از احساسهای مشترکی که بین همه مخاطبین بازیهای ویدئویی وجود دارد، انتظار است. انتظار برای منتشر شدن بازی محبوبمان به درجات مختلف در بین همه ما گیمرها شکل گرفته و وجود دارد. انتظار به میزان شدتی که ایجاد میکند، هیجان و استرس حاصل از آن را زیاد کرده و بر روی ارتباط ما با نتیجه نهایی که بازی است تاثیر مستقیم میگذارد. حال بعد از چهار سال انتظار بازی جدید آقای هیدئو کوجیما یعنی بازی Death Stranding منتشر شده است. این کارگردان افسانهای بعد از جدا شدن از کونامی و حاشیههایی که در این زمینه داشت، با عنوانی جدید و با شعار ارتباط بازگشته است تا داستان دنیای جدید با شخصیتهای جدیدی را که خلق کرده است را برایمان روایت کند. عنوانی که به گفته کوجیما اساس آن بر پایه ارتباط خلق شده است و حال ما در بررسی تازه ترین اثر استودیوی Kojima Productions بازی Death Stranding می خواهیم به این نکته بپردازیم که این مهم تا چه سطحی از ارتباط را توانسته است برقرار کند. ارتباطی بین مخاطب و بازی که رابطه مستقیم و حیاتی با انتظار دارد.
این نقد بازی پس از تجربه ی ۶۲ ساعته بازی Death Stranding روی کنسول PS4 نوشته شده است.
بررسی بازی Death Stranding، یک تجربه جدید
کوجیما بارها تاکید کرده است که در بازی جدید خود در حال تعریف یک سبک جدید است. سبکی که برخلاف عناوین مرسوم حال حاضر، بیشتر بر روی ارتباط بین گیمرها تاکید دارد. حالا یا از لحاظ داستانی و یا از نظر مکانیکهای گیم پلی؛ باید بگویم که بازی سبک جدیدی را تعریف نمیکند. اما این که بگوییم بازی کوجیما یک تجربه جدید است، بی راه نگفتهایم. بازی یک اکشن/ماجراجویی سوم شخص که هدف در آن رساندن و تحویل بستههای مختلف به مقصد است. نمیشود گفت که شاخصههایی که در Death Stranding وجود دارند در هیچ بازی دیگری دیده نشده است اما این را میتوان گفت که مجموع این شاخصهها به بهترین شکل در بازی Death Stranding گردآوری شده و اثری منحصربهفرد و جدید را ارائه داده است. بازی Death Stranding تجربهای منحصربهفرد از تعامل بین گیمپلی، داستان بازی و ارتباط ایجاد میکند که برای شخص نویسنده تا به حال در هیچ بازی دیگری تجربه نشده است. عمده نگرانی و صحبتهایی که قبل از انتشار بازی بر روی آن بحثهای زیادی شده بود، این است که بازی فقط راه رفتن یا به عبارتی کولبری است. گیمپلی در بازی Death Stranding به سه بخش تقسیم می شود که بخش اعظم آن به راه رفتن و رساندن بستههایی خاص از یک نقطه به نقطه دیگر سپری می شود. (یا همان کولبری). بخش دیگر آن که به نسبت پیادهروی کمتر است، اکشن بازی است و بخش سوم قابلیتهای آنلاین بازی است که میتوان گفت این بخش آخر جذابیتهای بازی را دو چندان کرده است. شاید هدف اصلی کوجیما و تعریفش از سبک Strand همین بخش آنلاین و ارتباط بین مخاطبین بوده است.
بررسی بازی Death Stranding – برای حمل کلی بار آماده باشید.
