در این که No Time To Die دچار یسری ضعفهای جدیه و اون دنبالهای که انتظارش را داشتیم نبود که شکی نیست ولی جایی که میگین ذات جیمز باند با یک اثر منطقی و داستان عمیق در تضاده رو درست متوجه نشدم!
هر اثری باید منطق جهان خودش رو داشته باشه و در چارچوب اون منطقها عمل کنه. خب همهی ما اینو میدونیم که اکشنهای فیلم کازینو رویال و اسکایفال اغراقشده هستند درسته؟ ولی آیا به این اکشنها ایرادی وارده؟ قطعا نه! منطق داستانگویی و دنیای جیمز باند میگه که این اتفاقها با توجه به المانهای موجود کاملا منطقیاند ولی همین آثار از یه طرف دیگه هم در به تصویر کشیدن منطق یک ویلن واقعا شرور و آنتاگونیستی جدی عالی عمل میکنند. چرا؟ چون میدونن برای خلق یک شخصیت منفی که بیننده باهاش ارتباط بگیره، از حضورش واهمه پیدا کنه و به وجد بیاد باید انگیزهها و تفکرات اون رو به مخاطب نشون بدن یا به عبارت دیگه بیننده باید همونقدر که از دید پروتاگونیست داستان رو میبینه و باهاش همذاتپنداری میکنه فیلم رو از دریچه نگاه آنتاگونیست هم ببینه. اتفاقا همین منطق داستانی کازینو رویاله که اون رو در صدر بهترین فیلم جیمز باند دنیل کریگ قرار میده.
پس بنظرم اگه منظورتون از یک اثر منطقی، بهطورکلی یک داستان منطقیه، تمام فیلمها باید به نسبت قلمروی داستانیشون رعایتش کنن.
ممنونم که نظراتتون رو با ما به اشتراک میذارین
تو نگاه اول احتمال داره تمام اینا به اینجاستس 3 ختم بشه. آخه تو سری مورتال کامبت شخصیتای اینجاستس (جوکر و امثالهم) را داشتیم و برعکسش تو اینجاستس (اسکورپیون و ساب زیرو). کلا بین این دو تا فایتینگ یک کراس اور (شخصیت محور نه داستانی) همیشه وجود داشته. ولی جایی قضیه جذابتر میشه که جف گراب ادعا داره ندررلم این بازی رو نمیسازه و حالا در کنار این مساله اون نشان تجاری ثبت شده مولتیورس هم بدجور تو چشمه که ذهن رو به سمت این میبره که نکنه این بازی جدید شروع کننده یه مجموعه محبوب دیگه باشه :20:
در این که No Time To Die دچار یسری ضعفهای جدیه و اون دنبالهای که انتظارش را داشتیم نبود که شکی نیست ولی جایی که میگین ذات جیمز باند با یک اثر منطقی و داستان عمیق در تضاده رو درست متوجه نشدم! هر اثری باید منطق جهان خودش رو داشته باشه و در چارچوب اون منطقها عمل کنه. خب همهی ما اینو میدونیم که اکشنهای فیلم کازینو رویال و اسکایفال اغراقشده هستند درسته؟ ولی آیا به این اکشنها ایرادی وارده؟ قطعا نه! منطق داستانگویی و دنیای جیمز باند میگه که این اتفاقها با توجه به المانهای موجود کاملا منطقیاند ولی همین آثار از یه طرف دیگه هم در به تصویر کشیدن منطق یک ویلن واقعا شرور و آنتاگونیستی جدی عالی عمل میکنند. چرا؟ چون میدونن برای خلق یک شخصیت منفی که بیننده باهاش ارتباط بگیره، از حضورش واهمه پیدا کنه و به وجد بیاد باید انگیزهها و تفکرات اون رو به مخاطب نشون بدن یا به عبارت دیگه بیننده باید همونقدر که از دید پروتاگونیست داستان رو میبینه و باهاش همذاتپنداری میکنه فیلم رو از دریچه نگاه آنتاگونیست هم ببینه. اتفاقا همین منطق داستانی کازینو رویاله که اون رو در صدر بهترین فیلم جیمز باند دنیل کریگ قرار میده. پس بنظرم اگه منظورتون از یک اثر منطقی، بهطورکلی یک داستان منطقیه، تمام فیلمها باید به نسبت قلمروی داستانیشون رعایتش کنن. ممنونم که نظراتتون رو با ما به اشتراک میذارین
تو نگاه اول احتمال داره تمام اینا به اینجاستس 3 ختم بشه. آخه تو سری مورتال کامبت شخصیتای اینجاستس (جوکر و امثالهم) را داشتیم و برعکسش تو اینجاستس (اسکورپیون و ساب زیرو). کلا بین این دو تا فایتینگ یک کراس اور (شخصیت محور نه داستانی) همیشه وجود داشته. ولی جایی قضیه جذابتر میشه که جف گراب ادعا داره ندررلم این بازی رو نمیسازه و حالا در کنار این مساله اون نشان تجاری ثبت شده مولتیورس هم بدجور تو چشمه که ذهن رو به سمت این میبره که نکنه این بازی جدید شروع کننده یه مجموعه محبوب دیگه باشه :20: