نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک: نوبتی هم که باشد اینبار نوبت به بررسی بازسازی یکی از بهترین عناوین تاریخ بازیهای ویدئویی رسیده است یعنی بررسی بازی Resident Evil 4. در دورانی که اکثر کمپانیها شروع به بازسازی عناوین خود کردهاند، بازسازی یکی از بهترینهای تاریخ آنچنان دور از انتظار نبود. بازسازی یک بازی بزرگ به همان اندازه سخت و حیاتی است که نتیجه به دست آمده به تار مویی بند است بنابراین در صورت بروز حتی یک اشتباه کوچک میتواند به کل پروژه آسیب زده و اثر بازسازی شده در زیر سایه نسخه اوریجنال از بین برود. در ادامه به بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ ریمیک میپردازیم.
بالاخره بعد از مدت ها انتظار کمپانی کپکام بعد از انتشار دو نسخه بازی سازی شده موفق از سری Resident Evil اینبار نوبت را به بازسازی بهترین عنوان این شرکت یعنی بازی Resident Evil 4 داده است. نسخهای که بازسازی آن نه تنها به بهترین شکل انجام شده است بلکه توانسته است ما را به دوران زیبای گذشته بازگرداند. با بررسی نسخه بازسازی شده Resident Evil 4 با دنیای بازی همراه ما باشید.
فهرست مطالب
بررسی بازی Resident Evil 4 Remake به قلم حامد محمدپور
بازی Resident Evil 4 نیازی به معرفی ندارد ولی بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ را با مرور گذشته آغاز میکنیم. بازی آنقدر بزرگ و مشهور است که کمتر مخاطبی را میتوان یافت که این عنوان را تجربه نکرده و غرق در لذت نشده باشد. اما به رسم ادب لازم است تا نیم نگاهی به تاریخچه و سبک این بازی بیندازیم. بازی رزیدنت ایول ۴ به عنوان چهارمین قسمت از نسخههای شماره دار و ششمین قسمت در کنار عناوین فرعی در سال ۲۰۰۵ برای کنسول PlayStation 2 منتشر شد.
سری بازیهای رزیدنت ایول به عنوان پایهگذار سبک وحشت و بقا توسط شرکت Capcom و به کارگردانی آقای «شینجی میکامی» که به عنوان پدر سبک وحشت از ایشان یاد میشود، توسعه و منتشر شده است. سری بازیهای ایول به واسطه روایت داستانی خاص و معرفی شخصیتهایی متنوع و دوستداشتنی، به شهرت زیادی دست پیدا کردند. دوربین ایزومتریک در کنار زامبیهایی که ترس و وحشت را با خود به ارمغان میآوردند از جمله مشخصههایی بود که این مجموعه را به شهرت رسانده بود.
بیشتر بدانید: کارگردان بازی Resident Evil 4 اورجینال نسخه ریمیک را تحسین میکند
در ابتدای نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ میتوان گفت تمامی پنج نسخهای که از این مجموعه تا قبل از قسمت چهارم منتشر شده بود برپایه دوربین ایزومتریک و هسته گیمپلی نسخههای قبلی در یک چهارچوب آشنا ساخته شده بودند، اما بعد از انتشار نسخه چهارم، نه تنها این سری از بازیها با تحول زیادی روبرو شدند بلکه صنعت ویدئو گیم نیز تحت تاثیر این بازی وارد فاز جدیدی شد که هنوز هم که هنوز است تاثیرات آن روی بازیهای ویدئویی وجود دارد و مشهود است. درواقع به قول خیلی از بزرگان این عرصه صنعت ویدئوگیم را میتوانیم به قبل و بعد از رزیدنت ایول ۴ تقسیم کنیم یا به راحتی میتوانیم این اثر را یک عنوان جریانساز و انقلابی در همه زمینهها معرفی کنیم.
رزیدنت ایول ۴ یک عنوان سوم شخص دوربین روی شانه است که در سبک وحشت و بقا در سال ۲۰۰۵ روی کنسول پلیاستیشن ۲ منتشر شد. بعد از موفقیتهای بیشماری که این عنوان کسب کرد، نسخههای ریمستر شده از این بازی به دفعات روی کنسولهای مختلف منتشر شد تا این که بعد از درخواستهای فراوان کمپانی کپکام تصمیم گرفت تا یک نسخه بازسازی شده از این عنوان بزرگ را برای کنسولهای نسل نهمی ساخته و منتشر کند.
شرکت کپکام را میتوانیم یکی از بهترینها در زمینه بازسازی و ریمیک بدانیم. توانایی این استودیو بعد از بازسازی چند عنوان کلاسیک از بازیهای مختلف و البته بازسازی موفقی که از دو نسخه رزیدنت ایول ۲ و ایول ۳ داشته است، این امید را میدادند که در بازسازی رزیدنت ایول ۴ نیز بتوانند یک اثر خوب و در خور توجه بسازند که البته همین اتفاق نیز افتاده است.
همانطور که اشاره شد بازسازی از روی یک بازی بزرگ و موفق کار بسیار سختی است و نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake نیز سخت. تحت هر شرایطی نسخه بازسازی شده با نسخه اوریجنال و کلاسیک خودش مقایسه خواهد شد و کم و کاستیها و یا حتی اضافات نامعقول مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. با این وجود حرکتی که کپکام در این راستا زده است به شکلی است که میتوانیم بگوییم بازی از هر حیث یک اثر فوق العاده و یک بازسازی تمام عیار است.
بعد از افتضاح بازی Resident Evil 6 گمان میرفت که این مجموعه به پایان راه خود رسیده است، اما بعد از انتشار بازی Resident Evil 7 Biohazard، که برخلاف نسخههای قبلی به صورت اول شخص توسعه پیدا کرده بود، منتشر شد و توانست تا حدودی جان تازهای به این مجموعه ببخشد. توجه سازندگان روی عناوین ریمیک شده بهخصوص قسمت دوم، و موفقیتهایی که کسب کردند باعث شد تا نسخههای بعدی و همچنین بازی Resident Evil Village به همین ترتیب با کیفیتی خوب و در خور سری منتشر شود.
لذا شروع اوج این سری را میتوانیم از قسمت هفتم حساب کنیم. بر همین اساس پایه رابط کاربری استفاده شده در کل بازیها بعد از نسخه هفتم از آن الگوبرداری شد و تا الان که در ریمیک قسمت چهارم شاهد آن هستیم.
داستانی تمام ژاپنی – بررسی داستان
بررسی بازی رزیدنت ایول ۴: با یک بازسازی تمام عیار طرف هستیم است. به شکلی که تمام جزییات بازی از صفر تا صد شامل حال تغییرات شده و برخی قسمتها حذف و برخی نکات جدید به بازی اضافه شده است. با وجود این که داستان از جمله بخشهایی است که نمیتوان تغییر زیادی در آن اعمال کرد اما با توجه به موضوع گذشت زمان و تغییر مولفهای یک داستان خوب در صنعت گیم، کپکام تلاش کرده است تا در این مورد نیز تغییراتی که به هسته اصلی داستان آسیب وارد نکند را در بازی ایجاد کند.
در نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake باید بگویم مهمترین تغییری که در داستان بازی، اکت یا بازی شخصیت اصلی، لیون اس کندی است. لیون در نسخه جدید دیالوگهای بیشتری دارد، کاریزماتیکتر شده است و رفتارهای یک حرفهای به عنوان یک نیروی ویژه را به خوبی از خود نشان میدهد. به همان اندازه که جذابیت خود را حفظ کرده، به همان اندازه هم در روند داستان برای مخاطبی که با شخصیت لیون اس. کندی کلاسیک آشناست، قابل پذیرش است.
تمام موارد بازی ناخودآگاه با نسخه کلاسیک مقایسه خواهد شد. لذا در گام اول این «لیون اس کندی» است که در نسخه ریمیک شخصیت خیلی بهتر و قابل قبولتری پیدا کرده است. بقیه شخصیتها نیز از این قائده مستثنا نیستند. اشلی (سکانس اولین برخورد در نسخه کلاسیک را بیشتر میپسندم) شخصیتی که اینبار بیشتر از آن که یک دختر لوس باشد، با یک اشلی پرداخت شده از نظر شخصیت روبرو هستیم. با وجود این هنوز هم آن جیغ و دادهای همیشگی خودش را حفظ کرده و هر لحظه امکان دارد از دست برود اما در نسخه ریمیک از خود شخصیتی به مراتب بهتر از نسخه کلاسیک ارائه میدهد.
در نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ اگر بخواهیم شخصیتهای دیگر را همچون لوییز و کراوزر (البته در جبهه دشمن) هم لحاظ کنیم باید بگویم که از این قائده مستثنا نیستند و پختگی و عملکرد بهتر آنها به خوبی در روایت امروزیه داستان بازی وارد شده و تاثیر گذاشته است. تنها شخصیتی که مانند دیگر کاراکترها به بلوغ نرسیده است، شخصیت Ada Wong است. «ایدا وانگ» در نسخه کلاسیک به مانند قسمتهای قبلی، یک حضور عجیب و مرموز را به مخاطب منتقل میکرد. لذا در نسخه ریمیک اینطور نیست و ما به مانند نسخه کلاسیک آن حس مرموز را از این شخصیت دریافت نمیکنیم و با وجود بازی زیبایی که از این شخصیت میبینیم اما بلوغ رشدی خوبی در مقایسه با دیگر شخصیتها در ایدا وانگ دیده نمیشود.
تکامل شخصیتها شامل حال فروشنده(Merchant) نیز شده است. دلال معروفی که خرید و فروش انوع و اقسام مهمات و بستههای سلامتی و غیره را میتوانیم با اون انجام بدهیم و در نسخه جدید، حضور پررنگی دارد. دیالوگهای زیادی دارد و توضیحات خوبی در مورد هر معمله و حتی برخی مراحل بازی نیز میدهد. در طرف مقابل اشلی، یک مرحله مخصوص به خود را دارد. دیگر به مانند نسخه کلاسیک غیر منطقی از دست نمیرود و مرحلهای که کنترل او را در اختیار داریم یکی از بهترین مراحل بازی است. استرس و هیجان خاصی در این مرحله وجود دارد و حتی دشمن مخصوص به خودش را نیز دارد که در مدت زمان کوتاهی که کنترل اشلی را در اختیار داریم، تا سر حد مرگ دنبالمان هستند.
شایعه: بسته الحاقی Resident Evil 4 اواخر سال ۲۰۲۳ منتشر میشود
با وجود این که نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک نکات مثبت بسیار زیادی دارد اما همیشه به خاطر دو نکته مورد انتقاد قرار گرفته است. مورد اولی، داستان بازی است. همانطور که اشاره کردیم تیم سازنده سعی کرده تا با عمق بخشیدن به شخصیتها روایت داستان را وارد فاز بهتری نسبت به نسخه کلاسیک کند. اما چیزی که در هسته بازی وجود دارد، داستان اصلی است. انتظاری از تغییر داستان اصلی در ریمیک نداریم و لذا هنوز هم این متن اصلی در شالوده بازی باقیمانده است.
داستانی که در آن یک مامور کارکشته بعد از وقایع راکون سیتی توسط رئیس جمهور برای نجات جان دخترش که دزدیده شده و آخرین بار در یکی از دهکدههای اسپانیا رویت شده است، فرستاده میشود. نکته اصلی در بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ در این است که داستانهایی که معمولا در این مجموعه روایت شده است، چه در نسخه اول و دوم، حتی در نسخههای فرعی مثل ورونیکا ایکس و بازی Resident Evil 0 همگی در سطح بسیار بالایی قرار دارند و در همین حال وقتی داستان ایول ۴ را در کنار آنها قرار میدهیم، درواقع با یک داستان سطحی روبرو میشویم.
تیم سازنده میتوانستند خردهداستانهایی به بدنه اصلی داستان اضافه کنند به طوری که به بدنه اصلی روایت آسیب نزند و از طرفی ما با یک داستان خوب در اندازه این سری روبرو میشدیم.
اکشنی متفاوت – بررسی گیمپلی
مورد بعدی، ترسناک نبودن و البته وفادار نبودن نسخه چهارم به قسمتهای قبلی و به سبک اصلی این مجموعه یعنی ترس و بقا است. هنوز هم فریادهای حضور نمسیس در نسخه کلاسیک وحشتناک است. هنوز هم حضور (Licker) لیکرزها لرزه بر اندام هر فردی به هنگام بازی در بازی Resident Evil 2 میاندازد اما واقعا جایی در ایول ۴ وجود دارد که با یادآوری آن احساس ترس کنید؟
این ایراد نه تنها در بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ از نظر فضاسازی و اتمسفر بازی دیده میشد بلکه با تغییر ماهیت دشمنان از زامبی به بیمار، و از ویروس به انگل، تاثیر مستقیمی روی دلهره بازی گذاشته است. البته لازم است که اشاره کنیم هیچ کدام از این موارد دلیل بر این نیست که ما منکر شاهکار بودن ایول ۴ باشیم. لذا تیم سازنده در نسخه ریمیک در اولین گام تلاش کردهاند تا وحشت را به این بازی بازگردانند. اولین چیزی که ما در نسخه ریمیک میبینیم، محیطهایی تاریک و رعب انگیز است که نوید یک فضایی ترسناک را میدهد. این اتفاق مثبت در برخی از مراحل بازی به خوبی رخ داده است. چپترهای اولیه و البته یکی دو چپتر آخر تاحدودی تونستهاند جای خالی وحشت را در این بازی پر کنند. «رجنهرنادو»(Regenerador)ها همچنان و به مانند نسخه کلاسیک، یکی از ترسناکترین دشمنان بازی هستند.
در نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake باید به تنوع زیاد دشمنان اشاره کرد. مجموعهای از دشمنان متعدد با قدرتهای متفاوت که از نکات مثبت ریمیک به حساب میآید. شنیدن صدای روشن شدن ارهبرقی به مانند گذشته وحشت را بر اندام هر مخاطبی میاندازد و اینبار نیز این ارهبرقیها هستن که به یکی از بهترین دشمنان بازی تبدیل شدهاند.
با وجود این که دشمنان متنوع شدهاند در طرف مقابل، با این که غول آخرها با همان کیفیت اثرگذاری قبل خودشان بازگشتهاند اما به شکل عجیبی مبارزه با آنها آسان شده است، این درحالی است که بازی روی درجه سختی نرمال مبارزه با دشمنان سختتر از باسفایتها شده است. مبارزه با «مندز» هیچ چالش خاصی را نمیطلبید و مبارزه با غول دریاچه هم از آسانترین نبردهایی بود که با آن روبرو شدیم. این در حالی است که در نسخه کلاسیک؛ مبارزه با غول مرحله دریاچه نه تنها چالشبرانگیز بود، بلکه یکی از بهیادماندنیترین مبارزات آن نسخه نیز به شمار میرفت.
یکی از تفاوتهای عمدهای که نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک را با سایر نسخهها دارد، توجه ویژهای است که روی اکشن بازی شده بود. به جرات میتوان گفت که ایول ۴ یکی از بهترین اکشنهای تاریخ بازیهای ویدئویی را دارد. این اتفاق مثبت به خاطر وجود پکیجی از موارد جدید است که در سال ۲۰۰۵ در نسخه کلاسیک قرار گرفته بود، از جمله زاویه دوربین، نرم بودن نبردها، سیستم «اینورتری» یا کولهپشتی، امکان خرید و فروش سلاح و مهمات و غیره که ایول ۴ را به یک اثر ماندگار تبدیل کرد.
تمامی این موارد به بهترین شکل ممکن به جز یک مورد به نسخه ریمیک منتقل شده است. نبردها دلپذیر هستند و سیستم گیمپلی بازی به شدت اعتیادآور است. مبارزات با دشمنان هیجانانگیز هستند و ما هرلحظه باید استراتژیهای خودمان را در میدان نبرد تغییر دهیم تا به موفقیت برسیم. با توجه به این که هر منطقهای دشمنان خاص خودش را دارد و همگی آنها در گروههای چند نفره در کلاسهای مختلف به ما حمله میکنند، لذا تامل و تردید به هنگام مبارزه نتیجهای جز مرگ نخواهد داشت. تنوع بالای سلاحها و البته سیستم ارتقای فوقالعادهای که در بازی گنجانده شده باعث شده تا با یک گیمپلی تمام عیار طرف باشیم.
به همان اندازه که گیمپلی اعتیادآور است و به بازی جذابیت بخشیده است، لول دیزاین یا طراحی مراحل نیز با الهام از نسخه کلاسیک، بسیار زیبا و مدرن به نسخه ریمیک آورده شدهاند. لول دیزاین بازی معرکهاست و همین مورد را میتوانیم نقطه عطفی برای ریمیک بدانیم. هیچ شکی وجود ندارد که بازی را تمام نکرده شروع به تکرار آن در درجات بالاتر یا گرفتن امتیازها و جمعکردن آیتمهای آن در دورهای بعدی خواهید کرد.
همین مورد وقتی در یک بازی ویدئویی قرار میگیرد، این یعنی این که آن بازی رسالتش را به سرانجام رسانده است. درواقع، نسخه ریمیک توانسته است یکی از بهترین مزیتهای نسخه کلاسیک را به بهترین شکل ممکن بازسازی کند. به سختی مخاطبی را میتوانیم پیدا کنیم که نسخه کلاسیک را فقط یک یا دو بار بازی کرده باشد، لذا با بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ در مییابیم که همین مورد نیز در ریمیک تکرار شده و ارزش تکرار بازی بسیار بالاست.
جلوههای بصری زیبا – بررسی گرافیک
یکی از مواردی که کیفیت گیمپلی بازی را بالا برده است، گانپلی بازی است. تنوع بالای سلاحها و درگیری با دشمنان در خلال یک نبرد خونین، باعث شده تا لذت استفاده از سلاحها چندبرابر شود و ذکر تمام آنها در بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ مشکل. لگد و سنگینی قدرت هر سلاح به خوبی احساس میشود. هر سلاحی را که ارتقا میدهیم، اثربخشی خوبی که بعد از هر تغییر روی دشمن میگذارد و سبک چیدمان سلاحها و نحوه تغییر و جابهجا کردن سلاح با نارنجک و غیره از جمله موارد مثبت بازیاست که همگی به خدمت گیمپلی آمدهاند.
در بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ باید گفت که در برخی مواقع شرایط به گونهای شکل میگیرد که اگر عکسالعملهای خوبی را در میدان نبرد داشته باشیم، به راحتی در کمترین زمان ممکن، با حداقل مهمات ممکن و به کمک مواردی همچون «پری»(Parry) کردن و حتی جاخالی دادن، در آن واحد تمامی دشمنان را از پا دربیاوریم و از صحنه خلق شده لذت ببریم. به مانند نسخه کلاسیک در اینجا هم ما سیستم مبارزات تن به تن یا Melee Attack داریم که اکثر آنها توسط چاقو انجام میشود. با این وجود سیستم پری یک گزینه جدید است که به بازی اضافه شده و استفاده از آن تا حدودی کاربردی ظاهر شده و حتی در برابر یکی از غولآخرها نیز کاربرد بسیار بیشتری دارد.
با وجود جزییات جدیدی که به گیمپلی بازی اضافه شده و در نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake بدانها اشاره شد، برخی نکات نیز در بازی حذف یا محدود شدهاند که سیستم دکمهزنی از جمله مواردی است که کاربرد آنها در بازی بسیار محدود شده و فقط در اندک مواردی در شرایط خاص است که در بازی باقی مانده است.