هسته اصلی بازی بر پایه راه رفتن است. ما باید محمولههای مختلفی را که به عنوان ماموریت در اختیار ما قرار میگیرند به مقصد برسانیم. همانطور که اشاره کردیم بخش اعظم بازی به همین منوال ادامه پیدا میکند. هدف از این کار متحد کردن آمریکایی است که بر اثر حادثهای به نام Death Stranding از هم پاشیده شده است و مردمانش در انزوا زندگی میکنند. البته نه فقط آمریکا بلکه کل جهان به این وضعیت دچار شدهاند اما داستان بازی Death Stranding در آمریکا رخ میدهد و هدف ما متحد کردن دوباره این کشور است. پس باید بسته و جعبههایی که هر بار در ابعاد و وزنهای مختلف در اختیارمان قرار میگیرد را به مقصد برسانیم. بازی در دنیای جهان باز رخ میدهد و ما باید مسیرهایی طولانی را تا رسیدن به مقصد راهپیمایی کنیم. اما این مسیر و این راه رفتن ساده و بی خطر نیست. یکی از ویژگیهای بازی نیز همین است. در واقع اساس لذت بازی به همین حمل بار است. موانع مختلفی در طول مسیر مانع حرکت ما خواهند شد که همین موانع نیز به سه بخش تقسیم می شود. در قدم اول موانع جغرافیایی است که باید طی شود. در قدم دوم انسانهای جدایی طلب که به عنوان گروه Homo Demons در بازی شناخته میشوند و در گام سوم، سختترین و شاید ترسناکترین دشمنان بازی، موجودات سیاه رنگ، BTها هستند. به این علت گفتم شاید ترسناک چون که این وحشت فقط در اوایل بازی حس میشود و رفته رفته ترس مواجهه با BTها کاهش پیدا میکند و این مورد به نوبه خود یک نکته منفی حساب میشود.
گیم پلی بازی Death Stranding، لذت پیادهروی
زمانی که یک گیمر متوجه گذر زمان به هنگام بازی کردن نمیشود، این یعنی این که آن بازی توانسته است رسالت خود را به نحو احسنت به انجام برساند.
زمانی که یک گیمر متوجه گذر زمان هنگام بازی کردن نمیشود، این یعنی این که آن بازی توانسته است رسالت خود را به نحو احسنت به انجام برساند. این یک اصل است. اتفاقی که برای من نیز رخ داد و نه تنها متوجه گذر زمان نشدم بلکه از این کار و باربری نیز به شدت لذت میبردم. به ترتیب از روبرو شدن با موانع بازی نیز لذت بیشتری میبردم و مهمتر از همه با تعاملی که با دیگر بازیکنان آنلاین برقرار میکردم و امکاناتی که بازی به مرور و آهسته آهسته در اختیارم قرار میداد باعث شدند تا من هیچ گاه احساس خستگی و تکراری در گیم پلی بازی نداشته باشم. کوجیما همه چیز را به خوبی به هم گره زده است و همانطور که بارها اشاره کرده بود که مخاطبین سعی کنند بازی را به صورت آنلاین تجربه کنند تا از مزایای آن لذت ببرند. خوشبختانه یا متاسفانه در مدتی که مشکلات قطعی اینترنت داشتیم مجبور شدم تا بخشی از بازی را به صورت آفلاین ادامه بدهم و همین امر باعث شد تا نه تنها به اهمیت حرف کوجیما پی ببرم بلکه به هدف کوجیما نیز بیشتر واقف شدم و آن نیز ارتباط است. نه تنها در دنیای داخل بازی تنها شدم و هیچ ارتباطی با کسی نداشتم بلکه در دنیای واقعی و در مدت زمان قطعی وارد یک تنهایی و عدم ارتباط با دنیای واقعی نیز شدم. من به خوبی پیام کوجیما را درک کردم و از این بابت خوشحال و متشکر از کوجیما نیز هستم.
