نسل هشتم بهپایان راه خود نزدیک میشود، به همین دلیل انتظارات از بازیهایی که در این بازهی زمانی از نسل تولید و عرضه میشوند بسیار بالا است. خصوصاً عناوینی که سازندگان آنها از اعتبار و محبوبیت ویژهای در میان علاقمندان به بازیهایی ویدیوئی برخوردار هستند یا تبلیغات گستردهای در جهت معرفی و انتشار آنها صورت گرفته باشد. نقد بازی Tom Clancy’s The Division 2. با پیشرفت سختافزاری و خدماتی کنسولهای نسل هشتمی، بازیهای «سرویس محور»Game as Service به جایگاه ویژهای در میان عموم مخاطبین هنر هشتم دست یافتند و بخش عمدهای از وقت هر بازیکنی را در نسل حاضر به خود اختصاص دادند. بهشکلی که بسیاری از بازیسازانی که در ادوار گذشته به ساخت آثار داستانی شاخص و ماندگار شهره بودند، رویه جدیدی در پیش گرفته و بازیهای کاملاً آنلاینی را متکی بر امکانات نرم افزاری شبکههای آنلاین روانه بازار کردند. شرکت یوبیسافت در نقش یکی از همین دسته سازندگان، با معرفی یک زیرمجموعهی جدید از سری بازیهای « تام کلنسی »Tom Clancy شکل جدیدی از آثار نقشآفرینی را برای طرفداران این ژانر پرطرفدار به ارمغان آورد تا در کنار عناوین ارزشمندی همانند The Witcher 3 یا Fallout 4 حس و حال تازهای از یک RPG مدرن نسل هشتمی را نیز تجربه کنند. یکی از اصلی ترین آیپیهای این سری بازی Tom Clancy’s The Division 2 می باشد.
این مقدمهچینی بیاختیار توجه ما را بهسمت « دیویژن » The Division جلب می کند. عنوانی که معرفی، تبلیغات و حتی عرضهی آن با حرف و حدیثهای بسیاری همراه بود اما بهسرعت توانست طرفداران پرشماری برای خود در سراسر دنیا دست و پا کند. شاید دانگرید، بزرگنمایی، بازارگرمی و صفاتی از این دست، کلید واژههایی گره خورده با نام این بازی باشند اما در دورهای حساس از تاریخ هنر هشتم که انتظارات بهشدت بالا است و علاقمندان به راحتی به هر تجربهای بله نمیگویند، اثری که میتواند صدها ساعت، برای ماهها و حتی سالها مخاطب را پای خود نگاه دارد، نامی بزرگ است که قطعاً میتواند در تلاشهای بعدی و نسخههای جدیدتر به موفقیتهای بزرگتری نیز دست یابد. Division 2 دقیقاً همان شانس دوباره و تلاش مجددی است که یوبیسافت برای هرچه بهتر کردن یکی از پرفروشترین تولیداتش به مرحله عمل رسانده که البته باید دید در انجام این مأموریت بسیار مهم و حیاتی تا چه اندازه موفق بوده است. در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Tom Clancy’s The Division 2 همراه دنیای بازی باشید.
« نقد بازی Tom Clancy’s The Division 2 بعد از ۵۰ ساعت تجربهی آن براساس آخرین بروزرسانی روی کنسول Xbox One نوشته شده است »
کاخ سفید را میدان جنگ می کنیم، به واشنگتن خوش آمدید!