البته این مورد با وجود ارزشمند بودن، در برخی جاها تاثیر آنچنانی نمیگذارد مگر در درجه سختی بالاتر، در بعضی جاها زمانی که ما به دست یکی از دشمنها گرفتار میشویم، برای رهایی از دست آنها باید سریع دکمه زنی کنیم که این مورد حتی روی درجه سختی بالاتر نیز آنچنان خطری ایجاد نمیکند و مخاطب با چالش سختی روبرو نمیشود. این در حالی است که استفاده از سیستم جاخالی دادن با این که ازشمند ظاهر شده است اما زیر سایه کنترل سخت و کند بازی گم شده و تاثیر خود را از دست داده است.
درواقع یکی از ایراداتی که در نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک وجود دارد و تا حدودی به بازی آسیب وارد کرده است، کنترل سخت بازی است. هرچقدر نسخه کلاسیک، نرم و خوش دست بود، در نسخه ریمیک با وجود گانپلی جذابی که در بازی وجود دارد متاسفانه کنترل بازی کند پیش میرود. این مورد شاید در جاهایی که دشمنان کمتری دارد زیاد به چشم نمیآید اما در قسمتهایی که حیات و زمان به هم گره میخورند، کنترل بازی تا حدودی نرم نیست و عکسالعملها سریع انجام نمیگیرد.
خبر: میزان فروش بازی Resident Evil 4 Remake به بیش از ۴ میلیون نسخه رسید
امکان از دست رفتن مهمات و حتی سلامتی بدون دلیل موجهی در حین بازی بسیار بالا میرود. یکی از دغدغههای علاقهمندان در زمان نسخه کلاسیک عدم حرکت درجای شخصیت بود که در هنگام تیراندازی کردن این امکان وجود نداشت اما در زمان حال این اتفاق به یک امر عادی تبدیل شده و همچنین در ایول ۴ نیز گنجانده شده است، اما متاسفانه همین کند بودن کنترل، روی حرکات شخصیت بازی نیز اثر گذاشته و عملا حرکت در حین تیراندازی را از بازی خارج کرده است.
مهمات و بستههای سلامتی و مدیریت درست آنها از موارد اصلی ژانر وحشت و بقا به شمار میرود. تیم سازنده به خوبی با اعمال یک سری تغییرات کوچک در بخش آیتمها و مهمات معجونی را رائه میدهند که کنترل و انجام آنها واقعا لذت بخش است. ترکیب و ساخت آیتمهای جدید و مهمات از موارد کاربردی بازی به شمار میرود. اضافه شدن صندوق برای آیتمهای به دردنخور و خرید فروش آنها از دیگر مواردی است که لذت بازی و تکرار آن را دوچندان کرده است.
بزرگترین تحولی که از یک اثر ریمیک انتظار داریم، در بخشهای گرافیک و صوتی آن است. کپکام به لطف استفاده از موتور گرافیکی RE Engine توانسته است تا یکی از زیباترین عناوین خودش را خلق کند. بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ از نظر گرافیکی کامل و بیعیب است. افت فریم ندارد و جلوههای بصری کاملا مطابق با آن چیزی است که طرفداران این مجموعه از آن انتظار دارند.
شخصیتها به خوبی طراحی شدند و مهمتر از همه لئون اس کندی است که از نظر ظاهری نسبت به ریمیک قسمت دوم پیشرفت بسیار زیادی داشته است و تغییرات به وجود آمده بسیار کارآمد ظاهر شده است. محیطهای تاریک و خاکستری به تم وحشت بازی کمک خوبی کردهاند و تنها نقطه ضعفی که در بازی از نظر گرافیکی وجود دارد و هنوز هم بعد از اولین آپدیت از بین نرفته است، افکتهای قطرات باران است که البته آنچنان هم مهم نیست و قابل چشم پوشی است.
در کنار پیشرفت گرافیکی، در نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک باید اشاره کنیم که افکتهای صوتی غوغا کردهاند. اگر از کنسول PlayStation 5 استفاده میکنید حتما از شنیده شدن صدای شلیک گلوله، تعویض خشاب و اندک اتفاقات ریز رخ داده در محیط بازی رو کنترلر آن لذت میبرید. صداگذاریها عالی و صداپیشهها توانستهاند به خوبی از پس انجام وظایف خودشان برآیند. صدای دلچسب و به یادماندنی لوییز با آن لحجه اسپانیایی، صداگذاری شخصیت لئون و جک کراوزر در سکانس رویایی این دو و دیالوگهایی که رد و بدل میشود، از اتفاقات به یادماندنی بازی به شمار میرود.
نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک: سخن آخر
اگر بخواهیم بازیهایی را که به عنوان ریمیک منتشر شدهاند لیست کرده و از بین آنها بهترینها را انتخاب کنیم، با بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ فهمیدیم که بدون شک ریمیک رزیدنت ایول ۴ یکی از بهترینهای لیست انتخاب خواهد شد. وفادار بودن به نسخه اصلی و دقت در تغییراتی که ایجاد میشود از جمله مواردی است که یک ریمیک خوب را معرفی میکند و کپکام به خوبی توانسته است تمامی این نکات را رعایت کند و خروجی به دست آمده و کیفیتی که در رزیدنت ایول ۴ ریمیک وجود دارد، نشانی بر این اداعاست.