جهان بازی دث استرندینگ بسیار بزرگ است. موانع جغرافیایی به خاطر حوادثی که رخ داده است به اشکال مختلف پیش روی ما قرار دارند. وجود ناهمواریهای مختلف، رودخانهها، کوهها و البته شرایط آب و هوایی از جمله برف و یخبندان همگی مواردی است که باید برای رساندن محموله خود به مقصد تحمل کرده و از آنها رد بشویم. از این رو امکانات و تجهیزاتی مختلفی در اختیارمان قرار خواهد گرفت که به ما برای گذر از این شرایط کمک خواهد کرد. از طرفی با در اختیار گرفتن تجهیزاتی مختلف سازههایی را خواهیم ساخت که به ما (و البته دیگران) در طول مسیر کمک بسزایی خواهند کرد. در واقع لذت اصلی و شایان بازی به مدیریت و استفاده از این ابزارآلات است که پیادهروی را لذت بخش کرده است. نقشهای در اختیار داریم که با توضیحاتی کامل، تصویری خوب از مسیر را برایمان نشان میدهد که با توجه به آن و البته آشنایی که خودمان از وضعیت نقشه پیدا خواهیم کرد، باید قبل از راه افتادن وسایلی که لازم داریم را انتخاب کرده و با مدیریت مناسب به راه بیوفتیم. توجه به وزن و البته ناهمواریهای پیش رو از موارد مهم بازی است. اما همه چیز شرایط جغرافیایی نیست، همانطور که اشاره کردیم موانع انسانی مثل گروه Homo Demons که تشکیل یافته از انسانهایی است که درصدد خودمختاری هستند و هرکجا که حضور ما را احساس کنند به سراغمان خواهند آمد. این گروه نیز با پیشروی در طول بازی رفته رفته از امکانات بهتری بهرهمند شده و در مواقعی حتی با اسکن کردن محیط به راحتی و هر چه سریعتر محل اختفای ما را پیدا خواهند کرد. بله، گیم پلی بازی Death Stranding مخفی کاری هم دارد اما به صورت محدودی در بازی پیاده شده است. محدود از این نظر که بخش اکشن در بازی کم و کوتاه است. با این وجود دیزاین نقشه بازی به طوری است که مخاطب مختار است این بخشهای جزیی را با مخفی کاری یا کاملا اکشن به اتمام برساند.
“اجازه بدهید تا کمی از تجربهی شخصی خودم در مدیریت ابزارآلات قبل از شروع حرکت به سمت مقصد برایتان بگویم”:
در یک روز عادی وقتی محمولههای خودم را دریافت کردم، یک لحظه به مسیر طولانی که پیش رو دارم فکر کردم. پس با یک حساب سرانگشتی لیستی از تجهیزات و ابزارآلاتی که ممکن بود در طول مسیر لازمم باشد را گردآوری کرده و دریافتشان کردم. چون احتمالا با موانع سنگی غول پیکر روبرو میشدم پس به جای یک عدد دو نردبان برداشتم. یک عدد طناب کوهنوردی، یک جفت کفش و چون مسیر طولانی بود بهتر بود که یک اسکلت فلزی نیز بردارم. داشت یادم میرفت، مسیر طولانی است و ممکن است باران نیز ببارد. باران به دلیل خاصیت «تایمفال» که دارد به محموله آسیب میزد و اگر بیش از حد در معرض باران قرار میگرفت ممکن بود از بین رفته و در انجام ماموریت شکست بخورم پس بهتربود یک عدد Repair Spray نیز با خودم بردارم. احتمالا در طول مسیر به سرما و برف برخورد کنم پس یک عدد پد گرما ساز نیاز دارم اما در اختیار ندارمش! پس بهتر است یکی بسازم اما مواد اولیه آن را ندارم، پس بهتر است ببینم مواد اولیه لازمش چیست تا آنها را تهیه کنم و آن را تولید کنم. یک مقدار فلز و کمی سرامیک ذخیره دارم، همین کافی است. این فلز و سرامیک را در طول مسیر پیدا کرده بودم و آنها را با خودم آورده بودم. پس دستور تهیه پد گرما ساز رو دادم وقتی آماده شد و در کنار بقیه وسایلم قرار دادم. داشت یادم میرفت، امکان داشت در طول مسیر به یک سازه نیاز داشته باشم. چون محمولههای مختلف و مواد اولیه زیادی در مسیر وجود دارد و نمیتوانم از کنارشان به سادگی رد شوم پس باید به فکر یک سازه برای نگهداری این همه محموله باشم. اصلا شاید اسکلت فلزیم شارژش تمام شود و به یک ژنراتور نیازداشته باشم یا اصلا یک پل بسازم تا به راحتی از روی یک رودخانه بزرگ رد شوم. پس یک عدد PCC نیز برمیدارم چون حتما لازمم میشود. فکر میکنم که برای شروع مسیر دیگه آماده هستم.
