هدف ِ مبارزه با تاریکی جزو گیم پلی بازیست؟ اتمسفر تیره چگونه گیم پلی ایجاد می کند؟
وسایل بازی که هر کدام مکانیزمی را در گیم پلی بر عهده دارند، مناسب و کارا بودند. اگر در بازی تیربار ِ ترمیناتور نبود، دلیلی بر ضعف گیم پلی نیست. اصلی ترین وسیله در بازی همان چراغ قوه و باطریهایش بود که بخوبی در طول آپدیت میشد. چرا؟ هر معلولی یک علتی دارد. اگر سوال بپرسم تصور می کنید می خواهم مچ گیری کنم. پس بگذارید ایندفعه مچ خودم را بگیرم. علتش اینست که با پیشروی در بازی تاریکی هم بیشتر و قویتر و ماندگارتر می شود. همینطور توکن ها!
هر چقدر به منبع تاریکی نزدیک شوید، او را بیشتر حس کرده و قدرتش را لمس می کنید. پس باید نور هم به همان میزان قویتر شده و ماندگارتر!!! و الی الآباد…
—
درباره بازی بتمن، بررسی داستانی انجام دادم(بخش نقد فنی را ارسال نکردم که آنهم حجیم شده) که نظرات دوستان عزیزم بیشتر تعریف و تمجید بود… دیگر چه بود؟!!!. در حالیکه بعضی از دوستان با اکانت های دیگر خودشان دیدگاه گذاری کرده و تشکر می کنند. اگر چند تا عکس از شیطان مقیم/RE و از روی شبکه آپلود می کردم، بی دردسر و بدون دغدغه… با تعداد دیدگاههای بیشتری روبرو میشدم. در حالیکه برای آن مطلب زحمت بسیاری کشیده بودم. و انتظار بررسی بیشتری از طرف دوستانم بود، حتی در گذشته راجب شخصیت پردازیها و موارد دیگر… برای بازی اثر جرمی ۳ مطلبی را در دست آماده سازی دارم که در همان بخش اولش بسیار حجیم شده است مطالبی آموزنده که در مجلات این سرزمین نخواهی دید… خب برای چه دوستانی… منت نیست…اما مچ گیری هم نیست… اگر شاد شدید و آموختید، یک خدا رحمتش کند نصیب من روانه دارید. اگر غمگین شدید و تاریکی نصیب بردید، یک خدا بیامرزد نصیب من حواله کنید.
اینهمه بحث بازی پیش کشیده شده، همه آمدند و چند خط راجب بازی گفتند و احساسشان نسبت به بازی… و دم همه گرم… از گرافیک بازیها ایراد گرفتند و باز هم تکرار و تکرار … من هم میتوانم چند خط بنویسم و یا حق… اما کدام حق مد نظر من و شماست؟
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
بحث کاراکتر بود نه علاقه به گیم پلی مثال قرمه سبزی هم خارج از این حیطه هست.در مورد مبارزه و فراار از تاریکی باید بگم طراحی مراحل جزو گیم پلی و اتمسفر بازی جزو مراحل و گیم پلی بازیست.در مورد گیم پلی هم میشد تنوع دشمنان را بیشتر کرد رانندگی بازی که کنترلی خوب نداشت بهتر طراحی کرد و…اولویت بندی در بخشهای اصلی یک بازی سلیقه ایست کسانی اولویت اولشون داستان بعضی دیگر گرافیک و بعضی دیگر گیم پلی هست,شما دقتتون در بخش گرافیکی پایین هست به دلیل اولویت کمی که برای اون قائل هستید ولی بنده خیر.نوع شخصیت مکس برای من جذابتر بوده حالا شما بگو دلیل علمی بیار یا مثلا قرمه سبزیه که دلیل نمیخواد!نیازی به تیربار ترمیناتور نبود ولی وسایل تولید نور بیشتری میشد استفاده بشه که زیباتر کنه گیم پلی رو یا حتی شیوه کشتن دشمنان متنوعتر بشه و یا سیستم QTE در بازی اضافه بشه و یا سلاحهایی که در کابوس آمریکایی اضافه شد.امیدوارم اینبار دیگه کاملا منظورم رو فهمیده باشی…
با سلام!
دنیروی عزیز، ممنون!
درباره بازی آلن ویک، “مرحله” ای(طراحی مرحله) را مثال بیاورید که موجب گیم پلی باز شده است. آیا گیم پلی بعد از طراحی مراحل انجام می پذیرد؟
—
درباره تنوع دشمنان: امکان نداشت. چرا؟ بازی درباره نویسنده ای واقعی و محیطی واقعی و مردمی واقعی و … بوده و بالطبع تاریکی بر روی مردمان همان ناحیه(برایت فالز) تاثیر گذار خودهد بود. اگر بنا بر نظر شما باشد پس همین خرده را می توان به بازی مکس پین هم گرفت!!!
—
رانندگی: کنترل خوبی داشت و کارآیی خودش را به ظهور رساند. و نیازی نبود که همانند بازی NFS عمل شود. حرکت رو به عقب و گاز رو به جلوش خوب کار می کرد و به اطراف هم حرکت می کرد و اشکال اساسی را بر بازی وارد نمی کرد. نیازی هم به نیترو و عوامل دیگر نبود!!! و برای حرکت از یک نقطه به نقطه دورتر با ایجاد تنوع در گیم پلی طراحی شده بود.
—
گرافیک هنری: سوالم را در دیدگاههای بالایی پاسخ نداده اید. بله!… دانش گرافیک و هنری و فنی این حقیر پایین تر از شما و دیگران است. در طول مدت دوستی مان، نمی توانید ادعایی را از من در این رابطه پیدا کنید.
برای آشنایی بیشتر این حقیر، اجرای المانهای گرافیک فنی را منوط به چه شرایطی در هر بازی(مختلف) می دانید؟ چرا استفاده از آنریل انجین۳ توسط دو شرکت بزرگ بازی سازی، خروجی های مختلفی را موجب می شود؟!!!
—
اجزا و وسایل: به نظر شما چه وسایل دیگری را در بازی می توانستند بکار برند، تا بازی مورد توجه شما قرار گیرد؟ وسایل نورانی… شمع، فانوس، نارنجکهای دود زا!!! ، کوکتل مولوتوف، مهتابی کم مصرف، … آیا همین وسایل نیاز نورانی آلن را برطرف نمی کرد؟
اضافه کردن چند اسلحه در کابوس آمریکایی(بسته مکمل) دلیلی بر پاسخ به درخواست شما نمی شود. اضافه کردن این چند مورد چقدر بر تغییر نظر شما نسبت به بازی آلن ویک تاثیر گذار بوده است؟ دوست من، شما که از همین بازی آلن ویک بسیار لذت برده اید.
بازی اثر جرمی/ Mass Effct را شاهد می آورم. این بازی دارای لوازم و لباس های جنگی و اسلحه های متنوعی است و توانسته نظر رضایت مخاطبین را بدست آورده و امتیازات لازم را کسب کند. اما شرکت بازی سازی آمده و بعنوان بسته مکمل، چندین وسیله و لباس دیگر را در کنار بازیهای مکمل بدان مجموعه اضافه کرده است. درباره آلن ویک نیز همین نگرش را داشته باشید. شایان ذکر است منتقدین حرفه ای پا را فراتر از نوع دیدگاههای شما گذاشته و وارد وادیهای دیگر شده اند. همانطور که مرا دعوت به کافی شاپ کرده اید(مقوله گرافیکی)، همینطور دعوت مرا به سفره خانه سنتی بپذیرید(گیم پلی و طراحی هنری و اصلیات دیگر).
—
درباره سیستم QTE: بله امکانش بود…حتما لازم ندیدند چرا که توانایی اجرایش را داشتند… لازم هم نبود. نمی دانم کاربردش در کجا می توانست رخ دهد. مثلا وقتیکه مرد قوی هیکل به آلن نزدیک میشدف او با چراغ قوه تاریکیش را می گرفت و سپس با چند حرکت QTE تبر را از دستش گرفته و بر فرق سر دشمنش فرود می آورد!!! یا با چند حرکت QTE ، همسرش را دلداری می داد…(طنز – کمی فضای بحث تغییر نماید)
اما اگر به نظر ما باشد، بهتر بود آلن امکان پرواز هم پیدا می کرد و به جای ماشین از کایت هم استفاده میشد یا یک سگ برای کمک به آلن در کنارش حضور داشت، یا کلوپی در شهر برایت فالز وجود داشت و آلن و بری ویلز برای تفریح آنجا می رفتند، یا کمد لباسی در جایی موجود بود و آلن برای تنوع لباسهایش را عوض می کرد، یا قرصی(پین کیلر) همانند بازی مکس پین بود و امکان آهسته کردن زمان هم اضافه میشد، یا امکان استفاده از اسلحه در دست راست و جادوی نور در دست چپش ایجاد می شد، یا امکان تغییر بدنی آلن در حین تاریکی به انسانی پر قدرت تر، یا وجود دو مار بر روی شانه هایش بدلیل حضور تاریکی و … اصلا بازی بر اساس موتور گرافیکی فراست بیت۳ ساخته میشد(تمامی اینها مفهومی دارد و لطفا سو برداشت نفرمایید)
درخواستها و خواهشها زیاد و متنوع است اما… آنچه که در نهایت اهمیت دارد خود بازی و آنچه که به ما عرضه می دارد، است. یا باید با منطق جلو رفت یا با سلایق… خود می دانید… صلاح مملکت خویش …خسروانی باقی نمانده…
—
هر چه از دوست رسد نیکوست…دوست من!
با تشکر از همراهی نیمه گرمت، دنیروی عزیز!
سلام
آلن ویک در زمان عرضه برای کنسولها، در حد جریان سازی ظاهر شد!
دوستانی که به سیر داستانی این بازی ایراد میگیرن، یه تعریف از داستان ارائه بدن!
آلن ویک اصولاً بازی خوبیه و داستان رکن اصلی این بازیه.
امیدوارم هر روز به عمق نظرات اضافه بشه، نه تعداد نظرات.
همیشه شاد وهمیشه خوش باشید
با سلام!
بهنام عزیز! بسیار بسیار ممنونم.
از این اشاره شما …
” امیدوارم هر روز به عمق نظرات اضافه بشه، نه تعداد نظرات.
همیشه شاد وهمیشه خوش باشید”
—
شما هم شاد و همیشه سلامت باشید. دوست من!
خب برادرا وخواهرها من که رفتم الن ویک بازی کنم تاریکم کنم برم تو حسش چون تو این ساعت و تو تاریکی خیلی حال میده :mrgreen:
Nightmare خواهر/برادر عزیز توضیحاتت راجع به نسخه پی سی بازی خدا بود! پچش هم اومده Update Ver. 1.01.16.3292 فقط نمی دونم ماله چیه!؟!؟! :mrgreen:
این آپدیت برای از بین بردن مشکلات احتمالی کرکی هستش که بچه ها کردن . :wink:
و اونطور که فهمیدم برای ثابت کردن فریم هم هستش و همخوانی بیشتر با کارت گرافیک .
—————-
باید چکش کنم اگه درست باشه دیگه لازم نیست خودم بازیو دست کاری کنم تا فریمم ثابت رو ۱۲۰ بمونه یا حتی بیشتر :!:
Nightmareعزیز من این پچشو نصب کردم مشکلی ندارم
خوبه دوست عزیز .
منم میرم تا بررسیش کنم و ببینم چکار کردن بچه ها. :wink:
به نظر من سازنده با این کارش خواسته (شباهت آلن با مکس) تا گیمر حس نزدیکی بیشتری احساس کنه . چون مکس یکی از کاراکتر های موفق دنیای بازیه و همین که از اون تقلید و به قول دوستمون عینا کپی شده موفقیت مکس رو میرسونه .
از اونجایی که این بازی مانند مکس پین تکیه بر داستان قوی داره وجود یک کاراکتر خوب که باعث همذات پنداری شدید بشه لازم بود و سازنده این خلا رو با همین به قول دوستمون برادر بزرگتر مکس پر کرده .
——————————————–
با نظر دوستمون که میگه آلیس کم پرداخته شده موافقم . چون در بعضی جاها واقعا به فلش بک در موردش نیازه (همونطور که آلبرت گفت) .
اما من میگم باز هم اینجا منظور داشته سازنده !!!
اونم اینه که میخواد مدام فکر گیمر رو درباره آلیس درگیر کنه و به نظرم اینجا یکم زیادی پیچ دادن داستانو (گرچه زیباترش کرد ولی…)
——————————-
ادامه ؟
شاید :mrgreen:
با سلام!
نایت مر عزیز!
به دیدگاه هایم برای دوستان عزیزم “JeNeRaL ShAwN ” و “Albert Wesker” مراجعه نما! (چند دیدگاه بالاتر)
—
با تشکر!
آلن ویک یا مکس پین یا دقیق تر بگم، سم لیک! بازی خوبی بود. در همین حد که منتقدا بهش بها دادن و نه بیشتر، من هم این بازی رو بسیار بسیار دوستش دارم. فردا هم احتمالا نسخه ی PC رو میگیرم و … بــــــله! اما چرا مکس پین رو کشیدم وسط؟ اولین چیزی که میخوام راجع بهش بحث کنم، شخصیت آلن ویکه … در پرداخت ظاهری — که بخش اعظمی از شخصیت پردازی یک کاراکتر به اون مربوط میشه (ثابت شدست و مبرهنه، اگر ابهامی وجود داره تا با مثال توضیح بدم) — الن ویک بسیار بسیار به مکس نزدیکه … این من رو خوش حال می کنه، چون بی اندازه مکس رو دوست دارم ولی …! از لحاظ فنی، من میتونم این ریسک رمدی رو به چالش بکشم. چرا حتی انیمیشن پریدن الن رو از مکس ایمپورت کرده؟ چرا الن در اکثر مراحل بازی یه پالتوی بسیار شبیه به مکس پین پوشیده و راه رفتنش من رو یاد اون میندازه؟ رفرنس های داستانی رو کنار می گذاریم و هیچ دلیلی جز کم کاری استودیو باقی نمی مونه … (حتی صدای در های قفل توی بازی هم کپی از مکسه) شخصیت الن ویک، توی مکس گیر کرده، من با این مسئله مشکل دارم، نه با قیافه ی طرف، بلکه با انیمیشن های دقیقا عین اون! و حالا ادامه دارد …
میخوام بحث رو از مکس بکشم بیرون.. چراکه ما الان با یک IP جدید طرف هستیم فارغ از رمدی و مکس پین و اما آلن ویک :
.
من شباهت پالتوی طوسی و پریدن آلن با مکس رو نمیفهمم بلکه اون چیزی که میفهمم یک نویسنده رمان های ترسناک معروفه که دچار توهمات عصبی میشه و این به طور کل با شخصیت مکس پین برای من متفاوته.. چرا متفاوته..؟ در “آلن ویک” انقدر قصه خوب نوشته و پرداخت شده و انقدر خوب قدم به قدم با اتفاقات جلو رفته که با یک فضا سازیه به شدت قوی تونسته آلن رو از دل قصه دربیاره.. این به نظرم نقطه قوت شخصیت پردازی در آلن ویک هست..
.
اما بریم تو بازیه آلن ویک.. به نظرم بازی تو ساخت فضا خیلی موفقه.. لوکیشن های درست.. فضاهای هنری عالی و قرار دادن دشمن های کم اما پنهان همچنین غربت آلن در اون دنیا بی نهایت در به وجود آوردن دلهره در قدم به قدم همراه آلن نقش داره.. سه المان روش فوکوس شده که بیس بازی روش سواره و اتفاقا مهمترین ارکان یک بازی هم هست..
.
تا اینجارو بیا بعد بحث رو ادامه بدیم..
.
————————————————
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
خب … جالب شد … زدی تو فضا و شخصیت پردازی ارزشی و ساختاری و اینا که بحثی درش نیست! از لحاظ “ظاهری” :roll: الن ویک شبیه به یه کارکتریه که قبلا توسط سم خلق شده. ظاهرا این آقا نمی تونه یه شخصیتی خلق کنه که شبیه خودش نباشه … این از این
اما تو فضاسازی … بازی باز هم به مکس پین نزدیکه! می دونم … ولی نمیشه بدون مکس بیام جلو!
بازی تو فضاسازی خیلی موفقه، عوامل موفقیتش هم سه چهار تا چیز هستند از جمله:
۱: جنگل، اساساً یه جای بزرگ و شلوغ و تاریک توی شب دلهره آوره … جنگل عالیه، بی نظیره این انتخاب و بی نظیر تر و عالی تر ساخته شده و کاملا در اختیار بازی و قصه است
۲: تاریکی، هیچ بحثی درش نیست که تاریکی به اندازه ی این فضا به تکامل اتمسفر اون کمک می کنه و برخی از بخش های بازی که توی روز هستند، اینقدر به موقع کنتراست رو ایجاد می کنند که آدم انگشت به دهن میمونه
۳: رنگبندی گرم … آقا من دوست دارم بگم گرم! اساساً بازی رنگبندی سردی داره و این چهره ی مه آلود و تاریک و سرد بر بازی حاکمه، اما وقتی شما توی یه همچین فضایی غرق شدی اگه دلهره میخوای باید شوک بهت بدن … رنگ قرمز و نور بی نهایت گرم که در جای جای بازی دیده میشن یه تضاد خاصی رو ایجاد می کنند که باعث میشه مدام حالت شما تغییر کنه و این یعنی شاهکار هنری! یعنی اوج هنرمندی … یعنی شکنجه ی روحی روانی!
اما، یه سری به مکس بزنیم می بینیم سرد و تاریک و پر سکوت … اونجا هم رعایت شده … ظاهرا رمدی نمی تونه یه بازی بسازه که این مدلی نباشه (البته بعد از مکس Death Rally رو قلم می گیریم)
در مورد داستان هم حرف هایی دارم که فعلا اینا رو بریم تا بعد … ادامه داردا نخوابید :wink:
آفرین اینجا رو هم عقیده هستیم فضا سازی برای داستان و درومدن شخصیت که به شدت دقیق و ظریف و هنرمندانه کار شده اما بحثی که من روش خیلی حساسم داستان بازیه.. خیلی دوست دارم بشنوم.. داستان رو برو راجع بهش بحث کنیم..
.
———————————————
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
اوه فراستی خونتون رفته بالا کلا جمله بندیاتونم شبیه اش شده! :lol:
داستان … بسیار عالی، پر حفره … قله های روایی فراوان و بهترینش کشف واقعیتی که خودش عند رویاست! و اما … شخصیت پردازی … خود آلن که به هر نحوی شخصیت خوبی در اومده و میشه باهاش ارتباط لازم رو برقرار کرد، هر چند مطمئنا به اندازه ی برادر بزرگترنش مکس خوب و قوی نیست … :mrgreen:
محور اصلی داستان آلیسه … گم شده ای که باز خواهد/نخواهد گشت (پایان بازی به شدت عالی کار شده و میشه درموردش بحث کرد که چرا عالیه)
اما من یکم احساس می کنم آلیسی که باید در طول بازی همه ی فکر و ذکر آلن باشه خوب شخصیت پردازی نشده … من توی اواسط بازی به شدت دنبال چند دقیقه فلش بک اساسی از نوع Reveal Flash Back یا Memorial Flash Back بودم که حاصل نشد. و میتونست به این کار کمک اساسی کنه و شخصیت رو از آب و گل در بیاره. حتی به دنبال چند دقیقه گیم پلی شبیه “راهرو” های مکس پین بودم که اونم ندیدم و اون هم میتونست به شدت به در اومدن این شخصیت که به نظرم خیلی مهم بود رتباط برقرار کردن باهاش کمک می کرد. آلیس حتی به اندازه ی اون دوست تپل قرمز پوشی (MGـی آلن) که الان اسمش رو یادم نیست هم خوب شخصیت پردازی نمیشه … داستان بازی بی عیب و ایراده و این تنها نکته ای بود که به ذهنم رسید!
قصه همونطور که گفتم و گفتی شاهکاره و بسیار پرگره و عمیق.. اما راجع به آلیس یه توضیحی بدم شاید دیگه این رو هم عیب به حساب نیازی..
.
کلی میگم.. یک نویسنده داریم که اسمش آلن هست.. تمرکزش رو از دست داده برای ادامه کارش که رمان نویسیه.. به پیشنهاد همسرش ( آلیس ) قرار میشه برن به یک مکان آروم تا آلن بتونه باز تمرکزش رو بدست بیاره و بنویسه.. این دو شخصیت وارد اون شهر و خونه ای که قرار بود برای اقامت کوتاه درش بمونن میشن.. برق قطعه و آلن میره تا موتور برق رو روشن کنه که در این هنگام آلیس ناپدید میشه ( توسط یک عجوزه پیر ).. اینجا یه نکته داریم.. آلن درحالی که هدف اصلیش هم اکنون پیدا کردن آلیس هست اما در اواسط قصه ( اینجاست میگم گره یاد داره ) پیدا کردن آلیس منوت میشه بر کشتن پیرزن و نابودی تاریکی و تموم کردن داستان ناتمومی که قبلا نوشته بوده اما به چاپ نرسید.. بنابراین اونجایی که گفتی من از یک جایی پیدا کردن آلیس رو گم میکنم درواقع باید همینطور باشه چون قصه همینه.. قصه میگه حالا برای پیدا کردن آلیس دو مرحله دیگه وجود داره و آلن میره دنبال اون ها..
.
اگه نکته ای هست برای داستان بیا که بعدش جمع بندی کنیم بازی رو..
.
————————————-
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
نوپ! اگر هم بایدی در کار باشه اشتباه پرداخت شده … یه فلش بک (اگه بشه اسمشو گذاشت) می بینیم تو بازی که مربوط میشه به یه روز خوب که الن از بیرون میاد، خرید کرده، آلیس هم تو خونست، یه چند تا دیالوگ رد و بدل میشه و برق میره … تاریکی میاد … و اینا! اگه یادت باشه، این فلش بک اصلا به درد نمی خوره … چون به نظرم بازی بیشتر از اون که تاریکی و مثلا پیشینه ی ذهنی الن رو نیاز داشته باشه نشون بده و حالا در کنارش یه رابطه ی همسران رو هم یاداور بشه، یکمی روایت کوچولو و سطحی حتی از آلیس باید به ما نشون میداد که اول شخصیت پرداخت بشه بعد رابطه و ماجرا بخواد شکل بگیره … پس فلش بک اشتباست. اما در مورد این که میگی
“اینجا یه نکته داریم.. آلن درحالی که هدف اصلیش هم اکنون پیدا کردن آلیس هست اما در اواسط قصه پیدا کردن آلیس منوت میشه بر کشتن پیرزن و نابودی تاریکی و تموم کردن داستان ناتمومی که قبلا نوشته بوده اما به چاپ نرسید”
باز هم قبول ندارم، چون حداقل باید یه آلیسی تو پس زمینه قرار بگیره و گهگاهی یادش بیفتیم که اون هدف اصلیمونه یا نه؟
مثال خوب پرداخت شده ی این اوضاع The Third Birthday هست که کلیت و جزئیت داستانش هیچ ربطی به آلن نداره، ولی با میان پرده های استثنایی کاری می کنه که همچنان که هدف اصلی تحت نظر بازیبازه، اهداف فرعی پشت سر گذاشته بشن و در نهایت برسیم به اصلیه!
ضمن این که اون داستان رو من نگفتم پر گره، گفتم پر حفره که انصافا حفره داره دیگه … حفره نه به معنایی که عمو مسعود میگه ها!
جمع بندی با خودت!
خیلی خوب.. فقط یه نکته راجع به آلیس بگم و بعدش جمع بندی کنیم.. از یه طرف حق با توئه چون وقتی قراره آلیس مسئلمون بشه باید اول خوب بشناسیمش تا بتونیم باهاش ارتباط عاطفی ای برقرار کنیم.. از یه طرف حق با تو نیست.. ببین یکی از نکات برجسته بازی شروع درگیر کنندست.. نه به معنای درگیریه ذهنی بلکه درست اصل ماجرا رو هدف قرار داده.. و در جریانه.. و همون اول هم آلیس ناپدید میشه.. فرصتی که برای شخصیت پردازی آلیس داریم خیلی کمه و این خیلی خیلی خیلی سخته که تنها با فلش بک بشه یک کراکتر رو شخصیت پردازی کرد که به عقیده من به اندازه مورد نیاز این اتفاق در آلن ویک میوفته و آلیس اون قدری که لازمش داریم درمیاد..
.
اما جمع بندی..: آلن ویک بازی نیست شاهکاره.. ازون دست بازی هایی که خیلی کم میبینیم تو این نسل و باید قدرش رو بدونیم.. داستان بی نهایت زیبا بی نظیر و پرگره ( من گفتم اینو ) و عمیق که با ساخت فضایی هنرمندانه و دلهره آور شخصیت آلن رو کاملا از دل قصه در میاره و قدم به قدم با مخاطب همراه میکنه با هدف درست و پایان بی نظیر.. موسیقی و صداگذاری فوق العادست که بازهم کمک میکنه به ساختن یک جو و اتمسفر پویا تا آلن ویک یکی از شاهکارهای صنعت بازی باشه..
.
گرافیک: ۹.۲ …….. گیم پلی: ۹.۱ ………. موسیقی و صدا: ۹.۴….. داستان: ۱۰
امتیاز: ۹.۵
.
بحث خوبی بود خسته نباشی.. :wink:
.
———————————————-
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
یک خسته نباشید هم من به شما و آلبرت بگم .
بسیار بحث زیبایی بود دوستان عزیز .
من بسیار لذت بردم و خوشحالم از اینکه در اینجا دوستانی چون شما هستند که درک خوبی از گیم ها دارند و میتونند در صلح و بدون هیچ دردسری بحث و گفتگو کنند :!:
—————————–
من خیلی به مطالب شما عزیزان دقت کردم و بسیار استفاده بردم و در مواردی با شما و مواردی هم با آلبرت موافقم .
با تشکر از دستهای گرمتان :!: :wink:
با سلام!
JeNeRaL ShAwN عزیز! شرح زیر بدین معنی نیست که با تمامی حرفهای شما مخالف هستم بلکه این بازیباز حقیر نیز از بازی آلن ویک لذت بردم. پس سو تفاهمات احتمالی را ریز ریز کنید.
—
فرموده ای: “قصه همونطور که گفتم و گفتی شاهکاره و بسیار پرگره و عمیق.. .”
شرح من: قصه ای که پر گره است این نتیجه را می رساند که شما و دوستان عزیزم نتوانسته اید گره های آنرا بگشایید. یعنی ابهاماتی در بازی پیش آمده است. حال چگونه است که داستان این بازی را شاهکار می دانید؟ چرا که ممکن است نقایصی بر داستان وارد باشد.
—
فرموده ای: “اونجایی که گفتی من از یک جایی پیدا کردن آلیس رو گم میکنم درواقع باید همینطور باشه چون قصه همینه…”
شرح من: واقعا قصه آلن ویک اینست؟ اصلا آلن در تاریکی و کابوسهایش چکار می کند؟
—
فرموده ای: ” این دو شخصیت وارد اون شهر و خونه ای که قرار بود برای اقامت کوتاه درش بمونن میشن.. برق قطعه و آلن میره تا موتور برق رو روشن کنه که در این هنگام آلیس ناپدید میشه…”
شرح من: آلن و آلیس وارد کلبه پنجه پرنده شده و آلن موتور برق را روشن می کند و آلیس به بالای ساختمان می رود و آلن هم در نهایت وارد کلبه می شود و آلیس بر روی تختخواب نشسته و آلن به اطاق مقابل می رود و دعوا شروع می شود و آلن به پایین کلبه رفته و تاریکی شروع می شود و … نتیجه اینکه بعد از روشن کرده موتور، آلیس ناپدید نمی شود.
سوال: اگر اتفاقات اول بازی یکجور کابوس است و تاریکی همه جا را فرا می گیرد، چرا در بیداری و در پایین کلبه دوباره تاریکی شروع می شود؟ چرا در این لحظه از واقعیت کلبه وجود دارد، اما در لحظه بعد و در کنار افسر پلیس کلبه محو شده است؟ واقعیت کدام است؟!
—
فرموده ای: ” از یه طرف حق با توئه چون وقتی قراره آلیس مسئلمون بشه باید اول خوب بشناسیمش تا بتونیم باهاش ارتباط عاطفی ای برقرار کنیم…”
شرح من: اگر مسئله آلن و کابوسهایش است دیگر این عمق عاطفی باید تا چه حدی نشانه روی میشد؟ این خوب شناختن تا چه حدی مد نظر شما و دیگر دوستان است. اگر تا همین حدی که گفتید توانسته احساس همذات پنداری شما بر انگیزاند که آنرا شاهکار می دانید بدین مفهوم است که در تمامی ارکان اساسی توانسته موفق ظاهر شود، پس دیگر جای چه بحثی باقی می ماند؟
آلیس که دچار کابوس نشده است. آلیس مکمل و کاتالیزور حرکتی آلن است. محرک اوست…برای چه هدفی؟
سوال اصلی: شخصیت اصلی بازی چه کسی یا کسانی هستند؟
فیلم تلالو با بازی جک نیکلسون… چقدر بر روی شخصیت همسر او شخصیت نگاری شده بود؟ در مورد شخصیت بچه کوچولو چی؟ تازه در این فیلم اوست که همه چیز را می بیند و به زبان تصویر به نمایش در می آید. یا حتی می توانید بگویید چرا آن اشباح شخصیت پردازی نشده اند؟ چه گذشته ای داشتند؟… اصلا داشته اند؟
اصلا در بازی آلن ویک چرا بر روی شخصیت “موجودیت تاریکی” آن شخصیت پردازی مورد نظر شما صورت نگرفته بود؟
دقت کنید “موجودیت تاریکی”… منظور “بانوی تاریکی” نیست… که در بازیا آنگونه یاد می شود.
—
فرموده ای: ” انقدر قصه خوب نوشته و پرداخت شده و انقدر خوب قدم به قدم با اتفاقات جلو رفته که با یک فضا سازیه به شدت قوی تونسته آلن رو از دل قصه دربیاره…”
شرح من: آیا فضا سازی می تواند شخصیت اصلی داستان را در بیاورد یا بزایاند؟ اگر شخصیتی در داستان نباشد، پس داستانی هم نیست. دقت بفرمایید… داستان یک خط اصلی روایی می خواهد تا در کنار شخصیت هایش به سرانجام برسد. شخصیتهایی که یا بر فضاهای پیش آمده چیره شده(فقر یا گناه یا شکست یا تاریکی یا …) یا مغلوب شرایطش می شوند. حال این شخصیت با توجه به خصوصیاتش در فضاها یا شرایط پیش رویش(خلق شده توسط نویسنده یا نوع شخصیت کاراکتر آنرا پدید می آورد) روایت بازی را به پیش می برد. فضا سازی برای نمایش عملکرد کاراکترهاست که در بازی فرم و تعریف خاص تری می گیرد.
سوال: کدام قسمت یا صفحه یا فصل از داستان بازی، شما را درگیر کرده که از آن به نیکی یاد کرده اید و چرا؟
—
فرموده ای: ” غربت آلن در اون دنیا بی نهایت در به وجود آوردن دلهره در قدم به قدم همراه آلن نقش داره.. .”
شرح من: غربت آلن… غربت تعریف خاص خود را دارد. آنچه که آلن با آن درگیر است آرام آرام در او شکل گرفته و ریشه در گذشته او دارد. یکدفعه بیماریهای روحی و روانی یا کابوسها از بالا بر سر آدم سرازیر نمی شوند. آلن در دنیای واقعی خودش هم درگیر است. او نویسنده موفقی بوده و زندگی به ظاهر آرامی دارد. اما این ظاهر قضیه است چرا که یکدفعه دلزده از نویسندگی نمی شود. اصلا آلن کیست؟ لیلی ِ غربت ِ تاریکی شده یا مجنون ِ قرابت ِ نور!!! (از این بهتر نمی توان بیان کرد؟! اگر حال ِ دوستی کردی پس دوست ِ حال ما باش و دعایی….)
—
فرموده ای: ” راجع به فضاسازیه ترس..: بازی تو این قسمت موفقه.. چرا موفقه..؟ آلن ویک با چند تا المان اتمسفر ترس رو کاملا می سازه.. یک: احساس غربت و گم شدن آلن در کابوس – ۲: استتار دشمنا به رنگ شب و درواقع نیروهایی که از تاریکی هستند – ۳: موسیقی به شدت درست…”
شرح من: با غربت که آشنا شدیم!… فضا سازی یا اتمسفر؟! فضاسازی ترس یا اتمسفر ترس؟!
