هر دو روی سکه | برای خدمت به روشنایی، بر تاریکی چنگ می‌زنیم

هر انسان دو صورت دارد، هر آینه دو سطح و هر سکه دو روی. اگر تا الان به باطن و درون خود سفر نکرده و هنوز خود را کاوش نکرده‌اید، بهتر است بعد از خواندن این جمله، سفر خود را آغاز کنید و با خودتان به یک پیک‌نیک بروید؛ از خودتان بپرسید تو که هستی؟ علایقت چیست؟ اهداف زندگی‌ات چیستند؟ تا حالا واقعاً عاشق بوده‌ای؟ زندگی را چگونه معنا می‌کنی؟ فکر می‌کنی صورت و روی زشت، و تاریکت به چه شکل باشد؟

آزادی و رهایی یکی از آرمان‌های نوع بشر است. حال این آزادی می‌تواند مادی باشد یا معنوی. آزادی مادی بهایی دارد و زیاد شنیده‌ایم «خون، بهای آزادی است». در تمامی انقلاب‌های مردمی در طول تاریخ، شهرهای زیبای متفاوتی به سرخی خون آرایش شدند. حال آزادی معنوی یا رهایی نیز بهایی دارد که می‌توان آن را به شکل‌های مختلفی عنوان کرد؛ بهای آن می‌تواند خون باشد، دل کندن باشد، دانایی باشد و دیگر موارد که با توجه به دید افراد مختلف، این قضیه کاملاً نسبی است و جواب دقیق و مشخصی ندارد. مجموعه بازی‌های «فرقه اساسین» (Assassin’s Creed)، یکی از مفهوم‌هایی که تاکید بسیاری روی آن می‌کند همین آزادی و رهایی است. با هر دو روی سکه‌ی فیلم Assassin’s Creed یا به اختصار AC، همراه دنیای بازی باشید.

این دفعه نوبت سرزمینِ «شهامت سرخ» است!

اگر با بازی‌های مجموعه AC آشنایی داشته باشید، می‌دانید که در هر قسمت، داستانی جدید با المان‌های خاص و نو خودش در سرزمینی تازه روبه‌روی مخاطب قرار می‌گرفت. منظور از المان‌های نو، المان‌های داستانی و وابسته به تاریخ سرزمینی که در هدف بازی قرار داشت است؛ پس این لفظ را به عنوان المان‌های نو گیم‌پلی عنوان نکنید و بحث را به شیردوشی نکشانید!

از آن‌جا که بحث شیردوشی شد، بعد از AC Brotherhood شاهد انتشار سالانه‌ی این بازی بودیم؛ اما امسال خبری از بازی جدیدی نبود و به هر حال یوبی‌سافت می‌بایست این جای خالی را پر کند و چه چیزی بهتر از ریمستر کردن سه‌گانه بازی‌های «اتزیو آودیتوره دا فرینزه»!؟ این مجموعه ریمستر سه بازی فوق‌العاده محبوب، اخیراً منتشر شده، اما باز هم می‌بایست این جای خالی را با یک اثر کاملاً نو و جدید پر کرد. این جای خالی قرار است که اولین روز دی ماه سال جاری، با اکران اولین فیلم اقتباسی از مجموعه  پر شود. مدت زمان زیادی است که منتظر این فیلم هستیم؛ فیلمی که قرار بود خرداد ماه سال ۱۳۹۴ اکران شود. تاریخ اکران فیلم سه دفعه تغییر کرد و به تأخیر افتاد تا بالاخره روی یکم دی ماه ۱۳۹۵ قفل شد. فیلم‌برداری فیلم، دی ماه سال قبل به پایان رسید و با ایفای نقش افراد شناخته شده، محبوب و ماهر در این اثر، همه چیز روی کاغذ از فیلمی خوب خبر می‌دهد؛ اما یادمان نرود که اقتباسی‌های بازی‌ها در سینما، به هیچ وجه تاریخچه‌ی غنی و خوبی ندارند و بعید نیست که AC نیز دچار این طلسم شود.

همان‌طور که گفته شد، این بار در مجموعه داستان‌های اقتباسی/تاریخی AC، نوبت به سرزمین شهامت سرخ یا اسپانیا رسیده است. زمانی که شخصیت اصلی «مایکل فسبندر»، در نقش «کالم لینچ» در زمان حال وارد «انیموس» می‌شود، خاطرات جد خود یعنی «آگیلار دِ نرخا» را به یاد می‌آورد که در اسپانیا، قرن پانزدهم، می‌زیسته. آگیلار یک «اساسین» است و در دوره‌ای فعالیت می‌کند که دین مسیحی ارتودوکسی در کشور رایج بود. کالم قبل از اینکه توسط «ابسترگو»، سازمان تشکیل شده از «تمپلار»ها دشمن‌های خونی اساسین‌ها، دستگیر شده و وارد انیموس شود، خلافکاری بیش نبوده که در تریلرهای نمایش داده شده دیده‌ایم که بعد از روند آمادگی برای ورود به انیموس، «ماریون کوتیارد» در نقش «سوفیا ریکین» به کالم می‌گوید: «تو دیگر وجود خارجی نداری.» کالم وارد انیموس شده و از داستان جد خود، آگیلار، با خبر می‌شود که در نهایت این روند، منجر به مبارزه‌ی وی با تمپلارهای ابسترگو در زمان حال می‌شود.