این توضیح کوتاه تنها بخش کوچکی از امکاناتی است که بازی در اختیار مخاطب قرار میدهد. توجه به کوچکترین و ریزترین نکات بازی واقعا شگفت انگیز است و کوجیما ترتیبی داده است که از مسافرت و کولبری در طول مسیر اصلا خسته نشوید و لذت ببرید. وقتی از میان دشتی سرسبز رد می شوید، موسیقی همراه با دورنمایی از طبیعت که به زیبایی تمام روبرویتان حتی منطقههایی از بازی وجود دارند که با وجود زیبایی و بزرگ بودنشان ما فقط یک بار در مسیرمان از آن عبور میکنیم و این اتفاق واقعا غیرقابل قبول است. قرار میدهد شروع به نواختن میکند و شما در نقش «سم پورتر بریجز» تنها دارید به راه خود ادامه می دهید. یک احساس تنهایی خاص و دلپذیر که واقعا زیباست و اگر این راه رفتن ساعتها نیز ادامه داشته باشد باز هم لذت بخش است.که عنوان کسی که از این همه احساس و اتفاق جدید راضی بودم، اما با این وجود حسرت کمبود بخش اکشن را در بازی به وضوح احساس کردم. با این که از رساندن بستهها لذت بردم اما این دلیلی بر چشم پوشی به عدم توجه کوجیما به اکشن بازی نیست و اگر مخاطبی در همان ساعات اولیه از بازی خسته شده و رهایش کند، حق داشته و نمیتوان شماتتش کرد. بازی کند شروع می شود و آهسته مکانیکهای خود را معرفی میکند و البته خیلی دیر وارد یک بخش اکشن ناب میشود. به این خاطر گفتم ناب چون همین بخش اندکی که دارد واقعا عالی است. گانپلی بازی نرم و روان است و لذت تیراندازی و استفاده از تجهیزات جنگی واقعا وصف ناپذیر است. اما حیف که کوتاه است. طراحی مراحل یا «لول دیزاین» Level Design بازی عالی است. آنقدر عالی که هر لحظه حسرت این را میخورید که چرا کوجیما از این شرایط خوب برای ایجاد میدان نبردی بزرگتر بهره نبرده است. حتی منطقههایی از بازی وجود دارند که با وجود زیبایی و بزرگ بودنشان فقط یک بار در مسیرمان از آن عبور میکنیم و این اتفاق واقعا غیرقابل قبول است.
سیستم آنلاینی ایدهآل
اگر بخواهیم از گیمپلی بازی نهایت لذت را ببریم باید آنلاین باشیم. سیستم آنلاین بازی بر پایه همکاری بنا شده است. همکاری تمامی افرادی که بازی Death Stranding بازی میکنند و به همدیگر برای پیمودن مسیر کمک میکنند. شما هیچ گیمری را در طول بازی نخواهید دید اما از تاثیرات کارهایی که در طول بازی خودش در محیط انجام داده است بهرهمند خواهید شد. همچنین سیستمی در اندک بازیهایی پیاده شده است اما هیچ کدام به اندازه این بازی قابل لمس نیستند. هر کاری بکنید یا مخاطبین آنلاین انجام بدهند تاثیرش در دنیای شما و همچنین آنها لمس خواهد شد. این اتفاق یک رابطه عمیق و خوشایند بین کاربران ایجاد میکند که توسط لایک کردن یکدیگر به اوج خود میرسد. برای مثال وقتی که در میان برف و بوران در میانه مسیر متوجه شدم که شارژ پد گرما سازم در حال تمام شدن است و تا مقصد راه زیادی باقی مانده است و راه برگشت هم طولانی است. واقعا ناامید شده بودم تا این که ناگهان در چند قم جلوتر متوجه وجود یک عدد ژنراتور شدم که توسط پلیر دیگری در میان این برف و سرما ایجاد شده بود. سریع خودم را به آن رساندم، پد خودم را شارِژ کردم و از ایشان که نام و نشانیش معلوم است با لایک تشکر کرده و به راه خودم ادامه دادم. همین اتفاق برای خودم نیز رخ داد و متوجه استفاده سیل عظیمی از مخاطبینی شدم که از این سازههایی که ساخته بودم، شدم. حس رضایت خاص و امیدوار کنندهای در من به وجود آمد که تا به حال در هیچ بازی ویدئویی مثال آن را درک نکرده بودم. بنابراین اگر بگوییم که کوجیما در این امر یک قدم جدید برداشته است بیراه نگفتهایم.