اگر از آن دست از افرادی هستید که به هر دلیلی موفق نشدید نسخه کلاسیک را بازی کنید، تجربه این شاهکار را از دست ندهید. و در طرف مقابل اگر از طرفداران این مجموعه و بهخصوص قسمت چهارم هستید، خیالتان راحت باشد که هیچ آسیبی به خاطراتتان وارد نخواهد شد. متن اصلی بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ اینجا به پایان میرسد. در ادامه پرونده بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ با یادداشتی از رضا قرالو و یکی از نویسندگان جدید دنیای بازی همراه ما باشید.
حریر خونآلود: یادداشتی بر Resident Evil 4 به قلم رضا قرالو
قبلا وقتی قرار بود نقد بازی بنویسم، پترن و شکل و ساختار آن را موقع بازی کردنش تصور میکردم و نهایتا وقتی بازی تمام میشد پیش نویس نقد توی سرم کامل بود و فقط نیاز بود از گاز به جامد تغییر شکل بدهد! اما حالا به دو دلیل این تفاق نیفتاده؛ اولین و مهمترین عامل این است که مدتها است ننوشتهام و مغزم حتی قدرت تولید گاز هم ندارد.
دومین مورد خود بازی Resident Evil 4 Remake است؛ هر چند که نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake را مطالعه کردید اما حقیقت این است که این محصول جدید کپکامِ به شدت مهربانِ این روزها، یک چیزی مثل مراسم آتش بازی است که با وجود زیبا بودن نمیتوانی درست توصیفش کنی و فقط باید تماشاگرش باشی. این لعنتیِ تمام و کمال را میشود ساعتها بازی کرد و ازش لذت برد و حتی به اینکه قرار است یکجایی با کلمات بیبنیهی توی سرت توصیفش کنی فکر هم نکرد. من هم همینطور بودم و بازی را دو بار تمام کردم و فقط میتوانم در مورد نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک در دو کلمه توصیف درستی به دست بدهم؛ سرگرمی خالص.
بازی مثل یک الماس تراشیده و کامل است و باز هم طبق همان توصیف تکراری نمادین، فقط باید تماشایش کرد و موقع خوابیدن گذاشتش زیر بالش و خوابید! طراحی مرحلهی بازی قطعا وامدار نسخهی اصلی سال ۲۰۰۵ است ولی ریمیکهای کپکام همیشه جهان بازی را کاملتر و امروزیتر کردهاند و اینجا هم همان فرمول برنده رعایت شده است. همه چیز سرجایش است؛ پیدا کردن یک محتوای اضافی، مکانیک خسته کننده، دشمن تکراری و مرحلهی یک شکل توی بازی غیرممکن است. ریتم چیزی است که اگر به دنبال طراحی بازی هستید باید با بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ از الگو آن یاد بگیرید. بازی گاهی کند، گاهی سریع و گاهی یک چیزی مابین این دوتا است که من بیشتر این موقعیت را میپسندم.
وقتی بازی کند است، بیشتر دشمنان بازی را کشتهاید و دنبال گنج و خرت و پرتهای مخفی بازی میگردید که خودش کلی هیجان و سرگرمی به همراهش است. وقتی ریتم تند است در حال تجربهی سناریویی هستید که بخش کند و متوسط بازی را به هم وصل میکند. مابین دو پترن قبل هم که بیشتر از دو مورد قبلی است، شما در حال جلو رفتن و مبارزه با دشمنها، حل کردن معما و گشت و گذار در نقشهها هستید. یک روند تراش خورده که هیچ ثانیهای از آن خسته کننده نمیشود.
هر مکانیک و آیتم و سلاحی که در بازی میبینید یک انگیزهی مضاعف برای شما است که داخل بازی جلو بروید و کنار لذت بردن از محتوا به فکر ارتقا، پیدا کردن و ولگردی برای قویتر شدن خودتان برای لذت بردن مضاعف از آن محتوا باشید! ساختاربندی بازی این شکلی است که چند ستون اصلی مثل اکشن، معماها و ماموریتهای جانبی داریم که خود این ستونها با پردههای حریر زیبایی به اسم مکانیکهای مفرح و غیرتکراری تزیین شدهاند! (میدانم که دارم زیادی از استعاره و توصیف استفاده میکنم که برمیگردد به همان داستان تولید گاز و تبدیلش به جامد که با کمک همین فرمول به سختی درحال تولید است!)