آخرین روزنهی امید
دربین عناوین سرویس محور، اصولاً داستان و چگونگی روایت آن هرگز بهعنوان یک اولویت کلیدی مطرح نبوده یا حداقل درعمل با بررسی شاخصترین آثار تولید شده با این سبک و سیاق در سالهای گذشته به این نتیجه میرسیم که همواره به نبود یک داستان قوی و در نتیجه محتوای کافی در اینگونه آثار انتقادات عمدهای وارد بوده است. با این وجود یوبیسافت با استفاده از یک سوژهی این روزها پرمخاطب در بین تولیدات مختلف شاخههای گوناگون سرگرمی مثل سینما و تلویزیون، صنعت بازیسازی خودمان و غیره بهنام آخرالزمان سعی بر این داشته تا عنوانی درخور نام « تام کلنسی » تولید و روانه بازار کند. بازیهای پساآخرالزمانی بسیاری طی نسلهای گذشته عرضه شده که در میان آنها آثار ضعیف متعددی یافت میشود که قطعاً نیازی به برشمردن آنها نیست. به همین جهت صرف استفاده از این پدیده یا موضوع پرطرفدار به تنهایی نمیتواند ضامن موفقیت یک بازی لقب بگیرد. یوبیسافت با مد نظر قرار دادن این نکته با انتشار نسخهی اول «دیویژن» شکل نسبتاً متفاوتی از یک تمدن نابود شده را ارائه کرد که نحوهی شکل گرفتن آخرالزمان و پیامدهای پس از آن تفاوتهایی با آثار پیش از خود داشت. در اینجا و شمارهی دوم «دیویژن» اما پس از اتفاقات نسخهی اول و شیوع ویروس در نیویورک، همچنین پشت سرگذاشتن زمستان سیاه به تابستان واشنگتن دی.سی پایتخت سیاسی ایالات متحده میرسیم. حدوداً هفت ماه از وقایع بازی قبلی گذشته و انتشار ویروس پایتخت را نیز به ورطه نابودی و سقوط کشانده است. هرجومرج و بیقانونی در هر گوشهی شهر دیده میشود و گروههای مزدور و افراطی نظیر The True Sons یا The Hyenas امنیت بازماندگان را بهخطر انداختهاند. طبق معمول ایجنتها تنها امید نجات وعبور از سقوط کامل بهشمار میآیند و از آنجایی که توان نظامی آنها در ماههای گذشته کاهش یافته و بسیاری از ماموران و فرماندهان سازمان کشته یا ناپدید شدهاند، مردم بهشکلی جدی با شکل دادن گروههای مقاومت به ماموران در پاکسازی شهر کمک میکنند.
شما در نقش یکی از همین ماموران سازمان، زمانی وارد ماجرا میشوید که نومیدی و یاس درمیان بازماندگان به اوج خود رسیده و روزانه مردم بیگناه بسیاری کشته یا غارت میشوند. علاوه بر این، یک سری اقدامات تخریبی علیه «سازمان دیویژن» صورت گرفته و ادامهی فعالیتهای آنها را با چالشی جدی مواجه کرده است.در چنین شرایطی این وظیفه شما است که با وارد شدن به سه جبههی نبرد متفاوت بههمراه گروه خود، شهر را از خطرات پرشماری که آن را تهدید میکند پاکسازی و درعین حال از سازمان پشتیبانی کنید. کلیت داستان همین است، فقط اندک اطلاعاتی در لابهلای میان پردهها بهشما داده میشود که آن هم به داستان سطحی و البته کلیشهای بازی سر و سامانی نمیدهد! شخصیتهایی هم در بازی وجود دارد که اصولاً هیچ هویت خاصی ندارند و صرفاً اندک بار روایی داستان را کاتسینها و ردوبدل کردن یک سری دیالوگهای نهچندان مهم به دوش میکشند. البته اگر بتوان قبول کرد داستانی برای روایت وجود دارد! خلاصه این شما هستید که باید در نقش یک مأمور از جان گذشته به انجام مأموریتهای بزرگ وکوچکی که در سرتاسر نقشه وجود دارد بروید و شهری که باید از لوس وجود اشرار، اراذل و اوباش پاک شود، همین! درواقع اصلیترین ایراد وارد به بازی غالباً ابعاد داستانی آنرا در بر میگیرد چراکهThe Division 2 از این نظر، چیز بیشتری از نسخهی قبلی بازی ارائه نمیدهد و مجدداً شاهد همان نزاع تکراری مابین گروههای خیروشراینبار در واشنگتن دی.سی هستیم. حتی اندک جذابیتهای نسخهی اول بهعنوان یک IP کاملاً جدید و دنیای مخصوص به آن، درایجا رنگ تکرار به خود گرفتهاند و همانطور که گفته شد شاهد یک سناریوی کاملاً کلیشهای و پیشپا افتاده در بازی هستیم!
طراحی شخصیت اصلی خاصیت بسیاری از آثار فاخر نقشآفرینی است!
جنگ در خانه
با عبور از سناریوی داستانی، The Division 2 بهتدریج آنروی زیبا و قابل ستایش خود را به معرض نمایش میگذارد. جلوهای خوش رنگ و لعاب که بهراحتی میتواند نظرات مثبت هر نوع سلیقهای را به سوی خود جلب کند. از همان دقایق اولیهی تجربهی بازی، The Division 2 بهشما نشان میدهد که با یکی از برترین عناوین لوتر شوتر نسل طرف هستید و این حس همواره در طول بازی همراه شما خواهد بود. تجربهای که در گیمپلی از استانداردهای روز «تیراندازی» Shooter بهره میبرد و در عینحال دارای عناصر ناب نقشآفرینی است. به واقع بازی دوم در حفظ و ارائهی اصلیترین ویژگیهای دیویژن (۱) سنگ تمام گذاشته و با رفع مشکلات آن، روح تازهای در کالبد بازی اصلی دمیده است. با اینکه کاستیهای عمدهای در سناریوی بازی دیده میشود اما طراحی مراحل کم نقص و مأموریت های خط داستانی به شدت سرگرم کننده و عالی است به گونهای که تا پایان هرگز از انجام آنها خسته نخواهید شد. درThe Division 2 نیزهمانند برجستهترین آثار نقشآفرینی شاهد مأموریتهای اصلی و فرعی بسیاری در بازی هستیم که تعادل در میان آنها بهخوبی رعایت شده و مراحل فرعی هم کم از نمونههای اصلی خود ندارند. سیستم لوت بینقص و پاداشهای در نظر گرفته شدهی عالی برای هریک از مراحل اصلی یا فرعی نیز بر ارزشهای کلی اثر افزوده است. پروسهی معرفی و ورود شما به بازی همچون آثار اصیل نقشآفرینی با پایهریزی و طراحی شخصیت اصلی آغاز میشود. برای شروع آیتمهای محدودی برای شخصیسازی در اختیار شما گذاشته میشود اما به لطف محتوای کم نظیری که سازندگان در اینزمینه تدارک دیدهاند، به مروز زمان و با پیشرفت در بازی آیتمهای پرتعداد و رنگارنگی کسب میکنید تا مأمور خود را آنطور که مناسب سلیقهی شما است بیارایید. خوشبختانه تنوع تجهیزات و آیتمها به قدری بالا است که کمتر پیش میآید، الگوی طراحی خود را در ماموران اشخاصی که با آنها همبازی میشوید نیز مشاهده کنید که این خود نوعی حس تمایز نسبت به دیگران را به بازیکن القا میکند.
معماری و اتمسفر واشنگتن دی.سی، حس و حال یک تمدن نابودشده پساآخرالزمانی را بهشکلی زیبا و تاثیرگذار انتقال میدهد!
البته طبق معمول اگر دست مبارک را در جیب و سر کیسه را شل کنید، با خریداری آیتمها و تجهیزات پولی، این احساس تمایز بهشکلی دوچندان در شما تقویت خواهد شد. با این حال حتی اگر قصد ولخرجی نداشته باشید بازی با لوت باکسهایی که به شما هدیه یا در ازای انجام یک سری چالشهای خاص پاداش میدهد و همینطور آیتمهایی که در گوشهوکنار نقشه یافت میشوند شما را کاملاً راضی می کند. در حقیقت یوبیسافت از اصلیترین ایراد وارد به نسخهی قبلی عبرت گرفته و آن را به نقطهی قوت بازی دوم تبدیل کرده است. شرکت فرانسوی از نظر محتوایی عنوان کاملی را به بازار عرضه کرده که روزها و حتی ماهها میتواند مخاطب خود را حفظ کند و حتی هربار چیز جدیدی برای ارائه داشته باشد. گذشته از مراحل سرگرم کننده و محتوای پروپیمان، گیمپلی بازی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. در نگاه اول با همان فرمول بهکار رفته در بازی قبلی طرف هستیم اما هرچه میگذرد تفاوتهای عمدهی دو شماره بیشتر خود را نشان میدهد. گانپلی فوق العادهی Division2 تجربهی آنرا برای سختگیرترین طرفداران آثار شوتر به یک فعالیت لذت بخش و سرگرم کننده مبدل کرده و استفادهی درست و بهجا از عناصر غنی نقشآفرینی، هر RPG باز قهاری را کاملاً ارضاء میکند.
سیستم مبارزات بیش از گذشته وابسته به همکاری و هماهنگیهای تیمی/ تاکتیکی است و شیوهی استفاده از گجتها و ادوات ویژهی ماموران، میتواند بهطور مستقیم درتعیین نتایج درگیریها تاثیرگذار باشد. تنوع و کلاسبندی گجتها به قدری عالی و کاربردی است که احساس پیشروی یک ارتش تکنفره را به مخاطب انتقال میدهد. درحقیقت استفادهی درست از امکاناتی که در اختیار دارید گاه بهتر از یک همراه نه چندان حرفهای جواب میدهد و یاری به مراتب بهتری محسوب میشود. عملکرد بسیار خوب هوش مصنوعی مگر در مواردی جزئی، چالشهای تمامعیاری را پیشروی بازیکنان قرار داده و بدون اعتناء به سیستم لولبندی شخصی و مراحل، پیشروی در بازی تقریباً غیرممکن یا بسیار مشکل میشود. این شرایط از توجه ویژهی سازندگان به عناصر نقشآفرینی و اعمال آن در شریانهای بازی ناشی میشود. به همین دلیل سیستم سطحبندی کلیهی اجزاء بازی را تحت الشعاع قرار داده و تقریباً درهمهی اعمال مؤثر است. با پیشروی و پیشرفت در بازی چالش مراحل جدیتر میشود، همین¬طور پاداش ارزشمندتری از انجام آنها بهدست میآید. در Division 2 بازیکنان پس از رسیدن به سطحی خاص (لول ۳۰)، براساس قدرت اسلحهها و زرهها رتبهبندی میشوند به همین دلیل تقریباً هیچ محدودیتی برای پیشرفت در بازی وجود ندارد. این خود یکی از قابلیتهای مثبت بازی است که به لطف سیستم سطحبندی کاربردی و البته محتوای کمنظیر موجود امکانپذیر شده است.
نقشهی بازی در نوع خود بی نظیر است، ظاهر زیبا و استفادههای بسیار دارد.
گروه رنگین کمان
شمارهی دوم دیویژن یکی از برترین تجارب Co-op نسل هشتم است. در واقع بخش عمدهای از جذابیتهای بازی در این بخش نهفته است. البته همچنان امکان تجربهی بازی بهصورت تکنفره وجود دارد اما فارغ از هیجان دوچندان تجربهی Co-op، از نقطهای به بعد با جدیتر شدن چالشها، بازی شما را مجاب به ساخت یک گروه یا ملحق شدن به تیمهای دیگر میکند چراکه حقیقتاً پیشروی به تنهایی در مراحل پایانی کاملاً غیرممکن میشود. سیستم مچمیکینگ همچنان از نقطهی شروع هر مرحله انجام میشود و با ارسال درخواست کمک از هر نقطهی نقشه یا مرحله میتوان درخواست یاری کرد. متاسفانه با وجود اینکه انواع مختلفی از مأموریتها در سطح نقشه وجود دارد اما مچمیکینگ فقط برای مراحل اصلی قابل استفاده است. البته با ورود به هر مخفیگاه که نقش پایگاههای پشتیبانی ماموران و نقاطی برای Fast Travel را نیز در بازی ایفا میکنند میتوان با سایر بازیکنان در قالب تیمهایی تا سقف چهار نفر همبازی شد. به لطف هوش مصنوعی خوب و کلاسهای متنوعی که برای دشمنان در نظر گرفته شده کمک گرفتن از دیگران هرگز باعث از بین رفتن چالش مراحل نمیشود و دشمنان هربار به اشکال مختلف به شما یورش میبرند. به عنوان مثال، تاکتیک یکسان برای مقابلهی با مزدوران Hyenas که بهصورت چریکی بیرحمانه حمله میکنند با افراد True Sons که گروهی شبه نظامی و آموزش دیده هستند، شما را به دردسر میاندازد و جواب نمیدهد. وجود انواع دشمنان با ویژگیهای مخصوص به خود ارزش اتخاذ یک تاکتیک یا استراتژی خاص در بازی را بالا برده که این شرایط کاملاً شایستهی عنوانی است که نام «تام کلنسی»را یدک میکشد.
واسط کاربری از نظر ظاهری بسیار بهتر شده و اطلاعات بیشتری در اختیار بازیکن قرار میدهد.
البته همانطور که پیشتر اشاره شد، گجتها و مهارتهای ویژه که در طول بازی ارتقاء داده میشوند حامی شما در میادین نبرد به شمار میآیند و استفادهی درست و به موقع از آنها اهمیت بسیاری دارد. این مهارتها که هرکدام زیرمجموعههای خود را شامل میشوند با مصرف SHD که نوعی اعتبار رایج در بازی است آزاد میشوند. علاوه بر بخش Co-op خوش ساخت، شاهد یک حالت رقابتی PvP تحت عنوان Conflict در بازی هستیم که بازیکنان را در قالب گروههای چهار نفره در مقابل یکدیگر قرار میدهد. در این حالت نیز وجود استراتژی حرف اول را می زند و پیروزی در آن به از بین بردن بازیکنان حریف خلاصه نمیشود. در نهایت با حالت دارک زون که پیشرفتهتر و کاملتر از گذشته شده پروندهی حالتهای متنوع Division 2 بسته میشود. کلیت این بخش که سیستم سطحبندی مخصوص به خود را دارد، دست نخورده باقی مانده و با ورود به آن میتوان با دیگر بازیکنان و دشمنانی که توسط هوش مصنوعی کنترل میشوند مقابله کرد. هدف همچنان انجام یک سری مأموریت و درنهایت لوت کردن به وسیلهی هلیکوپتراست. البته میتوان به کابوسی برای دیگر بازیکنان تبدیل شد و یک یاغی(Rogue) لقب گرفت.
بهطور کلی با وجود اینکه با بخش دارکزون نسبتاً بهتری طرف هستیم اما این حالت به مرور جذابیتهای خود را از دست میدهد و ترجیح میدهید به همان نقشهی اصلی و دنیای پرمحتوای آن بازگردید. وضعیت اسلحههای حاضر در بازی نیز از نظر کمیت و کیفیت فوقالعاده است. سیاههای از کلاسهای متفاوت سلاح در بازی وجود دارد که هرکدام کاربرد مخصوص بهخود را دارد و برای هرکدام سطحهای مختلفی از قدرت در نظر گرفته شده است. سیستم شخصیسازی اسلحهها نیز بسیار عالی است و بسته به پیشرفت شما در بازی، آیتمهای جدیدی برای اجزاء هر کدام باز میشود که درعمل نیز بسیار کاربردی هستند. همچنین وجود یک سری قابلیتهای جانبی نظیر ساختوساز، ارتقای پایگاهها و اعمالی از این جنس، Division 2 را به یک پکیج کامل سرگرمی مبدل ساخته که ماحصل آن ماهها سرگرمی بی و حد و اندازه در عنوانی است که پایانی برای آن متصور نشدهاند! این بزرگنمایی نیست، زیرا پایان بازی تنها شروع دوبارهای بر آن است! شروع دوبارهای که مأموریتها و چالشهای جدیدتر و جدیتری را به همراه دارد و بار هیجانی آن اگر بیشتر از ابتدای بازی نباشد کمتر هم نیست. درواقع با به پایان رسیدن بازی است که اسلحههای ویژه در دسترس قرار میگیرند و با آزاد شدن تخصصهای سه گانه برای شخصیت اصلی فصل جدیدی از نبرد خیر و شر آغاز میشود.