اگر زمین ایجاد کننده فضای زمینی ست پس اتمسفرش دیگر چیست؟(مثالی خاص و تشبیه خواص). اتمسفر در بازی برخاسته از چیست؟
اگر همین سه مورد باعث القای حس ترس شده و اتمسفر ترس را موجب شده اند، پس چرا در برخی از بازیها و فیلمها چنین حسی حاصل نشده است؟ در بیشتر آنها موسیقی و اصوات ترسناک، دشمان خاص هر داستان که گاهی اصلا روی مبارکشان هم دیده نمی شوند(طنز) چه رسد به تاریک بودنشان، و گمشدن شخصیت!!! در چه؟ در یک فضای بسته یا جنگلی یا هر چیز دیگری؟ آیا همین کافیست؟ آیا فقط همین چیزها موجب دلهره آور بودن بازی یا فیلم می شود؟
—
پاسخ به این سوالات و سوالات دیگر طرح شده برای دوستانم، برای خودتان و ما می تواند دریچه های دیگری را بگشاید. بسیاری از جملات و دیدگاههای بکار در این تاپیک می تواند توسط هر شخصی نقش بندد. براحتی از گرافیک بازی ایراد گرفتن یا تعریف سرهم بندی شده نمی تواند گره گشا باشد. بسیاری از بازیها فراتر از تفکرات و خواسته های من و شما هستند. چرا؟
اگر این بازی چنین داستانی نداشت باز هم شما را سرگرم می کرد؟
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
—
ادامه دارد… برای آلبرت عزیز و دیگر دوستانم…
خب اگه اجازه بدید بنده هم نظر خودم رو بدم. از حرف هایی که می زنم برداشت بد نکنید. قرار نیست ساز مخالف بزنم و یا کامنتم در جواب شخص خاصی باشه فقط می خوام حرفام رو بزنم که حالا بعضی جا هاش ممکنه مخالف صحبت های آقا شاهین، سعید یا آقا حامد باشه.
===خطر اسپویل شدن داستان===
داستان پر گره به این معنی نیست که چیزی از داستان رو متوجه نشیم. داستانی که پر گره هست به این معنیه که حقایق اصلی قصه مثل لقمه ی آماده جلوی مخاطب گذاشته نمی شه. مثلاً اون بخش که می بینیم آلن تصادف کرده خودش هزاران پرسش توی ذهن مون ایجاد می کنه ولی در آخر فصل ۴ به اون پرسش ها جواب داده می شه. باز هم می گم داستان به شدت عجیب هست و درکش اصلاً کار آسونی نیست. در رابطه با سوال اول حامد باید بگم اون بخش که آلن میاد تا کلبه رو به کلانتر نشون بده در واقع جزوی از داستان بوده، این طور نیست؟ چون آلن اول طی یک هفته داستان رو می نویسه بعد تصادف می کنه و بعدش هست که با کلانتر مواجه می شه و می خواد کلبه رو بهش نشون بده ولی خبری از کلبه نیست چون قبلاً توی داستانش (به اجبار تاریکی) این ها رو نوشته و نباید هم خبری از کلبه می بود. در واقع نویسنده ی داستان به بهانه ی حقیقی شدن داستان آلن تونسته هر جور حادثه ی تخیلی رو در قالب حقیقت به خورد مخاطب بده.
در مورد شخصیت پردازی آلیس هم با حامد موافقم و دقیقاً می خواستم همین ها رو بگم که حامد زحمتش رو کشید. آلیس در بازی هیچ نقش اساسی نداره. آلیس فقط یه وسیله است و جرقه ای برای شروع داستان. شخصیت های اصلی داستان آلن ویک (پروتاگونیست)، تاریکی (آنتاگونیست)، کلانتر سارا و بری ویلر (ساپورتر) هستن و تا حدودی دکتر هارتمن (که در طول داستان از اهدافش آگاه می شیم). کاراکتر هایی مثل توماس زین یا باربارا جگر با این که جزوی از داستان هستن (و مهم هم هستن) ولی در طول روایت قصه نقش خاصی بازی نمی کنن و نیازی هم به شخصیت پردازی ندارن. اهمیت آلیس فقط به خاطر اینه که همسر آلن هست و توی یکی دو تا فلش بک هم به خوبی عشق این دو تا رو به هم می بینیم. اگه قرار بود بازی کلی وقت بذاره و شخصیتی مثل آلیس که هیچ اهمیت خاصی در داستان نداره رو بی خودی عمیق بکنه که روایت قصه، ریتم خودش رو از دست می داد و به بیراهه می رفت.
—————————
شاید ادامه داشته باشد…
===ویرایش===
اضافه کنم اون قسمت که گفتید چرا وقتی آلن خواست کلبه رو نشون کلانتر بده خبری از کلبه نبود دقیقاً توی یکی از صفحات کتاب آلن نوشته شده و این خودش صحت حرفم رو تایید می کنه که خود آلن طی اون یک هفته داستان رو طوری نوشته که کلبه ناپدید بشه. این یعنی ناپدید شدن کلبه حقیقت داشته و کابوس نبوده. کابوس آلن فقط اوایل بازی هست که هنوز با آلیس به دهکده ی برایت فالز نیومده بودن ولی تاریکی و قدرت های مرموز دریاچه ی کالدرون همگی واقعی بودن.
باسلام!
آلبرت عزیز ممنون! شرح زیر بدین معنی نیست که با تمامی حرفهای شما مخالف هستم بلکه این بازیباز حقیر نیز از بازی آلن ویک لذت بردم. پس سو تفاهمات احتمالی را ریز ریز کنید.
—
فرموده ای: ” آلن ویک یا مکس پین یا دقیق تر بگم، سم لیک”
شرح من: آلن ویک و سم لیک، این حرف منست. او تنها در این بازیست که خود را در کنار آلن قرار می دهد.
—
فرموده ای: ” الن ویک بسیار بسیار به مکس نزدیکه … این من رو خوش حال می کنه، چون بی اندازه مکس رو دوست دارم ولی …! از لحاظ فنی، من میتونم این ریسک رمدی رو به چالش بکشم. چرا حتی انیمیشن پریدن الن رو از مکس ایمپورت کرده؟ …”
شرح من: اما شبیه بودن مکس و آلن به من القا نگشت. نه در ظاهر… آنها تنها در یک چیز شبیه هم هستند، در درون و دنیای تاریک خود!
باز هم اما…شبیه بوده صدای درب و پالتو و موارد دیگر برای این حقیر مهم نبوده و نیست. در دنیای مجازی اینهمه کپی کاری می شود، نرم افزارها، مطالب، اسامی، کتابها، بازیها و موارد دیگر… حالا بنابر گفته آلبرت عزیز، یک شرکت بازی سازی آمده و از ساخته های قبلی خود استفاده دیگری کرده است. اتفاق مهم و غیر قابل هضمی نیست.
اما شخصیت آلن ویک در مکس گیر نکرده، بلکه پخته تر نیز شده است. اما دلیل دیگری هم دارم که شاید به وقتش گفتم… که سم لیک چقدر دقیق به مکس پین در بازی آلن ویک پرداخته است که در سایت گیم اسپات بدآن اشاره کرده بودم. این سم لیک است که اسیر آلن شده است و بر عکس!
—
فرموده ای: ” بازی تو فضاسازی خیلی موفقه، عوامل موفقیتش هم سه چهار تا چیز هستند …”
شرح من: جنگل فضا و محیط غالب بازی آلن ویک است و بخشهای زیادی از بازی در آن محیط می گذرد. بله! محیط جنگل تاثیر گذار بوده و در ایجاد ترس می تواند نقش خود را بخوبی ایفا کند. و نمی توان از آن بطور کلی بعنوان فضا سازی یا هر اسمی شبیه به این نام ببریم. اما سوال اینست: این فضا سازیها دقیقا در کجاها صورت گرفته است؟ یکی دو تا از آنها را برای من ذکر کنید ممنون میشوم.
تاریکی و رنگ بندی: بازی درباره تاریکی و خصوصیات مشتق شده از آنست که رنگ خاص خود را هم دارد. اصلا به گیم پلی بازی مربوط می شود. یعنی بر دشمنان تاریکی باید نور روشنایی تاباند تا بتوان بر آنها فایق آمد و موارد دیگر…بنابراین آلن برای نجات از جنگل و رسیدن به مقصدش باید از روشناییهای محیطی هم استفاده برد و طبیعی هم است. آلن باید از یک نقطه تاریک به یک نقطه روشن برسد که هدف بازی هم همین است. تاریکی دائما در برابر او می ایستد(اگر بعنوان دشمن در نظر گرفته شود!!! – توضیح بیشتری می طلبد) آیا دشمنان بازی و صدا و رنگ بندی آنها می تواند بعنوان فضا سازی تلقی گردد؟ (از اینکه از هنر و واژه های هنری استفاده می کنید، بسیار خوب است)
—
فرموده ای: ” اما، یه سری به مکس بزنیم می بینیم سرد و تاریک و پر سکوت … اونجا هم رعایت شده … ظاهرا رمدی نمی تونه یه بازی بسازه …”
شرح من: در بخشهای بالایی اظهار داشتم که مکس و آلن اگر شبیه باشند در یک چیز است آنهم تاریکی درونشان و جستجوی واقعیت و رسیدن به رستگاری است. بنابراین برای رساندن حس و حال آنها و محیطی که آنها در آنجا گیر کرده اند، باید چنین طراحی هنری صورت گیرد تا فضای روانی آنها بازیباز را درگیر کند.
—
فرموده ای: ” استان … بسیار عالی، پر حفره … قله های روایی فراوان و بهترینش کشف واقعیتی که خودش عند رویاست! …”
شرح من: تشبیه قشنگی است… اما کابوسی است که بدنبالش کشف واقعیاتی را بدنبال دارد. از حفره ها گفتید و قله های روایی !… اگر امکان دارد پنج تا از آن حفره ها را برای دوست حقیرت نام ببرید. و اگر منظورت از حفره، معنای گره های داستانی را در خود دارد، پنج تا گره حل نشده را نام ببرید.
—
فرموده ای: ” محور اصلی داستان آلیسه … گم شده ای که باز خواهد/نخواهد گشت… اما من یکم احساس می کنم آلیسی که باید در طول بازی همه ی فکر و ذکر آلن باشه خوب شخصیت پردازی نشده ….”
شرح من: آیا واقعا محور اصلی داستان آلیس است؟ اگر اینگونه است چرا در همان ابتدا از روی محور اصلی داستان پیاده می شود؟ اگر منظور شما محور هایی چون عشق و حسادت و … است پس در بازی به محورهای دیگری بر خواهیم خورد همانند خود شناسی، فداکاری و …
همانظور که در شرحی که برای دوست عزیزم ژنرال شاهین نوشتم چقدر دیگر باید به عمق روابط و شخصیت پردازی پرداخته شود تا مد نظر همه دوستان قرار گیرد؟ اگر مسئله آلن و کابوسهایش است دیگر این عمق عاطفی باید تا چه حدی نشانه روی میشد؟ اگر تا همین حدی که گفتید توانسته احساس همذات پنداری شما بر انگیزاند که آنرا شاهکار می دانید بدین مفهوم است که در تمامی ارکان اساسی توانسته موفق ظاهر شود، پس دیگر جای چه بحثی باقی می ماند؟ آلیس که دچار کابوس نشده است. آلیس مکمل و کاتالیزور حرکتی آلن است. محرک اوست…برای چه هدفی؟
سوال اصلی: شخصیت اصلی بازی چه کسی یا کسانی هستند؟
فیلم تلالو با بازی جک نیکلسون… چقدر بر روی شخصیت همسر او شخصیت نگاری شده بود؟ در مورد شخصیت بچه کوچولو چی؟ تازه در این فیلم اوست که همه چیز را می بیند و به زبان تصویر به نمایش در می آید. یا حتی می توانید بگویید چرا آن اشباح شخصیت پردازی نشده اند؟ چه گذشته ای داشتند؟… اصلا داشته اند؟
اصلا در بازی آلن ویک چرا بر روی شخصیت “موجودیت تاریکی” آن شخصیت پردازی مورد نظر شما صورت نگرفته بود؟ دقت کنید “موجودیت تاریکی”… منظور “بانوی تاریکی” نیست… که در بازی آنگونه یاد می شود. و ایراداتی از این دست… چرا که با سریال صد ساعته طرف نیستیم. بازی و مدیومش بسیار پیچیده تر بوده و تبدیل داستان به فرمت بازی و روایت آن سخت تر است. بازی فقط زبان تعریف تصویر نیست، بلکه گیم پلی دارد و محدودیتهای خاص خودش!
بنابراین بسیاری از بازیها بودند که دارای شخصیت پرازی قوی نبودند(حتی در شخصیت های فرعی) اما موفق بوده اند. بازی نیمه جان ۲ و شخصیت آلیکس – بازی بتمن تیمارستان آرکام که شخصیت پرازیش از روی کمیک ها و فیلمها و کارتونها به ارث گذاشته شده بود اما در بازی با قدرت بدان پرداخته نشده بود و بازی مکس پین و شخصیت همسرش و یا مونا…
البته بازی داستانگویی پیدا شود و به عمق لایه های شخصیت پردازی اهمیت دهد، بسیار عالیست(نیکی و پرسش؟). اما هنر چه می گوید؟ می گوید در همان حین روایت داستان و دیالوگ گویی، از صحنه ها و دیالوگهای حساب شده ای استفاده شود که در همان محدودیت ها بتواند شخصیت ها را ترسیم کند. این موضوع در آلن ویک رخ داده است. البته وحی منزل نیست و دیدگاه این حقیرست همانند سایر دیدگاهها… که امید است با منطق همراهی شود.
—
فرموده ای:” تی به دنبال چند دقیقه گیم پلی شبیه “راهرو” های مکس پین بودم که اونم ندیدم و اون هم میتونست به شدت به در اومدن این شخصیت که به نظرم خیلی مهم بود رتباط برقرار کردن باهاش کمک می کرد…”
شرح من: بله! ایده خوبیست اما اگر همین ایده های مکس پین را پیاده می کردند همین شما دوست من، باز هم همانند صدای درب و انیمیشنهایش، آنرا تکراری به حساب می آوردید.
—
فرموده ای: ” یه فلش بک (اگه بشه اسمشو گذاشت) می بینیم تو بازی که مربوط میشه به یه روز خوب که الن از بیرون میاد، خرید کرده، آلیس هم تو خونست، یه چند تا دیالوگ…”
چرا فلش بک ها مناسب نیستند؟ این فلش بکها در داستان فضا را برای روایت های بعدی مهیا می کند. موضوع کلیکر و موضوع ترس آلیس، موضوع داشتن زندگی موفق در گذشته، نمادها و کتابهای درون خانه… بدین می گویند نوعی از فضا سازی در آینده!!! دقت بفرمایید…به نوعی فضای ذهنی بازیباز را آماده می کند.
همچنین نوع روایت بازی، روایتی خطی نیست. ممکن است بعضی حوادث و خطوط داستانی پشت سر هم رخ داده باشند اما در آینده با حقایقی دست می یابیم که نحوه چینش پلانهای داستانی را تغییر می دهد. سم لیک بازی ظریف و فریبکارانه ای را با ذهن بازیبازانش انجام میدهد به راحتی مرز بندی ذهنی/داستانی را می شکند. قول می دهم بسیاری از بازیبازان همانند مه های گازی شکل در تاریکی، یا همانند توکن های ِ اسیر تاریکی که شبیه خون جاری شده از آرواره ها(تشبیهی که در بازی ذکر می شود)هستند، شده باشند.
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
شاهین جان نمی شه فضا سازی رمدی و آهنگ ها و افکت هایی رو که تو هر دو عنوان بکار رفته رو انکار کرد حتی گیم پلی گاهی اوقات شباهت های زیادی با بازی مکس پین داره شخصیت سر خوردگی های مکس پین رو دارست و حتی اسم بازی از روی شخصیت اصلی ورداشته شده فلش بک های بازی مثل بازی ال این دارک هست . موسیقی بازی مثل بازی مکس پین تاثیر گذار حتی استایل اسلحه بدست گرفتن شخصیت اصلی بازی مانند شخصیت مکس پین هست شاید و از همه مهمتر شخصیت های درون بازی از شخصیت های واقعی الهام گرفته که این هم نشون دادن این خصوصیات نشان دهنده ترکیب شدن این دو بازی هست و غیر قابل انکار .