در دنیای بازی بخوانید: پیش نمایش بازی Resident Evil 4 Remake
مورد بعدی در نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک تعادل و بالانس خیلی خوب اجزای بازی است؛ هیچ وقت و هیچ جا وزن یک عنصر بازی از دیگری بالاتر یا پایینتر نیست. اکشن به همان اندازه مفرح ذات است که حل معما و ولگردی ممدّ قفل شدن در جهان بازی. خیلی از کاستیهای نسخهی اصلی در نسخهی جدید رفع شده است. بارزترینش داستان بازی است که با وجود گل درشت بودن، خودش و مخاطب را جدی نمیگیرد و در نتیجه فقط از دیدن و شنیدنش به عنوان یک داستان سطحی ولی سرگرمکننده لذت میبرید.
اشلی هم دیگر مثل قبل توی دست و پا نیست و اگر صدای مزاحم نفس نفس زدنش پشت گردنمان نبود خیلی هم بهتر میشد. البته حضور اشلی حالا بیشتر به یک چالش گیمپلی تبدیل شده و جلوگیری از آسیب رسیدن و دزدیده شدنش بخشی از مکانیک و اکشن بازی است و نسبت به قبل بسیار متعادل شده است.
هرچه جلوتر می رویم حس و حال کسی را پیدا میکنم که از یک چیزی خیلی خوشش آمده و پشت سر هم دارد ازش تعریف میکند پس بهتر است تا شورش درنیامده مطلب را جمع کنم! خلاصه اینکه این ریمیک یکی از بهترین بازیهای سال و یکی از بهترین رزیدنت اویلهای ساخته شده است و این پایان بندی من یکی از بدترین تمام کردن نقدهایی که نوشتهام که دلیلش دو چیز است…
یادداشتی بر Resident Evil 4 به قلم علی عبدی
پس از موفقیت فراوان بازی Resident Evil 2 Remake و موفقیت نه چندان چشمگیر بازی Resident Evil 3 Remake ؛ حالا شرکت Capcom به فکر بازسازی شماره چهارم از سری بازی Resident Evil بود.
بازی Resident Evil 4، به قدری موفق بود که کمتر کسی جرأت بازسازی آن را داشت؛ ولی شرکت Capcom به اندازه به خودش اعتماد داشت دست به یک قمار بزرگ زد و از نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake نیز فهمیدیم که برنده هم شد و توانست به مراتب از نسخه اصلی نیز بهتر کار کند. و البته در ابعاد داستان و گیمپلی یک اثر ارزشمند که قابلیت تکرار بالایی داشته باشد را عرضه کند.
بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ را از ساختار داستانی بخواهیم شروع کنیم؛ باید بگویم که تقریبا همه چیز برای لیان اسکات کندی از نقطه صفر شروع میشود و پلیس خام گذشته انگاری فردی پخته شده و حالا تبدیل به یک مامور بسیار پر تجربه شده و سعی دارد خاطرات تلخ و ناگوار شهر Raccoon City را به فراموشی بسپارد.
مطلب پیشنهادی: رتروز: رزیدنت ایول ۴ (Resident Evil 4)
حالا لیان باید به اسپانیا برود و سری به روستایی بزند و بتواند دختر گمشده رئیس جمهور را پیدا کند؛ روستایی که در همان پرده اول نقطه عطف بازی را رقم میزند.
بازی در پرده اول بسیار نامعلوم و گیج کننده بهنظر میرسد ولی خب این گیج کنندگی ابتدایی هسته اولیه داستان هر بازی ترسناکی و بهخصوص سری بازی Resident Evil است؛ اینکه ندانیم چرا همه انقدر عجیب رفتار میکنند، یک فرمول همیشگی است. ولی خب بازی لحظه ای جذاب تر و بهتر میشود که بدنبال کشف داستان باشیم و چیزی را کشف کنیم که نه آنقدر مثل بازی Horizon: Zero Dawn پیچیده باشد، نه مثل سری بازی Call of Duty خیلی سطحی و ساده. این تعادل ارزشمندی که شرکت Capcom توانسته پس از پرده های اول سری بازی Resident Evil بکار ببرد، به نوعی همان دنباله طلایی فیبوناچی است!
در پرده دوم بازی ما شاهد کشمکش های بسیاری هستیم؛ کشمکش هایی در همه جای بازی مخاطب را با شخصیت های بازی آشنا تر میکند و این کشمکش ها به قدری سرگرم کننده و خوب و همچنین بجا هستند، که مخاطب به هیچ وجه احساس آب بستن در قابلمه داستان بازی را نمیکند.
شخصیت پردازی ها، دیالوگ ها و همچنین حوادث در داخل بازی و صد البته به لطف پیشرفت های گرافیکی و طراحی های حسی در صورت شخصیت ها، باز طراحی های محیطی و البته موسیقی متن بسیار خارقالعاده و اتمسفریک، همه و همه در غوطهور ساختن مخاطب در جهان بازی تأثیر گذار است و مخاطب به هیچ عنوان حاضر نمیشود تا دست از بازی بکشد. همچنین روایت خطی بازی به قدری غنی و خوب کار شده که اصلا کاربر را خسته نمیکند و به مخاطبش اجازه پیشبینی آینده بازی را نمیدهد، چرا که در هر چپتر برای مخاطب برگه جدید و تازه ای از داستان بازی رو میکند.