کل جزییات منتشر شده از داستان بازی همین پاراگراف بالا بود و جزییات بیشتری تا الان منتشر نشده است. دو تریلر تاکنون از فیلم به نمایش در آمده که به شخصه معتقدم تریلر دوم از کیفیت بهتری برخوردار است؛ با اینکه باز هم تم موسیقی انتخاب شده برای تریلر دوم را نیز نمی‌پسندم، از آن‌جا که به تریلرهای سینمایی و فوق‌العاده حماسی بازی‌ها عادت کرده‌ام!

هر چقدر هم بخواهیم نکات منفی را بررسی کنیم، به غیر از ایرادات وارد به تریلرها، چیز بیشتری دستگیرمان نمی‌شود تا روی آن تمرکز کنیم و تمامی محتویاتش را بیرون بیاوریم! اگر بخواهیم تمامی نکات مثبت و امیدوار کننده‌ی فیلم را لیست کنیم، خود به خود با مشاهده‌ی لیست مذکور، قندی در دلمان آب می‌شود که لحظه‌ای رویای تماشای یک فیلم اقتباسی خوب از بازی‌ها را در واقعیت حس می‌کنیم؛ اما ناگهان، نگاهی به آثار اقتباس شده می‌اندازیم و آهنگ رپ روی اولین تریلر فیلمی تاریخی/حماسی در ذهن مرور می‌شود که آن قند مذکور دوباره جامد شده در گلو گیر می‌کند!

بازیگرانی چون مایکل فسبندر، ماریون کوتیارد و «جرمی آیرونز» در نقش «آلن ریکین»، شخصیتی که در اولین عنوان AC نیز نقش رییس ابسترگو را بر عهده داشت،  در یک فیلم اقتباسی از یک بازی گرد هم آمده‌اند تا با کارگردانی «جاستین کرزل» که آثاری چون Snowtown و Macbeth را در کارنامه‌ی خود دارد، هنرنمایی کنند. اگر «مکبث»، اقتباسی از نمایشنامه‌ای با همین نام نوشته‌ی شکسپیر، را تماشا کرده باشید، کاملاً می‌توانید متوجه شوید که فسبندر می‌تواند اساسین خوبی باشد. مکبث با کارگردانی کرزل و هنرنمایی فسبندر و کوتیارد به نمایش در آمد؛ و این مثلث هم‌اکنون در AC دوباره هنرنمایی کرده‌اند. اولین صحنه‌های مکبث که در آنها شاه «دانکن» دارد با دشمنان و خیانت‌کارها می‌جنگد، در نوع خود شاهکاری است که بارها ارزش تماشا دارد. در این شاهکار علاوه بر عوامل ذکر شده، دو فرد تاثیرگذار دیگر نیز در پشت صحنه هنرنمایی کرده‌اند که در AC نیز نقش پیشین خود را بر عهده گرفتند، این دو نفر آهنگ‌ساز و یک نفر از تیم فیلم‌نامه‌نویسی هستند که به ترتیب «جد کرزل»، برادر جاستین کرزل، و «مایکل لزلی» نام دارند. با یک پنج ضلعی روبه‌رو هستیم که پیش از این نشان داده‌اند توانایی خلق آثاری غنی را دارند. در کنار این پنج ضلعی، تأخیر تاریخ اکران و وسواس به خرج دادن یوبی‌سافت در تولید و فیلم‌برداری، همگی روی شیرِ سکه را نشان ما می‌دهند.

فیلم از نظر داستانی و شخصیت‌پردازی، کاملاً اثر جدیدی است و خیلی به بازی‌ها وابسته نیست. در تریلرها کاملاً واضح است که مکانیک‌ها و اسلحه‌های محبوب از بازی‌ها به فیلم سفر کرده‌اند، و در کنار المان‌های آشنا، المان‌های جدیدی چون انیموس متحرک و جدید نیز در نمایش‌ها دیده شد که فسبندر را به زمین و هوا می‌برد. به گفته‌ی یوبی‌سافت، ممکن است که در بازی‌های آینده‌ی مجموعه، از چنین المان‌هایی استفاده شود.

اگر بخواهیم از تریلرهایی که به‌طور واضح سعی کردند عامه‌پسند باشند و با تمرکز روی صحنه‌های اکشن، مخاطب بیشتری جذب کنند بگذریم، می‌توان به تماشای اولین فیلم عالی و اقتباسی از یک مجموعه بازی امید داشت؛ البته فقط می‌توان امید داشت و احتمال این مهم نیز بالاست که با یک فیلم متوسط و سرشار از صحنه‌های هیجان‌انگیز روبه‌رو شویم. من خوش‌بینانه به این فیلم می‌نگرم و امیدوارم که عوامل ساخت، صحنه‌های حماسی، خیره‌کننده و عمیق را برای ارائه در محصول نهایی نگه داشته باشند. واقعاً مشتاقم ببینم که این دفعه، کدام قطعه از بهشتی دور را قرار است کشف کنیم.