بررسی بازی دث استرندینگ – وسایل نقلیه مثل موتور و مینی کامیونها در بازی وجود دارند. یکی از ویژگیهای آنلاین بازی کردن این است که میتوانیم وسایل نقلیه خود را با دیگران در گاراژ به استراک گذاشته و از آنها استفاده کنیم.
ارواح سیاه رنگ و یک نوزاد
یکی از منحصربهفردترین موجوداتی که در این بازی خلق و معرفی شده است، همین کوجیما یک تئوری جدید و نابی را خلق کرده است که با وجودشان با داستان بازی گره خورده است، از طرفی با گیمپلی نیز رابطه مستقیمی دارند. یکی از مورد انتظارترین اتفاقات این بازی هم روبرو شدن با همین ارواح به حساب میآید. منطقههایی از بازی وجود دارند که در اختیار این ارواح قرار دارد و پلی بین برزخ و دنیای مادی هستند. این BTها در واقع روح انسانهایی هستند که بین عالم دیگر و این دنیا گرفتار شدهاند. مواقعی که باران تند میبارد باید منتظر حضورشان باشیم و همین جا است که گیمپلی وارد فاز جدیدی میشود. عبور از میان این ارواح بدون هیچ گونه صدایی یک نوع حالت ترس و دلهره را ایجاد میکند. BT ها حضور هر موجود زندهای را حس کنند آن را تسخیر کرده و اگر نتوانید از دست آنها خلاص شوید جذبتان کرده و نزد یک غولآخر خواهند برد که باید با آن مبارزه کنید. این بخش با وجود جالب بودن به مرور جذابیت خود را از دست میدهد و میتوان گفت که کوجیما در انتقال حس مورد نظرش از BT ها موفق نشده است.
بررسی بازی Death Stranding – تشخیص BTها توسط یک نوزاد انجام میپذیرد. نوزادی که در بازی BB نام دارد و نه تنها از ارکان اصلی داستان بازی دث استرندینگ به شمار میرود بلکه تاثیر بسازیی در گیمپلی بازی دارد. BB محل حضور ارواح را تشخیص میدهد و توسط راداری که به ما وصل است میزان دور یا نزدیک بودن آنها را برای ما مشخص میکند. با تدبیر یک استراتژی دقیق میتوانیم از میان BT ها به سلامت عبور کرد. در ادامه سلاحهایی در اختیار خواهیم داشت که به کمک آنها میتوانیم ارواح را از بین ببریم که همین امر جذابیت مواجهه با آنها را کمرنگ کرده است.
آیا کوجیما همان داستان سرای متال گیر است؟
استفاده از چهره بازیگران معروف در بازی کاری است که کوجیما به بهترین شکل از آن استفاده کرده است. یکی از نگرانیهایی که قبل از انتشار بازی در این مورد وجود داشت، این بود که ممکن است شخصیتهایی که از روی چهره واقعی الگو برداری شدهاند نتوانند آن حس همزادپنداری لازم را به مخاطب منتقل کنند. اما کوجیما و البته تیم بازیگری بازی Death Stranding به خوبی از انجام این مهم برآمدهاند. تک تک شخصیتها به خوبی در داستان بازی فرو رفتهاند و در این میان شخصیت پردازی higgs با بازی چهره محبوب «تروی بیکر» بسیار عالی و گل سرسبد همه شخصیتها است. شخصیتهای دیگر بازی مثل سم پورتر بریجز و کلیف و مهمتر از همه امیلیا به خوبی پرداخت شده و بازی از این حیث نمره قبولی را میگیرد. اما مهمترین نکته بازی داستان آن است. ما به خوبی با کوجیما و هنر داستان سرایی او آشنا هستیم. با داستان و شخصیتهایی که در مجموعه Metal Gear Solid ساخته است زندگی کردهایم اما کوجیما در بازی دث استرندینگ با این که به صورت کلی یک داستان جدید و منحصربه فردی را تعریف میکند اما نوع روایت این داستان مشکل دارد. اوج اشکال روایت داستان در انتهای بازی است و مخاطب در یک سکانس سینمایی طولانی با هجوم اطلاعات داستانی روبرو می شود که تا حدودی اکثر آنها قابل هضم نیستند. این اتفاق تا حدودی به شخصیتپردازی داستان هم آسیب زده است. حرف از صحنههای سینمایی به میان آمد و باز کوجیما. همچنان این صحنههای سینمایی زیبا و دیدنی است. کوجیما یک کارگردان تمام عیار است. همچنان کوجیما در طراحی غولآخرها تواناییهای خودش را نشان داده و ما با نوع جدیدی از باسها روبرو میشویم. اما مبارزه با این باسها جذاب از کار در نیامده و به جز یک مورد در بقیه موارد غولآخرها بسیار ساده و چالش آنچنان زیادی را پیش روی مخاطب قرار نمیدهند.
اگر برایتان سوال است که بازی Death Stranding چند اپیزود دارد باید بگویم که این بازی در مجموع از ۱۴ اپیزود تشکیل شده است.
گرافیک و موسیقی عالی
به لطف موتور Decima و به لطف ذوق هنری تمام نشدنی کوجیما با یکی از زیباترین جهانهای ساخته شده در بازیهای ویدئویی روبرو هستیم. آنقدر زیبا و دیدنی که حتما در طول بازی از راه رفتن بازخواهید ایستاد و مدتی به تماشای مناظر خلق شده توسط موتور دسیما خواهید ایستاد. بازی چه از لحاظ فنی و چه از نظر بصری در بالاترین سطح کیفی خودش قرار دارد. تمامی نقاط بازی قابل دسترس است و هر منطقه ویژگی دیداری خاص خودش را دارد. انیمیشنهای بازی بازیگران عالی است و توجه به کوچکترین جزییات در صورت و رفتار بازیگران در بازی بیداد میکند. چهره شخصیتهای فرعی بازی نیز منصحربهفرد است و حتی روی یک NPC ساده کار شده است. هنر آقای «لودویگ فورسل» در آهنگسازی حس تنهایی ما را در این جهان دوچندان کرده است. آلبومهای مختلفی از آهنگهای گلچین شده از جمله آلبوم Low Roar در بازی وجود دارند که ما را در مسیرهای طولانی همراهی میکنند.
نمرات بازی Death Stranding از نگاه منتقدان
بازی Death Stranding به عنوان آخرین ساخته هیدئو کوجیما، یکی از مورد انتظارترین بازیهای نسل بود. در بین نمرات منتقدان به بازی دث استرندینگ میتوان نمرات متفاوتی را مشاهده کرد. برخی از مهمترین نمرات بازی Death Stranding را میتوانید در زیر مشاهده کنید:
- نمره ۱۰ از ۱۰ از سوی EGM
- نمره ۹.۸ از ۱۰ از سوی IGN Italia
- نمره ۹ از ۱۰ از سوی Gamespot
- نمره ۸ از ۱۰ از سوی Destructoid
- نمره ۸ از ۱۰ از سوی Guardian
- نمره ۷ از ۱۰ از سوی Game Informer
- نمره ۶.۸ از ۱۰ از سوی IGN
- نمره ۶ از ۱۰ از سوی VG247
- نمره ۸.۵ از ۱۰ از سوی دنیای بازی
در حال حاضر میانگین نمرات بازی Death Stranding در نسخه پلی استیشن ۴ (PS4) برابر با ۸۲ از ۱۰۰ بوده اما نسخه رایانههای شخصی یا PC این بازی توانسته نظرات منتقدان را بیشتر جلب کرده و متای ۸۷ از ۱۰۰ را از آن خود کند.
تریلر بازی Death Stranding
در ادامه شما را دعوت میکنیم تا تریلر هنگام عرضه (لانچ تریلر) بازی دث استرندینگ را مشاهده کنید. همچون همیشه هیدئو کوجیما به خوبی بلد است تریلرهایی کارگردانی شده و بسیار حرفهای را بسازد که تریلر عرضه بازی دث استرندینگ نیز یکی از همین تریلرهاست.
