هر دو روی سکه؛ پیش‌نمایش بازی Recore

همیشه قبل از انجام هر کار و تجربه‌ کردن هر اثرِ هنری، می‌نشینیم و با خود یا با اطرافیان شروع به بررسی جوانب مختلف آن کار و آن اثر می‌کنیم. هر چه بیشتر بررسی کنیم و وارد جزییات شویم، از آن طرف ممکن است با نتیجه‌ای کاملاً قابل قبول یا بالعکس، نتیجه‌ای پیش بینی نشده و بد روبرو شویم. در این موقعیت‌ها مهم این است که بدانیم هر دو روی ماجرا چه هستند و چه خواهند بود. درست بررسی کردن و مشخص کردن نکات مورد نیاز خودش نوعی هنر و مهارت محسوب می‌شود. اینکه بتوانیم زمانی که یک دو راهی روبروی ماست، هر دو راه را بررسی کنیم و پایان فرضی هر راه را برای خودمان ترسیم کنیم، اینکه بتوانیم هر دو جنبه‌ی عواقب و اعمال مورد نظرمان را بررسی کنیم و اینکه بتوانیم هر دو روی سکه را ببینیم، می‌تواند آن‌قدر مفید واقع شود که راه و روش زندگی‌مان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

بازی جدید و انحصاری Recore در کنفرانس E۳ مایکروسافت، در سال پیش معرفی شد. با اینکه فقط یک سال از معرفی اولیه‌اش گذشت، در E۳ امسال نمایش‌های بازی با چیزی که انتظار می‌رفت و برآورد شده بود متفاوت بود. این بازی بیست‌و‌سوم شهریور برای اکس‌باکس وان و رایانه‌های شخصی منتشر می‌شود، و می‌خواهیم در این پیش نمایش به بررسی این بازی و هر دو روی سکه‌ی آن بپردازیم. با پیش نمایش Recore همراه دنیای بازی باشید.

جدید و ناب، اما نه چندان جذاب

در اولین نمایش و معرفی بازی در E۳ سال پیش، Recore با یک ایده‌ی جدید و اتمسفری گیرا معرفی شد. به نظر می‌آمد که با یک بازی معمایی و فکری، با کمی چاشنی اکشن روبرو می‌شویم. یک سال گذشت و تقریباً خبری از بازی نبود، غیر از اینکه اخبار تأخیر تاریخ انتشار آن منتشر شد. در E۳ سال بعد از معرفی بازی، نمایش جدیدی پخش شد که کاملاً از نمایش معرفی بازی متفاوت بود. اولین نمایش مفصل از گیم پلی بازی بود که ما را با گیم پلی سریع، اکشن و پلتفرمر بازی آشنا کرد؛ در حالی که منتظر روندی کندتر، معماهای پیچیده و اتمسفری تاریک‌تر بودیم.  بازی تأخیر خورده و با قیمتی کمتر از بازی‌های AAA معمول، و به نسبت با حجمی بسیار کمتر قرار است منتشر شود؛ آیا هنوز هم امیدی برای موفقیت این عنوان هست!؟ نمایش‌های بازی که خبری بر موفقیت این عنوان نرسانده‌اند. تمامی مخاطبین و منتقدینی که نسخه‌ی آزمایشی بازی را تجربه کردند، از مشکلات کنترل بازی نالیده‌اند و گیم پلی بازی را پیچیده، اما نه چندان گیج‌کننده در کنترل خوانده‌اند. همه از گیم پلی سریع و پلتفرمر بازی تعریف کرده‌اند، اما از مبارزات بازی خیلی راضی نبوده‌اند. در آخرین تریلر منتشر شده از بازی که به عنوان تریلر انتشار به نمایش در آمد نیز تقریباً چیزی تغییر نکرده بود و یک سری از اشکالات بیشتر به چشم آمدند.

شما در نقش شخصیت اصلی بازی، جول، یک گوی یا هسته در دست دارید که با کمک آن می‌توانید روبات‌های مختلف و متنوعی را کنترل کنید. این روبات‌ها می‌توانند کارهای مختلفی انجام دهند و در پیشبرد بازی به شما کمک کنند. ایده‌ی اصلی و جدید بازی نیز همین گوی و استفاده از آن برای کنترل روبات‌های مختلف بود. این ایده روی کاغذ پتانسیل بالایی هم در بخش معمایی و هم در بخش اکشن برای بازی دارد؛ اما پیاده‌سازی آن در Recore، تا الان که بخش معمایی در نمایش‌های گیم پلی بازی یافت نشده و در بخش اکشن نیز به نظر می‌آید که سیستم کنترل بازی به خوبی کار خود را انجام نمی‌دهد؛ البته می‌توان گفت که این اشکالات و کمبودهای اساسی در بازی نهایی برطرف می‌شوند که اگر برطرف نشوند، احتمالاً برای این بازی نتیجه‌ی خوبی نخواهد داشت.