خوب اینو میشه ۱بخشی رو به حساب کم کاری سازنده گذاشت و ۱بخش هممیتونیم به حساب این بذاریم که خود رمدی میخواسته الن و مکس به هم شبیه باشن اینو حتی توی نام گذاری هم میشه متوجه شد اما اینکه چرا میخواسته این ۲شبیه به هم بشن و این شباهت چه نکات مثبت و منفی داشته جای بحث زیاد داره
آره … خود رمدی میخواسته صد در صد، ولی مسئله اینجاست که این ریسک رو کرده و چیزی ازش به دست نیاورده … یه جذابیت کاذب که حتی باعث فروش بیشتر بازی هم نمی شود. شباهت به وجود اومده نکته ی مثبت خیلی بارزی به من نشون نمیده …
اول از همه به نظر من از اینکار توی شخصیت پردازی و بعد دادن به شخصیت استفاده کرده . اول اینکه شما به خاطر علاقت به مکس پین ناخودآگاه زودتر به الن احساس نزدیکی میکنی و دومین نکته در این رابطه اینکه الن رودست میزنه به مخاطب اوایل بازی با دیدن این ظاهر شبیه به اون و البته لوگوی رمدی همه فکر میکنن با ۱ قاتل ذاتی طرفن اما عملا توی بازی با ۱نویسنده ی خیلی شیک طرفید که میتونید خیلی از جاها احساس ضعف در ربطه با رخداد ها و دشمن هارو ببینید درونش برعکسه مکس
قسمت آخر خیلی خوب بود و قانع شدم! ولی اون احساس نزدیکی … به وجود نمیاد!
به هرحال هدف سازنده ها همین بوده.
اما سعید جان اینکه میگی داستان پر حفره اس رو اصلا قبول ندارم .شاید بهتر باشه مصداقی بحث کنیم که نتیجه ی روشنی بهمون بده .شما مثال بزن دقیقا کجا مشکل داستان پردازی داره
آقا من اینترنتم داغانه! فردا بحث رو مفصلا در رابطه با بخش های دیگه پی میگیریم .. ولی در مورد حفره … داستان وقتی گره های زیادی داشته باشه ناخوداگاه یه جاهایی به شدت گنگ میشه … یه اتفاقاتی بی دلیل رخ میدن که تو الن ویک هم داریم از اینا … اما مصداق، اجازه بدین من بازی رو دوباره تموم کنم و بحث رو در این باره از سر می گیریم.
———
همین که خیلی ها اصلا کلیت داستان رو متوجه نشدن به خاطر حفره دار بودنشه دیگه! (این اولین مصداق، که البته بیرونیه! مصداق درونی هم به زودی …)
——–
داستان رو جمع بندی کنید تا فردا … من در مورد American Nightmare هم حرف خیلی دارم … :mrgreen:
این گنگ بودن دلیل داره و به این برمیگرده که فضای کلی اثر ابسورد ه و باید اینگونه باشه فیلم هایی مثل شاینینگ و جاده ی مالهالند یا سرگیجه ی هیچکاک هم گنگن اما اثر بسیار قوی ان . ایشالا فرادا راجع بهش بحث میکنیم
چیزی که از همین الان معلومه اینه که AW:AN به شدت از AW اکشن تره.
خود من از اسم بازی (AW:American Nightmare) برداشت می کنم که این بازی و داستانش بیشتر از اینکه به شماره اولش نزدیک باشه ، به مکس پین ۱ و ۲ نزدیکتره.
همون لحظه اولی که فهمیدم اسم AW جدید چیه یاد اسم پارت اول مکس پین ۱ (American Dream) افتادم.
_________________________
COD Team
Alan Wake :::::::::::::::
با دوستان خوبم مثل :
JeNeRaL ShAwN – Chrome – spart و …
که در مورد این بازی توضیحات خوبی دادند موافقم :wink:
بدون شک این بازی یکی از موفقترین بازی ها در زمینه ترس بوده . اما نه ترس از موجودات عجیب .
ترس از خود ، ترس از توهمات یا واقعایات آلن و ترس از خلا در محیطی که همه چیز الا حس امنیت و شادی موج میزنه .
تاریکی چنان گیمر رو دربر میگیره که خنده و حتی نفس کشیدن عادی هم از روی لبهاش خشک میشه .
موسیقی و همینطور رنگ های بیروح جنگل و محیط به این عامل بینهایت کمک میکنه تا شما همچنان احساس دلهره و دلسردی از زنده ماندن داشته باشید .
داستان بازی هم بسیار گیرا پیش میره طوری که شما را در خودش غرق میکنه و گاهی گیمر آنقدر مجذوب داستان میشه که خودش رو در یک سردرگمی حس میکنه و مدام این سوالات به ذهنش حمله میکنه . « چه چیزی پیش می یاد ؟ – چکار باید کرد ؟ – اینجای داستان چی میشه ؟ و … »
این سردرگمی ها و گره ها و پیچش های عمدی در داستان با یک محیط آرام و مرگبار و همینطور سکوتی که گاهی اوقات نفس ها را بند می یاره پیوند میخوره و گیمر رو از جای خود بلند کرده و به فضای عمیق بازی میکشونه .
لحظه ای آرامش آیا میشه ؟
این سوال مدام سراغ گیمر می یاد و مدام هم ناامید ککنده میگه نه ! اینجا آرامش معنی نداره .
دشمنان آلن هم که از بدترین کابوس انسان که همان تاریکی و تنهایی است تشکیل شدند و همین به گیمر حس خود بودن در محیط را میدهد ، این عامل سبب میشه تا گیمر بدون فکر حتی گامی هم بر نداره و مدام از لحظه بعدی بترسه و میلی به پیشروی نداشته باشه اما اینجا هم خلاقیت نمیگذاره گیمر پیشروی نکنه !!! میدونه اگه بایسته اینجا خواهد مرد و چاره ای نداره تا به نور بعدی به امید بعدی خودش رو برسونه .
این بازی دلایل موفقیت زیادی داره که مهمترینشون دست گذاشتن روی ذات انسانه و همینطور وحشت های انسان . در تمام بازی های ترسناک تنهایی حرف اول رو میزنه اما در اینجا این عنصر با بقیه به نحوی گره خورده که به هیچ وجه گیمر رو حتی لحظه ای از گاز گرفتن لب هایش باز نمیگذاره .
در مورد صداگذاری باید بگم با این که من همیشه در این مورد سخت گیرم اما این بازی من رو راضی کرد و با صداگذاری خاص خودش من رو مجذوب خودش کرد تا بیشتر ازش لذت ببرم .
گرافیک و رنگ های مرده و مایل به تیره و خاکستری در این بازی شاهکاره !
باور کنید دوستان که هیچ موقع براحتی کسی نمیتونه حتی یک نقاشی با این ترکیب رنگ و اینقدر روان و گویا بکشه تا انسان رو در بر بگیره . رنگهایی که انگار در تاریکی شسته شده اند و مدام در هم می پیچند ، محیط را بیش از پیش دلهره آور میکنه و تمام جرات و عزم گیمر رو طلب میکنه برای پا گذاشتن در دنیایی که این رنگ ها ساختند .
این بازی نکات دیگه ای هم دارد که ترجیح میدم دوستان به آن اشاره کنند تا بحث قوت بگیره :wink:
—————————————————————————
راستی الان داشتم نسخه PC رو مقایسه میکردم و باید بگم که انگار با این بافت های تازه انگار بازی وحشتناک تر و گیرا تر شده . گرافیک آب بسیار عالی بود (من انتظار نداشتم اینقدر عالی باشه) و انعکاس در آب چه در روز چه در شب بستگی به زمانش بسیار گیرا بود . مثلا : در شب این انعکاس طوری منو در بر گرفت که انگار تاریکی از اعماق آب بالا می یاد و….
تصاویری هم از بازی گرفتم اما نمیدونم بذارم یا نه (PC – High Detail )
واقعا بهترین توضیح درمورد این بازی بود! واقعا حس اضطراب(نگفتم ترس) تو این بازی موج میزنه! واقعا هیچ بازی دیگه ای ندیدم که اینجوری دلهره آور باشه! هر قدم که راه میری سریع برمیگردی پشت سرت رو نگاه میکنی تا کسی نباشه! وای وقتی که باد میگیره چه حسی به آدم دست میده! تو بازی های دیگه این حس برا آدم بیش تر اعصاب خوردکنه! مثلا تو بازی دد آیلند وقتی من صدای زامبی میشنیدم حس دلهره همراه با بی حوصلگی و اعصاب خوردی بهم دست میداد! اما تو این بازی وقتی باد شدت میگیره یه حس دلهره بسیار بسیار لذت بخش بهم دست میده و با آغوشی باز به پیشواز دشمنان میرم! واقعا بازی ای ندیدم که بشه اینجوری تو داستان غرق شد و حس همذات پنداری بی اندازه با شخصیت داشته باشی! جون من اون عکس ها رو بزار یکم حال کنیم! وای من دیگه طاقت ندارم رفتم برا بار هزارم آلن ویک تموم کنم تا این LT3 رو نریختم سریع تر برم آلن بزنم :mrgreen:
-_____________-
COD Team
دقیقا دوست عزیز .
اضطراب و دلهره و بالا رفتن آدرنالین در این بازی چیزی بدیهی است که به هر کسی دست میده . موضوع ترس نیست موضوع غرق شدن گیمر در فضای بینهایت آرام توام با وحشت بینظیره .
گاهی گیمر دوست داره بگه عجب هوایی و عجب فضایی اما یکهو تمام حس نفرت از خود و ترس (در اینجا ترس معنی ترس عادی نداره بلکه بیشتر معنی ترس روحی و عمقی داره) در اون قوت میگیره و دشمنانی که از دل ترس گیمر و از میان رنگ های بیرنگ و تیره بیرون میاند و …
—————————————————
سعی میکنم دوست عزیز چنتاشو الان بزارم
تصاویر Alan Wake
من تصاویری از این بازی میزارم که از نسخه PC گرفته شده (خودم گرفتم) البته این Fraps من قاطی کرده بود با سایز اصلی نمیگرفت اما بازم خوبه . میتونین ببینین که بافتها در این نسخه پیشرفت چشمگیری داشته . همینطور ترکیب رنگ ها و سایه بندی .
اما عجیب ترین مشکلی که من تو بازی دیدم فریم ریت ناپایدار بود . (احتمالا با پچی درستش کنند یا خودم درستش میکنم)
گاهی فریم به ۳۰ کاهش پیدا میکرد در حالی که از محیطی که بودی باید اینطور نمیشد و در محیط باز با اون همه آبجکت فریم میرسید به ۱۲۰ :!: :!: :!:
در کل خوبه :roll:
———————————————-
(اولش سه دبل بزارین با نقطه)
حجم : ۱.۷۸ Mb
mediafire.com/?9pdkym8aaafnhmk
—————————————————
تصاویر با افکت بلور هستند و میشه اون ها رو دید . اما به بلور کنسول نمیرسه و واضح تره :wink:
nightmare عزیز دستت درد نکنه عکس های خوبی بود این گرافیک همینجوریه یا توی عکس ها فرق کرده؟
خیر دوست عزیز گرافیک بهتر از اینه :!:
این عکس ها بخاطر مشکل داشتن نرم افزار fraps من کمی افت دارند .
اما باز هم میشه پیشرفت رو دید مخصوصا در بافت ها و آب!! :!:
وقتی جزعیات رو ببری بالا و بقیه چیزا گرافیک چشم نواز و خوفناکتر (دلهره آورتر) میشه .
پیشنهاد میکنم نسخه PC رو حتما بازی کنید حتی کنسول دارا :wink:
الان میخوام دوباره بازیش کنم اما فعلا این هدستم قطی پیدا کرده دارم درستش میکنم :roll:
تا با اون بازی کنمش :wink:
————————————————
اگه شد عکس های بهتری میگیرم ازش :arrow:
خیلی ممنون به هرحال دستت درد نکنه خیلی خوب بود
بازهم از این کارها بکن :-D :-D
ممنون عکس های قشنگی هستند
عکس هایه خوبی انداختید ولی چندان فرقی هم با نسخه xbox360 نداره
______________
aox.blogfa.com
در این تصاویر آره . خب با بهترین کیفیت نشد . دلیلشم بالا گفتم :roll:
اما فرق کرده و بهتر شده . تصاویر بهتری هم گرفتم اما نیازی نمیبینم بزارمش . چون به سایت و بحثش مربوط نمیشه و نوعی اسپم اضافی محسوب میشه :wink:
با سلام!
از توضیحاتت راجب ترس و تاریکی تشکر می کنم. و بله … بازی ترسناک است اما نه از نظر قیافه دشمنانش… از زیر لایه های روانشناختی ذهن و روح آلن!!! که بر بازی جاری شده است. حرفهای او در بازی مبهم و در معنا پوشیده تر است. راز آلود است. حرفهایی است که آلن(نویسنده بازی) بهتر می فهمد و برای فهمش نیاز به دقت فراوانی است که… به رنج که آلن در تلویزیون تحمل می کند، رنج از دست دادن قوه نویسندگی و شهرت و آلیس(اشاره مفهومی دارد) و در ادامه ترس ناشی از آن… رنج و ترس دوران کودکی…(در آلن ِ داستانی!!!)
کسانی که این مکاشفه های روحی را طی کرده اند می دانند که تاریکی های زیادی انسان را تهدید می کند(کلیدی برای شناخت بهتر آلن). که می توانند ترسناک باشند. ترس فقط ناشی از موجودات زشت نیست. گاهی ترس می تواند بخاطر از دست دادن چیزهای زیبا هم باشد!!!
—
” لحظه ای آرامش آیا میشه ؟” و سوالاتی دیگر که مطرح کرده ای… اما روایت و خط داستانی طوریست که بازیباز تقریبا حس می کند که آلن براحتی نخواهد توانست رهایی یاید… و همین امر می تواند بار حسی خاصی را به بازیباز منتقل کند. اما سوالات مرا هم جویا باش: آیا آلن می داند چکار می کند؟
آیا تاریکی به او کمک می کند یا موجودیت ِ نور تعریف شده در بازی؟
آلن چه تصمیمی خواهد گرفت، آلیس یا داستانش یا …
آلن بیدار شو! دریاچه نیست اقیانوس است!!! چه بار معنایی شگرفی دارد؟
آه خدای من! … این کابوسش است یا واقعیت…
آلن… واقعا چه کسی هستی؟!
—
“اینجا آرامش نداره”… معلوم است که ندارد… تاریکی هـُـــلش بده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیالوگهایی از من:
تاریکی: آلن کجا می روی؟ من همه جا هستم! / آلن: نور…جایی که نور هست، تاریکی نیست. / تاریکی: من خوابیدم و همیشه هستم، اما همه جا پر از نور است… در خواستت بیدارم. بیدار شو آلن… بیدار شو تاریکی…!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
—
“دشمنان آلن هم که از بدترین کابوس انسان که همان تاریکی و تنهایی است”
انسان در ذاتش تنهاست دوست من! جایی که خدا هست، همه چیز هست… حس کردم برادر!
اما درباره آلن ویک(غیر داستانی)… او امید دارد و تلاشش خود گویای همه چیز است…او هنوز کاملا نمرده، و زندگی را دوست دارد…چرا که کلیکر را فشار داد…!!! او هنوز عاشق است…تغییرات را موجب گشت…
—
“این بازی دلایل موفقیت زیادی داره که مهمترینشون دست گذاشتن روی ذات انسانه و همینطور وحشت های انسان” — موافقم! آلن یک انسان واقعی است…و محیط و اطرافیانش هم واقعی…داستانش هم فضایی واقعی دارد… پس نیازی به دشمنان غیر واقعی ندارد با توجه به دیدگاههای سایر دوستان…
—
” رنگهایی که انگار در تاریکی شسته شده اند و مدام در هم می پیچند …” — این جمله خوبیست. اما به پشنهاد من، رنگ تاریکی معنای بهتری می دهد.
—
فرموده ای: ” راستی الان داشتم نسخه PC رو مقایسه میکردم و باید بگم که انگار با این بافت های تازه انگار بازی وحشتناک تر و گیرا تر شده . گرافیک آب بسیار عالی بود…”
سوال(البته اگر مرا همانند برخی دوستانم به مچ گیری متهم نکنی): آنچه که تو را قبل از المانهای گرافیکی درگیر کرد، چه بود؟ از عمق فضای میدان بازی و طراحی هنریش چه حسی به شما نازل شد؟(دنبال جمله مورد نظرم در جواب شما هستم. آیا ممکن است شخص دیگر هم این دیدگاه را داشته باشد؟) از صحنه و قابی که در نظرتان باقیمانده که بسیار تحت تاثیرش قرار گرفتی، بگو. این تاثیر گرافیکی بعد از توجه به آن چند درصد بر تاثیرات گذاشته شده افزوده است؟ اول تاریکی محیطی بر شما مستولی شد یا تاریکیهای دیگر؟
—
برای بخش نرخ فریم هم مطلبی را خواهم نوشت، منتظر بمانید دوست من.
مجموعه بحث هایم با دوستان دیگر و نقطه نظراتی که در میان همین بحثها داده ام، می تواند نظر و دیدگاه من در بحث بازی آلن ویک باشد اما در قالب و فرمتی خاص! شاید بعضی دوستان این شیوه را درک نکرده و یا نپسندند…
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
سلام حامد جان ، دوست عزیز .
خب به دلیل این که این بحثی قدیمی بود و دوباره بالا اومد من متوجه دیدگاهت در جوابم نشدم .!!
——————-
بله دوست عزیز موافقم . ترس در این بازی بسیار خاص و زیبا (!!) در اومده و میشه گفت یکی از موفقترین عوامل ترسناک هستش چون روی عناصر خاص دست میزاره نه فقط موجوداتی تاریک و بیرنگ !! . بسیار زیبا عنصر ترس در این بازی رو شرح دادی و میدونم که با هم همنظریم چون من هم نوشته بودم ” .. اما نه ترس از موجودات عجیب . ترس از خود ، ترس از توهمات یا واقعایات آلن و ترس از خلا در محیطی که همه چیز الا حس امنیت و شادی موج میزنه … ” .
—————–
دقیقا .!!
در طول بازی سوال ها و موضوعات مختلف به بازیباز هجوم میارن تا لحظه ای آرامش ذهنی رو از اون بربایند و و این قوت داستان بازیست . اینجا رو هم زیبا توصیف کردی .
—————-
” انسان در ذاتش تنهاست دوست من! جایی که خدا هست، همه چیز هست… حس کردم برادر! ” دقیقا و کاملا موافقم !
چه زیبا گفتی . بله در واقعیت و آلن یک چیز کاملا یکسانه و اون هم عاملی برای ادامه راه انسان . چه زیبا در این بازی به این نور (امید) پرداخته شده و چقدر گیرا پیش میره .
————–
بله رنگ تاریکی چیزی که خیلی ها نمیبینند در حالی که موج میزنه !!
————–
این چه حرفیه دوست من . من همیشه دوست دارم نقاط ضعف و اشتباهاتم رو دوستانم بهم متذکر شوند .
— بله من در این بازی هیچگاه بدنبال گرافیک و .. نبودم بلکه زیبایی داستان بازی ، شخصیت پردازی ، عمق گرایی ، بینش ماورا و دگر گرایی ، پرداخته و پخته بودن این بازی مرا جذب خودش کرد . باید بگم این بازی همان بقول خودت بدون ارزش گرافیکی هم عالی بود و گرافیک فقط زیبایی بیشتری رو به زیبایی های بازی افزود نه اینکه خود یک زیبایی تک و خاص باشه . این بازی با این نسخه ترکیبی از همه زیبایی هایی که من دوست دارم رو داشت و در خاطرم می ماند .
باید بگم تاریکی داستان و تاریکی و ذهن خود آلن به من تاثیر گذاشت و محیط و تاریکی های جنگل فقط بهانه و عنصری بود در خدمت آلن و تمام درگیری ها و پیچش های روحی و ذهنی ای که داشت .
—————–
بازهم تشکر ویژه میکنم از تو که بسیار خالص و خاص دیدگاه میزاری و راه هایی رو روشن میکنی که ممکنه جلوی روی هر کسی باشه ولی ندیده باشه . امیدوارم چراغ زندگیت همیشه پرفروغ باشه و تاریکی ها و پلیدی ها رو از تو دور کنه . خدا همیشه با تنها ترینها و عاشقترین هاست . (مفهومی عمیق دارد !)
خواهش می کنم حداقل برای یک بار هم شده این بازی رو بازی کنید مطمئن باشید پشیمون نمی شید من که نمی تونم توصیفش کنم لحظه به لحظش توی ذهنم ثبت شده…شب بازی کنید بیشتر حال می ده.
آلن ویک آپ
وقتی منتقد بزرگی مثل متین ایزدی میگه با تمام وجود از آلن ویک دفاع می کنم دیگه خودتون باید بدونین چه شاهکاریست
یکی از مفاخیر نسل همین آلن ویکه . از هر لحاظ شگفت انگیزه گرافیکش مسخ کنندس موسیقیش بیداد میکنه داستانش درگیرت میکنه وگیم پلیش زبانت رو به تحسین وا میکنه.برایت فالز بی نهایت زیباست.قدم زدن در پارک جنگلی به همراه چراغ قوه سالها در ذهنت میمونه.شاهکار رمدی افتخاری بزرگ برای ایکس باکسه .از دست دادن این بازی جزو گناهان کبیره ثبت میشه.دوستان بلیت برایت فالز رو تهیه کنید وبرید به این سرزمین تا بفهمید داستان یعنی چه…تا بفهمید فضا سازی یعنی چه…تا بفهمید……
ازنظرمن این بازی واقعابازی بزرگی وححسابی درحقش کم لطفی شده
من دیروزبرای باردوم تمومش کردم وواقعا بهم چشبید
این بازی ایرادخاصی نداره وبه نظرم اگه یکم تیم بزرگتری(ازنظرتعدادنفر)داشت میتونست جای خودش رو بین بازی های سبک وحشت حسابی باز کنه
به نظرم آینده درخشانی درانتظاراین بازی هست
برادرای PC باز افت فریم از ۶۰کمتره یعنی بین چند تا چنده؟ (بین ۳۰تا۴۰ زیاد قابل تشخیص نیست!)
افت فریم نرم افزاری بود یا سخت افزاری؟ :?:
دوستان یه نکته در مورد الن ویک میخواستم بهتون بگم: اوایل بازی وقتی برای بار اول الن با همسرش وارد اون ویلا میشه یهو برق ویلا قطع میشه اگر در همون تاریکی یه دور تا طبقه بالا و اتاق خواب ویلا برید صحنه های جالبی میبینید ولی اگر بلافاصله بعد از قطع شدن برق بیاید بیرون و برق وصل کنید هیچ صحنه ای رو نمیبینید. ۸) :idea:
این بازی میتونست خیل بهتر از RDR باشه.
اول قرار بود بازی اوپن ورد باشه بعد کم کم با تاخیر های زیاد بازی تبدیل شد به یک اکشن ادونچر ترسناک البته با ایده ای فوق العاده
داستان بازی فوق العاده بود
وقتی بازی میکردی حس کمبود روانی آلن- استرس او همرو میتوان به خوبی درک کرد .
تنهادر جنگل… در جستوجوی چیزی که خودش نمیدونه چیست
آلن برو بهسمت مپ بنزین برو!!!
نوری او را هدایت میکند
این موجودات چه هستند
نامزدش آلیس که این اوضاع را میبینید، به آلن پیشنهاد میکند که برای مدتی از کار فاصله گرفته و به کلینیک درمانی که در کنار شهر زیبای برایت فالز واقع شده برود. آنها در نزدیکی شهر تصادف میکنند( آلیس راننده بوده). وقتی آلن به هوش میآید، همسرش را پیدا نمیکند. او به طرز عجیبی ناپدید شده است.
در ابتدای بازی آلن ویک به همان کلینیک درمانی میرود تا بلکه درمانی برای بیماریاش پیدا کند. این کلینیک در نزدیکی شهر کوچک برایت فالز واقع شده و از سر و صدا و شلوغیهای شهر دور است. آلن در کلینیک دورههای درمانی را گذرانده و بیماریاش بهبود میابد. او دوباره میتواند بخوابد. آلن در کلینیک زنی مرموز را میبینید که بسیار به نامزدش آلیس شبیه است. به یکباره، دوباره خوابهای عجیب او باز میگردند و این بار در قالب کابوسهای وحشتناک.
آلن ویک دوباره شروع به نوشتن میکند. این بار او کتاب جدیدی را شروع میکند که بر پایه همان کابوسها نوشته میشود. در این میان واقعهای بسیار بسیار مرموز و وحشتناک رخ میدهد!
شهر برایت فالز شروع به تغییرات چندشآوری میکند و این تغییرات بسیار شبیه به کتاب جدید آلن ویک هستند. گویی نوشتههای آلن به حقیقت تبدیل میشوند! آلن با یک کلت و چراغ قوه باید از جان خود محافظت کند و بفهمد که چه اتفاقی در حال وقوع میباشد.
اصلا مهم نیست که گرافیک فنی بازی نسبتا پایین باشه
مهم اینه که از بازی لذت کافی رو ببری
اصلا کاری به گیم پلی و… ندارم
با این که همه ی اون ها هم عالی بود
موسیقی بازی بهتر از البوم های لیدی گاگاست!!!
پتری آلانکو با عملکرد شاهکار خود این سطح را در گیم ارتقا داد
وقتی می بینم که چرا تایمز این بازی رو بهترین بازی سال انتخاب کرد دلیلش رو میفهم
بعضی از بازی هستند که هنگام بازی حس عجیبی به انسان دست میدهد
این حس رو در LIMBO وALANE WAKE و ASSASINS CREED II دیدم
————————
دیالوگ پایانی بازی :
انسان ها خود نمیدانند بیدارنند یا خواب . پل های زندگی خود رو نابود میکنند و در تاریکی غرق میشند
همسر:آلن بیدار شو تو داری کابوس می بینی!!!
شایان کرمی
از این که نظرم مانند نظرات حامد طولانی شد عذر میخواهم
درضمن
حامد کجایی!!!
بابا کلت نداشت! هفت تیر داشت! بعد چرا این شاهکارا رو با اون مزقرفات گاگا مقایسه میکنی؟ :evil:
الان ده خط جواب نوشتم نا پدید شد
ولی خلاصه ی کلی
هفت تیر بود درسته و در روند بازی هم تاثیر زیادی داشت
مثالی که لیدی گاگا زدم WP و مقایسه ی کلی بود
موسیقی این بازی رو باید با AC II و AC:RE مقایسه کرد!!!
بله بله!
ممنان! :wink:
اون ده خطی هم که نوشتی فکر کنم توش کلمه مزقرف به کار بردی!(یعنی به جای ق؛خ گذاشتی که اگه اینجوری باشه نظرت کلا تایید نمیشه)
چرا ناپدید میشه!!!
Chrome
ما هم همچین اشتباهی رو کردیم.
—-
موسیقی بازی AC فراتر از بازی Alan Wake بود.
Leon S.K
نه بابا الکی ایراد میگیره!
بعدشم کم تر ادای منو در بیار :-P
چرا ناپدید میشه!!!
دیبازی هم اومده مثلا دیدگاه ها رو میخوان مدیریت کنن
بله! کدوم ادا؟ :-D
تا جایی که بنده می دونم دیالوگ پایانی این بود:
آلن: این یک دریاچه نیست،یک اقیا نوس است.
آلیس : آلن بیدار شو!
_________________
COD Team
درسته درستش این گونه است:
انسان ها خود نمیدانند بیدارنند یا خواب . پل های زندگی خود رو نابود میکنند و در تاریکی غرق میشند
همسر:آلن بیدار شو تو داری کابوس می بینی!!!
….
آلن: این یک دریاچه نیست،یک اقیا نوس است.
آلیس : آلن بیدار شو!!!
داستان اصلاً این طوری نیست!
alan wake بازی خیلی خوبی بود
بازی داستانی واقعا پیچیده و گیرا داشت قسمتی از داستان رو مینویسم:
،تنها و در دل جنگل در حال جستجو است.تنها صدایی که شنیده می شود،صدای پای آلن است و صدای باد ملایمی که به آرامی می وزد.گویی هیچکس در اطراف او نیست.هر از گاهی از روی خیال سرش را به پشت برمی گرداند تا مطمئن شود کسی او را تعقیب نمی کند.چند قدم جلوتر می رود.می شود از حالت چهره ی او و عرق روی پیشانی اش فهمید که نگران است.گویا اتفاقی در حال شکل گرفتن است،اماهنوز خبری نیست و او هست و خودش.اما صبر کنید،مثل این که صدایی شنیده شد.به یکباره موجوداتی از دهان زمین به بیرون آمدند!کلت خود را در میآورد.دست پاچه شده،اما هنوز خونسردی خود را حفظ کرده.چراغ قوه ی خود را روشن می کند و به سمت دشمنانش می گیرد،در کمال تعجب میبیند که آن ها درحال ذوب شدن هستند!……
همیچین داستانی کم پیدا میشه تو صنعت گیم پس داستان :۱۰
گیم پلی :
یکی از بهترین گیم پلی هایی که تا به حال بازی کردم رو همین alan wake داشت که زمانی که عرضه شد همه رو متعجب کرد (حتا فن هایه سونی کم اوردن و با کمال احترام بازیش کردن)حتا گیم پلی بازی به قدری جالب و دیدنی بود که برا تریلر هایی که از گیم پلی بازی به بیرون داده میشود سرو کله میشکستن!
و در کل گیم پلی خیلی جالبی داشت وقتی چراغ قوه (و…) رو میگرفتی ترف دشمنات بعد با گوله نفله میکردی شون چه حالی میداد .گیم پلی :۹.۵
فزیک بازی :
گرافیک هنری:بازی یکی از بهترین گرافیک هایه هنری رو داره و فک نکنم کسی پیدا بشه که از گرافیک هنری بازی اشکال بگیره امتیاز گرافیک هنری :۱۰
گرافیک فنی : بازی وقتی که عرضه شد گرافیک فنی بدی نداشت (نمیشه گفت بهترین بود فک نکنم تو پی سی هم بهترین باشه ) امتیاز گرافیک فنی :۸
ولی بزرگترین مشکل بازی این بود که خیلی دیرتر از موقعی که باید عرضه میشود عرضه شد و این کار بازی سازان نظر خیلی از منتقد هارو نسبت به بازی عوض کرد
امتیاز کل:۹.۳۷۵!!!(تا به حال نمره به این دقیقی دیده بودی ؟)
______________________________
aox.blogfa.com
کلتش رو در میاره؟ یا هفت تیرش رو؟
شما بخون ۷ تیر
به نظرم بازی از همه نظر خوب بود فقط اون رباتی که آخرش میاد چیه؟اون همه چیو به هم میزنه.اگه کسی فهمیده منم راهنمایی کنه
با این ایرادها آخرش اوضاع روحی Alan رو از اینی که هست بدتر میکنید و روانی میشه میره سراغ بتمن :lol:
بازی Alan Wake بازی بدی نبود گرافیک خیلی خوبی داشت وصداگذاریش خیلی خوب بود ولی داستانش خیلی بد بود مثلا میخواست داستان بازیوپیچیده کنه ولی داستان بازی افتضاح بودگیم پلی بازی تکراری بود تنوع دشمنای بازی کم بود بازی اصلا ترسناک نبود البته من نترسیدم شاید دوستان ترسیده باشن درکل Alan Wake بازی عالی نبود ولی میشد تحملش کرد :-D
واما ایجاد بحثی جدید:داستان افتضاح بود؟؟؟؟؟؟!!!!؟
۸-O 8-O و دیگر هیچ!