یک اعتراف و حرف آخر
بیش از دو دهه است که به انجام بازیهای ویدئویی مشغولم و بیش از یک دهه است که در این زمینه دست به قلم هستم. با متال گیرها عاشق بازیهای ویدئویی شدم و کوجیما را خوب میشناسم. اما نقد بازی دث استرندینگیکی از سختترین مطالبی بود که درباره آن نوشتم. کوجیما ساختار شکنی کرده است و بازی Death Stranding یک تجربه جدید است. تجربهای که در هیچ عنوان دیگری نمونه آن را ندیدهایم و اگر اندک ایراداتی که ذکر کردیم در آن نبود مطمئنا به راحتی میتوانستیم بازی را یکی از تاثیرگذارترین عناوین حال حاضر بدانیم. تاثیراتی که نه امروز ولی در آینده اهمیت کار کوجیما را روشن خواهد کرد. امیدوارم از خواندن نقد بازی Death Stranding لذت برده باشید، نظرات خود را درباره نمره دنیای بازی به این بازی و همچنین نقد بازی با ما در میان بگذارید.
از بررسى شما واقعا کمک گرفتم براى فهمیدن چگونه بودن بازى و خیلى لذت بردم ؛ درون سایت هاى دیگه هم میرم براى دیدن دیدگاه هاى مختلف ، ولى نقدهاى سایت شما احساس میکنم واقعى تر و حرفه اى تره نسبت به سایت هاى دیگه. خلاصه که مرسى بررسى عالى بود . ممنون واس کار خوبتون 👍🏼
۸.۵ خدا وکیلی حقش نیست بازی خیلی مسخرس تا تهش ۷
نه خدا وکیلی من خوشم اومد
حقش ده یا نه و نیم بود بازی فوق العادس
آفرین دقیقا . فقط خوندن نقد IGN و گیم اینفورمر واسه فهمیدن مسخره بودن این بازی کافیه .
واقعا یه همچین مزخرفی رو ۶۲ ساعت بازی کردی !!!!؟ چی بگم والا !
ممنون از نقد جامعی که نوشتین. اینطور که معلومه نصف لذت بازی در تعامل غیر مستقیم با سایر بازیکن هاست.
فکر نمیکردم بازی تو بخش داستان و شخصیتها مشکل داشته باشه. ممنون بابت نقد.
سلام وقت بخیر
برسیتون از بازی فوق العاده بود
من خودم بازی رو انجام میدم خیلی عالیه 🖒🖒🖒🖒🖒
با سلام و خسته نباشید
)
قلم زیبا و شیوایی داشتی ولی نقد بیشتر سلیقه ای بود تا واقعیت به نظرم( وقتی کسی از چیزی خوشش میاد و عاشقش میشه خیلی سخت ایرادها و مشکلاتشو میبینه
والا من یک جای نقد گفتم، همین که متوجه گذر زمان نشدم در بازی این رو یک نکته مثبت قلم داد کردم.
بعد از دیدن نمرات و متای بازی با ذهنیتی خیلی خراب رفتم سراغ بازی و ژیش خودم گفتم وای ۴۰۰ هزار تومن ژول بی زبون دادم برا این
ولی وقتی بازی رو شروع کردم و وارد دنیاش شدم خیلی شوکه شدم.
خیلی چسبید بهم.
همینکه کوجیما توی دنیای که یکی دور کشور دیوار میکشه و یکی میخواد از یه اتحادیه بیرون بشه خواسته اهمیت ارتباط و کمک به همدیگه رو نشون بده ارزش فوقالعادهی داره. این پیامی که کوجیما میخواد به ما برسونه خیلی ارزش داره.
ممنون بابت نقد، فیض بردیم.
من در عجبم به شاهکارهایی مثل لست آف آس ۲ و رد دد ریدمپشن ۲ میگین بازی خوب به death stranding هم میگین بازی خوب ؟!
من دیگه حرفی ندارم
این دیگه چجور نقدی بود ؟ بزرگان نقد صنعت بازی به این بازی کمتر از ۹ ندادن ، شما ورمیداری به این بازی هشت و نیم میدی ؟؟؟ متاسفم برای این سایت و نقد ضعیف ، عمیق تر بازی کن دوست عزیز