یادبود واشنگتن، بنای مشهوری که از بلایای آخرالزمان بینصیب نمانده!
زیباییهای آخرالزمان..!
لحظهی معرفی نسخهی اول دیویژن، شاید اولین لحظهای است که بسیاری احساس واقعی روی کار آمدن نسلی جدید را تجربه کردهاند. همه آن نمایش رؤیایی E3 سال ۲۰۱۳ را کاملا بهخاطر دارند که چطور بازی جدید یوبیسافت باعث تعجب همگان شد. باوجود عملکرد گرافیکی بسیارخوب بازی اول، فاصلهای که میان این نمایش و نسخهی نهایی بازی وجود داشت، انتقادات بسیاری را درپی داشت و حواشی بسیاری در آن سالها ایجاد کرد. با عبرت گرفتن از این موضوع کمپانی یوبیسافت از ابتدا سیاست جدیدی برای معرفی نسخهی دوم اتخاد و در پیش گرفت اما متاسفانه اینبار هم نتوانسته نسخهی نهایی را به سطح و اندازههای نمایشهای اولیهی بازی نزدیک کند. در حقیقت عملکرد گرافیکی Division 2 به نسخهی قبلی نزدیکتر است تا نمایشهای اولیهی خودش! با این حال به سبب بهرهگیری از آخرین نگارش موتور قدرتمند SnowDrop شاهد جلوههای بصری بسیار خوبی، اینبار در فصل تابستان هستیم. دنیای سرد و بی روح نیویورک جای خود را به آفتاب سوزان و بارشهای ناگهانی واشنگتن داده که شاید اصلیترین تفاوت دو بازی در این زمینه همین باشد. معماری واشنگتن دی.سی و هرآنچه که در آن دیده میشود فوق العاده است و تلاش سازندگان برای شبیهسازی دقیق شهر بهخوبی در گوشه و کنار دنیای بازی دیده میشود.
نورپردازی بی نقص جنبه های فنی و هنری گرافیک را تحت تاثیر قرار داده !
نورپردازی داینامیک و فوقالعاده قوی را شاید بتوان نقطهی عطف بازی از نظر بصری دانست که جلوهی زیبایی به بازی بخشیده است. البته کیفیت سایهها به همان اندازه عالی نیست و بینظمیهایی در این زمینه دیده میشود. با این حال هرچقدر به پلتفرم قدرمندتری دسترسی داشته باشید نتیجهی کلی کار به مراتب بهتر است. مدلسازی و طراحی شخصیتها هم خیلی با استانداردهای نسل همخوانی ندارد و به هیچ وجه زیبندهی عنوانی در حد و اندازهی Division 2 نیست. در مقابل نسبت بالای جزئیات در پوشش گیاهی و بخشهای تخریب شده حس و حال یک تمدن نابود شده را بهخوبی به تصویر میکشد. بارشهای ناگهانی نیز به یکباره جلوهی دیگری به حال و هوای آفتابی واشنگتن میبخشند و چشم اندازهای زیبایی پدید میآورند. به لطف قابلیت کاربردی Photo Mode و به واسطهی گرافیک هنری زیبا، میتوان تصاویر باکیفیتی از این چشماندازها تهیه و ثبت کرد.
البته وجود یک سری مشکلات، گاه و بیگاه دنیای زیبای Division 2 را خراب میکند، باگهای ریز و درشتی وجود دارد و در برخی از صحنهها بافتها با تأخیر بارگذاری میشوند. البته که هیچ یک از مشکلات فنی اختلالی در روند اجرای بازی ایجاد نمیکنند و انتظار میرود به تدریج از مقدار آنها کاسته شود. Division 2 همچنین دارای یک سری بهبودها در کنسولهای میان نسلی است و از قدرت PS4 Pro و Xbox One X بهخوبی پشتیبانی میکند. این کیفیت برتر صرفاً به وضوح تصویر خلاصه نمیشود و همانطور که پیشتر اشارهای شد، شاهد عملکرد فنی بهتر و پایدارتری از بازی روی کنسولهای قویتر نسل هشمی هستیم. از نظر سمعی نیز Division 2 یک تجربهی بسیارخوب است و هیچ نقدی بر آن وارد نیست. صداگذاری محیطی و بهخصوص اسلحهها بهتر شده و نزدیک به نمونههای واقعی آنها کار شده است. موسیقی را هم که به ترشح آدرنالین در مراحل هیجان انگیز بازی کمک میکند، Ola Strandh آهنگسازی کرده که باید اعتراف کرد انصافاً از پس انجام این کار بهخوبی برآمده است.