افتضاح بود؟؟؟!؟ :evil:
شما تعریفتون از داستان چیه؟
اینو کاملا قبول دارم
من که اصلا تو جو داستان نرفتم
دوست عزیز، اینکه شما تو جو داستان نرفتی با اینکه داستان بازی افتضاح بود تفاوت بنیادی داره! :wink:
این بنده خدا play نیم ساعت راجع به فرق تریلر و ترسناک توضیح داد باز میگه من نترسیدم :roll:
داستان بازی بد بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما خودتون به تنهایی به این نتیجه رسیدید یا کسی کمکتون کردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داستان بازی افتضاح بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
:oops: :oops: :oops:
امشب اینجا مهمونی داریم..! البته امیدوارم داداشیایی که دارم جوابشون رو میدم حرفشون رو پس نگیرن و پاش بمونن..!
.
اینکه بخوایم داستان شاهکار آلن ویک رو زیر سوال ببریم به نظرم شوخیه..! عمیق پرگره و به شدت تاثیر گذار با ظرافت بی نقص و روند دلهره آور.. من اگه بخوام داستان آلن ویک رو براتون تعریف کنم قسم میخورم ( اونایی که موتجه نشدن ) همین الان برای بازی مجدد ترقیب میشن..! ( شاید نوشتم )
.
اما قبل از اینکه بخوام براتون تعریف کنم داستان رو از sheva2 و captain price درخواست میکنم یکبار به صورت خلاصه قصه این بازی رو برامون بنویسن تا ما ببینیم حرفشون درسته که آلن ویک داستان نداره..!!!
.
جالبه منتظرما.. :wink:
.
——————————————
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
آفرین شاهین پیشنهاد خوبیه. ما منتظریم
مثل این میمونه که بگن داستان فیلم درخشش کوبریک بد بود ….. :!: :?: :arrow:
_______
Splinter Cell Retribution
_____________
CoD Team
گفتی Shining من سه بار اولی که این فیلمو دیدم هیچی نفهمیدم! :lol: ولی الن ویک … شب حرف زیاد دارم در موردش :wink:
شب که چه عرض کنم … نیمه شب … بامداد … سحرگاه :lol:
خیلی خودمون نگه داشتم آف تاپیک ندم اما این shining یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینماس و کوبریک یکی از بزرگترین کارگردانای سینما
البته به نظرم داستان شاینینگ و الن ویک رو اصلا نمیشه مقایسه کرد
پس مدرسه چی ؟ :wink:
از لحاظ پیچیدگی و عمق میشه مقایسه کرد … باز بهتر از Inceptionـه =))
من بخاطر سبک روایی داستان میگم که اتفاقا هر رو هم سبک روایی منحصر به فردی دارن اما راجع به inception به نظر من از اون فیلم هایی که مثل درخت زندگی داره حرفاشو و فلسفه ی اعتقادی فیلمساز رو بیان میکنه. برای اینکه بتونی درخت زندگی رو درک کنی لازمه از اکسپرسیونیست اطلاعات خوبی داشته باشه منم inception رو بیشتر نزدیک ای ن فیلم میدونم تا کار کوبریک
میبینم که بحث از آلن رسیده به پیچگوشتی !!!!!
بحث فیلمه ؟
شیطونه میگه منم بیام ولی فعلا حالش نیست شاید یکم آلن رو pc زدم حالم جا بیاد :roll:
———————-
من که میگم (قبلنم گفتم)
یک امکان تو سایت فراهم کنید به نام اتاق گفتگو تا بچه ها هر چه دل تنگشان میخواهد بگن تا اینجوری نشه دیگه
.
آلبرتم گاهی اوقات خود بخود کشیده میشه این سمت ها (سمت بحث های غیر ضروری) :wink:
ایول :wink:
البته حقم دارید نمیشه اجتناب کرد ازش ولی از من میشنوید اون امکانو فراهم کنید تا بچه ها راحت بتونند حرف بزنند. :wink:
@Albert Wesker
چرااز داستانش نفهمیدی؟ من که فیلم اصلا گیرم نمیومد بر حسب اتفاق یه شب تلویزیون ساعت ۱ شب گذاشت مث بقیه ی فیلمای کوبریک خیلی باهاش حال کردم :wink:
@NexusII
برای دیدن درخت زندگی فقط اکسپرسیونیم کافی نیست
برای درک این فیلم باید با
۱.کتاب ایوب:بخشی از سی ونه پاره ی عهد عتیق
۲.استن براکهیج:کارگردان آوانگارد و گمنامی که ترنس مالیک خیلی ازش تاثیر گرفته.
۳.ژان لوک گدار:همه میشناسیدش!
۴.بودیسم:یکی ازشاخه های هندوهاست
۵.جیمز جویس:نویسنده ایرلندی در قرن ۲۰
۶تءوری بیگ بنگ ۷.مفهوم زمان از نظر هایدگر ۸.غقاید سنت اکمپیس ۹.سیمون وی ۱۰.جریان سینمای مستقل در دهه ۶۰ و ۷۰ و…..
_____________________________
Splinter Cell Retribution Coming 2012
_________
CoD Team
آشنایی داشته باشی
(یادم رفت اینو بنویسم)
کی میگه بازی داستان نداره ؟
از این عمیق تر و دیوانه کننده ترم داستان مگه میشه ؟ :?:
شاید منظور دوستان از داستان نداره اینه که داستان معمولی نداره و داستانش عالیه و ما معیارمون معمولیه :!: :!: :!:
شاهین من خودم بازی رو دوبار تموم کردم اما به جرعت میتونم بگم که فقط ۶۰ درصدش رو فهمیدم!(زبانم خیلی تعریف نداره) ممنون میشم اگه کسی داستان بازی رو کامل باز کنه
دوستان عزیزبا اینکه اصلا وقت ندارم کل داستان بازی را تعریف کنم ولی مشکل داستان از نظر خودم میگم دوستانی که بازی نرفتن لطفا نخونن از اول بازی که الن با همسرش البته به پیشنهاد همسرش به یه سفر تفریحی میره که از این کابوس ها رها بشه تا جای که اون دو پیرمرد تو اسایشگاه به الن میگن برای این که به حقیقت پی ببره باید بره به اون مزرعه الن بادوستش فکر کنم اسمش باری بود به اون مزرعه میرن تا حقیقت را پیدا کنن داستان بازی تا اینجا خوبه خوب ولی ازاینجا به بعد که الن تو اون خونه تو مزرعه میخوابه وخواب می بینه که نمیتونه الیس از اب نجات بده و اون پیرزنه تسخیرش میکنه و میگه تنها را برگشت همسرش نوشتن این داستان مجبورش میکنه داستان بنویسه که این داستان واقیعت میشه الن داستان به صورت کامل نمی نویسه و به کمک شخصی که لباس فضا نوردی پوشیده فرار میکنه بعد سوار ماشین میشه وتصادف میکنه و بیهوش میشه وقتی هم به هوش میاد یک هفته از گم شدن همسرش می گذرد بعد هم که بیدار میشه پلیس ها الن میگیرن ومیندازنش زندان اخرای بازی اصلا جالب نبود داستان بازی دیگه بیخود میشه اینکه الن بعد از اینکه کلیکر را پیدا میکنه به وسیله اون پیرزن را نابود میکنه بعدشم که میره تو همون ویلا شروع میکنه به نوشتن اخر داستان کاری که همون نویسنده قبلی همون شخص که لباس فضا نوردی پوشیده نکرده بود یعنی باید تو همون ویلا پایان داستان مینوشت پایان داستانی که الن نوشت خیلی مسخره بود اینکه زنش برای شنا به رفته وقتی از اب بیرون میاد می بینه نه الن هست نه ویلا به هر حال من از داستان خوشم نیومد :mrgreen:
===خطر اسپویل شدن داستان===
این رو انصافاً تا حدودی باهات موافقم. داستان بعد از فصل ۴ یه جورایی مبهم و نا مفهوم می شه. چرا آلن پایان داستان رو اون طوری نوشت؟ آلن می گه در ازای پایان خوش و نجات پیدا کردن آلیس باید یه نفر فدا بشه و در واقع یه بهایی براش پرداخته بشه و اینجاست که آلن خودش رو فدا می کنه و داستان رو طوری می نویسه که آلیس غرق نشه و شنا بکنه و از دریاچه بیاد بیرون ولی در عوض خود آلن در دام تاریکی و Dark Place میفته. این یه جورایی شاید هم خوب باشه هم بد. شما رو نمی دونم ولی درک داستان برای من که خیلی سخته.
برای اینکه داستان بازی الن ویک رو درک کنی اولا باید تسلط کامل بر زبان انگلیسی داشته باشی دوما حداقل ۲بار بازی رو روی درجه سخته سخت(فک کنم اسمش nightmare بود) تموم کنی چون وقتی بازی رو روی سختی nightmare بازی کنی بهت بیشتر از صفحه های داستان رو میده
…………………………………………….
شاهین جان حتما داستان بازی رو تعریف کن (شبیه کاری که حامد انجام داد) چون من و خیلی از بچه ها زبانشون اونقدر خوب نیست که بتونن کامل از داستان سر در بیارن
من برنامه های زیادی برای اینکار داشتم وحتی داستان AC II رو برای سایت ارسال کردم اما متاسفانه تایید نمیشند!!
از لحاظ داستانی که در مورد این بازی حرفی نمی شه زد. سم لیک رو هممون می شناسیم و می دونیم تو این زمینه چه داستان پرداز و نویسنده ماهریه. همه ما اعجازش رو تو مکس پین دیدیم و لذت بسیار هم بردیم.
ولی خب بازی از لحاظ گیم پلی اون قدری که باید خوب نیست. مراحل تکراری می شن. معماها ساده و اغلب دم دستی اند. گرافیک بازی به خصوص در اوقات روز فوق العادست؛ ولی رنگ بندی بازی خیلی سرد کار شده (شاید از عمد) و تند ترین رنگی که در بازی می بینیم موقع روشن کردن منوره! غول آخر ها اون قدر سخت نیست و در نهایت تنها چالشی که بازی می تونه القا کنه کمبود مهماته و بس.
بهتره یه طور دیگه این جملات رو بیان کنم: اون قدری که مکس پین ما رو هیجان زده کرد یادتون هست؟؟ مطمئنا الن ویک نتونسته اون کار رو بکنه. حتی تلاش سرسختانه اونا و مثلا تقلید از فیلم (Inception) و تلاش در بهتر کردن ریتم و گیم پلی در دی ال سی های بازی هم اون قدر ثمربخش نبود. البته در کابوس آمریکایی احساسم اینه که این مشکلات در حال حل شدنه و بالاخره با یه بازی کامل روبرو خواهیم شد.
درمورد سرد بودن رنگبندی باید بگیم که بله حتما از قصد بوده! برای اینکه جو بازی رو سنگین تر نشون بدن! درمورد باس فایت هم بگم درمورد این بازی در حد خودش خوب بود! یعنی یجورایی خیلی سینمایی بود بازی! و انتظار وجود غول آخر هایی با سختی زیاد در حد deus ex نیست!
در حد deus ex :?: والله غولاش که برای من غول نبود وراحت میکشتمشون
شما حتما رو حالی ایزی میرفتی! من رو حالت نرمال رفتم خیلی سخت بود! رو هارد رفتم به فنا رفتم :twisted:
حالی=حالت
ای خدا این ویرایش کی درست میشه؟
حق با شماست. اکشن آلن ویک چندان چنگی به دل نمیزد، دشمنان تکراری، مراحل اکشن تکراری، معماهای پیش پا افتاده، رانندگی افتضاح… ولی مسئله اینجاست که آلن ویک اصلن یک بازی اکشن نبود. بیشتر شبیه یه جور فیلم تعاملی بود. راستشو بخواین من اونقدر مشتاق این بودم که ببینم اتفاق بعدی چیه که خیلی به اکشن و در کل گیم پلی بازی دقت نکردم. شاید اجزای آلن ویک به طور مجزا چیز دندانگیری نباشن اما مجموعه ی این اجزا معجونی رو به وجود آورده بود که بسیار لذت بخش بود.
دقیقا الن ویک ۱بازی به شدت داستان محوره . توی این بازی اکشن در خدمت داستان و فضا سازیه نه داستان در خدمت اکشن و مکانیزم های گیم پلی
همین اکشن ضعیف نقطه قوت بازیه. و یکی از المان های اصلی ترس بازی همین ضعیف بودن الن تو تیر اندازیه . وگرنه اگه قرار بود مثله مارکوس تیر بزنه که بازی به فنا میرفت.
Alan بچه ی با عشقیه،بر خلاف میل باطنیم دوست دارم کابوس هاش هیچوقت تموم نشه چون در اینصورت از یه شاهکار محروم میشیم.خداوکیلی فضاسازیش حرف نداره.پس Alan زود بخواب تا باز هم کابوس ببینی….شرمندم به خدا…
الن ویک بازیی که فوق العاده غم انگیز و داستان فوق العاده منحصر به فرد و پیچیده ای داره..الن ویک یک شاهکاریه که بازیکننده رو در خودش غرق میکنه…جو و اتمسفر جنگلهای تاریکش و خرابه هایی که انگار هیچکس در اون زندگی نکرده بخش عمده ای از الن ویک رو تشکیل میده…هسته اصلی بازیش نور و تاریکی و جستجو در مکانهای مه الوده و هوای گرگ و میشه که واقعا جالب کار شده و حس ترس رو به بهترین شکل ممکن به بازیکننده انتقال میده..به نظر من این بازی تو سبک psychic horrorبهترینه و هیچ بازیی رو دستش نیومده$
من که از تک تک لحظه های این بازی لذت بردم. جز سه بازی برتریه که روی اکس باکس بازی کردم. نظر همه ی دوستان عزیز و همینطور داورهای محترم جوایز اسپایک هم برام محترمه. اما بردن یا نبردن جایزه هیچ چیزی رو ثابت نمیکنه. به خاطر همین من خیلی اهمیتی به این جوایز نمیدم.
من خیلی حس خوبی در مورد ادامه دادن این بازی ندارم. دوست دارم همینجا تموم شه. نمیدونم چه جوری میخوان داستان رو ادامه بدن، فکر نکنم جالب بشه.
خود نویسنده بازی گفته که من داستان رو جوری نوشتم که بشه براش چند شماره دیگه ادامه زد! یه مورد دیگه اینکه منم نمیدونم چرا با آمریکن نایتمار حال نمیکنم! اکشن بازی زیاد شده و اون حس کمبود مهمات و ترس و تاریکی خیلی کم شده :cry:
-____________-
COD Team
بله، میدونم دوست عزیز. از پایان بازی هم کاملا مشخصه که سازنده ها قصد داشتن ادامه بدنش. :wink:
اما با این حال نمیدونم چرا حس خوبی نسبت به این موضوع ندارم. هر چی با خودم کلنجار میرم، میبینم که ادامه دادن این داستان خیلی جالب نمیشه. نمیدونم، امیدوارم حسم اشتباه باشه.
در مورد کابوس امریکایی، من بازی نکردم، احتمالن بازی هم نخواهم کرد، اما در مورد این بازی هم حس خوبی ندارم، نمیدونم چرا! شاید به خاطر اینه که یه بازی دانلودیه! اسم آلن ویک همچین با بازی های دانلودی جور در نمیاد!
من دیشب برای پی سی گرفتم اولاشم اونجا با ماشین با یه مرد تصادف میکنم بعد یه دفعه غیب میشه بنظرم گرافیکش واقعا از نسخه های کنسولی بالاتره که من تنظیمات گرافیک رو حداکثر گذاشتم بازی افت فریم داره من دلم رو صابون زدم که این بازی رو ۶۰ فریم اجرا بشه که از این بابت نا امید شدم اما واقعا فضا سازی وجو بازی خارق العادست نور پردازی هم کمتر بتل میشه گفت نیست اون دوستانی که میگن ترسناک نیست باید به همین توجه کنند که واقعا حس تنهایی تو این بازی واون مه غلیظ اوج ترس و دلهره رو به مخاطب القا میکنه
شما اولاش نیستی! شما دقیقا اولشی!
افت فریم متاسفانه در این بازی هستش و مربوط به شما نیست من با دو کارت گرافیکم افت فریم دارم در بعضی جاها روی ۱۲۰ و ناگهان ۳۰ بعد دوباره ۱۲۰ . کلا نوسان داره که به بحتمال زیاد از ناهماهنگیش با کارته . البته باید بررسیش کنم (یا درستش میکنند دوستان یا درستش میکنم :wink: )
Nightmareعزیز من روزولوشن رو میارم رو ۱۰۲۴در۷۸۴ بازی فوق العاده میشه عین اب روان میشه من که دارم با این بازی زندگی میکنم
درسته دوست عزیز اگه رزولیشن رو بیاری پایین درست میشه . اما کلا هنوز یکم مشکل داره که دارم درستش میکنم .
