خانه » دستهبندی نشده ۳۶۵ روز با دولینگو؛ چرا دولینگو آنقدرها هم آموزنده نیست؟ × توسط عباس کشتکار در ۱۴۰۴/۰۹/۱۸ , 12:00:33 0 در سالهای اخیر با رشد اپلیکیشنها و پلتفرمهای آموزشی، بسیاری از زبانآموزان به سراغ ابزارهایی مانند دولینگو (Duolingo) رفتهاند. من نیز به مدت یک سال، هر روز بدون وقفه از این برنامه استفاده کردم و حالا پس از ۳۶۵ روز، تجربهای واقعی دارم که نشان میدهد دولینگو، برخلاف تبلیغات و محبوبیتش، آنقدرها هم در یادگیری عمیق زبان مؤثر نیست. در این مقاله سعی میکنم با اتکا به تجربه شخصی و تحلیل نقاط ضعف این اپلیکیشن، توضیح دهم چرا یادگیری تنها با دولینگو نمیتواند نتیجهی مطلوبی برای زبانآموز داشته باشد. در ادامه با دنیای بازی همراه باشید. دولینگو بیشتر شبیه بازی است تا آموزش جدی یکی از دلایل محبوبیت دولینگو، طراحی گرافیکی جذاب، کاراکترهای بانمک و سیستم امتیازدهی آن است. اما همین ویژگیها باعث میشود که ذهن کاربر بیشتر درگیر «بردن بازی» و «حفظ زنجیرهی روزانه» شود تا یادگیری واقعی. در پایان، وقتی به عقب نگاه میکنید، میبینید که بیشتر وقت صرف جمعآوری امتیاز و باز کردن مراحل شده است، نه درک عمیق زبان. کمبود تمرکز روی مهارتهای شنیداری و گفتاری یکی از مشکلات بزرگ دولینگو، تمرکز بیش از حد روی ترجمههای متنی است. در طول یک سالی که از آن استفاده کردم، به ندرت پیش آمد که بتوانم تمرینهای واقعی برای تقویت لیسنینگ یا اسپیکینگ انجام دهم. یادگیری زبان بدون تمرین شنیداری و گفتاری، مثل تلاش برای یادگیری شنا از روی کتاب است؛ شما قواعد را میدانید اما وقتی وارد آب شوید، دست و پا زدن بلد نیستید. جملات غیرواقعی و کاربرد کم در زندگی روزمره یکی از انتقادهایی که بسیاری از زبانآموزان دارند، استفاده دولینگو از جملات عجیب و غیرکاربردی است. جملاتی مثل «گربه پیانو مینوازد» یا «اردکها کتاب میخوانند» شاید برای تنوع جالب باشند، اما در نهایت کمک چندانی به مکالمهی واقعی نمیکنند. بعد از صدها تمرین، شما هنوز نمیدانید چطور یک مکالمه سادهی روزمره با یک خارجی را شروع کنید. یادگیری سطحی و تکیه بر تکرار مکانیکی دولینگو به شدت بر تکرار مکانیکی و مرور لغات تاکید دارد. این روش شاید برای حفظ واژگان ابتدایی کارآمد باشد، اما باعث یادگیری عمیق نمیشود. من بارها تجربه کردم که لغاتی را دهها بار در اپلیکیشن تمرین کردهام اما در مکالمهی واقعی به ذهنم خطور نکردهاند. دلیل ساده است: مغز ما زبان را در متن و ارتباط اجتماعی بهتر به خاطر میسپارد، نه در قالب جملات تصادفی و بدون زمینه. نبود مسیر آموزشی شخصیسازیشده هر زبانآموز نیازها و اهداف خاص خود را دارد. بعضیها میخواهند برای سفر آماده شوند، بعضی دیگر برای مهاجرت یا تحصیل. اما دولینگو مسیر آموزشی یکسانی را برای همه ارائه میدهد. در نتیجه ممکن است ماهها صرف یادگیری بخشهایی کنید که هیچ ارتباطی با هدف شما ندارند، و همین باعث هدررفت انرژی و زمان میشود. خطر توهم یادگیری شاید مهمترین مشکل دولینگو این باشد که به زبانآموز توهم یادگیری میدهد. شما هر روز تمرین میکنید، زنجیرهی روزانهتان حفظ میشود و احساس میکنید پیشرفت کردهاید. اما وقتی در دنیای واقعی بخواهید صحبت کنید، متوجه میشوید هنوز توانایی مکالمهی ساده را ندارید. این فاصلهی میان «حس پیشرفت» و «واقعیت یادگیری» بزرگترین چالش استفاده از این اپلیکیشن است. جایگزینی برای کلاس، کتاب یا تعامل انسانی نیست پس از ۳۶۵ روز استفادهی مداوم، به این نتیجه رسیدم که دولینگو نمیتواند جایگزین روشهای سنتی یا مدرن دیگر مثل کلاس زبان، کتابهای تخصصی، پادکستها، فیلمها و مهمتر از همه گفتوگو با افراد واقعی شود. در بهترین حالت، دولینگو میتواند یک ابزار کمکی برای شروع یا مرور روزانه باشد، اما برای تسلط واقعی به زبان کافی نیست. جمعبندی تجربهی یک سالهی من با دولینگو نشان داد که این اپلیکیشن بیشتر از آنکه یک ابزار آموزشی جدی باشد، یک بازی سرگرمکننده است که زبان را در سطحی، سطحی و مکانیکی معرفی میکند. اگر هدف شما صرفاً حفظ چند لغت یا پر کردن اوقات فراغت باشد، شاید مفید باشد. اما اگر به دنبال یادگیری واقعی، مکالمهی روان و درک عمیق زبان هستید، باید دولینگو را تنها بهعنوان مکملی در کنار منابع دیگر استفاده کنید. در نهایت، میتوان گفت:دولینگو شاید قدم اول خوبی باشد، اما مطمئناً آخرین قدم در مسیر یادگیری زبان نیست. نویسنده عباس کشتکار تحلیل، نقد و بررسی، مقاله نویسی و آموزش در رابطه با فناوری، بازی، سینما و علاقهمند به گفتوگو و تبادل نظر در مورد آن. دولینگو دستهبندی نشده دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخبرای ارسال دیدگاه باید وارد شوید