لابی حالت Conflict که یک تجربهی PvP رقابتی برپایهی کار گروهی است
یک شیرینی بی پایان از یک پایان شیرین بهتر است!
گفتنی در مورد The Division 2 زیاد است اما قدر مسلم پیشرفتهای کلی اثر در مقایسهی با شماره اول است. گیمپلی اعتیادآور بازی با وجود داستان ضعیفی که ارائه میدهد برای مدتها سرگرم کننده است و محتوای چشمگیر آن قابل تحسین. قطعاً بازی همانند دیگر تولیدات دست بشر خالی از ایراد نیست اما تمام ویژگیهای یک بازی ارزشمند و مهیج را با خود به همراه دارد و هرگز باعث پشیمانی شما از انتخاب آن نمیشود. البته اصلیترین مشکل بازی که البته فقط برای ما ایرانیها است در دسترس نبودن سرورها در حالت عادی است! پس اگر قصد تجربهی این بازی زیبا و سرگرم کننده را دارید باید به دنبال روشی برای تغییر آی پی در کنسول یا PC خود باشید، در غیر اینصورت هرگز به سراغ The Division 2 نروید. هرچند که تجربهی بازی به زحمتی که ممکن است در این راه متحمل شوید میارزد، بیاغراق شاید بهترین لوت شوتری که میتوانید انتخاب و بازی کنید.
Resolution
۹/۱۰ :Platform: Xbox One – Score
Division 2 has a lot to offer; the addictive gameplay, accompanied by its excellent content, shines through the weak and transparent story, and keeps you entertained for a massive amount of time. Even though flawed, Division 2 has so many positive traits that is almost impossible to notice those said flaws. This is perhaps the best Looter Shooter yet!
( بررسی بازی Tom Clancy’s The Division 2 براساس نسخه ارسالی منتقدان از سوی ناشر بازی Ubisoft می باشد. )
با استفاده از قابلیت Photo Mode می توان تصاویر زیبایی خلق کرد
لاشهی این هواپیما یکی از جاذبههای واشنگتن دی.سی آخرالزمانی است!
دنیایبازی سرشار از تناقضهای دوستداشتنی است، زیبایی درعین نابودی و بینظمی!
جعبه مهمات فقط برای یکنفر؟ خیر دیگر لازم نیست برای استفاده از جعبه مهمات بهصف شوید!
مخفی گاهها مکان مناسبی برای یارگیری و شکل دادن یک تیم هستند
مهارتهای ویژه با پیروی از فرمول بازیهای نقشآفرینی با پیشرفت در بازی آزاد میشوند
نیروی مخفی با کمان زنبورکی CrossBow یکی از تخصص های سهگانه (نیروی مخفی، تک تیرانداز و مهاجم) پایان بازی!
باز کنید! لوت باکسهای ویژه آیتم های ارزشمندی در اختیارتان می گذارند
تحریم بودنش توی پیسی خیلی بده. بدتر اینکه در استیم هم عرضه نشده.
این هنوز تحریم رو ps4???
نسبت به نسخه قبل بهتر شده
درسته باگ داره و تو ایران مشکل داره ولی در کل بازیی خوبیه
دم یوبیسافت گرم که به نقدهای قسمت قبلی گوش داد و بازی رو از هر لحاظ نسبت به قسمت قبلیش بهتر ساخت
اقا دیگه باگ های بازی های یوبی رو نباید جزو نکات منفی حساب کرد این ها امضای یوبی باگه