من با دو تا کارت نباید زیر ۱۲۰ بگیرم ازش اما گاهی اوقات یک پرش ۱ تا ۳ ثانیه ای روی ۳۰ !!!
الان بهتره . مخصوصا تو دموها !!!!
دموهارو با فریم ۳۲۵۰ اجرا میکنه :!: :!: (البته تند نمیشه و بیسش اونقدره)
——————
فعلا باید دستکاریش کنم .
:wink:
با سلام!
نایت مر عزیز، ممنون!
توضیحات شما می تواند مرا از اشتباه درآورد!
آیا این نرخ فریم در داخل بازیها همان نرخ فریم در فیلمها و انیمیشن هاست؟!!! آیا فریم انیمیشنها یا فیلمهای بازی واقعا ۳۲۵۰ است؟ آیا فیلمهای آلن ویک از قبل ساخته شده اند(مفهومی دارد)؟ حتی فیلمهای پیشرفته سینما هم بیشتر از ۶۰ فریم یا ۱۲۰ فریم را ساپورت نمی کنند. مگر دوربینهای پیشرفته علمی و برای انجام عملیاتهای خاص.
بنابراین اگر DVD فیلمتان در بعضی از صحنه ها یکدفعه لک انداخت از چه می تواند باشد؟ شاید یک خش بر رویش افتاده است. شاید… ؟
درباره بازیها چرا یکدفعه در برخی مراحل این افت را شاهد هستیم؟ چه عللی می تواند دخالت داشته باشد؟ بعضی علل در نسخه های کامپیوتری مشخص هستند. مثلا برای بازی نوار لوس آنجلسی آمدند آن بسته مکمل را ارائه دادند که مشخص است اشکال از شرکت سازنده بازی نبوده است. اما در بازیهای کامپیوتری به چند علت مشخص می تواند اشاره کرد؟
آیا فکر نمی کنید اگر علت از کرک بازی و موارد دستکاری شده نباشد، نمی توانید کار دیگری را صورت دهید جز …
—
نرم افزار Fraps چقدر دقیق و حرفه ایست؟ معیارش در محاسبه فریمهای داخل بازی چیست؟ در ظرف همان دو ثانیه افت، چند فریم در ثانیه پردازش واقعی می شود؟ فریم در ثانیه… دقت فرمایید! از نقطه A به نقطه B رفتن را چگونه میتوان فریمش را در بازیها محاسبه کرد؟
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
سلام حامد جان دوست خوبم .
داشتم فو.تبا.ل کشترین بازی تاریخ رو میدیدم !!
————–
درمورد سوال اولت حامد جان میتونم بگم هم آره هم نه !!
استا.ندار.دش همونه تقریبا اما با کمی تفاوت .
نرخ فریم رو میشه مثل یک واگن باری در نظر گرفت که مثلا حج.مش ۵۰۰۰ تا هستش اما به خاطر استا.ندار.د ها شما نمیتونی بیشتر از ۶۰ تا بار بزنی !! (این نرخ فیلم ها هستش )
اما نرخ رند.رگیری و پردا.زش های همزمان بسیار بالا هستش و من در اون نرخ فریمی که گفتم (۳۲۵۰) بیس و پیمانه برای پردازش کارت در اونجا اونقدره و نرم افزار Fraps اون رو مینویسه . اما فریم فیلم که در آلن ویک پخش میشه ۳۰ هستش (قبلا ضبط شدس البته در دموهای سینمایی که کاملا معلومه)
این نرمافزار در حقیقت به شما میگه که در اون پر.دازش گرافیکی که هم اکنون شاهدش هستید کارت شما میتونه اون رو با نرخ ۶۰ یا بیشتر پر.دازش کنه .
این به معنای این نیست که بازی باید مثلا اگه با ۱۲۰ اجرا میکنه دو برابر سریع تر بشه !! این به این معنا هستش که توانایی پر.دازش کارت برای اون لحظه از پردازش دو برابر همون لحظه هستش . البته اگه نرخ فریم زیر ۶۰ باشه (که استاندارد معمول بازی هاست) قطعا بازی تیک یا کند میشه .!!
در مورد افت فریم در بعضی موارد دلایل مختلفه :
– ظعیف بودن پاور !! – کم آوردن کارت گرافیک برای پردازش اون لحظه از بازی بدلیل حجم بالای مثلا بافتها و … – گرم کردن کارت گرافیک !! – کرک و .. – …
————-
بله اگه علت از کرک و موارد بالا نباشه نمیشه کاری کرد چون ممکنه حتی ضعف بازی یا مچ نبودن با سیستم باشه !!
اما باز هم روش ها و کارهایی هستش برای بالا بردن نرخ فریم که بیشترش خ.طر.نا.که !!
Fraps : که توضیح مختصری دادم . در کل دقت خوبی داره و اس.تاندا.رد هم هستش . اما بله در هر ثانیه طبق اس.تاند.ارد باید ۶۰ فریم پردازش نرمال باشه . اما در بازی و مخصوصا رندر همزمان در بعضی بازی ها این یک اس.تاندا.رد هستش اما کاربردی نداره !! شما اگه در اون بازی (مثل اسکایریم) از A به B به سرعت ۱۰۰ متر بر ثانیه برید مقدار پرد.ازش انجام شده بر نرخ فریم بستگی به محیط و آب.ج.ک.ت های حضور یافته در اون داره مثلا ۲۰۰۰ تا پردازش !! اما اگه بار دیگه همون مسیر رو برید اینبار یک پروانه به محیط اضافه بشه میشه ۲۵۰۰ تا !!
فکر کنم متوجه شده باشی دوست من ، منظور ک.لیم چیه !!
———
در کل وقتی در یک بازی مثلا همون اولش که اجرا میکنید و لوگوی بازی میاد نرم افزار عدد ۲۵۰۰ رو نشون داد تعجب نکنید!! این یعنی کارت شما میتونه اون فیلم رو با اون سرعت پردازش کنه (در حقیقت سرعت پردازش کارت رو نشون میده)
که اگه دقت کنید اگه vsync فعال باشه اون به ۶۰ میرسه چون کارش اینه که سرعت پردازش و اجرا اون لحظه از کارت رو با خروجی برابر کنه .
با سلام!
نایت مر عزیز ممنون!
اما… خیر! چرا؟
استاندارد شده چون همین مقدار کفایت کرده و لازم بوده است. برای نمایش یک فیلم همانند آواتار نرخ فریم ۲۴ فریم در ثانیه کافی و لازم بوده است. بعبارت دیگر لزومی نداشته که این فیلم با ۳۰۰ فریم در ثانیه تصویر برداری شود که موجب بالاتر رفتن هزینه تولیدش می گردد. و با همین نرخ فریم بخوبی در پرده سینما درخشیده است.
نرخ فریم به میزان به روز شدن تصاویر در ثانیه اطلاق می گردد. در فیلم و نگاتیو، هر حرکت به چندین تصویر ثابت تقسیم می شود. یعنی ۳۰ فریم بر ثانیه به معنی گرفته شدن ۳۰ تصویر در هر ثانیه می باشد. حال هر چقدر فریم بر ثانیه کمترباشد، تصاویر نمایش داده شده کمتر و در نتیجه یک حرکت که از چندین تصویر یا فریم تشکیل شده، سریعتر یا بریده بریده تر نمایش می یابد(همانند فیلمهای کلاسیک قدیمی). حال اگر تعداد فریمها افزایش یابد، میزان تصاویر ضبط شده یا فریمها بیشتر شده و در نتیجه یک حرکت که از چندین تصویر یا فریم تشکیل شده، روانتر و واقعی تر نمایش یافته و با بالاتر رفتنش این حرکت آهسته تر می شود که مورد نیاز کارهای تحقیقی و علمی است که از حرکات بسیار سریع تصویر برداری میشود.
بنابراین نرخ فریم ۳۲۵۰ در انیمیشنها نادرست است چرا که بعنوان نمونه فیلمهای آلن ویک از پیش رندر شده بوده و دارای ۳۰ فریم بر ثانیه بوده در رزولوشن ۷۲۰*۱۲۸۰
در بازیها این نرخ فریم یا نرخ پردازش، به سرعت به روزشدن تصاویر اطلاق می شود. در بازیها تمامی خصوصیتهای گرافیکی در نظر گرفته شده با توجه به سخت افزار موجود برای پردازشش، در نظر گرفته میشود. یعنی اگر قابلیت پردازش سخت افزار مورد استفاده پایین تر از المانهای گرافیکی باشد، برای رفتن کاراکتر از A به B در یک ثانیه، تصاویر استاتیک گرفته نمیشود بلکه بافتها و افکتها و محاسبات ریاضی دیگر نیز توسط سخت افزارها محاسبه شده و سرعت بروز شدن تصاویر از A بهB در حدود ۶۰ فریم می شود. این درصد باید بقدری بهینه و کنترل شده باشد، تا در صحنه های مختلف بازی از مقدارش کاسته نشده تا مشکلات بروز شدن تصاویر پیش نیآید. که مدیریتی بس حرفه ای بر روی منابع و ارکان بکار رفته در هر قسمت بازی می خواهد… خصوصا در کنسولها!
به تمامی آنها کارآیی موتور بازی سازی و گرافیکی مورد استفاده را نیز بیفزایید.
بنابراین اگر بنابر گفته شما، نرم افزار فوق در جایی نرخ فریم فیلمی را ۲۵۰۰ اعلام کرده و در جایی دیگر در داخل بازی نرخ فریم را ۶۰ اعلام می دارد که در حالت اول مقدار پردازش کارت گرافیکی ۲۵۰۰ است و در جای دیگر بدلیل مختلف آنرا ۶۰ نشان می دهد اشتباه است. چرا که نمایش فیلم و اختصاص منابع بر عهده کارت گرافیکی نمی باشد و آنچه که از نرخ فریم فیلم نمایش داده می شود، همان تعداد کل فریمهای تشکیل دهنده اش است. و این درست است!!!
و اگر “وی سینک” فعال باشد همان میزان فریم بر ثانیه را در فیلمها نمایش می دهد.
—
درباره علل افت فریم می توان این موارد را به موارد شما افزود: کارآیی موتور بازی سازی و گرافیکی، مقدار کیلوی تکسچرها و نحوه مدیریت آنها، حافظه های نهانی و فیزیکی، معماری و نوع پردازنده بکار رفته و معماری و نوع کارت گرافیکی، مدیریت المانهای گرافیکی بکار رفته در بازی، قابیلت تغییر و انتخاب پیش فرضهای گرافیکی، درایورهای مورد استفاده، مدیریت منابع سخت افزاری کاربر همانند دیسک سخت و …
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
سلام حامد جان .
در مورد استاند.ارد و تعریف فریم در ثانیه و اونهایی که در مورد فیلم ها گفتی کاملا موافقم و اگه دقت کرده باشی من هم یکجو.رایی گفتم که چجو.ریه اما توضیح دقیق رو شما دادید .
بله کلا فیلم از تصاویر زیاد پشت سر هم تشکیل میشه و ۳۰ فریم یعنی ۳۰ تصویر در هر ثانیه گرفته شده و … (که شما دقیق گفتی و من نیاز نمیدونم بگم)
در مورد دوربین های سرعت بالا که صر.فا برای کند کردن یک عمل سریع از آنها استفاده میشه هم که همنظریم و کاملا درسته . مثلا یک انفجار در یک فیلم ممکنه از چند زاویه نشون داده بشه و طولش ۵-۶ ثانیه باشه !! در صورتی که در واقعیت ۱ ثانیه هم نمیشه !! (اینجا دوربین های پرسرعت میان وسط)
————–
اما حامد جان خیر !!
شما هنو.ز هم منظو.ر من رو نگ.رف.تی .!!
وقتی در یک پرد.ازش گرافیکی که بصورت فیلم و نرخ فریم ۳۰ باشه (در حالی که وی سینک هم خاموشه) مقدار عدد نمایش داده شده خیلی بیشتر از ۶۰ مثلا ۲۵۰۰ هستش به این معنی نیست که اون فیلم داره با سرعت ۲۵۰۰ فریم (همون تصویر و عکس) در ثانیه نمایش داده میشه . به این معنی هست که چون ر.ند.ر و کار اضافی برای کارت گرافیک نیست و داره یک تصویر از پیش ر.ند.ر شده و بصورت فیلم در اومده رو نشون میده کارت گرافیک اون رو با سرعت ۲۵۰۰ پرد.از.ش میکنه اما خروجی همون ۳۰ هستش . اینجا سرعت پر.داز.ش رو نرم افزار نشون میده . تقریبا در تمام بازی ها در دموهای آغازین که لوگو بازی نشون داده میشه (که معمولا پیش ضبط شده و فیلم هستند ) سرعت خیلی بیشتر از ۶۰ هستش .
اما در بازی به همون دلایلی که خودتم گفتی نرخ فریم رو ۶۰ میره (برای من اکثرا ۱۲۰ هستش) اما باز هم خودت اشا.ره کردی که اینجا اص.لا تصویر و خروجی یکسا.ن و از پیش آماده شده نیست که تصاویر و فریم ها مشخص باشند بلکه در همون لحظه آ.نی پردازش و خلق میشن (مثل تیر زدن به دیوار و سو.را.خ شدنش که همون سو.را.خ شدن دیوار حداقل چندین تصویروفریم به خروجی اون محیط اضافه میکنه) .
من پر.داز.ش پشت صحنه و اونی که کا.ربر متوجه نمیشه و توسط کارت انجام میشه منظو.رمه نه خروجی که به کمک ف.ی.ل-ت-ر (vsync) میشه ۶۰ که استا.ندا.رد خروجی و مانیتور هستش . — ادامه ..
ادامه …
بزارید دقیق تر بگم وقتی یک نرم افزار مثلا در کراسیس ۱۲۰ نرخ فریم رو نشون میده یعنی در اون لحظه محیط داره با سرعت ۱۲۰ فریم در ثانیه رف.رش میشه (Refresh) نه اینکه داره با سرعت ۱۲۰ فریم در ثانیه پخش میشه . اینها خیلی با هم فرق میکنند و من دقیقا منظورم همینه .
شما در فیلم و تصاویر آماده Refresh رو ندارید چون همه چی آماده شدست و داره پخش میشه اما در وسط بازی تصاویر خلق میشن پس شما مدام Refresh شدن رو دارید و اون محیط مدام داره بروز و تازه میشه . دقت کردید اگه در بیشتر بازی ها وقتی به دیوار چند تیر شلیک کنید بعد از چند ثانیه رد گلوله ها کم کم محو میشه !!
اینجا حرف من معنی پیدا میکنه چون یک محیط (همون مپ خودمون با تمام آبجکت هاش) باید Refresh بشه تا مثلا بر اثر یک انفجار و رد اون روی زمین به اون شکل باقی نمونه و اگه شما مر.دید ! و دوباره از اونجا رد شدید ، رد نارنجک روی زمین نباشه !! چون مپ از قبل لود شده اما مدام Refresh میشه . اینجاست که حرفهای من مبنی بر ۱۲۵۰ یا ۲۵۰۰ فریم بر ثانیه معنی پیدا میکنه چون مربوط به پردازش و Refresh کردن کارت در ثانیه میشه و اون نرخ فریمی که همه تصور میکنند با این فرق میکنه . و کار همون نرمافزار هم همینه و اینو نشون میده اما چون استا.ندار.دش نشون دادن بر اساس نرخ فریم در ثانیه هستش اون رو نشون میده .
——————
البته این رو هم اضافه کنم که در بازی ها رو هم شما درست گفتی و تقریبا همون حرفهایی که من الان زدم رو میرسونه . شما در بازی با عواملی مطلوب که مهمترینشون قد.رت کارتتونه میتونید نرخ فریم ۱۲۰ یا بیشتر هم داشته باشید که صد البته باید (وی سینک) رو فعال کنید تا تصویر خروجی مانیتور لک و خط بر نداره تا خروجی همون ۶۰ یا ۳۰ استانداد بازی و مانیتور بشه .
—————-
امیدوارم متو.جه شده باشی چرا میگم مثلا در آلن ویک در دموها نرخ فریم بالا نشون داده میشه در صورتی که پردازشی انجام نمیشه و تصاویر از پیش آماده شده و فیلم هستند . کاش میتونستم نشون بدم که واقعا اینجوری نمایش داده میشه .