اشاره به پایان بندی بازی در نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک نیز مخاطب را طبق معمول منتظر میگذارد، پایان بندی بازی به قدری جذاب است که هم پرونده بازی را برای همیشه میبندد و هم مخاطب را ذوق زده برای سری ها بعدی نه چندان جالب Resident Evil میکند. همچنین بازی فرم شخصیت ها را حفظ کرده است، از شخصیت خاکستری گرفته تا شخصیت های منفی که اگر هزاران سال هم بگذرد، بازهم مخاطب نفرتش از این شخصیت ها در جهان بازی کم نمیشود. و این ساختار تنومند و شخصیت پردازی غنی باعث میشود که مخاطب برای بار هزارم هم از این بازی دست نکشد.
پادکست دنیای بازی فصل ۲ قسمت ۱ – بازی های ترسناک
در ابعاد گیمپلی، فرمول اشتباهی که در راحت کردن بیش از حد در ریمیک بازی Resident Evil 3 بکار رفته بود، دیگر در این بازی تکرار نشده است. و نقشه متریود وینیایی بازی به قدری حساب شده است که محیط هرگز تکراری نشده و مبنای ترس در محیط به یک عنصر ثابت بدل شده است.
شینجی میکامی که به نوعی خالق ترس در آثار ویدیو گیم به شمار میرود، شاید اگر بازسازی شماره چهارم را هم برعهده میگرفت. نمیتوانست به این میزان تعادل میان ترس و اکشن را برقرار کند. گاهی حس میکنم تنها شرکتی که میتواند پیشرفت ها تکنولوژی را درک کند، فقط و فقط Capcom است. به شکلی که آنها نه انقدر بیش از حد کاربر را میترساندند نه انقدر بیش از حد کاربر را محو اکشن میکنند.
درست است که برای تجربه Resident Evil 6، به نوعی بازی را سراسر اکشن کرده بودند. ولی باید گفت Capcom قبلی دیگر مرده است و این شرکت ژاپنی بعد از ساخت Re Engine میتواند صحنه های ترسناک عالی با گرافیک خارق العاده رقم بزند و اکشنی بسازد که مخاطب آخر کار به خودش بگوید « بابا ایول، دمت گرم».
در نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 Remake، باید گفت که بازی درست به مانند یک سمفونی است که تمام اجزایش هماهنگ است و اگر مخاطب هزار بار هم این سمفونی را گوش بدهد از آن خسته نمیشود و همین خسته نشدن و تکرار پذیری بالا است که یک اثر را ارزشمند میکند؛ چرا که مخاطب نه از زامبی کشی لیان خسته میشود و نه از حماقت هایش در قبال اشلی.
این بود پرونده بررسی بازی رزیدنت ایول ۴ در دنیای بازی . نظر شما در مورد نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل ۴ ریمیک چیست؟ شما نیز نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 خودتان را با دنیای بازی و مخاطبانش به اشتراک بگذارید.
شینجی میکامی چی کار نمی تونست بکنه ؟
میکامی هم راضی بوده،
حاج حامد ما سختگیرتره
غروب بتها و آغاز ابر انسان…
وقتی بازی رو تمام کردم و درخشندگی خورشید رو بر سطح دریا دیدم بی تفکر و غریزی بغص کردم …
چقدر برام قسمتی از کتاب چنین گفت زرتشت نیچه تداعی شد…
‘ میخواهم مانند خورشیدی بر دریا بتابم که حتی فقیر ترین قایقران ،پاروهای خویش را در زر حرکت دهد…
حسن پایان کار هم تیتراژ ماجراست،نام هایی ژاپنی که یکی پس از دیگری رد میشد و شرقی میدرخشید…
درود به تمامشون…
داستان هم مجزا از تمام نقدهایی که به خرده روایت هاش وارده ،یک روایت کلان بی نقص بود، انگلی که یک قشر مذهبی در درون جان افراد گله برای کنترل اونها وارد میکنند…عجب تمثیل درخشانی عجب گستاخی اصیل ژاپنی…
غروب بتها و آغاز ابر انسان…
وقتی بازی رو تمام کردم و درخشندگی خورشید رو بر سطح دریا دیدم بی تفکر و غریزی بغص کردم …
چقدر برام قسمتی از کتاب چنین گفت زرتشت نیچه تداعی شد…
‘ میخواهم مانند خورشیدی بر دریا بتابم که حتی فقیر ترین قایقران ،پاروهای خویش را در زر حرکت دهد…
حسن پایان کار هم تیتراژ ماجراست،نام هایی ژاپنی که یکی پس از دیگری رد میشد و شرقی میدرخشید…
درود به تمامشون…
داستان هم مجزا از تمام نقدهایی که به خرده روایت هاش وارده ،یک روایت کلان بی نقص بود، انگلی که یک قشر مذهبی در درون جان افراد گله برای کنترل اونها وارد میکنند…عجب تمثیل درخشانی،عجب گستاخی اصیلی…