در بخش سکوبازی، روبات کوچک و چهارپایی به کمک‌تان می‌آید. در بخش‌های مبارزه نیز روبات‌هایی با جثه‌ای بزرگ‌تر به کمک‌تان می‌آیند که هر کدام قابلیت‌های خاص خود را دارند. روباتی که همیشه همراه جول است، روبات چهارپای دیگری است که مانند سگ طراحی شده. به نظر می‌رسد که در بازی چهار نوع دشمن وجود دارد که برای هر کدام باید از تیرهای خاصی استفاده کنید تا بتوانید آن‌ها را از پا در آورید. چهار رنگ، چهار نوع تیر و یک اسلحه در اختیار شماست تا اگر لازم شد خودتان نیز مبارزه کنید. کنترل روبات، استفاده از چهار نوع مهمات در مبارزات یک بازی اکشن با ریتم سریع؟ باز هم نمی‌توان کاملاً پیش‌داوری کرد و باید منتظر ماند که بازی واقعاً چطور در بخش گیم پلی  ظاهر می‌شود.

در نمایش‌های بازی خبری از معما و چالش‌های پیشروی در کار نبود، ولی یک سری بخش‌های سکوبازی در بازی وجود داشت که با سبک کلاسیک دنبال می‌شدند: انواع و اقسام لیزر و موانع، سطوح در حال گردش و پرش یک مرحله و دو مرحله‌ای توسط جول.

با توجه به اینکه جذابیت بازی با معماهای مختلف و چالش برانگیز می‌توانست بیشتر باشد، اما در نمایش‌های بازی چنین بخش‌های مشاهده نشد؛ شاید در بازی نهایی شاهد معماهای مختلف نیز باشیم. پتانسیل موفقیت بازی می‌تواند بالا باشد، اما اگر بخواهیم بر اساس نمایش‌های مختلف و آخرین آن‌ها قضاوت کنیم، ایده‌ی جدید نیز کمکی به جذابیت بازی نکرده و در آن گم شده است.

کلیشه‌ای تکراری

یک داوطلب برای پیشرفت و ترقی نسل بشر که بعد از سال‌ها از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که وی تنها امید نجات نسل بشر است. جول بعد از سال‌ها خواب در سرما یا برودت بیدار می‌شود و پیغام پدرش را می‌شنود که می‌گوید هیچ چیز مثل نقشه‌هایمان پیش نرفت و همه‌ی امیدها به توست! از آنجا که به نظر می‌رسد پدر جول در برنامه و نقشه‌های اشاره شده دست داشته و آن گوی معروف را نیز خودش اختراع کرده. در آخرین نمایش بازی دیدیم که جول در دنیای بازی تنها نیست و افراد دیگری نیز قرار است در داستان بازی خودنمایی کنند. تنها اطلاعات از داستان بازی، همین چهار خط است که توضیح داده شد؛ به علاوه‌ی اینکه به نظر می‌رسد جول شخصیتی صامتخواهد داشت! تقریباً در تمامی نمایش‌های بازی، این شخصیت صدایی از حنجره‌ی خود به اتمسفر وارد نکرده و به شخصه شک دارم که این شخصیت اصلاً صحبت می‌کند یا خیر.

بیابان‌های بی‌کران

در آخرین تریلر بازی، موسیقی خاصی به گوشم خورد که به نظر قطعه موسیقی اصلی و تم بازی باشد. این قطعه، گوش‌نواز و حماسی بود و امیدوارم دیگر قطعات موسیقی‌ بازی و صداگذاری آن نیز به همین خوبی کار شده باشند. در بخش گرافیک و جلوه‌های بصری نیز می‌توان گفت بازی در سطح قابل قبولی عمل کرده است. طراحی فضای بیابان‌ها گیرا و چشم‌نواز است. باید دید که آیا بازی فقط دارای محیط‌های بزرگ بیابانی است یا محیط‌های جنگلی، برفی و اتمسفرها نیز استفاده شده‌اند یا خیر. طراحی شخصیت اصلی، روبات‌ها و محیط‌های بازی نیز همگی قابل قبول هستند؛ البته در نمایش‌های بازی بافت‌های فوق‌العاده سطحی و بی‌کیفیت مشاهده شدند که در تریلر آخر نیز خیلی این مهم به چشم می‌آید.

در نهایت

Recore به نظر از آن دسته عناوینی می‌آید که قربانی سیاست‌های نادرست و مشکلات مختلف در روند ساخت خود شده باشد؛ البته هنوز هم نمی‌توان قبل از انتشار و تجربه‌ی محصول نهایی قضاوت کرد. نمایش‌های بازی همگی در سطحی متوسط ظاهر شدند و فراتر نرفتند. حال باید منتظر ماند و دید که نظر منتقدین و مخاطبین چیست. آیا این کلیشه‌ی تکراری از پتانسیل نهفته در خود نهایت استفاده را می‌کند یا خیر؟