———————
در مورد افت فریم هم که کاملا هم نظریم و تمام حرف هاتو قبول دارم
– با تشکر از شما دوست خوبم
با سلام!
دیدگاه شما:” وقتی در یک پرد.ازش گرافیکی که بصورت فیلم و نرخ فریم ۳۰ باشه (در حالی که وی سینک هم خاموشه) مقدار عدد نمایش داده شده خیلی بیشتر از ۶۰ مثلا ۲۵۰۰ هستش به این معنی نیست که اون فیلم داره با سرعت ۲۵۰۰ فریم (همون تصویر و عکس) در ثانیه نمایش داده میشه…”
شرح من: خیر…منظورم من هم این نبود که عنوان نمودید. معلوم است که وقتی فیلمی با ۳۰ فریم بر ثانیه تهیه می شود، منظورش همان ۳۰ فریم در هر ثانیه است و نه ۲۵۰۰ !
بنابراین خروجی همان مدنظرست که ورودی بوده است. بنابراین نوشتن ۲۵۰۰ یا هر عددی که مربوط به پردازش کارت است از طرف شما، شبهه ای را در نزد خوانندگان غیر مطلع حاصل می دارد.
درباره “بروز رسانی” (Refresh) هم در دیدگاه خودم : ” در بازیها این نرخ فریم یا نرخ پردازش، به سرعت به روزشدن تصاویر اطلاق می شود. در بازیها تمامی خصوصیتهای گرافیکی در نظر گرفته شده با توجه به سخت افزار موجود برای پردازشش، در نظر گرفته میشود. یعنی اگر قابلیت پردازش سخت افزار مورد استفاده پایین تر از المانهای گرافیکی باشد، برای رفتن کاراکتر از A به B در یک ثانیه، تصاویر استاتیک گرفته نمیشود بلکه بافتها و افکتها و محاسبات ریاضی دیگر نیز توسط سخت افزارها محاسبه شده و سرعت بروز شدن تصاویر از A بهB در حدود ۶۰ فریم می شود. این درصد باید بقدری بهینه و کنترل شده باشد، تا در صحنه های مختلف بازی از مقدارش کاسته نشده تا مشکلات بروز شدن تصاویر پیش نیآید. که مدیریتی بس حرفه ای بر روی منابع و ارکان بکار رفته در هر قسمت بازی می خواهد… خصوصا در کنسولها!”
بصورت کلی اشاره داشتم که با توضیحات بیشتر شما درک بهتری را برای دوستان عزیزم نتیجه می دهد.
—
در کل بحثی چند خطی و خام، با سوالات و توضیحات این حقیر و در ادامه با توضیحات شما دوست عزیز، تبدیل به بحثی پخته تر و مفیدتر برای همه دوستان عزیزم شده که در این برهه زمانی، سودی برند.
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
بسیار ممنونم دوست عزیز .
بله باید همان اول دقیق تر میگفتم که آن عدد نشانگر پردازش گرافیکی هستش نه نرخ فریم و کاملا مواقم .
بله و اینجاست که ارزش یک دوست مشخص میشود . شاید اگر شما نبودید خیلی ها با اون حرف نصفه نیمه من (فریم ۳۲۵۰) دچار اشتباه میشدند ولی با توضیحات کامل شما و نکات من میشه گفت که بار علمی عزیزان و خود را دو چندان کردیم . از این موضوع بسیار خوشحالم دوست خوبم .
—————
باشد همیشه در کنار مان باشی و نکات و نکته بینی هایت را در اختیارمان بگذاری .
به امید موفقیت روز افزونت دوست خوبم :wink:
دوستان هرکی نسخه PC این بازی رو بازی کرده یه نقد خیلی کوتاه از نظر فنی (سرعت فریم ریت . کیفیت باف و….) بنویسه! ممنون
پایین یک چیزایی نوشتم چنتا عکسم گذاشتم :wink:
۱داستان فوق العاده قوی و منسجم .سناریو نویسی عالی . شخصیت پردازی فوق العاده وفضاسازی بینظیر این بازی باعث شد الن ویک بشه یکی از بهترین بازی های زندگی من. واقعا بازی انقدر داستان غنی داشت که میشه در رابطه با اتقاقات فرعی bright falls چندتا کتاب نوشت یا فیلم ساخت اما از همه ی اینها درخشان تر سبک روایی شگفت انگیزه سازندگان و نویسندگان بازی بود که واقعا منو تحت تاثیر قرار داد
فقط من یه چیزی اینجا بگم بازی الن ویک یه بازی با ژانر وحشتناک نیست بلکه مهیج هستش حالا چه فرقی میکنن این دو ژانر الان میگم ژانر وحشتناک(horror) بر اساس ایجاد ترس,انزجار و نفرت تعریف میشه در صورتی که ژانر مهیج(thriller) هیجان,اضطراب و تشویش عناصر اصلیش هست و قرار نیست توی بازیهای thriller از موجودات وحشتناک استفاده باشه. با توجه به این تعریف میتونیم بگیم که بله بازی الن ویک اصلا ترسناک نیست بلکه دلهره اوره مخصوصا این اضطراب وقتی بیشتر میشه که با پیدا کردن صفحه های کتاب از اتفاقی که هنوز نیفتاده با خبر میشی
پیشنهاد میکنم نقد اقای متین ایزدی رو تو شماره ۷۷ دنیای بازی مطالعه کنید
باهات موافقم به نظر من یکی از بهترین بازیها بود که حس هیجان رو به من داد ولی این بازی رو نباید با سبک وحشتناک مثل سایلنت هیل مقایسه کرد چرا که سبکشون با هم متفاوته
و همینطور نقد آقای بابک نمازیان که AW رو تقلیدی از بازی های امتحان پس داده ی دیگه میدونه
جالبه براندو اون جایی که به نفعشه حرف از متین ایزدی میزنه و همه رو به اون ارجاع میده اما اینجا میگه بابک نمازیان!
در مورد پرونده آنچارتد:تو اون پرونده آنچارتد هیچ مخالفی نداشت و همه در ستایشش نوشته بودن.
اما در مورد آلن ویک:تو اون پرونده یه نفر مخالف بازی بود و برای همین به این نکته اشاره کردم
آقا ما بنویسیم امضا کنیم که آنچارتد ۳ بهترین بازی تاریخ بشریت هستش شما بیخیال میشی؟! :mrgreen:
دوست عزیز، نظر شما و همه ی دوستان گل دیگه برای من محترمه. ولی من نمیدونم هدف شما از این کامنت چی بود. دوست عزیز، آنچارتد بازی مورد علاقه شماست؟ بسیار عالی، نظر شما بالای سر بنده. ولی اینکه شما میای به در و دیوار میزنی که مثلن ثابت کنی حرف شما درسته و حرف دیگران غلطه اصلن برازنده ی شما نیست.
مطمئن باشید سونی و مایکروسافت به تنها چیزی که فکر میکنن جیب خودشونه. اصلن درست نیست ما اینجا به خاطر اونا بزنیم تو سر و کله ی همدیگه.
ممنون از اینگه به نظرم توجه میکنید. :wink:
بابا بی ادبی نشه اما بابک نمازیان کسیه که کوهنورد رو بهترین بازیه سال ایران میدونست…در حالی که طه رسولی شدیدا از بازی انتقاد کرد$پس نمیشه گفت چون یکنفر این حرفو زده بازیش خوب نیست..برو ویکی پدیا ببین راجبه الن ویک چی نوشته :wink: $
از کامنتم برداشت بد نکنید..منظورم اینه نظرات متفاوته..
اقای براندو من فقط می خواستم بگم این بازی برخلاف تصور خیلیا سبکش در ژانر وحشتناک دسته بندی نمی شه حالا این بازی از بازی های دیگه تقلید کرده رو میسپرم خود بچه ها تصمیم بگیرند
دوست عزیزم، PLAY مهربانم.
من نگفتم AW از کسی یا چیزی تقلید کرده،من فقط گفتم نقد بابک نمازیان رو بخونید.آقای نمازیان گفتند از چند بازی مختلف تقلید کرده
اگه یک بازی از بازی های دیگه (به قول شما امتحان پس داده) درس بگیره و یک اثر بیاد ماندنی بشه خب خیلی خوبه و هر منتقدی هم باید اینو قبول کنه . :wink:
با سلام!
با تشکر از Play عزیز و توضیح بجای او!
—
اما… آیا بازی آلن ویک نمی تواند در قامت ترسناک جلوه گر شود؟ در حالیکه بازی در سبک اکشن/ماجراجویی/ترسناک (Horror) دسته بندی شده است. بله! بازی اکشن/ماجراجویانه بوده و دارای هیجان هم باید باشد. بازی ترسناک است اما نه از نظر قیافه دشمنانش… از زیر لایه های روانشناختی ذهن و روح آلن!!! که بر بازی جاری شده است. حرفهای او در بازی مبهم و در معنا پوشیده تر است. راز آلود است. حرفهایی است که آلن(نویسنده بازی) بهتر می فهمد و برای فهمش نیاز به دقت فراوانی است که …
کسانی که این مکاشفه های روحی را طی کرده اند می دانند که تاریکی های زیادی انسان را تهدید می کند(کلیدی برای شناخت بهتر آلن). که می توانند ترسناک باشند. ترس فقط ناشی از موجودات زشت نیست. گاهی ترس می تواند بخاطر از دست دادن چیزهای زیبا هم باشد!!!
—
با تشکر از همه دوستان عزیزم!
بله کاملا درسته
به نظر من القای ترس ناشی از از دست دادن چیزهای زیبا یکم سخته و نیاز به شخصیت پردازیه خوب شخصیت داستان داره طوری که خودت رو جای شخصیت داستان بدونی که به نظر من سازنده ها تونستند این ترس رو در وجود بازیباز به وجود بیارن
قوی ترین بازی ای که جعبه ی مجهول ۳۶۰ درجه به آن میبالید، اما توان مراقبت از این عزیز رو نداشت به طوری که حال مینویست دیگر نمیبالد!!!… ( درست مانند LIMBO )
___________
( HUGO )
بیژن جان این ادبیات خیلی زشته . لطف کنید بذارید کسانی که جعبه ی مجهول دارن با کنسولشون که فروششم از ابر کنسول های شما کمتره راحت باشن شما جای ترول کردن میتونید نظر ندید در این پست
خوشم اومد نکسوز جان..
____________________________
امیرمسعودبهداد ازانجمن عاشقان جعبه ی مجهول :arrow:
قربون شما امیر جان
به نظر من این بازی در حقش اوج نامردی صورت گرفته … بازی ای دارای گرافیک خوب , نور پردازی عالی و داستانی گیرا ( یکی از قشنگ ترین داستان ها در میان انحصاری های x360 تا چند وقت پیش ) و صدا گذاری فوق العاده بود ولی همه ی این خوبی ها قربانیه تاخیر های بد سازندگان شد و باعث شد حتی بهترین بازی x360 هم نشه ! … ولی ۲ مورد اشکال در این بازی ( از نظر من ) وجود داره : ۱ ) کمی تکراری شدن گیم پلی در بعضی مواقع ( نه همیشه ) . ۲ ) رانندگی بازی که قبول دارم این بازی نیاز چندانی به رانندگی نداره به جز چند مورد ولی برای همون چند مورد هم رانندگی خیلی بد کار شده بود . که امیدوارم در نسخه ی بعد با حل کردن این دو مشکل بازی رو از خوب به خیلی خوب تبدیل کنند .
خب آلن ویک رو بریم..:
.
قدم های خسته و تنهای نویسنده رمان های ترسناک در جنگل تاریک روزنه روشنی همراه با چراغ قوه همیشگیش را پدیدار می کند.. در جستجوی چیست..؟ خواب یا حقیقت..؟ به دنبال همسرش می گردد یا پایان بخشیدن به کابوسی بی انتها..؟
.
آلن ویک شاهکار صنهت بازی های این نسل همه چی داره.. یه قصهی پرگره و عمیق که شخصیت اصلی رو با اتمسفری که ساخته از دل داستان درآورده.. یه تم از موسیقی بینهایت همراه بازی و گرافیک به شدت ظریف در بافت ها مخصوصا نورپردازی و سایه زنی..
.
تا همین جا رو بریم..
.
————————————————
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
بابا این چه وضعیه؟؟ الان ۲ روزه دارم کامنت میزارمو صبت نمیشه :evil: :evil: :evil:
alan wake در مجموع بازیه خوبی بود و داستان جالبی هم داشت, اما نمیتونیم بگیم که توی سبک Survival Horror به پای بازیهایی مثل Fatal Frame یا Silent Hill میرسه
یه مساله که واسه من توی بازی بود این بود که احساس میکردم دشمنام ادمهای عادی هستن و باعث میشد توی مبارزات هیچکونه حس ترس خاص یا هیجانی بهم دست نده. با توجه به شکل ظاهریشون حتی نمیشد این حالت توی ذهن به خوبی تجسم کرد که دشمنانی از تاریکی هستن. اما محیط مخوف جنگل با درختان سر به فلک کشیده که به حالت وحشتناکی تکون میخوردن و به زیبایی طراحی شده بودن همراه با صذا گذاری خوب و نور پردازی زیبا حس ترس بیشتری میداد
خب…به نظر من Alan wake واقعا بازیه خوبی بود…گرافیکش خیلی خوب بود….داستانش خیلی خوب بود….شخصیت Alan هم خوب بود….اما به نظر من فضاسازیه بازی و اون جوی که باید تویک بازیه ترسناک باشه تو Alan Wake نبود….دشمن های بازی هم اصلا ترسناک نبودند….در کل فکر نمی کنم کسی الان ویک رو به خاطر ترسش بازی کرده باشه….اما به عنوان یک بازی روانشناسانه با داستانی گیرا واقعا ارزش بالایی داشت… :wink:
راجع به فضاسازیه ترس..: بازی تو این قسمت موفقه.. چرا موفقه..؟ آلن ویک با چند تا المان اتمسفر ترس رو کاملا می سازه.. یک: احساس غربت و گم شدن آلن در کابوس – ۲: استتار دشمنا به رنگ شب و درواقع نیروهایی که از تاریکی هستند – ۳: موسیقی به شدت درست.. این موسیقی مخصوصا تو جنگل اینثدر هنرمندانه کار شده و همچنین صداهای محیط که اون اتمسفر غربت جنگل رو درآورده.. حالا وقتی این هارو کنار هم قرار میدیم بازی کاملا میتونه یک روند دلهره آور به مخاطب تزریق کنه.. وقتی قدم از قدم رو با این دلعره ورمیداری که نکنه یکی از اطراف بیاد.. یعنی بازی بینهایت در ساخت فضای مورد نظرش موفقه.. آلن ویک بازی ای نیست که بخواد با موجودات ترسناک و خون و خون ریزی بترسونه.. آلن ویک با داستانشه که میترسونه با فضاهای دلهره آور میترسونه.. و بر خلاف نظر تو معتقدم حتما تو ساخت اتمسفر موفقه و کاملا حس دلهره درومده از بازی..
.
———————————————–
Oяіgіиαℓ ® ™
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
Jeиeяƛℓ ShƛwƝ © ۲۰۱۲™
به به عجب موضوع ججالی خواهد شد
الن ویک کدوم الن ویک
نکنه امریکن نایتمار رو میگید
تخه من الن ویک رو رو کنسول ها ۱۰۰۰ سال پیش تموم کردم چیزی یادم نمیاد
برو هر موقع یادم اومد بهت میگم بیا
یکی از بهترین بازی های سال ۲۰۱۰ که کلا با ناکامی های زیادی همراه بود
همراه با اومدنش تو همون سال gow & rdr هم اومدن تا این بازی زیاد دیده نشه
من خودم یکی دو ماه پیش تمومش کردم (رو کامپیوتر) و فوق العاده بود
ولی اصلا ترسناک نبود :mrgreen:
ps3 is god
ما که پولش را نداریم
تازه اگر داشته باشم هم با این سرعت ایترنت ۲ ساعت طول می کشه
فقط برای ان ها یی خوب که با pc دارند بازی میکنند :cry: :cry: :cry: :cry: :cry:
آقا ما بحث این بازی رو یه بار قبلاً نکردیم؟؟؟؟